کوچک شدن سفره کارگران با وعده های بی اثر!
درباره دلایل تورم سرسامآور، کارشناسان اقتصادی و فعالان کارگری بارها سخن گفتهاند؛ افزایش چشمگیر پول و شبه پول در دست خواص، پایین بودن نرخ تولید واقعی و سقوط GDP، نظارت نکردن بر بازار و سودجویی پایانناپذیر واسطهها و البته گرانی افسارگسیخته نرخ ارز و حذف ارز دولتی، دلایل اصلی هستند.
«ما سالهاست وعده میشنویم و عمل در کار نیست» این را یک کارگر شهرداری میگوید در پاسخ به اینکه چقدر امید داری کوچک شدن سفرههای کارگران بالاخره جایی متوقف شود؛ به اعتقاد این کارگر ساده، به نظر میرسد «مهار تورم» نیز از آن دست وعدههایی است که با عمل همراه نمیشود. در این آشفته بازار اقتصاد و با در نظر گرفتن مولفههای معیوبی مثل حجم بالای پول و شبه پول در دست خواص و نزدیکان به بلوکهای قدرت و سودجویی انبوه واسطهها و دلالان، «مهار تورم» چطور میخواهد امکانپذیر باشد؛ آیا اساساً توان عمل به این وعده وجود دارد؟
به یک ماه قبل بازمیگردیم، به روزهای ابتدایی شهریورماه؛ وزیر کار با بیان اینکه از میزان دستمزد کارگران و حقوق بازنشستگان باخبر است، تاکید کرد برای آنکه دخل و خرج کارگران و بازنشستگان با هم بخواند و سفره آنها رنگینتر شود باید «کاهش و کنترل نرخ تورم» اتفاق بیفتد.
او گفته اطلاع دارد که کارگران درآمد کمی دارند و میزان حقوق بازنشستگان هم نسبت به قبل افزایش داشته ولی باید کاهش و کنترل تورم رخ دهد تا دخل و خرج این اقشار با هم بخواند و سفرههای آنها رنگینتر میشود. اما چند روزی است که مرکز آمار ایران، «نرخهای رسمی تورم» در شهریورماه را اعلام کرده است؛ نرخهایی که قطعا تمام رنجهای مردمان فرودست از محل گرانیها از جمله گرانی اجاره خانه و هزینههای مسکن و درمان را دربر نمیگیرد.
آمارهای رسمی و تقلیلیافته نشان میدهد که «باز هم» نرخ تورم در شهریورماه رکورد زده است و نمودارهای صعودی تورم که از ابتدای سال با سرعت بالا پیشتازی میکردند، هنوز بر همان منوال ماههای قبل در حال افزایش و صعود هستند.
مرکز آمار ایران اعلام کرد: منظور از نرخ تورم نقطهای، درصد تغییر عدد شاخص قیمت، نسبت به ماه مشابه سال قبل است. نرخ تورم نقطهای در شهریور ماه ۱۴۰۰ به عدد ۴۳.۷ درصد رسیده است؛ یعنی خانوارهای کشور به طور میانگین ۴۳.۷ درصد بیشتر از شهریور ۱۳۹۹ برای خرید یک «مجموعه کالاها و خدمات یکسان» هزینه کردهاند. نرخ تورم نقطهای شهریور ۱۴۰۰ در مقایسه با ماه قبل ۰.۵ واحد درصد افزایش یافته است.
در واقع تورم نقطهای در شهریورماه امسال، یک رکورد جدید حداقل در چند سال اخیر به ثبت رسانده است. نرخ تورم نقطهای گروه عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» با افزایش ۳.۲ واحد درصدی به ۶۱.۶ درصد و گروه «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» با کاهش ۰.۷ واحد درصدی به ۳۵.۴ درصد رسیده است.
منظور از نرخ تورم ماهانه، درصد تغییر عدد شاخص قیمت، نسبت به ماه قبل است. نرخ تورم ماهانه شهریور ۱۴۰۰ به ۳.۹ درصد رسیده که در مقایسه با همین اطلاع در ماه قبل ۰.۷ واحد درصد افزایش داشته است که بازهم یک رکورد جدید محسوب میشود. تورم ماهانه برای گروههای عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» و «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» به ترتیب ۵.۰ درصد و ۳.۳ درصد بوده است. این در حالی است که نرخ تورم ماهانه برای خانوارهای شهری ۴ درصد است که نسبت به ماه قبل ۰.۸ واحد درصد افزایش داشته است. همچنین این نرخ برای خانوارهای روستایی ۳.۶ درصد بوده که نسبت به ماه قبل ۰.۴ واحد درصد افزایش داشته است.
منظور از نرخ تورم سالانه، درصد تغییر میانگین اعداد شاخص قیمت در یک سال منتهی به ماه جاری، نسبت به دوره مشابه قبل از آن است. نرخ تورم سالانه شهریور ماه ۱۴۰۰ برای خانوارهای کشور به ۴۵.۸ درصد رسیده که نسبت به همین اطلاع در ماه قبل، ۰.۶ واحد درصد افزایش نشان میدهد که بازهم در نوع خود یک رکورد جدید است. همچنین نرخ تورم سالانه برای خانوارهای شهری و روستایی به ترتیب ۴۵.۱ درصد و ۴۹.۷ درصد است که برای خانوارهای شهری ۰.۶ واحد درصد افزایش و برای خانوارهای روستایی یک واحد درصد افزایش داشته است.
اما نگران کنندهترین مولفه تورمی شهریورماه «افزایش قیمتها به خصوص در بخش خوراکیها در یک ماه» است؛ در ماه شهریور، اقلام اساسی زندگی مردم به شدت گران شده اند؛ در ماه پایانی تابستان، نان و غلات ۵.۲ درصد، گوشت قرمز، سفید و فرآوردههای آنها ۱.۲ درصد، گوشت قرمز و گوشت ماکیان ۰.۸ درصد، ماهیها و صدفداران ۴.۲ درصد افزایش قیمت داشته است.
همچنین شیر، پنیر و تخممرغ ۱۰ درصد، روغنها و چربیها ۱.۹ درصد، میوه و خشکبار ۵.۷ درصد و سبزیجات (سبزیها و حبوبات) ۹.۹ درصد افزایش قیمت داشته است. جدول زیر، پراکندگی گرانیها در بخش خوراکیها را نشان میدهد؛ براین اساس، شیر، پنیر و تخم مرغ، رکورددار گرانی بودهاند و در عرض فقط یک ماه، ده درصد گران شدهاند! بعد از آن، سبزیجات قرار دارند که ۹.۹ درصد گرانی را تجربه کردهاند.
یک املت ساده با ماست ۳۰ هزار تومان
گرانی لبنیات و تخم مرغ، به شدت نگران کننده است؛ گروههایی که دیگر مدتهاست گوشت قرمز و گوشت مرغ را به اجبار از سفرههای خود حذف کردهاند حالا با اجبار سنگین دیگری روبرو شدهاند؛ حذف تخم مرغ از سفرهها آن هم به دلیل گرانی سرسام آور، مشاهدات میدانی نشان میدهد که هر عدد تخم مرغ در بازار به حدود ۲ هزار تومان رسیده است!
و اما در بخش لبنیات؛ آخرین گزارش مرکز آمار از قیمت لبنیات حاکی از آن است که قیمت هر لیتر شیر پاستوریزه از ۱۱ هزار و ۵۳۸ تومان در تیرماه امسال به ۱۲ هزار و ۱۵۵ تومان افزایش یافته است. قیمت ماست هر کیلو پاستوریزه از ۱۳ هزار و ۸۵۴ تومان به ۱۴ هزار و ۶۳۳ تومان تغییر کرده است. این تنها مربوط به دو قلم از محصولات لبنی است.
در این میان، مشاهدات بازار حاکی از آن است که قیمت هرقالب کره ۵۰ گرمی از ۵۰۰۰ تومان در ماههای قبل به ۷۰۰۰ تومان و قیمت هر قالب کره ۱۰۰ گرمی نیز از حدود ۱۰ هزار تومان به حدود ۱۴ هزار تومان رسیده است. اما این قیمتها، نرخهای رسمی هستند و گاهاً در فروشگاههای سطح شهر با ارقامی بسیار بالاتر روبرو میشویم؛ کما اینکه در نیمه شهریورماه، سخنگوی انجمن صنایع فرآوردههای لبنی از افزایش حدود ۲۰ درصدی قیمت محصولات لبنی خبر داد. پس افزایش رسمی ده درصدی چندان با واقعیتهای ملموس بازار همخوانی ندارد و قیمتهای واقعی بالاتر از این ارقام جای میگیرند.
حذف لبنیات و تخم مرغ را میتوان آخرین مرحله از حذف اقلام مفید سفرهها دانست؛ از ابتدای ۹۷ به دلیل شوک درمانیهای ارزی، اقلام باکیفیت و پروتئینی شروع به غیب شدن از سفرههای فرودستان کردند؛ اول، گوشت قرمز، بعد گوشت سفید و در مرحله بعد، برنجی که امروز هر کیلو ۵۰ هزار تومان است، حذف شدند و امروز لبنیات و تخم مرغ نیز در حال پرکشیدن از سفرهها هستند؛ به طوریکه یک املت ساده با یک کاسه ماست، غذایی لاکچری است، یک املت با پنج عدد تخم مرغ و نان، در کمترین حالت ۱۵ یا ۱۶ هزار تومان هزینه دارد (گوجه فرنگی را هم حذف میکنیم) و یک کیلو ماست نیز ۱۵ هزار تومان است، بنابراین یک املتِ بدون گوجه و یک کاسه ماست برای یک خانواده کوچک سه نفره، لااقل ۳۰ هزار تومان آب میخورد!
در ارتباط با دلایل این تورم سرسام آور، کارشناسان اقتصادی و فعالان کارگری بارها سخن گفتهاند؛ افزایش سرسامآور پول و شبه پول در دست خواص، پایین بودن نرخ تولید واقعی و سقوط GDP، عدم نظارت بر بازار و سودجویی پایان ناپذیر واسطهها و البته گرانی افسارگسیخته نرخ ارز و حذف ارز دولتی، دلایل اصلی هستند.
برای نمونه، احسان سلطانی (کارشناس اقتصادی) از ضرورت واقعیسازی نرخ ارز و کاستن از سود انبوه رانتخوران و خصولتیها به عنوان اساسیترین راهکار برای مهار تورم یاد میکند و یا بهرام حسنی نژاد (فعال مستقل کارگری) میگوید تا زمانی که این حجم انبوه از پول بادآورده در دست یک درصدیها باشد، نود و نه درصدیها باید تاوان بپردازند، باید بار گرانی را بر دوش بکشند تا خواص یک درصدی سود ببرند.
اما رنج واقعی را خانوادههای کارگری و لایههای پایین مزدبگیران (چه رسمی و چه غیررسمی) بر دوش میکشند؛ همانها که وقتی پای صحبتهایشان مینشینیم، مسیر کوچک شدن سفرهها را با زبان ساده توصیف میکنند و کاری به اعداد و ارقام رسمی و نمودارهای صعودی مرکز آمار ندارند؛ حرفشان ساده است: دیگر توان خرید ماست و شیر و تخم مرغ هم نداریم!
یک کارگر شهرداری مریوان در این رابطه به ایلنا میگوید: گوشت قرمز ماههاست نخوردهایم؛ ماست و شیر هم همیشه نمیخریم؛ یعنی ماست را فقط وقتی مهمان داریم یا میخواهیم ولخرجی کنیم، میخریم؛ اما شیر برای بچههایم لازم است؛ میخریم ولی نمیتوانیم به اندازه کافی به بچهها بدهیم، مجبوریم در مصرف شیر هم صرفهجویی کنیم؛ یک زمانی املت گوجه یا املت سیبزمینی، غذایی بود که هفتهای چند بار میخوردیم، حالا تخم مرغ آنقدر گران شده که دیگر گاهی سیبزمینی سرخ کرده یا آب پز میخوریم و از خیر گذاشتن تخم مرغ کنارش میگذریم!
او نگران است؛ نگران اینکه اگر کاری برای گرانیها نکنند، چند وقت دیگر همان نان خالی هم در سفرههای کارگران پیدا نشود؛ میگوید: یادش بخیر همین چند سال پیش با حقوق کارگری لااقل شکممان که سیر میشد…
یک بازنشسته کارگری ساکن مشهد نیز از شرمساری بازنشستگان مقابل فرزندان و نوهها میگوید: بزرگ خانواده باید سفرهاش مدام پهن باشد و بچهها دورش را بگیرند، اما وقتی «نداریم» چه کنیم؛ وقتی از مستمری ۴ میلیون تومانی، ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان را اجاره خانه میدهیم، چطور بچهها و نوهها را دعوت کنیم؛ نان خالی مقابلشان بگذاریم؟
زهرا، زنی دستفروش در متروی تهران است؛ او به عنوان یک سرپرست خانواده و نان آور، مدتهاست که گوشت قرمز و سفید نخریده؛ میگوید: غذای همیشگی ما تخم مرغ بود که آنهم به شدت گران شده؛ چهار دانه تخم مرغ، شده ده هزار تومان؛ قبلاً مردم به طعنه میگفتند «نان و ماستی در منزل هست و با هم میخوریم» حالا همان ماست هم دیگر در منزل نیست؛ یک کیلو ماست زیر ۲۰ هزار تومان پیدا نمیشود!
او میگوید: اجاره خانه و هزینههای اجباری را مجبوریم بدهیم؛ مجبورم برای دخترم دفتر و مداد بخرم؛ مجبورم پول قبضها را بدهم؛ اینها را اجبار دارم و میپردازم اما ناچار از هزینههای سفره و غذا کم میکنم؛ دیگر کیفیت غذا اهمیتی ندارد فقط چیزی میخوریم که زنده بمانیم و کار کنیم، هر چیزی که ارزانتر باشد!
سقوط طبقه متوسط
فقط پایینترین لایههای مزدی نیستند که از این وضعیت رنج میبرند؛ طبقه متوسط مزدبگیران نیز با این گرانیها در حال سقوط به زیر خط فقر و از دست دادن جایگاه طبقاتی خود هستند؛ علی جوشکار فنی که در پروژههای جنوب کار میکند و ماهی ۱۵ میلیون تومان درآمد دارد؛ میگوید: ما هم از سر و ته سفرههایمان زدهایم؛ اگر مسافرت نرویم؛ لباس و تفریح نداشته باشیم؛ کرایه خانه را که بپردازیم، میتوانیم برای ماه یکی دو کیلو گوشت و یک شانه تخم مرغ بخریم؛ ما هم دیگر مثل سابق زندگی نمیکنیم، چه میکشند آنهایی که فقط ۴ میلیون حقوق میگیرند و مستاجرند و یکی دو تا فرزند محصل در خانه دارند؛ در این سالها زندگیِ همه سختتر شده، سال ۹۳ حقوق من ۲ میلیون تومان بود اما زندگیام از الان خیلی بهتر بود؛ وقتی فروشگاه میرفتیم، دست و دلمان نمیلرزید!
اینها حرفهای مردم است؛ مردم زحمتکشی که حق یک زندگی شایسته دارند؛ حق برخورداری از دستمزد شایسته و امید نسبت به آینده؛ مردم مدتهاست که به طعنه میگویند «شب میخوابیم و صبح که بیدار میشویم، باز همه چیز گران شده»؛ بدون شک این روند معیوب باید جایی متوقف شود؛ اما تا زمانی که سیاستهای کلان بر مبنای آزادسازی هرچه بیشتر نرخ ارز، افزایش پول و شبه پول در دست رانتخواران و ایجاد حبابهای کاذب قیمتی با هدف سودجویی (از جمله حباب مسکن در چند سال اخیر) استوار است، صعود نمودارهای تورمی ادامه خواهد داشت؛ این معادلهی پیچیده، خیلی ساده حل نمیشود؛ قطار تورم را با یک دستور فرمایشی و با یک فرمان ایست، نمیتوان متوقف کرد!
ارسال نظر