چرا قیمت ها کاهش نمی یابد؟
محمدرضا منجذب - استاد دانشگاه
همواره یکی از مباحث مطرح در سطح جامعه این است، که چرا مثلا وقتی نرخ دلار افزایش مییابد قیمتها به راحتی و به تناسب افزایش مییابند و در جهت عکس و کاهش نرخ دلار کاهش قیمتها یا تجربه نمیشود و یا تناسبی با کاهش نرخ ارز ندارد؟ پاسخ اصلی مربوط به دلایل چسبندگی قیمتها دارد که ریشه در مباحث کینزی در اقتصاد کلان دارد. علاوه بر آن در هر اقتصادی دلایل خاص خودش نیز قابل اقامه و اضافه کردن هست. از جمله دلایل اصلی این موضوع در اقتصاد به شرح زیر قابل بیان است:
وجود انتظارات تورمی، اکنون انتظارات تورمی بالایی در اقتصاد نقش بسته است. لذا به طور معمول کاهش این انتظارات زمانبر خواهد بود. به ویژه که کاهشها بعضا دچار نوسان افزایشی بالتبع نوسان افزایشی در نرخ دلار هست.
تقاضای متراکم شده، به دلیل تورم بالا در سالهای اخیر در کالاهای مهمی چون مسکن، خودرو، موادغذایی و... وجود دارد و لذا بعضا با کاهشی در نرخ رشد اینگونه کالاها، برخی ازمصرفکنندگان که از تورم عقب افتادهاند دست به خریدی جدید در بازاری میزنند و این خود بازدارنده کاهش نرخ هست. این عامل بسیار تحت تاثیر انتظارات تورمی هست.
قراردادهای دستمزدی و روابط بلندمدت، کارفرمایان به طور معمول قراردادهای خود را با عوامل تولید در طی یک سال و یا بیشتر میبندند. اگر در این قراردادها افزایش دستمزدی در حد تورم پیشبینی شده باشد، حال اگر رشد قیمتها کمتر از حد انتظار گردد تا زمانی که طول دوره قرارداد به پایان نرسیده امکان تعدیل دستمزدها و لذا نرخ تمام شده کالاها وجود ندارد.
بنگاهها و تولیدکنندگان با افزایش حجم پول یا کاهش آن هماهنگ و به تناسب افزایش و کاهش در قیمتها نمیدهند. این موضوع به دلیل اطلاعات ناقص و با تاخیری هست که از ناحیه سطح عمومی قیمتها دریافت میکنند. این موضوع در بخش عوامل تولید و نیروی استخدام شده هم مصداق دارد.
تورم بخشی، وقتی هزینه تولید و دستمزد کاهش مییابد و مواد اولیه گرانتر خریداری میشود، نرخ تمام شده نیز افزایش مییابد. طول قراردادها موجب میشود رشد قیمتها در جهت کاهشی یا مقاومت داشته باشد و یا با تاخیر اتفاق افتد.
تهدید به کاهش دستمزد ممکن است انگیزه کار را کم کند و برعکس تشویق به تلاش و افزایش بهرهوری بهتر پاسخ میدهد. همچنین ترجیح تولیدکننده به نگهداری نیروی داخلی، که مهارتی در تولید یا خدمات دارد، است تا به نیروی ارزانتر بیرونی و این خود موجب افزایش نرخ تمام شده میشود.
عدم وابستگی بخشی از تولیدات و خدمات به نرخ دلار و امثال آن، به تناسب وابستگی و یا عدم وابستگی تولید کالاها و خدمات به نرخ ارز، تناسب نرخ تمام شده آن کالاها از نرخ ارز تبعیت دارد یا ندارد.
عدم شفافیت و انحصار در تولید، اقتصاد ایران سالیان زیادی از این دو پدیده رنج میبرد. این دو پدیده موجب افزایش قیمتها میشود و مقاومت در کاهش آن. (مثال: بازار خودرو)
جمع بندی: افزایش حجم نقدینگی غیر متناسب با رشد تولید در دهههای اخیر موجب کاهش ارزش پول ملی و تورم دو رقمی شده است. حتی اگر بتوان نرخ ارز را کاهش داد، ولی قطعا نرخ ارز به نرخهای قبلی باز نمیگردد. حجم نقدینگی بالا و غیرمتناسب به همراه فشار دائمی طرف تقاضا، تورم را مهمان همیشگی اقتصاد ایران کرده است.
ارسال نظر