دو بازیگر پنهان در بازار لوازم خانگی
بازار لوازم خانگی ایران بر اساس برآوردهای تقریبی ارزشی ۸ میلیارد دلاری دارد که اگر با احتساب نرخ ارز آزاد امروز، ارزش آن را محاسبه کنیم، چیزی حدود ۲۱۶ هزار میلیارد تومان ارزش خواهد داشت و ورود به آن میتواند سهم قابل توجهی را نصیب هر یک از بازیگران این عرصه نماید؛ زمین بازی که یک سوی آن تولیدکنندگان هستند و سوی دیگر آن، واردکنندگان عمدتا کرهای.
بازار لوازم خانگی ایران این روزها زمین بازی است که رقابت فشردهای در آن میان تولیدکنندگان و واردکنندگان شکل گرفته است. یک سوی این زمین بازی، تولیدکنندگانی هستند که در غیاب رقبای خارجی خود، توانستهاند رشد چشمگیری را در تولید و کیفیت داشته باشند و سوی دیگر، واردکنندگانی هستند که سالهای سال، نبض بازار پرمنفعت ایران را در دست گرفته بودند و تلاش کردند تا بتوانند سهم عمدهای از این بازار را حتی در شراکت با برخی از برندهای لوازم خانگی ایرانی به دست آورند.
البته باید به این بازیگران، دو بازیگر پنهانی و پشت پرده را هم اضافه کرد: تحریم و نرخ ارز که به نوعی باز هم معلول شکلگیری تحریمها بر علیه جمهوری اسلامی ایران بوده است. واقعیت آن است که با خروج آمریکا از برجام و بر هم خوردن توافق هستهای، اقتصاد ایران صحنه زورآزمایی میان ایران و آمریکا قرار گرفت و در آن، فروش نفت به عنوان یکی از منابع اصلی درآمدی کشور، با مشکل مواجه گردید و به روایت برخی از آمارها، رقم آن به صفر هم نزدیک شد.
اینجا بود که به دلیل قطع شدن منبعی ارزی که درآمدهای سرشاری را به طور سنتی همواره در اختیار ایران قرار داده بود، بازار ارز به مرور متلاطم گردید و بازتاب سیاست غلطی را در کنار آثار تحریم از خود بروز داد که ناشی از سیاستگذاری اشتباه دولت در فشرده کردن فنر قیمتی ارز بود. همان رویکرد اشتباهی که به دلیل وفور درآمدهای ارزی از سوی دولت در پیش گرفته شد و به طور مرتب، قیمت ارز را در زمان فروش حداکثری نفت، سرکوب نمود.
حالا با تحریم فروش نفت ایران، این منابع سرشار در اختیار سیاستگذار پولی و ارزی قرار نداشت و به همین جهت، فنر فشرده نرخ هم کم کم باز شده و قیمت به مرور سر به فلک گذاشت، اما مهمتر از آن ذخایر ارزی بانک مرکزی بود که یا در نقاط مختلف دنیا بلوکه شده بود و یا به دلیل تحریم امکان جابجایی نداشت؛ به همین دلیل، دولت دیگر ارزی در اختیار نداشت که صرف واردات کالاهایی از جمله لوازم خانگی یا حتی مواد اولیه و تجهیزات و ماشینآلات آن کند و مجبور بود که هر طور که شده، به منابع داخلی متکی باشد تا از بحران ارزی به سلامت بتواند عبور کند.
اینجا بود که به دلیل بالا رفتن نرخ ارز، قاچاق نیز دیگر برای کشور مقرون به صرفه نبود، یعنی همان عکس العملی که برخی از تجار گمنام و غیررسمی، در مقابل ارز ارزان به آن متوسل میشدند و به خیال خود، بخشی از نیاز بازار را تامین میکردند؛ حالا آنها هم دیگر از صحنه بازی بازار لوازم خانگی کنار رفته بودند و به موازات، به دلیل تشدید تحریمها و مراودات چندجانبهای که برندهای خارجی در بازارهای جهانی تحت سلطه آمریکا داشتند از یک سو و عدم امکان جابجایی منابع ناشی از فروش کالاهایشان از سوی دیگر، برندهای خارجی نیز فعالیت تولیدی و بازرگانی خود در ایران را متوقف کردند و به نوعی خطوط تولیدی را خالی نگه داشتند.
اینجا بود که کم کم، تولیدکنندگان لوازم خانگی که سالهای سال تحت سیطره برندهای خارجی قدرت نفس کشیدن نیافتند، شروع به برنامه ریزی برای افزایش تولید و بالا بردن سطح تنوع و کیفیت محصولاتشان شدند و به نوعی عرصه برای خودنمایی مهیا دانستند.
اما این تمام داستان لوازم خانگی نیست؛ چراکه برخی از تولیدکنندگان باورشان بر این است که در این عرصه تا حدودی جمع و جور برای رقابت و در سایه نبود رقبای جدی خارجی که در سراسر دنیا نام و نشانی ماندگار دارند، میتوانند هر آنطور که میخواهند با مصرفکنندگان تا کنند و نسبت به قیمت و کیفیت محصولاتشان بی تفاوت باشند؛ در حالیکه واقعیت آن است که درهای کشور تا حدودی میتواند بر روی برندهای خارجی بسته بماند و اگر قرار باشد همین تولیدکنندگان، بمانند و در بازار ایران نفس بکشند، باید خود را برای یک نبرد سخت و بیامان با همتایان خارجی خود آماده کرده و شرایط را به نوعی مهیا کنند که در کنار آنها بتوانند رشد کرد و مصرفکننده داخلی را با کاهش قیمت تمام شده محصولات و تنوعبخشی به آن، منتفع گردانند که اگر چنین باشد، آنها در بازار ایران ماندگار خواهند بود؛ در غیر این صورت با هر تلنگری از سوی خارجیها در سایه حضور در بازار ایران، باید از عرصه رقابت کنار بروند.
نکته حائز اهمیت دیگر آن است که تولیدکنندگان داخلی باید به خوبی این موضوع را هم مدنظر داشته باشند که به جای تقابل با برندهای خارجی، راه شراکت سازنده و همکاریهای مشترک با همتایان خارجی خود را در پیش گیرند و تلاش کنند تا با تمرکز هر چه بیشتر بر تولید کیفیتر و حضور در بازارهای صادراتی، زمینه را برای ورود تکنولوژیها و دانش فنی روز دنیا فراهم نمایند.
در این میان برگ برنده دیگری که در اختیار تولیدکنندگان داخلی برای بهرهبرداری حداکثری از این بازار قرار گرفته، خروج دولت از قیمتگذاری در این عرصه و تعیین قیمت در بازار و بر اساس مکانیزمهای رقابتی است که شاید صنعت لوازم خانگی ایران را نسبت به سایر صنایع داخلی جلو رانده است؛ چراکه هر چه باشد، موضوع قیمت گذاری از سوی دولت برای هر محصولی از لوازم خانگی گرفته تا مرغ و تخممرغ، صنعت را به ورطه نابودی کشانده و شرایط را برای رقابت بسیار سخت میکند؛ بنابراین تولیدکنندگان نیز باید با استفاده از فرصت پیش آمده، تلاش کنند تا با بالا بردن کیفیت و کاهش قیمت تمامشده در سایه بهرهوری خطوط تولید، جانب مصرفکننده را نگاه دارند و کار را به نوعی مدیریت کنند که همچون بسیاری از صنایع در ایران، اگرچه حتی رقبای خارجی نیز در بازار ایران به وفور حضور دارند، اما کیفیت آنقدر بالا و قیمت مناسب است که مصرفکنندگان ایرانی ترجیح میدهند نسبت به خرید کالای ایرانی اقدام نمایند و در این بازار رقابتی، حتی نیم نگاهی هم به کالای مشابه خارجی نداشته باشند.
حالا علیرغم همه پیشرفتهایی که در صنعت لوازم خانگی ایران حادث شده، باز هم برخی تولیدکنندگان نگران باز شدن درهای واردات و برداشته شدن ممنوعیت واردات از سوی دولت هستند، در حالیکه باید این را بدانند که هر چقدر هم در این موضوع مقاومت کنند، دیر یا زود درهای کشور باید به روی واردات باز شود تا کالاهای خارجی بتوانند میدان را رقابتیتر کنند؛ اگرچه اکنون هنوز هم مضایق ارزی برای کشور برطرف نشده و اگر قرار باشد که ارزی به این صنعت اختصاص یابد، باید صرفا صرف مواد اولیه، تجهیزات مورد نیاز تولید و بیشتر واردات تکنولوژیها و ماشینآلات روز دنیا شود، نه این کالای مصرفی جای آنها را در واردات پر نماید.
ارسال نظر