گسترش نیوز گزارش میدهد:
ایران از امریکا ۱۰۰ هزار تن گندم وارد کرد!
قرارداد ۱۰۰ هزار تن گندم بین ایران و آمریکا در سال ۱۳۴۴ امضاء شد.
در تاریخ ۷ اردیبشهت سال ۱۳۴۴ و در زمان نخست وزیری امیرعباس هویدا ایران طی یکی قرارداد همکاری با ایالات متحده امریکا، ۱۰۰ هزار تن گندم وارد کرد.
برخلاف تصور رایج، اقتصاد زمان هویدا آشفته و بیثبات بود. به عنوان نمونه «اردشیر زاهدی» وزیر امور خارجه کابینه هویدا با اشاره به آشفتگی اقتصادی حاصل از مدیریت او میگوید: «در این دوران، اقتصاد کشور بسیار آشفته بود و نمیتوان دلیلی برای ماندگاری این دولت پیدا کرد، مگر روابط خاص وی با شخص شاه.»
رشد روز افزون تورم از دیگر ویژگیهای مدیریت اقتصادی هویدا است. به طوری که آمار ارائه شده توسط بانک مرکزی، نرخ تورم در سال ۱۳۵۶ را بیش از ۲۵ درصد ذکر میکند که نسبت به سالهای قبل رشد شتابانی داشته است.
اختلاس از دیگر ویژگیهای رایج اقتصادی در دوران هویدا بود. فردوست با اشاره به اختلاسهای گسترده در این دوران میگوید: «طی سال ها حضور در دفتر ویژه اطلاعات و بازرسی شاهنشاهی با هزاران مورد اختلاس و ارتشاء در سطح مقامات عالیرتبه کشور آشنا شدم».
از دیگر نمونههای بیثباتی و آشفتگی اقتصادی دوران هویدا میتوان به گرانی روزافزون اشاره کرد. گرانیها تا آن جا ادامه یافت که روزنامههای کشور در شماره ۱۳ آبان ۱۳۵۰ اعلام کردند برای مبارزه با گرانی ورود تخم مرغ و پنیر به کشور آزاد شده است.
براساس آمار بانک مرکزی، در سال ۵۳ اجارهبهای مسکن در تهران ۲۰۰ درصد افزایش یافت و مواد غذایی با گرانی ۳۰ درصدی همراه شدند.
گرانی در این دوران به حدی بحرانی بود که در نطق افتتاحیه مجلس بیست و چهارم بحث افزایش قیمتها و مبارزه با گرانفروشی یکی از مسائل محوری بود. این افزایش قیمتها تنها محدود به کالاهای مصرفی نبود، روند رو به رشد گرانیها باعث شد که پیش از پایان دوره هویدا، دولت برای مبارزه با گرانفروشی ملزم به راهاندازی «ستاد مبارزه با گرانی» شود. اما این ستاد در عمل نتوانست کاری از پیش ببرد.
از دیگر ویژگیهای اقتصادی دوران هویدا میتوان به احتکار گسترده اشاره کرد. به عنوان نمونه فردوست میگوید: «کمبود سیمان از معضلات کشور بود و قیمت آن بشدت بالا میرفت. محمدرضا دستور داد که علت تحقیق شود. معلوم شد که ارتش مقدار زیادی سیمان را برای مصرف نظامی خود تخصیص داده و در نتیجه در بازار آزاد، سیمان کم و قیمت آن گران شده است. ولی ضمن تحقیق، یک انبار بزرگ سیمان کشف شد و در پیگیری مسئله چند انبار دیگر نیز به دست آمد که در آن ها صدها هزار کیسه سیمان احتکار شده بود. معلوم شد که این سیمانها متعلق به مجید اعلم دوست محمدرضا (که بی وقفه هر شب با او بود) است».
فردوست در ادامه خاطرات خود میگوید: «گزارشی تهیه شد که مجید اعلم صدها مقاطعه از سازمان برنامه گرفته و پس از تصویب پروژه ها، سیمان مربوطه را از سازمان برنامه اخذ کرده و سپس پروژه ها به دیگران واگذار کرده است و بدین ترتیب هم صاحب ده ها هزار کیسه سیمان شده و هم بیست درصد ارزش کل پروژه ها سود اخذ نموده است. او سیمان را به قیمت دولتی کیسه ای ۷۵ ریال اخذ و به قیمت کیسهای ۲۵۰ تا ۳۲۰ ریال در بازار آزاد می فروخت».
فردوست در ادامه خاطرات خود به موارد دیگری نیز اشاره میکند و میگوید: علاوه بر مورد فوق، مشخص شد که حدود یک میلیون تن سیمان نیز از خارج وارد و در بندر بوشهر تخلیه و بدون سرپناه روی هم انباشته شده و پس از یک بارندگی حدود نیمی از آن به سنگ تبدیل گردیده است. مسئول امر در وزارتخانه مربوطه مشخص شد و پرونده به دادگستری احاله گردید، ولی بینتیجه ماند.مورد فوق فقط به این یک میلیون تن سیمان محدود نمیشد. نزدیک به ۲ میلیون تن گندم وارداتی نیز به همین نحو در بندر بوشهر به مدت طولانی مانده و نابود شده بود. مسوول این امر نیز شناسایی شد، ولی پروندهاش در دادگستری بینتیجه ماند.
این تنها بخشی از کارنامه اقتصادی امیرعباس هویدا بود. او در طول دوران نخستوزیریاش ضرباتی جبرانناپذیر بر اقتصاد وارد کرد و مهمترین نکنه این که شخص محمدرضا پهلوی با درک و اطلاع کامل از این موضوع، نه تنها هیچ اقدام پیشگیرانهای نمیکرد بلکه هویدا را سالها در مقام خود حفظ نمود.
ارسال نظر