گسترش نیوز گزارش می دهد:
پشت پرده رانت های گسترده در پیست دیزین/ ورزش اسکی کشور یک قدم تا بی آبرویی!
پیست دیزین در اقدامی عجیب توسط یکی از زیرمجموعه های وزارت ورزش درآستانه واگذاری ۲۰ ساله به یک شرکت خاص است.
واگذاری بدون پشتوانه پیست اسکی دیزین از سوی شرکت توسعه و تجهیز اماکن ورزشی به صورت برگزاری مزایده یکی از عجایب تاریخ اسکی و حتی ورزش ایران است. جالب آنجاست این اقدام در حالی رخ داده که وزیر فعلی، باتوجه به اتمام کار دولت دوازدهم، عملا نقش تعیین کننده قبلی را ندارد و از سوی دیگر هنوز تکلیف کابینه دولت جدید و وزیر ورزش و جوانان جدید مشخص نشده و معلوم نیست که آیا وزیر آینده ورزش و جوانان با این شکل از واگذاری، آن هم به این مدت طولانی موافق است یا خیر.
اما چه دلیلی وجود دارد که در واپسین روزهای دولت دوازدهم این واگذاری در حال انجام است؟ آیا عده ای سودجو پیست دیزین را حیات خلوت کسب درآمد و رانت خود کرده اند تا با تحمیل این قرارداد به دولت سیزدهم منافع مادی خود را به شکل بلند مدت تامین کنند؟
آیا نهادهای نظارتی از چنین واگذاری مطلع هستند؟ این واگذاری در صورتی انجام می شود که بومیان این منطقه درخواست خود برای شرکت در مزایده واگذاری این پیست را به شرکت توسعه و تجهیز اماکن ورزشی ارسال کرده اند. مردمان بومی این منطقه با پیگیری های چند ساله موفق به شراکت با یک سرمایه گذار برای شرکت در مزایده از طریق شرکت تعاونی منطقه شده اند. حال باید دید شرکت توسعه و تجهیز این بار چه بهانه ای را دستاویز خواهد کرد تا واگذاری های پشت پرده باز هم به شرکت های مورد علاقه خودش انجام شود!
پاسخ سوالات ما در روستای ولایت رود نهفته بود. روستایی زیبا با مردمانی خونگرم و مهربان که از امکانات بسیاری از جمله گاز لوله کشی در زمستان بی بهره هستند و البته هرگز اعتراضی ندارند! همین امر باعث شده توانمندی و ظرفیت های مهم مردم این منطقه نادیده گرفته شود.
از صحبت های مردم روستای ولایت رود که این روزها دیگر کاسه صبرشان لبریز شده بر می آید که این افراد این بار کوتاه نخواهند آمد. آنها اکنون شرکتی مطمئن و متخص را برای سرمایه گذاری انتخاب کردند و به طور جدی مصمم هستند که در صورت عملی شدن واگذاری پیست دیزین به شرکتی غیر از اسپانسر خودشان، مقامات بالادستی ورزش و دیگر مقامات را از این رانت مطلع خواهند کرد.
برای اطلاع از صحت و سقم موضوع به منطقه مذکور رفتم و در پوشش گردشگر از نزدیک با اهالی روستای ولایت رود به گفتگو نشستم.
اولین چیزی که جلب توجه می کند بافت قدیمی و روستایی منطقه است که با بین المللی بودن پیست اسکسی دیزین هیچ همخوانی ندارد. منطقه ای که در کنار یکی از معتبرترین و پرآوازه ترین پیست های اسکی قرار دارد اما فاقد مسیر آسفالت شده مناسب یا یک بلوار در تنها خیابان روستای منتهی به پیست است!
به این فکر می کنم توریست هایی که برای اسکی به پیست دیزین می آیند با دیدن این روستا چه فکری درباره مردم این منطقه و ایران می کنند؟ آیا این بافت قدیمی و تقریبا مخروبه آینه تمام قد ایران برای خارجی هاست؟ عزت ملی چه می شود؟
به حرکت خود در مسیر نیمه آسفالت و نیمه خاکی پیست ادامه می دهم و این بار ویلاهایی که در دل کوه جا خوش کرده اند نظرم را جلب می کند؟ چگونه می توان کوه را تراشید و در دل کوه ویلا ساخت؟ مگر این کوه ها جزو مناطق محافظت شده نیستند؟ آیا مردم عادی این روستا توانایی مالی یا قدرت ساخت چنین ویلاهایی را دارند؟
با ذهنی از سوالات بی شمار و تناقصات فراوان پیست اسکی را از دور می بینم. با خود می گویم چرا مردم روستا از امکان فوق العاده ای که این پیست برای آنها فراهم کرده بی بهره هستند؟ از قبل شنیده ام که پیست دیزین ده ها سال پیش در زمین های پدری همین روستاییان بنا شد. پس چرا هنوز و بعد از گذشت این همه سال مردم اینجا از منافع بی شمار پیست دیزین هیچ بهره ای نبرده اند؟ آیا مردم عادی فقط شمردن پول را بلد نیستند؟
در همین افکار غوطه ور بودم که با یکی از اهالی روستا روبرو شدم. «تمام زحمات این پیست بر دوش مردم بومی منطقه است. از کارهای خدماتی، فنی و مهندسی تا نگهبانی و باقی موارد برای دایر ماندن پیست دیزین را ما انجام می دهیم اما سود هنگفت پیست در جیب اشخاص خاص می رود. آیا ما فقط بلد نیستیم پول بشماریم؟» این جملات گلایه آمیز را آقایی که از اهالی قدیمی روستای ولایت رود است می گوید. مردی حدودا ۴۰ ساله که گرد زحمت و کارگری خطوط صورتش را زیاد کرده است.
از او درباره شرایط روستا می پرسم و در جواب می گوید: «روستای ما با داشتن ۲۷۰۰ نفر جمعیت و به واسطه وجود پیست بین المللی دیزین به یکی از شناخته شده ترین روستاهای ایران در سطح بین المللی تبدیل شده است. روستایی که این روزها حال خوبی ندارد. مردمانی که در طول تاریخ با تمام سختی ها و مشقت ها به عشق خاک مادری خود این روستا را با تمام کمبودها و چالش هایی که داشت ترک نکردند و برای حفظ و نگهداری آن کوشیدند، امروزه شاهد مهاجرت فرزندان و نوادگان خود از این خاک هستند.» از او خداحافظی می کنم و به مسیرم ادامه می دهم.
دیزین را خراب کردند تا دربندسر را آباد کنند
مردمان خونگرم و مهمان نواز روستا با مهربانی به غریبه وارد شده به روستا نگاه می کنند. جوانی نشسته در سایه توجهم را جلب می کند. به سراغش می روم و اجازه می خواهم که در کنارش بنشینم. با گشاده رویی قبول می کند. بعد از نوشیدن جرعه ای آب از او درباره کیفیت زندگی در روستایشان پرس و جو می کنم.
جوان خوش رویی که از کودکی در این روستا به دنیا آمده در پاسخم می گوید: «کمبود امکانات در این روستا بیداد می کند و این در حالی است که ما نعمت بزرگی به نام پیست دیزین را داریم. اگر این پیست در هر کجای دنیا بود نه تنها مردمان بومی آنجا بلکه چند روستای همجوار هم از برکات آن بهره مند می شدند.»
از او درباره وضعیت پیست اسکی می پرسم و در جواب می گوید: «همواره میان پیست های دیزین، شمشک و دربندسر رقابت هایی در خصوص اسکی کردن، کسب عنوان ها و مدال های قهرمانی، نوع پیست و مواردی از این قبیل وجود دارد. سال گذشته شرکت تله کابین دربند سر، دیزین را در مزایده ای تشریفاتی و فرمالیته که شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور برگزار کرد برنده شد. این موضوع برای اهالی دیزین مخصوصا ما جوانان بسیار سنگین بود. خط کابین قله دیزین شاهرگ منطقه است و بسیاری از افراد به همین دلیل برای اسکی به دیزین مراجعه می کنند. شرکت دربندسر که بهره بردار پیست دربندسر هم هست به بهانه های واهی این خط کابین را از کار انداخته است. از آنجا که تجهیزات مورد نیاز از سوی پیمانکار شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی آماده نشد ایران از میزبانی جام جهانی اسکی روی چمن انصراف داد. آیا این موضوع جز از نظر انداختن پیست دیزین و بالا بردن پیست دربندسر می تواند دلیل دیگری داشته باشد؟ البته این بی توجهی یک دلیل اصلی دارد.»
۲۰ سال یعنی یک عمر
او که مربی اسکی نیز هست در ادامه گفت: «موضوع عجیبی که این روزها و به عبارتی در روزهای آخر دولت دوازدهم مطرح شد واگذاری ۲۰ ساله امتیازات پیست دیزین به شرکت دربندسر است. هرچند اخیرا گفته شده که جلوی این واگذاری را گرفتند. سوالی که پیش می آید این است که مسئولان شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور چه اصراری دارند تا در آخرین روزهای فعالیت شان در این نهاد، پیست دیزین را آن هم برای یک مدت طولانی یعنی به اندازه عمر پنج دوره ریاست جمهوری واگذار کنند؟ شرکت دربندسر به همین دلیل خط کابین قله دیزین را تعمیر نمی کند تا بهانه ای برای اخذ مجوز بهره برداری از این شرکت داشته باشد. نباید فراموش کرد که ۲۰ سال یک عمر به حساب می آید. چرا این پیست نباید در اختیار اهالی روستا باشد؟»
آمادگی کامل مردم دیزین برای شرکت در مزایده
در کنار یکی از خانه های قدیمی روستا پیرمردی قامت خمیده را می بینم. به سمتش می روم و حالش و احوالش را می پرسم. از بخت بلندمن، پیرمرد کارگر قدیمی پیست اسکی بوده و روزهای اولیه فعالیت این پیست را به خوبی به خاطر دارد.
از او درباره تاریخچه پیست می پرسم. در جواب می گوید. «سال ها قبل از انقلاب این پیست در زمین های پدری ما احداث شد. نسل های مختلف در این پیست کار کرده اند و جوانی خود را پای پیست گذاشته اند.»
از او می پرسم چرا تا کنون تلاش نکرده اید تا خودتان از منافع پیست بهره مند شوید؟ او در پاسخ می گوید: «پول نداریم که پسرم؛ شنیده ام شرکت توسعه و تجهیز برای واگذاری این پیست به مردم روستا مبلغ هنگفتی طلب کرده است. چگونه می توان این پول را از اهالی روستا جمع کرد؟»
از پیرمرد خوشرو می پرسم اگر سرمایه این کار تامین شود چه؟ گل از گلش می شکفد و می گوید: «بومی های این منطقه می توانند خودشان اختیار زمین های پدری که قبل از انقلاب به پیست دیزین اختصاص داده شده را به دست بگیرند. اگر پول جور شود که دیگر فبهاالمراد!»
از او هم خداحافظی می کنم و به مسیرم ادامه می دهم. بافت روستایی منطقه که بعد از گذشت این همه سال هیچ تغییری نکرده همچنان مرا جذب خود کرده است. جوان دیگری را می بینم و به نزدش می روم. از او درباره شرط شرکت توسعه و تجهیز برای واگذاری پیست دیزین به مردم بومی منطقه سوال می کنم. خوشبختانه او اطلاعات خوبی در این زمینه دارد.
در پاسخ به سوال من می گوید: «سابق بر این بومی های منطقه برای کسب این امتیاز به شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور مراجه کرده اند. شرکت می دانست که مردم بومی این منطقه پتانسیل های مادی و فنی لازم را ندارد. شرکت برای واگذاری امتیاز شروطی را مطرح کرد و مدعی شد در صورتی که این شروط انجام شود مردم بومی روستا می توانند در مزایده بهره برداری از پیست شرکت کنند. اصلی ترین شرط برای ورود مردم به مزایده، تامین مالی و به عبارتی سرمایه گذاری در آن بود. به طور قطع عمل به این شرط برای بومیان منطقه مشکل بود. در همین خصوص با پیگیری ها و پرس و جوهای فراوان موفق به یافتن سرمایه گذار برای بهره برداری از پیست شدیم. لازم به توضیح است که بومی های منطقه تمام شروط شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی را انجام داده اند و شرکت دیگر بهانه ای برای واگذاری نخواهد داشت. علاوه بر آن مردم بومی منطقه دارای ویژگی منحصر به فردی هستند که هیچکدام از مجموعه هایی که در مزایده ها شرکت می کنند این ویژگی را ندارند و آن بومی بودن است.»
او همچنین گفت: «رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها در جلسات مختلف اعلام کرده اند که در واگذاری ها اولویت با اهالی بومی آن منطقه است. رهبر انقلاب بارها و بارها به مسئولان کشور تاکید کرده اند تمهیداتی را در نظر بگیرند تا مانع از مهاجرت روستایی ها و بومیان منطقه شوند. اگر پیست اسکی دیزین در اختیار مردم منطقه بود کدام یک از جوانان منطقه اینجا را ترک می کرد؟ امروزه در کمال تعجب سرعت مهاجرت از این روستا به شدت افزایش پیدا کرده است. چرا مسئولان وزارت ورزش تا این حد به مردم فشار وارد کرده اند که همه به فکر مهاجرت و زندگی در تهران و کرج باشند؟ ۵۰ سال است که روستای دیزین کوچکترین تغییری نکرده است. مگر می شود با این درآمد بالا که پیست دارد برای مردم آن منطقه توسعه ای ایجاد نشود؟ این پول ها کجا می رود؟ برخی از بخشهای اتفاقاً مهم و تأثیرگذار در وزارت ورزش در تلاش هستند تا شاید اقداماتی را به نفع خودشان انجام بدهند، اقداماتی که هیچ توجیهی ندارد و مشخص نیست براساس چه هدفی انجام می شود».
از اوهم خداحافظی می کنم و به مسیر ادامه می دهم و به پیست می رسم. دو هتل که در محوطه پیست هستند قبل از هر چیزی چشم نوازی می کنند. محیطی تمیز و آرام با هوایی خنک که نسبت به گرمای جانسوز البرز و پایتخت دیزین را به بهشت تبدیل کرده است.
وضعیت نامناسب کارگران پیست دیزین
خود را به گیت تله کابین پیست می رسانم و در کنار کارگران می نشینم. با یک لیوان چای میزبانی خود را نشان می دهند و با خوش رویی به هم صحبتی با من می شنیدند. از وضعیت فعالیت در پیست و میزان حقوق آنها سوال می کنم. یکی از کارگران که سال های سال از طریق فعالیت های سخت در این پیست امرار معاش می کند، در پاسخ به سوالاتم می گوید: «حقوق ما کف حقوق وزارت کاری است و به حدود ۳ میلیون و پانصد هزار تومان تا ۴ میلیون تومان در ماه می رسد. اما متاسفانه برای پرداخت همین مبلغ اندک نیز به شدت مورد آزار و اذیت قرار می گیرم. به عنوان مثال امروز ۲۰ روز از مرداد ماه گذشته ولی ما هنوز حقوق خود را دریافت نکرده ایم! ».
وی در ادامه می گوید: «جالب اینجاست که در بیمه ما سختی کار هم در نظر گرفته نشده است. این در شرایطی است که ما در سخت ترین شرایط آب و هوایی فعالیت داریم. کار در ارتفاع، بررسی سیم ها و کابل های فشار قوی برق و مواردی از این قبیل از دیگر سختی های موجود در این شغل است. بسیاری از قدیمی های منطقه که در این حوزه فعالیت داشته اند به برخی بیماری ها که مستقیما عوارض کار کردن در پیست دیزین است گرفتار شده و برخی نیز به دلیل همین بیماری ها از دنیا رفته اند.»
یکی دیگر از کارگران پیست که نخواست نام او را فاش کنیم نیز می گوید: «ادوات تله کابین این پیست از سال ۱۳۴۸ تاکنون مورد استفاده مدام قرار گرفته و نیاز به بازسازی و تعمیر اساسی دارد. متاسفانه امسال هم خط قله کابین از دسترس ورزشکاران و بازدیدکنندگان خارج شده است؛ چرا که شرکت بهره بردار به دلایل نامعلوم اقدام به تعمیر آن نکرده است.»
مخالفت شورای اسلامی دیزین با واگذاری ۲۰ ساله
کمی در پیست می مانم و با دیگر کارگران صحبت می کنم. کم کم وقت رفتن فرا می رسد و کارگران با همان خوشرویی اولیه مرا بدرقه می کنند. دوباره به روستا بر می گردم و این بار تابلویی بر سر در یک ساختمان نظرم را جلب می کند. روی تابلو نوشته شده است «شورای اسلامی محله دیزین».
از یکی از اهالی سراغ اعضای شورا را می گیرم. یکی از آنها مردی میانسال را نشانم می دهد. به سراغش می روم. او هم با خوشرویی به من خوشامد می گوید. از او می پرسم چرا کاری برای مردم این روستا نمی کنید؟ چرا از منافع پیست برای آبادی روستا و تامین مالی مردم روستا استفاده نمی کنید؟ چرا با واگذاری ۲۰ ساله به شرکت دربندسر مخالفت قانونی نمی کنید و مراتب را به مقامات بالاتر گزارش نمی کنید؟
او در پاسخ می گوید: «بدون شک تمام مردم و بومیان این منطقه مخالف این واگذاری ۲۰ ساله هستند. به طور قطع مردم بومی منطقه که سالیان درازی است تمام زحمات و سختی های این پیست را تحمل کرده اند خواهان استفاده از امتیازات پیست به نفع خود و نسل های آینده خود هستند. شورای اسلامی دیزین از طریق مراجع قانونی نیز مخالفت خود با این واگذاری را اعلام کرده و مجددا پیگیری خواهد کرد. مردم روستا سرمایه گذار مورد نظر را که تمام شرایط مورد نظر را بسیار بیشتر و بهتر از شرکت توسعه و تجهیز اماکن ورزشی را دارا است، پیدا کردند و از این لحظه به بعد هیچ بهانه ای را قبول نخواهد کرد. ما تمام نامه نگاری ها و پیگیری های لازم را انجام داده ایم و از تمام نامه ها و دستورات صادره نسخه هایی را در اختیار داریم. »
از او خواستم تا یک کپی از نامه های موجود داشته باشم. با کمال میل خواسته ام را قبول می کند.
وضعیت پیست دیزین آبروی کشور را در خطر قرار می دهد
پس از بازگشت از منطقه دیزین به سراغ عباس نظریان رییس فدراسیون اسکی رفتم تا نظر او را در خصوص وضعیت پیست اسکی دیزین جویا شوم. او در ابتدای صحبت های خود گفت: «فدراسیون اسکی جمهوری اسلامی ایران یک نهاد حقوقی است و ماموریت وزارت ورزش و جوانان توسعه بخش همگانی قهرمانی و حرفه ای رشته های ورزشی است. از این رو فدراسیون های ورزشی به عنوان بازوی کمکی وزارت برای نیل به این اهداف است. در کشور ما کل استان های درگیر که شرایط توسعه ورزش اسکی را دارند ۱۰ استان هستند.»
این مقام مسوول ادامه داد: «پیست دیزین به عنوان مجموعه بین المللی اسکی که مجوز آن توسط فدراسیون جهانی اسکی صادر شده تاچند سال آینده در اختیار یک بهره بردار است و این بهره بردار تحت یک قرارداد با شرکت توسعه و تجهیز در این پیست مشغول به فعالیت است. از آنجا که بهره بردار، طرف حساب فدراسیون نیست فدراسیون با شرکت توسعه و تجهیز طرف حساب بوده و به طور مستقیم روی فعالیت شرکت تسلط ندارد. این شرکت به عنوان بازوی نگهداری و تجهیز اماکن ورزشی وزارت ورزش و جوانان باید به فدراسیون کمک کند تا این فدراسیون نیز طبق اساسنامه به اعتلای ورزش اسکی این کشور کمک کند.»
رییس فدراسیون اسکی کشور در ادامه افزود: «میزبانی از فینال مسابقات جام جهانی اسکی روی چمن در سال جاری به کشور ما و پیست دیزین محول شده بود. اما در کمال تاسف این پیست از نظر تجهیزات آماده نبود و ما مجبور شدیم از میزبانی برای این مسابقه بین المللی انصراف دهیم. چون نمی توانیم آبروی کشور را در سطح بین المللی ببریم. چرا ما باید در فاصله کمتر از یک ماه تا برگزاری مسابقه فینال جام جهانی اسکی روی چمن به خاطر چند متر کابل که حدود پنجاه میلیون تومان می شود میزبانی این مسابقه مهم را از دست دهیم؟»
نظریان در ادامه گفت: «این کم کاری ها مستقیما به شرکت توسعه و تجهیز مربوط می شود. در همین زمینه ماه ها قبل ما نامه نگاری های لازم با این شرکت، وزارت ورزش، استانداری و دیگر مراجع ذی صلاح را انجام داده ایم و شخص وزیر دستورات لازم را به شرکت توسعه و تجهیز اماکن ورزشی صادر کرد تا در میزبانی از این مسابقات خللی پیش نیاید. شرکت توسعه و تجهیز باید در این خصوص پاسخگو باشد که چرا با وجود دستور مستقیم وزیر ورزش، ما صرفا به خاطر یک کابل میزبانی فینال جام جهانی اسکی روی چمن را از دست دادیم؟آیا اعتبار کشور در گرو ۵۰میلیون تومان بود؟»
رییس فدراسیون اسکی ایران در پایان گفت: «اولویت جامعه اسکی ایران اسکی روی برف است. با شروع فصل سرما روزانه بیش از ۲۰۰۰ نفر در پیست دیزین اسکی می کنند. مگر می توان با نشستن برف و هجوم مردم برای اسکی کردن به آنها گفت بهره بردار و شرکت توسعه و تجهیز در وظیفه خود کوتاهی کرده اند؟ در همین راستا ما از وزارت ورزش درخواست داریم که پیست اسکی دیزین را بدون قید و شرط به نهادهای دارای صلاحیت و ذی نفعان واقعی واگذار کند نه کسانی که به خاطر ۵۰ میلیون آبروی کشور در سطح بین الملل را به باد هوا می دهند.»
سخن پایانی
بی شک مردمان بومی روستای دیزین با آینده نگری و دورنگاهی به وضعیت اقتصادی خود و نسل های بعد از خود، خواهان استفاده از ظرفیت این پیست بزرگ بین المللی هستند. شرکت توسعه و تجهیز اماکن ورزشی نیز که تا امروز بهانه های متفاوتی را در قبال مردم بومی این منطقه به عنوان دستاویز قرار می دادند امروزه هیچ بهانه ای برای واگذاری بهره برداری از این پروژه به نفع مردم را ندارند. مگر اینکه دست های پشت پرده کماکان حق این مردم صبور را پایمال کنند.
آنچه که از صحبت های این مردم برمی آید سکوت در برابر این حق خوری آشکار نیست. به طور قطع مردم دیزین از وزیر ورزش دولت سیزدهم توقع دارند که با ورود به این پرونده دست رانت خواران و منفعت طلبان که دست در جان و مال مردم منطقه دارند را از این پروژه کوتاه کنند.
ارسال نظر