طرح عجیب ایران و قطر/ ماجرای ساخت طولانیترین تونل جهان چیست؟
در جریان سفر ابراهیم رئیسی به قطر در هفتههای گذشته، زمزمهای در مورد یک طرح بزرگ زیرساختی به میان آمد که در هیاهوی خبرهای بعدی گم شد. رئیسجمهور ایران برای شرکت در ششمین اجلاس مجمع کشورهای صادرکننده گاز به دوحه رفته بود، اما ایران و قطر اعلام کردند که قصد دارند به وسیله تونلی دریایی، خاک دو کشور را به یکدیگر متصل کنند.
خبرهای تکمیلی زیادی در این مورد منتشر نشد. اما به عنوان نمونه، علیاکبر صفایی، مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی ایران، گفت که وزارت راه و شهرسازی ۴ توافقنامه با طرف قطری امضا خواهد کرد که یکی از آنها، «ساخت تونل زیر دریا بین ایران و قطر است که از «بندر دیر» بوشهر تا قطر خواهد بود.»
مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی ایران گفته بود: «این پروژه یک تحول عظیم برای قطر و نیز برای جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود تا خلیجفارس به شمال و جنوب متصل شود و ارتباط گستردهای با کشورهای غرب آسیا و حاشیه دریای خزر تا مدیترانه به وجود آید.»
با توجه به اینکه اطلاعات بیشتری در مورد این طرح وجود ندارد، اظهارنظر در مورد آن دشوار است، اما به نظر میرسد که حتی تلاش برای ساخت چنین تونلی، یک جاهطلبیِ بزرگ باشد. اما آیا این جاهطلبی قرار است رنگ اجرا هم به خود بگیرد؟
بزرگترین طرح در نوعِ خود
کوتاهترین فاصله میان «بندر دیر» در استان بوشهر در ایران و خاک قطر، حدود ۱۹۰ کیلومتر است و این در حالی است که طولانیترین تونلی که تاکنون در جهان ساخته شده، تونلی به طول حدود ۱۳۷ کیلومتر است که البته خودرویی هم از آن عبور نمیکند.
تونل یا قنات «دلاوِر» (Delaware Aqueduct) در امریکا، طولانیترین تونل زیرزمینی در جهان است که در سال ۱۹۴۵ میلادی ساخته شده، اما صرفا برای انتقال آب طراحی شده است.
طولانیترین تونلی ریلی جهان هم همین اواخر، در سال ۲۰۲۰ میلادی، در «چنگدو» (Chengdu) در چین افتتاح شد و بخشی از متروی این شهر است. طول این تونل حدود ۶۸ کیلومتر است. طولانیترین تونل جادهایِ جهان هم «تونل لردال» (Lærdal Tunnel) در نروژ است که حدود ۲۴ کیلومتر طول دارد.
«تونل مانش»
طولانیترین تونل زیر آب در جهان هم «تونل مانش» است که انگلیس و فرانسه را از زیر «کانال آبی مانش» به یکدیگر وصل میکند. (البته انگلیسیها خوش دارند آن را «کانال تونل» Channel Tunnel بنامند.)
طول بخشی از این تونل که زیر آب قرار میگیرد، تنها حدود ۳۸ کیلومتر است. به این ترتیب، تونلی که ایران و قطر در مورد آن صحبت میکنند، دستکم حدود ۵ برابر طولانیتر از طولانیترین تونلی است که بشر تاکنون زیر آب حفر کرده است.
اول رویاپردازی، بعدا هم شاید مهندسی
جدا از اینها، یکی از موضوعات مهمی که در ساخت این تونلِ فرضی میان ایران و قطر کمترین اشارهای به آن نشده، جزییات فنی آن است: این تونل قرار است ریلی باشد یا جادهای؟ قرار است دوطرفه باشد یا یکطرفه و مهمتر از همه اینکه هزینه این طرح علمی-تخیلی را چه کسی قرار است بپردازد؟
«تونل مانش»، مسیر رفت و برگشت دارد و هم قطار و هم خودروها میتوانند در آن تردد کنند. با این همه، هزینه ساخت این تونل که در سال ۱۹۹۴ میلادی افتتاح شد و هنوز هم عنوان یکی از بزرگترین پروژههای مهندسی در دنیا را یدک میکشد، در آن سال حدود ۹ میلیارد پوند انگلیس (حدود ۱۲ میلیارد دلار) بود که با احتساب نرخ تورم، معادل ۱۶ میلیارد پوند (حدود ۲۱ میلیارد دلار) در سال ۲۰۱۹ میلادی است.
«تونل مانش» که انگلیس و فرانسه را از زیر آب به یکدیگر متصل میکند، طولانیترین تونل زیر آبی در جهان است.
اگر صرفا یک تناسب ساده ریاضی برقرار کنیم و از همه پیچیدگیهای فنی و اقتصادی صرفنظر کنیم، تونلی که ایران و قطر از آن صحبت میکنند، با طولی به اندازه ۵ برابرِ «تونل مانش»، میتواند حدود ۱۰۰ میلیارد دلار هزینه اجرایی داشته باشد. هیچ پروژه عمرانی مشابهی با این هزینه اجرایی در تاریخ وجود ندارد.
آیا این فقط یک شوخی بود؟
اما شاید بتوان از زاویهای دیگر هم به این طرح نگاه کرد: صرف صحبت در مورد یک ابرپروژه، که قرار نیست هیچگاه اجرا شود، اما میتواند نشان دهد که دو طرف در مورد همکاری با هم جدی هستند. قطریها احتمالا منظورشان فقط این بوده که در منظومه تجارت و سیاست خارجیِ آنها، ایران، اهمیت بسیاری دارد. همین و بس.
میتوان پرسش را از سمتی دیگر دوباره طرح کرد: به فرض که هزینه اجرای تونل زیر آبی ۱۹۰ کیلومتری میان ایران و قطر تامین شود و مشکلات فنی هم در میان نباشند، اساسا چه فایدهای از اجرای چنین ابرپروژهای قرار است عاید ایران و قطر شود؟
مهمترین صادرات قطر گاز طبیعی است. موضوع آنقدر برای آنها مهم است که قطر در سال ۲۰۱۹ میلادی از «اوپک» خارج شد تا تمام تمرکز خود را بر روی صادرات گاز بگذارد. اما گاز طبیعی (که حالا در سایه بحران اوکراین به نیاز شماره یک جهان بدل شده)، سه راه بیشتر برای صادرات ندارد: یا از طریق خط لوله، یا از طریق کشتی (LNG یا گاز مایع) و یا CNG.
صادرات LNG از طریق ریلی یا جادهای اساسا مضحک است. هنوز فناوریای وجود ندارد که از نظر صرفه اقتصادی، مسیر خشکی را بهصرفهتر از مسیر دریایی کند. صادرات CNG هم با فناوریهای کنونی محلی از اعراب ندارد.
از طرفی، غیرعقلانی است که یک تونل ۱۰۰ میلیارد دلاری صرفا ایجاد شود تا گاز را از طریق خط لوله انتقال بدهد. چرا که میشد به جای تونل خودرویی یا ریلی، از ابتدا یک خطلوله زیرآب برای انتقال گاز قطر به ایران و بعد هم اروپا طراحی کرد که هزینهاش شاید یک دهمِ طرح بالا باشد.
طرحهای رویایی امارات
اما قطر تنها کشوری نیست که طرحهایی تا این اندازه جاهطلبانه در سر دارد. امارات متحده عربی حدود سه سال پیش، صبحت از یک تونل زیر آبی به طول دو هزار کیلومتر (یعنی تقریبا ۵۲ برابر طولانیتر از «تونل مانش») به میان آورده بود که میتوانست شهر «بمبئی» در هند را به «فجیره» در امارات متصل کند. (اینجا را ببینید.)
امارات (که حالا روابط را با رژیم اسرائیل هم بهبود بخشیده)، طرحی مشابه و البته منطقیتر هم روی میز دارد. این دو قصد دارند با ایجاد یک خط ریلی بین «ابوظبی» تا «حیفا»، خلیجفارس را به دریای مدیترانه متصل کنند.
امارات، طرحی جاهطلبانه برای اتصال «بمبئی» در هند به «فجیره» از طریق تونلی به طول ۲ هزار کیلومتر داشت.
این مسیر البته قرار است از خاک عربستانسعودی و اردن هم عبور کند. در حالی که دومی هنوز مشکلاتی بنیادین با اسرائیل دارد و همین مسئله ممکن است جلوی اجرای طرح را بگیرد. در هر حال، اگر قرار باشد کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس از راه ریل به دریای مدیترانه متصل شوند، اهمیت استراتژیک تنگه هرمز به شدت کاهش پیدا میکند.
آیا هدفی بزرگتر در میان است؟
اما میتوان اینطور هم فرض کرد که هدفی سیاسی (و نه صرفا اقتصادی) پشت قضیه باشد. آن هم تازه با این شرط که تونل دریایی ایران-قطر اساسا قرار باشد از روی کاغذ به صحنه اجرا برسد. هدف، ممکن است اتصال شبهجزیره عربستان به اروپا باشد.
در واقع، ایران و قطر، طرحی مشابهِ طرح امارات و اسرائیل روی میز گذاشتهاند تا با آن مقابله کنند. در میان کشورهای عربزبان در خلیجفارس، قطر با عربستانسعودی که به نوعی قدرت برتر در آن منطقه حساب میشود، سازِ ناکوک میزند. (تحریم همهجانبه قطر در سال ۲۰۱۷ میلادی را به یاد بیاورید.)
موقعیت جغرافیایی ایران موجب شده که قطر و امارات، به دنبال اتصال خاکشان به اروپا یا دریای مدیترانه از طریق خاک ایران باشند.
از آنسو، قطر (و تا حدی هم امارات و عربستان) در حال بازسازی روابطشان با ایران هستند. علاوه بر این، طرح انتقال کالاها از امارات به ایران و سپس از خاک ایران به ترکیه و بعد هم اروپا، چندی پیش روی میز قرار گرفته بود.
بازی دو سر برد برای ایران؟
واقعیت این است که مسیر یک تونلِ دریایی میان ایران و امارات متحده عربی، کوتاهتر از همین مسیر میان ایران و قطر است. اقتصاد امارات هم به مراتب بزرگتر از اقتصاد قطر است. در واقع، ایران صرفا نمیخواهد شاهد نفوذ اسرائیل در منطقه و از اهمیت افتادن تنگه هرمز باشد. مادامی که این هدف تامین شود، برای ایران فرقی نمیکند که با قطر کار کند یا با امارات.
این در حالی است که فرصت ترانزیتی عظیمی در اتصال کشورهای عربزبان خلیجفارس به حوزه مدیترانه، ترکیه، روسیه و اروپا وجود دارد. هر چه باشد، این یک فرصت بینظیر برای ایران است: چه با امارات، چه با قطر، چه از طریق دریا، چه از زیرِ دریا، ایران میتواند جنوب خلیجفارس را به اروپا متصل کند. باید منتظر بازی ایران بود.
مال این حرفا نیستید