|

اقتصاد دیجیتال چگونه صنعت را متحول می‌کند؟

یکی از پیامدهای صنعتی شدن نابهنگام در ایران این بوده که اشتغال در بخش‌های خدمات شهری بسیار سریع‌تر و در سطوح درآمدی پایین‌ترگسترش یافته است.

اقتصاد اقتصاد دیجیتال چگونه صنعت را متحول می‌کند؟

سهم اقتصاد دیجیتال در GDP ایران از ۲/۶ درصد در سال ۹۲ به ۶/۸۷ درصد در سال ۹۹ افزایش یافته است و پیش‌بینی می‌شود سهم آن در پایان سال ۱۴۰۰ به ۷/۲ درصد برسد این در حالی است که رشد اقتصادی کشور طی سال‌های گذشته همواره به دلایل مختلف از جمله تحریم‌ها منفی بوده است. به نظر می‌رسد همین امر توجه سیاستگذاران ایرانی را به اقتصاد دیجیتال جلب کرده است، به‌گونه‌ای که بسیاری از وزار از جمله وزیر ارتباطات و وزیر اقتصاد دولت سیزدهم در هنگام ارائه برنامه‌های خود برای گرفتن رای اعتماد به اهمیت اقتصاد دیجیتال اشاره کردند. در خصوص اقتصاد دیجیتال و نقش آن در اشتغال‌زایی و توسعه اقتصادی کشور با اسفندیار جهانگیری، دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که متن کامل آن را در زیر می‌خوانید:

 موضوع اقتصاد دیجیتال تقریبا چند سالی است که مورد توجه مدیران ایرانی قرار گرفته است، سایر کشورها به اقتصاد دیجیتال به چه‌صورتی نگاه می‌کنند و کرونا روی آن چه تاثیری داشت؟

به گفته«براد دی لانگ» اقتصاددان «بخش های اقتصادی همانند ستاره‌های سینما در اقتصاد در شهرت می‌درخشند و بعد افول می کنند». با استناد به این بیان می‌توان گفت که اقتصاد دیجیتال و فناوری‌های دیجیتال در سال‌های اخیر پیشران رشد اقتصادی کشورهای با تدبیر بوده‌اند و نقش قابل توجهی در رشد و توسعه آنها داشته که چین و هند و برخی دیگر کشورها در این زمینه خوب عمل کردند. اما به طور کلی تاثیر فناوری‌های دیجیتال را باید در دنیا به قبل از همه‌گیری کرونا و بعد از کرونا طبقه‌بندی کرد. بعد از کرونا سرعت توسعه و کاربرد آن افزایش پیدا کرده است. در دوره قبل از کرونا این فناوری نقش قابل توجهی در رشد اقتصادی کشورهای آمریکا و اروپا و چین و برخی دیگر کشورها داشت اما بعد از کرونا ضرورت توسعه و گسترش این فناوری برای اکثر کشورها حیاتی شد و باعث پذیرش بیشتر و توسعه قابل ملاحظه آن در اکثر کشورها شد.

در اصل شما تاکید می‌کنید که توسعه فناوری‌ها به‌خصوص فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش موثری در توسعه اقتصادی کشورها داشته است؟

چند نکته کلیدی در ارتباط با تاثیر فناوری بر اقتصادهای دنیا حائز اهمیت است، نخست، ارتباط گسترده به بسیاری از افراد اجازه داده است تا خود را با بحران وفق دهند. عملکرد اقتصاد دیجیتال به ما نشان می‌دهد که ارتباطات افراد در طول زمان بهبود یافته است. اشتراک پهنای باند موبایل بین سالهای ۲۰۰۹ تا ژوئن ۲۰۱۹ تقریباً سه برابر شده و از ۳۲ به تقریبا ۱۱۳ اشتراک در هر ۱۰۰ نفر رسیده است ، در حالی که میانگین استفاده از داده تلفن همراه در طول چهار سال چهار برابر شده و در سال ۲۰۱۸ به ۴/۶ گیگابایت رسیده است. اگرچه اتصالات فیبر با سرعت کمتری افزایش یافته است.

فناوری‌های جدید برای اقتصادهای در حال توسعه همانند ایران در حوزه اشتغال یک فرصت محسوب می‌شود یا یک تهدید؟

در این خصوص نیز دو دیدگاه بین خوشبینان و بدبینان شکل گرفته است.خوشبینان، با اقتصاد دانش بنیان، هوش مصنوعی، و پیشرفت‌ها در فناوری‌های رباتیک و غیره ادعا دارند که اینها به اقتصادهای در حال توسعه شانس حرکت کردن به سمت وضعیت اقتصادی توسعه یافته‌تری را می‌دهند. اما بدبینان نگران توانایی اقتصادهای ضعیف در رقابت با اقتصاد جهانی هستند، زیرا توسعه یافته‌ها ظرفیت بیشتری برای سرمایه گذاری بر فناوری‌های جدید دارند. این بحث از جهات مختلفی شبیه بحث درباره اثر فناوری بر بازارهای نیروی کار و نابرابری در کشورهای ثروتمند است. همچنین خوشبینان و بدبینان را می‌توان بر اساس عواقب استفاده از نیروی کار کم مهارت تقسیم کرد. فناوری‌ها ، قیمت کالاها و خدماتی که در آنها به‌کار گرفته شده‌اند، را کاهش می‌دهند. همچنین به تولید محصولات جدید منجر می‌شوند. مصرف کنندگان صرف نظر از اینکه در کشورهای توسعه یافته زندگی می‌کنند یا در کشورهای در حال توسعه، از این بهبودها نفع می‌برند. تلفن‌های همراه یک مثال واضح در این زمینه هستند، تلفن‌های همراه افرادی را که در فاصله‌های جغرافیایی دور از هم قرار دارند، قادر به برقراری ارتباطات آسان و ارزان می‌سازند. به همین ترتیب‌، بانکداری همراه از طریق تلفن‌های همراه دسترسی به خدمات مالی( فین‌تک‌ها) را به مناطق دورافتاده و بدون شعبه بانک گسترش می‌دهد این نمونه‌ها و نمونه‌های مشابه مثال‌های روشنی از فناوری است که برای بهبود زندگی افراد جوامع کار می‌کند.

رشد اقتصاد دیجیتال بیشتر بر بخش صنعت تاثیرگذار است یا خدمات؟ قضاوت شما در مورد رشد هر یک از بخش‌های صنعت و خدمات در GDP چیست؟

این یک سوال مهم برای اقتصاد ایران است. چرا که در اقتصاد ایران خدمات نقش بزرگی در تولید دارد. سوال می تواند این باشد که با توجه به گسترش اقتصاد دیجیتال، آیا خدمات می توانند از ارتقادهندگان جدید اقتصاد باشد یا صنعت ؟ اگر تولید صنعتی به طور فزاینده‌ای مبتنی بر مهارت‌ها و فناوری‌ها شود و دیگر نتواند از نیروی کار غیر ماهر استفاده کند، چه چیزی را باید جایگزین نیروی کار غیر ماهر کند؟ در این باره فناوری‌های جدید و زنجیره ارزش آنها ،علاوه بر تولید صنعتی شامل کشاورزی و خدمات نیز خواهد شد. در ارتباط با کشاورزی، شکی نیست که پتانسیل زیادی برای افزایش بهره وری از طریق استفاده بهتر از نهاده‌ها، به‌کارگیری ‌فناوری‌های جدید و تنوع‌سازی در محصولات جدید وجود دارد. اما بسیار بعید است که کشاورزی بتواند در طول فرایند توسعه اقتصادی، نیروی کار مازاد را جذب خود کند (حتی اگر فناوری‌های جدید منجر به کاهش استفاده از نیروی انسانی نشوند). یکی از پیامدهای صنعتی شدن نابهنگام در ایران این بوده که اشتغال در بخش‌های خدمات شهری بسیار سریع‌تر و در سطوح درآمدی پایین‌ترگسترش یافته است. پس سوال این است که آیا خدمات جایگزینی برای صنعتی سازی (یا صنعت زدایی) ضعیف هستند و منجر به رشد اقتصادی می‌شوند؟ در این باره مواردی برای خدمات بیان می‌شود: اول، خدمات به طور فزاینده‌ای معامله می‌شوند و حجم معامله خدمات بسیار سریع‌تر از معامله کالاها، گسترش می‌یابند. دوم، به لطف فناوری‌های دیجیتال، بهره‌وری در خدمات مدت زیادی است که دیگر راکد نبوده و می‌تواند به سرعت افزایش یابد. سوم، بسیاری از خدمات قادرند تعداد زیادی شغل ایجاد کنند. چهارم و در آخر، خدمات دوستدار محیط زیست هستند و یک الگوی رشد مبتنی بر خدمات سبزتر یا سازگارتر با محیط زیست و توسعه پایدار است. در ایران، خدمات به طور متوسط بیشتر از کشاورزی سنتی، بهره‌وری در کار ایجاد می کند و حرکت نیروی کار از حومه‌های شهری به سمت مناطق شهری‌ بهره‌وری در کل اقتصادی را بهبود بخشیده است. به هر حال، خدمات ترکیبی از فعالیت‌های بسیار متنوع هستند. برخی از آنها مانند خدمات گردشگری، فناوری‌اطلاعات یا خدمات مالی به میزان زیادی قابل تجارت و فروش هستند. وجه مشترک آنها با تولیدات صنعتی این است که از نظر فناورانه پویا بوده و امکاناتی برای همگرایی(بی قید و شرط) در بهره وری با کشورهای توسعه یافته، ارائه می‌دهند. سایر خدمات مانند بسیاری از خدمات خرده فروشی و خدمات شخصی، غیر قابل تجارت بوده، از نظر فناورانه راکد هستند و تحت تسلط مناسبات داخلی با مقیاس کوچک هستند. مشکل این است که در دسته یا گروه اول، تعداد کمی از خدمات می‌توانند تعداد قابل توجهی از نیروی کار غیر ماهر را جذب کنند. بنابراین برنامه‌ریزی برای انواع خدمات به شکل متنوع در قبال اشتغال نیاز است. برخی موارد عدم مداخله دولت و در برخی مداخله لازم است تا حداکثر بازدهی از فناوری و اشتغال در بخش خدمات ایران فراهم شود.

جایگاه دولت‌ها در پیش‌راندن اقتصاد دیجیتال کجاست؟ سیاستگذاری‌های کلان به ویژه سیا‌ست‌های مالیاتی به چه شکل می‌تواند مانع یا پیشران رشد اقتصاد دیجیتال باشد؟

دولت در قبال اقتصاد دیجیتال به‌طور کلی از نگاه تنظیم‌گری و حکمرانی سه نوع واکنش می‌تواند نشان دهد. نخست، دولت می‌تواند کنار ایستاده و کاری نکند و دخالتی در اقتصاد دیجیتال نداشته باشد و استدلال کند که صرفه‌های مقیاس طرف عرضه و طرف تقاضا در بازار وجود دارد و امیدوار است نیروهای بازار به‌موقع موجب از بین رفتن انحصار در اقتصاد شود و نیازی به تنظیم گری وجود ندارد و رشد کسب و کارهای دیجیتالی در این زمینه فراهم می‌شود. باید توجه داشت که داشتن انحصار غیرقانونی نیست، چیزی که غیرقانونی است «انحصاری کردن» است. اگر شما به‌شکلی عادلانه و صحیح یک انحصار به‌دست آورید، بنگاه آزاد است تا از مزایای تسلط بر بازار بهره‌مند شود. تا اینجا همه‌چیز روشن است. اما حتی پس از کسب موقعیت انحصاری که به‌صورتی قانونی به‌دست آمده، ممکن است بنگاه متهم به تلاش برای حفظ یا دفاع از آن با استفاده از تاکتیک‌های غیررقابتی شود که در حوزه‌های کسب و کار دیجیتالی باید دولت در این زمینه قوانین و مقررات شفاف با ضمانت اجرایی بالا فراهم کند که سیاست‌های مالیاتی هم بخشی از آن هستند. دوم، دولت (یا طرف‌های خصوصی) می‌توانند به یک انحصار به‌دلیل این‌که غیرقانونی به‌دست آمده است حمله کنند. انحصاری که از طریق تملک ، قیمت‌گذاری ناعادلانه و معاملات انحصاری به‌دست آمده باشد را می‌توان به چالش کشید. در موارد شدید، می‌توان انحصارگر را از بین برد؛ فعالیت‌های مشکوک در آینده ممنوع خواهد شد و از برخی تملک‌ها یا ادغام‌ها جلوگیری به‌عمل خواهد آمد.

سوم، دولت می‌تواند مستقیما انحصار را تنظیم کند. این رویکرد دهه‌هاست که در برخی کشورها در مورد کسب ‌و کار محلی به‌کار می‌رود. تنظیم کردن زمانی بهترین کارایی را خواهد داشت که احتمال این نمی‌رود که انحصار با ورود فناوری جدید یا تغییر فنی از بین برود. از لحاظ نظری، تنظیمات زمانی که مورد نیاز نباشند خودبه‌خود از بین می‌روند. نهادهای تنظیمی، قلمروهای مخصوص به خود را به‌وجود می‌آورند و معمولا مدت‌های مدیدی پس از عمر مفیدشان هم در بازار حضور دارند.

نکته مهم در زمینه اقتصاد دیجیتالی بروز اقتصاد گیگ است که باید دولت بازخوانی در مقررات و قوانین خود متناسب با شرایط اقتصاد گیگ و اقتصاد دیجیتالی ایجاد کند

 

منبع: پیوست
کدخبر: 201712

ارسال نظر

 

آخرین اخبار