گزارش میدانی گسترش نیوز از وضعیت ماشین های خرید اساسیه منزل؛
کارتن خالی طلا شد / ماهی ۱۲ میلیون تومان درآمد این شغل!
ماشین های خرید ضایعات انباری و منازل که بسیار پر سر و صدا هم هستند این روزها در تمام کوچه و خیابانها بسیار زیاد شدهاند و هرکس که یک خودروی وانت دارد به این کار مشغول شده است.
صدایی که این روزها بیشتر در مواقع ظهر از بلند گوی وانتیهای خیابان به گوش میرسد، حکایت از (نمکیهای مدرن) دارد که در گذشته به شیوههای دیگر و با گاریهای چوبی اقدام به جمع آوری ضایعات منزل و انباریها میکردند. عموما این افراد از یک صدای ضبط شده در بلندگوهای خود استفاده میکنند و تعدادشان ۲ نفر است.
عمده لوازمی که خریداری میکنند وسایلی است که در آنها آهن به کار رفته است یا چیز هایی مانند فرش، موکت، یخچال و.... بیشتر کسانی که به این کارمشغول هستند خرده ریزهای انباری هارا خریداری کرده و به آهن فروشیها یا سمساریها میبرند همچنین مبلغی را که برای خرید این لوازم پیشنهاد میدهند از هیچ منطقی پیروی نمیکند.
از سالها قبل و احتمالا از زمانی که نان به وجود آمده، شغلی نمکی و نون خشکی هم پدید آمده بود. افرادی با گاریهای چوبی که در کوچه و پس کوچهها راه میافتادند و با صدای بلندی که معرف شغلشان بود حضور خود را اعلام میکردند. با شنیدن این صدا، افراد نون خشکهای اضافه منزل را جمع آوری میکردند و به نمکیها تحویل میدانند و در قبال آنها نمک تحویل میگرفتند.
اینگاریچی ها با گذر زمان و در دهه های ۵۰ و ۶۰ شمسی در برابر نون و خشک و دمپایی پاره گاهی ماهی زنده و لوازم پلاستیکی به مردم میدادند. گاهی هم پول نقد! میتوان گفت نمک از فضای معاملات نمکی ها حذف شد اما نامشمان همین ماند؛ نمکی!
وانت به جای گاری های نون خشکی
با گذشت زمان و پیشرفت جامعه، شغل این افراد رنگ و بوی دیگری به خود گرفت. همچنین شیوه و وسیله کار آنها هم تغییر کرد. گاریها جای خود را به وانتهای پر سر و صدا و پر از دود دادند. ضمن اینکه گستره معاملاتشان به اندازه باربند وانت و نیسان وسیع تر شد و تهاتر بیشتر جایش را به معاملات نقدی داد.
نمکی ها را بیشتر در روزهای تعطیل میتوان پیدا کرد. نه اینکه در روزهای دیگر حضور نداشته باشند، بلکه فعالیت آنها در روزهای تعطیل که کسی مدرسه و سر کار نیست، برای اهل خانواده قابل لمس تر است.
در این گزارش سعی داریم از نزدیک با شغل و نحوه کار آنها . همچنین میزان درآمدی که از این کار بهدست میآورند آشنا شویم. ساعت حدود ۱ظهر، صدای بلندگوی خودروی وانت در سراسر کوچه پیچیده است. «آهن آلات، آهن ضایعات، خورده ریز انباری خریداریم.» هر چند لحظه مجدد این صدا تکرار میشد. زمانی که به کوچه رفتم، دیدم کنار یک سوپر مارکت و زیر یک سایه ایستاده است. فرصت خوبی بود برای پرسیدن چند سوال. کنارش ایستادم.
-آقا خدا قوت، مادر بزرگم یه بخاری قدیمی داره از این نفتیها چند برمیداری؟
+بستگی به وزن و جنسش داره. مادربزرگت همین کوچس؟
-نه جای دیگس میخام ببینم چقد میارزه.
+باید ببینم تا نظر بدم مشتی!
-حالا ادرس میدم بعدا برید ببینید اگر به کارتون اومد برش دارید.
در واقع جنسی برای فروش نداشتم. فقط میخواستم سر صحبت باز بشود. بلافاصله ادامه دادم:
- کارتون سخت نیست؟
+ (یک نخ سیگار روشن کرد) هرکاری سختی داره، کار ما سخت تر. عقب ماشینو نگاه کن، این همه وسیله بار زدم از صبح. بعد از یه مدت دیسک کمر میگیری و هزار تا چیز دیگه. در کل خیلی خوب نیست، خیلی بدم نیست.
- اوضاع دخل و خرجت با هم میخونه؟
+ بستگی داره به این که اون چیزایی که از انباری و لوازم خونهها میخرم چقدر ارزشش باشه. مثلا اگه آهن داشته باشه آره خب پولش خوبه. چیزای دیگه هم هست که به درد سمساریها میخوره. تازه اونا هم ناز میکنن تا یه چیزی ازت بخرن. خلاصه که تا اینارو بار بزنیم و بعدش دنبال سمساری بگردیم خیلی طول میکشه. با همه اینا روزی ۳۰۰ تا ۴۰۰ تومن دست مارو میگیره. اگه سمساری آشنا باشه که خب یکم بیشتره.
سیگارش که تمام شد، پشت ماشین نشست و رفت. انگار فهمیده بود من جنسی برای فروش ندارم و بیخودی او را به حرف گرفتم .
درآمد مناسب از خرید و فروش لوازم انباری
در اینجا بد نیست یک تعریف مشخص از ضایعات داشته باشیم! به طور کلی ضایعات به محصولات و تولیداتی در صنعت و یا یک تولیدی و کارخانه اطلاق می شود که یا دارای نقصی در تولید هستند که قابلیت فروش در بازار را نداشته و قابلیت استفاده را ندارد. و یا به تجهیزات و موادی اطلاق میشود که در اثر آسیب و یا پایان یافتن عمر مفید خود قابلیت خود را از دست داده و دیگر در محل مورد نظر نمی توان از آن استفاده کرد.
موضوع این شغل کمی برایم جالب شد. اینکه یک صنفی از دور ریختن ضایعات و کالاهای بی مصرف در خانههای مردم درآمد کسب کنند. هنوز سوالات زیادی در ذهن داشتم و باید کنجکاویها را رفع میکردم.
عصر همان روز یک نیسانی به چشمم خورد که هم ضایعات آهنی به همراه داشت و هم کارتن خالی. بد ندیدم با او هم گپی کوتاه بزنم.
- آقا شما بیشتر چه چیزایی جمع میکنید؟
+ هرچیزی که به درد بخوره و گوشه انباری مونده باشه. خیلی چیزا واسه ما پوله! که برای شما بیارزش شده، مثل: موکت هایی که دیگه استفاده نمیکنید. یا مثلا سینک ظرف شویی، رو شویی دسشویی، دوچرخه هایی که دیگه کسی ازش استفاده نمیکنه و.... البته بیشتر درآمدی که ما داریم از این سوپر مارکتیها و فروشگاه هایی که کارتن خالی میذازن جلوی در.
- مگه اونا هم قیمت خاصی داره؟
+ آره الان قیمت پیدا کرده. می دونی هرکیلو کارتن خالی الان چقدر پولشه؟ کیلویی ۴هزار تومن شده. حالا تو فک کن در طول روز چقدر جمع میکنیم دیگه. این جمع کردن کارتن خالی بستگی به شانس داره. هرکی زودتر برسه به این مغازه و فروشگاهها همشو جمع میکنه میبره. الان کارتن خالی حکم طلا داره برای ما.
- صداتون چرا انقد پشت بلندگو بلنده همیشه؟
+ (با عجله کارتنها را دسته کرد و پشت نیسان ریخت) صدایی که از این بلندگوی داغون پخش میشه باید جوری باشه که به گوش همه برسه یا نه؟ حتی اون کوچه بغلی صدارو بشنوه که اگه چیزی برای فروش داره آماده کنه. بعدشم اگه سر و صدا نکنیم از کجا متوجه اومدن ما میشن؟ این سر و صدا کردن پشت بلند گو بخش اصلی کار ماست. تازه صدای خودمم نیست.
- صدای ضبط شده هست. بله؟
+ آره خود خودشه. قدیمها باید پشت فرمون یه میکروفون دست میگرفتیم گلومون رو پاره میکردیم. بعدا نمیدونم به فکر کی رسید که از ضبط ماشین استفاده کنه. الان نوار و سی دی های این صدای ضبط شده رو میتونیم بخریم و با بلندگو پخش کنیم.
+قیمتش چقدره؟
- باید ۱۵ هزار پول بدی. ولی خب ارزش داره که خودت نخوای همش پشت بلند گو داد و هوار بزنی. این صدارو میذاری و راحت برای خودش از ۸ صبح میخونه تا ۶ عصر...اوج ساعت کاری ما توی همین زمانه
سوار ماشینش شد و رفت. حجم باری که روی نیسان سوار کرده بود به قدری زیاد بود که دیگر بار بیشتری جا نمیشد. چهرهاش هم حسابی رضایت داشت و خیلی زود از جلوی چشم دور شد.
صنعت بازیافت در یک نگاه
ضایعات معمولا ارزش آلیاژی و ترکیبی بالایی داشته و قابلیت فروش را دارند. این مواد همواره مشتری پرو پا قرص برای خرید دارند. برخی از این ضایعات در برخی صنایع به خط تولید بازگشته و قابلیت استفاده به عنوان مواد اولیه را دارند مانند: صنایع فولاد و آهن و تولید مقوا. و در برخی صنایع این مواد دیگر مورد استفاده قرار نمی گیرد و بایستی به فروش برسد و یا از بین برود.
کاری که ضایعاتیها انجام میدهند جمع آوری ضایعات خرد از منازل است. در جهان، بازیافت ضایعات از شروع انقلاب صنعتی آغاز و تفکیک این مواد همواره مطرح بوده است. در گذشته این مسئولیت را دولت ها بر عهده گرفته بودند ولی بعد از اینکه بخش خصوصی از سود کلانی که در این تجارت وجود دارد آگاه شد سرمایه گذاران به این بیزینس علاقه مند شدند. بیزینس طلای کثیف یا همان ضایعات امروزه در کشور ما هم یکی از پرسودترین تجارت های موجود است.
این تجارت نیاز به تعداد بالای نیروی کار دارد که معمولا این نیروی کار ارزان است و صرفا یک خودرو باربر برای جابجایی این موارد نیاز دارد. این افراد مسئولیت جمع آوری ضایعات را داشته و خرید از این افراد با مبلغ ناچیز و کیلویی انجام میشود. ولی فروش این موارد به کارخانجات دارای سود هنگفتی است.
سلام
سلام جوری از این شغل تعریف شد. که انگار اگه ببینید کسی داره با زحمت کشیدن یه پو لی در میاره شمارو ناراحت میکنه ؟ این شغل با غرور خیلی ها جور نیس.