متاورس بنگاه اقتصادی آینده دنیا است
مسئله اساسی در ایجاد اقتصاد دیجیتال برای دستیابی به اینترنت ارزش توسعه ابزارهای سازگار است.
اینترنت نسل سوم، متاوورس، رمزارزها، بلاک چین، اقتصاد دیجیتال و انتقال ارزش در بستر فضای مجازی از جمله موضوعات مهمی است که در گفتوگو با دکتر محسن سبحانی، کارآفرین، آیندهپژوه و بنیانگذار و مدیرعامل شرکت دانشبنیان خانه بلاک چین ایران به آن پرداخته شده است. حاصل این گفتوگو تقدیمتان میگردد:
من احساس میکنم ما تحت تأثیر موج جهانی صرفاً در حال برگزار کردن رویدادهایی هستیم که نشان دهیم در حوزه فناوریهای نو فعال هستیم. ولی هیچ دیدگاه روشنی از اتفاقات واقعی در بنگاههای اقتصادی نمیبینم، به نظر شما ما به سمت برنامههای هیجانی مقطعی در حال حرکت هستیم یا یک اتفاق ریشهای در حال شکلگیری است؟ این نوع رویدادها میتوانند به شما و مخاطبین برای دستیابی به حوزه مشترک فناورانه کمکی بکنند؟
رویدادهای نسل جدید مانند این نمایشگاه یک تفاوت بسیار ریشهای با نمایشگاههای سنتی دارند. در نمایشگاههای سنتی شرکتکنندگان سعی میکردند به مخاطبین بگویند؛ ما در حال توسعه محصولات و خدمات جدیدی هستیم یا هر چیز دیگری در همین حد. ولی در رویدادهای نوین مسئله اصلی محصول، خدمات یا حتی فناوری نیست. مسئله این رویدادها زمان است. زمان به عنوان یک هدف در نظر گرفته میشود. ما در این رویدادها سعی داریم بگوییم: ما در حال گسترش و توسعه آینده هستیم. با این پیشفرض که تعریف "جهانی" تغییر کرده است. اینکه بگوییم ما تحت تأثیر هیجانات جهانی داریم کاری میکنیم یک فرض نادرست است. چون جهان دیگر حاصل جمع مجموعههایی مستقل و جدا از هم نیست. جهان مجموعهای یکتا متشکل از اعضایی است که هرکدام میتوانند عضو هر مجموعه دیگری باشند ولی عضویت در مجموعههای دیگر تأثیری در رفتارشان در مجموعه یکتای جدید ندارد. هستیشناسی متاورس آن را به عنوان فرا جهان مطرح میکند. هستیشناسی به عنوان نامگذاری و طبقهبندی پدیدهها نشان میدهد که هر ماهیت "چیز"، "چیست" و در چه طبقهای قرار میگیرد. متاورس جهانی جدید بر پایه روابطی جدید در ادامه جهآنهایی است که بشر تاکنون به آنها دستیافته است. پس باید بگویم: نخیر این یک اتفاق مقطعی نیست بلکه یک اتفاق ریشهای و همهجانبه است. اتفاقی در بنگاههای اقتصادی نمیبینید: احتمال دارد روش رصد کردنتان درست نیست. با چشم غیرمسلح نمیتوانید کیهان را رصد کنید و بگویید اتفاقی در جهان هستی نمیافتد و همهچیز ثابت است. ضمن اینکه برای دیدن نوع جدیدی از اتفاق باید عینک خاص آن محیط را به چشم بزنید. اتفاق در حال افتادن است اگر ما نمیبینیم دلیل بر عدم وجودشان نیست. ما هم در درجه اول یک بنگاه اقتصادی هستیم و امثال ما که در این نمایشگاه حاضر هستند. ما را نمیبینید؟ اگر نظرتان بنگاههای قدیمیتر و شناخته شده است. تعداد بانکها و فعالان حوزههای مالی/ پولی و دیگران را نگاه کنید. کافی نیست؟
ولی فکر میکنم ما با دو ابهام مهم در مورد متاورس و فناوریهای جهان مجازی روبرو هستیم: اول اینکه تعریف درست و واضحی از این جهان نداریم. همهچیز در فضایی ابهامآلود قرار دارد و ما نمیتوانیم به درک درستی برسیم. دوم تجربه اختصاصی ما از فناوری است که همواره موجب سلطه بیشتر دیگران به ما بوده و فرهنگ ما را از میان برده است. درسته؟
اولین بار که عنوان کفشهای میخی (استوک دار) را شنیدم در عالم کودکی فکر میکردم چه خوب؛ حالا با این کفشها راحت میشود از درخت بالا رفت. حتی تصور میکردم عمود بر تنه درخت و بدون استفاده از دست میتوانم از درخت صعود کنم. بدیهی است که درک ما از فناوری به دو مسئله بستگی دارد. اول باید با آن روبرو شویم دوم اینکه آن را بکار ببریم. با تعریفی که در اسارت واژگان قرار دارد محال است بتوانیم دید درست و دقیقی از "چیز"ها به دست بیاوریم. مسئله دوباره در اینجا زمان است. باگذشت زمان و افزایش نسلهای آشنا با فناوری و منقرض شدن نسلهای سنتی مسئله خود به خود حل میشود. اینکه من بگویم متاورس یک جهان سه بعدی مجازی بر پایه واقعیت افزوده و واقعیت مجازی است که در بستر بلاک چین و با تکیهبر رمزارزها و هوش مصنوعی جامعهای نوین را میسازد. مثل این است که برای سرخپوستان آمریکا جامعه مدنی و مدرن انگلستان را توضیح بدهم. تنها شانس شناخت فقط و فقط زندگی در سیستم جدید است. فناوری خود را تحمیل میکند چه بخواهید چه نخواهید، چه بترسید و عقب بکشید چه بپذیرید و پیادهاش کنید. فقط یک راه وجود دارد و آن فرار به دور دستها است. میتوان مثل دهکدههای ابتدایی آمازون راه ورود هر گونه موضوع جدید را بست و هزاران سال مانند روز اول زندگی کرد. اینکه فکر کنیم فناوری فرهنگها را از بین میبرد درست نیست. ممکن است فرهنگ را دگرگون کند ولی نمیتواند و قرار نیست که فرهنگ را از اساس نابود کند. هدف از ایجاد فناوری کمک به بشر برای زندگی بهتر و آسانتر در محیط خشن طبیعت است. فناوری موجودی در مقابل انسان و جوامع انسانی نیست. فناوری اصیلترین دارایی بشر است. اصالتی ارزشآفرین و ارزش زا.
یک مسئله مهم: انسان با تخیل شروع شده با واقعیت توسعه پیدا کرده وبا تخیل ادامه داده است. این چرخه تخیل و واقعیت است که علم و فناوری را میسازد و موجب توسعه میشود.
اشاره کردید به جهان یکپارچه متاورس در دنیایی مجازی ولی آنچه ما میبینیم متاورس های جدا از هم و تکه تکه هستند که هر کسی میتواند برای خود ایجاد کند و در عمل پراکندگی را توسعه دهد و پراکندگی همواره با اختلاف و دشمنی همراه است. آیندهای که تصور میکنید میتواند آیندهای پر از درگیری بین نسخه دیجیتال انسآنها باشد؟
این که گفتید ناخودآگاه من را یاد سناریوهای هالیوود در خصوص آینده انداختید. جایی که همهچیز از بین رفته و چند انسان یا ماشین یا ترکیبی از انسان و ماشین بر بشر مسلط شدهاند. ولی در واقع اینگونه نیست و نخواهد بود. سؤالتان دقیقا مثل این میماند که به قول "زاکربرگ بگوییم هر شرکتی اینترنت خاص خود را توسعه میدهد". به نظر شما این شدنی است که گوگل اینترنت خود و ماکروسافت و شرکتهای بزرگ و کوچک دیگر اینترنت خاص خود را داشته باشند؟ مسلم است که نمیشود. اینکه میگوییم نسل سوم اینترنت اشاره به همین موضوع است، که در دنیای نت جهانی شما میتوانید سایت خودتان را داشته باشید. ولی نمیتوانید وب خودتان را داشته باشید. متاورس یک جهان یکتا است که شما میتوانید چیزی که میخواهید را درون آن داشته باشید. ولی نمیتوانید "ورس" خود را داشته باشید. متاورس جهان یکتایی است که به سمت یکپارچکی میرود. زمینهای برای تولد دهکده جهانی واقعی بر اساس یکپارچکی اطلاعات، ارتباطات و ارزشها. چیزی که شما میگویید به تعریف یونیورس نزدیکتر است تا متاورس. یونیورس جمع جهآنها است و متاورس فراتر از جهانها.
مسئله اساسی در ایجاد اقتصاد دیجیتال برای دستیابی به اینترنت ارزش توسعه ابزارهای سازگار است. سازگاری بارها گفتهام عامل مهمی در دوام و پایندگی است. منظور از ابزارهای سازگار ابزارهای فوق پیشرفته نیست. منظور ابزارهای کاربردی هستند که خواسته فناوری زمینه (بستر)، اعضای انسانی و اعضای ماشینی و برنامههای حاضر در شبکه را تأمین کنند. در دسترس باشند، شفاف باشند، کاربرد آسانی داشته باشند و توسط جامعه کاربران پذیرفته شوند.
یک شبکه مخابراتی تلفن همراه را در نظر بگیرید که گوشیهای شرکتهای مختلفی در آن کار میکنند. بدیهی است که هر سازنده گوشی همراه، شبکه خود را ندارد بلکه همه گوشیها در یک شبکه مخابراتی یکتا عمل میکنند و در تعامل با هم هستند. ولی برند، شخصیت و خدمات خاصی دارند که اقتصاد هر یک را تشکیل میدهد. ولی کل این اقتصاد یک اقتصاد دیجیتال با محوریت مخابرات است.
اقتصاد دیجیتال مفهوم دیگری است که در همین نمایشگاه نیز به عنوان محور طرح شده. ولی در واقعیت نشانهای دقیق از آن نمیبینیم. جهان متاورس بیشتر محلی برای بازی (گیم) است. بازیهای گردش مالی بالایی دارند ولی انتخاب حیاتی ما نیستند. بهراحتی میتوانند اولین گزینه ما برای حذف از سبد اقتصادی خانوادهها و جوامع در صورت بروز چالشهای مالی باشند و این میتواند ضربه بزرگی برای جهان متاورس و حواشی آن باشد. چه توضیحی دارید؟
فوتبال ابتدا یک بازی وحشیانه بود که توسط سربازان چینی بهوسیله سر دشمنان انجام میشد. بعدها گویا توسط انگلیسیها قانونمند شد و بهعنوان یک بازی اندکاندک بهگونهای بزرگ شد که دلیلی برای اثبات ثبات سیاسی کشورها و سپس یک عامل اقتصادی بزرگ شد. یک بازی که به هیچ عنوان قابل حذف شدن از ساختار اجتماعی نیست. بازی بودن دلیل بر بیارزش بودن و قابل حذف بودن یک فعالیت نیست. کشورها و شرکتها میلیونها دلار صرف توسعه آواتارها، ابزارهای مجازی، هوش ماشینی، اینترنت چیزها، گردشگری مجازی، پزشکی و سلامت مجازی، واقعیت افزوده، واقعیت مجازی و فناوریهایی از این دست نمیکنند که فقط تعدادی بازی مجازی عرضه کنند. این ابزارها برای توسعه آینده به وجود میآیند. تصور کنید سفرهای فضایی ممکن شدهاند. والدین شما در زمین، شما در مریخ و پسرتان در منظومهای دیگر است. چگونه میتوانید با هم زندگی مشترکی داشته باشید؟ امکان تشکیل خانواده متاورسی متشکل از آواتارهای شما وجود ندارد؟ جایی که روابط، اطلاعات و ارزشها بر پایه مجاز تشکیل میشوند. کمی اجازه دهید قوه تخیلتان پرواز کند. درست است که خبرنگارها با واقعیتها سروکار دارند ولی واقعیت با عینیت تفاوت دارد هر چیز واقعی لزوما نباید عینی باشد. این یک فلسفه جدید نیست. مفاهیمی مثل آفریدگار، فرشتگان، شیطان، بهشت و... عینی نیستند ولی از دیدگاه بسیاری از مردم واقعی هستند. جامعه متاورسی دور از تصور نیست در آیندهای که مرزهای فیزیکی بهقدری توسعه یافتهاند که تشکیل خانوادهها و جوامع فیزیکی عملاً غیرممکن است. از یاد نبرید هدف ما از برگزاری، شرکت در این نمایشگاه و رویدادهای مشابه و فعالیت در این حوزه توسعه و گسترش آینده است. آیندهای که نمیتوانیم تصور کنیم ولی میتوانیم به سمتش برویم. اقتصاد دیجیتال گردش تجارت، پول، ارزشهای مادی که تبدیل به لرزش دیجیتال شدهاند و ارزشهای معنوی در این جهان بدون مرز یا با مرزهای گسترده است. رمزارزها امکان داد و ستد بین اعضای فرا جهان را فراهم میکنند. آنچه در حال حاضر اقتصاد دیجیتال مینامیم و شما به دنبال نشانهای از آن هستید اقتصاد سنتی بر بستر اینترنت است، شروعی برای اقتصاد دیجیتال که فقط نقطه شروع است. ولی همه آن نیست. تأکید موکد میکنم مسئله توسعه زمان است. گسترش هر چیزی که الان داریم در آیندهای که نمیتوانیم درکش کنیم و ترسناکتر اینکه نمیتوانیم ترکش کنیم. ولی میتوانیم در شکل دادنش شریک باشیم.
سخن پایانی خود را بفرمایید؟
در پایان نه در ادامه لازم میدانم از ترتیبدهندگان و برگزارکنندگان این رویداد ارزشمند تشکر ویژهای داشته باشیم. مدیران آیندهنگر، بزرگواران و متخصصانی که با به خطر انداختن داراییهای مادی، مدیریتی و اعتبار خودشان امکان حرکت به سمت آینده را فراهم میکنند. افرادی که باور دارند مرزهای جهان به کشف قارههای جدید محدود نمیشود و زمینه سفر به ناشناختهها را فراهم میکنند. با توسعه تخیل، تعقل و خطر کردن (ریسک) زندگی هیجانانگیز انسان را میسازند. در غیر این صورت تحمل کسالت زندگی برای چند دهه هم مشکل بود.
ارسال نظر