سهام دلاری پرسودتر است یا ریالی؟
سهام دلاری بخریم یا ریالی؟ استراتژی بهینه برای حضور در بورس کدام است؟ در شرایطی که تحولات بینالمللی در حوزه احیای برجام بار دیگر در حال شکلگیری است، چه مسیری را برای سرمایهگذاری در بورس انتخاب کنیم؟ اینها بخشی از سوالهای سهامداران خرد و حقیقی در مواجهه با وضعیت امروز بورس است.
سهامدارانی که برخی از آنها همچنان چشمانتظار اوجگیری بورس هستند و برخی دیگر با شرایط امروز خودشان را تطبیق دادهاند اما همچنان دنبال سودهای کوتاهمدت هستند و این سوال برایشان ایجاد شده که در شرایط فعلی سهمهای دلاری بهتر است یا ریالی؟ چه استراتژیای را با توجه به تحولات در حوزه برجام و سیاستگذاریهای اقتصادی داخلی درپیش بگیرند؟ در شرایط فعلی اما به اعتقاد خیلی از کارشناسان حوزه بورس بازار دارای ارزندگی است اما متاسفانه سهامداران چشمانتظار سودهای کوتاهمدت و رشد بازار مانند آن اوج هیجانی بورس هستند. همین نگاه باعثشده است که شاهد عدماعتماد در میان سهامداران خرد به بازار باشیم، چراکه هم شاهد ریزش خیلی شدید بازار بودهاند و هم دیگر مثل قدیم شاهد رشد شدید بازار نیستند.
از طرف دیگر هم شرایط سیاسی و اقتصادی و خبرهای متعدد باعث شده که به فضای بیاعتمادی و بیثباتی بیش از پیش دامن زده شود و در نهایت همیشه گفتهاند که سرمایه پدیدهای حساس و ترسو است و نیاز به ثبات و آرامش دارد. حالا در چنین شرایطی و با چنین عواملی، کارشناسان حوزه بورس در گفتوگو با روزنامه «دنیایاقتصاد» به تفاوت سهمهای دلاری و ریالی پرداختهاند و توصیههایی برای سرمایهگذاری در هرکدام از این سهمها ارائه کردهاند. آنها همچنین از ریسکها، عوامل تاثیرگذار بر این سهمها گفتهاند و البته در صحبتهایشان پیشنهادهایی هم برای استراتژی سهامداران خرد ارائه کردهاند.
سهام دلاری و ریالی چیست؟
اگر جزو آن سهامدارانی هستید که نمیدانید تفاوت این دو سهم چیست و همیشه بیتوجه به این موضوع سهمهای خود را در بازار خریداری کردهاید، بهتر است بدانید که شرکتهایی که درآمدشان را به دلار حساب میکنند، جزو سهمهای دلاری درنظر گرفته میشوند. این شرکتها عمدتا صادراتمحور هستند که پول فروش محصول خود را در ازای ارز دریافت میکنند. در سوی دیگر ماجرا شرکتهایی که درآمد حاصل از فروش محصولاتشان بهصورت ریال است، سهمهای ریالی یا داخلی خوانده میشوند.
تفاوت سهام دلاری و ریالی چیست؟
اولین تفاوت این شرکتها میزان درآمد است، یعنی شرکتهایی که از بابت فروش محصولاتشان ارز دریافت میکنند، با بالا رفتن قیمت ارز هم درآمد آنها افزایش پیدا میکند. این شرکتها هزینههایشان عموما ریالی است اما درآمدشان ارزی است، پس اگر سهامداری در پرتفوی خود سهام دلاری داشته باشد، با افزایش قیمت ارز میتوانید از آن شرکتی که سهامش را در اختیار دارید، انتظار رشد داشته باشید. در این گروه شرکتهایی مثل پالایشیها، معدنیها، فلزیها، پتروشیمیها و... قرار میگیرند که جزو معروفترینها هستند. حالا شرکتهایی که سهام ریالی و به دلار محصول میخرند اما فروششان در داخل کشور بهصورت ریالی است. به بیان سادهتر در اکثر موارد بخش زیادی از هزینههایشان دلاری اما درآمدیشان ریالی است، ولی در عین حال با افزایش قیمت ارز، قیمت محصولات این شرکتها هم بالا میرود، اما نکته در این است که در اکثر موارد برای این افزایش قیمت دخالتهای دستوری دولت و قیمتگذاریها دخیل هستند و البته از این مساله هم نباید غافل ماند که زمانی که ارزش ارز نسبت به ریال کاهش پیدا کند، هزینه خرید مواداولیه برای صنایع کم میشود. درحالیکه درآمدهایشان ثابت است، در این زمان انتظار داریم که سهمهای ریالی رشد بیشتری داشته باشند و در نهایت در این گروه شرکتهایی مثل غذاییها، دامپروریها، زراعتیها، خودروییها و... قرار میگیرند.
سهام دلاری بخریم یا ریالی؟
بعد از این توضیحات، به پاسخ این سوال میرسیم که سهام دلاری بهتر است یا ریالی؟ کدام را در پرتفوی خود جا بدهیم؟ حامد ستاک، کارشناس حوزه بورس در گفتوگو با روزنامه «دنیایاقتصاد» در پاسخ به این سوالها بیان میکند که خیلی از سهمهای دلاری هستند که ارزش ندارند اما در مقابل سهمهای ریالیای هستند که با رشد نرخ ارز هم همچنان ارزندگی دارند، اما در شرایطی که قیمت ارز در حال رشد است و روزبهروز افزایش پیدا میکند، سهامداران خرد و حقیقی که در بازار سهام در حال فعالیت هستند باید سرمایههایشان را به سمت کدامیک از سهمها ببرند؟ دلاری بخرند بهتر است یا ریالی؟ او در ادامه توضیحات خود به این موضوع هم میپردازد و اینطور میگوید که وقتی ما پیشبینی میکنیم قیمت ارز در بازار کشور رشد پیدا میکند، پس در نتیجه در بازار سهام باید سراغ شرکتهایی برویم که درآمد ارزی اما هزینههای ریالی دارند. ستاک البته به این موضوع اشاره میکند که نباید همه شرکتهای حاضر در بازار سهام را بر این اساس بسنجیم؛ چراکه به اعتقاد او گاهی اوقات بهرغم اینکه شرکتها درآمد ارزی هم دارند، هزینههای ارزی زیادی هم دارند. احمد مهجوری از دیگر کارشناسان حوزه بورس هم به «دنیایاقتصاد» میگوید که سهمهای صادراتی همیشه فروش صادراتی داشتهاند و برای خریداری و سرمایهگذاری در بورس در ارجحیت بودهاند و دلیل آن هم این است که از آنجا که قیمت ارز در بازار پایین نمیآید و صادرات را هم با نرخ ارز روز انجام میدهند، سهمهای مطمئنتر و سودآورتری برای سرمایهگذاری هستند.
امین ناطقیراد، کارشناس حوزه بورس هم توضیح میدهد که مسائلی در بودجه کشور وجود دارد که اجازه نمیدهد قیمت ارز خیلی کاهش پیدا کند و اگر مذاکرات به نتیجه برسد در کسبوکار، صادرات، نقل و انتقالات، صنعت پتروشیمی و حملونقل و در کل صنایع مختلف اثرات مثبت آن را میبینیم، پس اینطور نیست که صرفا سهمهای دلاری از احیای برجام سود میبرند بلکه سهمهای ریالی هم از دلار متاثر خواهند شد. علیرضا کاهدی هم در توضیح اینکه سهام ریالی خریداری شود یا دلاری، توضیح میدهد که در شرایط فعلی بازار ارز کنترل شده است و قیمتها واقعی نیست. او بیان میکند که «اگر فنر کنترل رها شود، شرکتهای دلاری رشد زیادی خواهند کرد.» کاهدی همچنین درباره سهمهای ریالی هم میگوید که در حالحاضر «قیمت خوراکیها، حدود هفتاد و پنجدرصد از اردیبهشت پارسال تا امسال رشد کرده و این افزایش قیمتها خودش را در قیمت سهامها نشان میدهد» و در نهایت هر دو این موضوعات که به آنها اشاره شد در حال کنترل هستند اما اگر فنر تورم رها شود، شاهد رشد زیادی در هرکدام از این سهمها خواهیم بود. برای همین هم باید به سهمهای دلاری یا ریالی به این شکل هم نگاه کرد.
ریسکهای سهمهای ریالی و دلاری چیست؟
سرمایهگذاری بدونریسک نیست. مخصوصا در فضایی که تحولات بینالمللی و داخلی در حوزه اقتصاد و سیاست، مثل دومینو پشتسر هم اتفاق میافتند. حالا در این فضا که خالی از ریسکهای معمول نیست و فراتر از آن است، سهمهای دلاری یا ریالی چه ریسکهایی در پی دارند؟ آیا اگر بر فرض مثال در یک شرکت با سهم دلاری سرمایهگذاری کردیم، از ریسک مبرا شدهایم و دیگر اتفاقی برای سرمایههایمان نمیافتد؟ علیرضا کاهدی، کارشناس حوزه بورس به این سوال پاسخ خیر میدهد. به اعتقاد او ریسک بزرگ در شرکتهای دلاری که معمولا صادرکننده و بزرگ هستند ممکن است دست گذاشتن دولت روی پول این شرکتها باشد.
او در صحبتهایش با «دنیایاقتصاد» به کسریبودجه دولت در ایران اشاره میکند و میگوید که هر اتفاقی ممکن است برای سرمایه این شرکتها و سودهایشان توسط دولت بیفتد و راه گریزی هم از آن نیست. مسالهای که ریسک آن برای شرکتهای کوچک یا با سهام ریالی خیلی کمتر است، چراکه قیمتگذاری روی کالاهایشان کماثرتر است و دولت نمیتواند روی سرمایه آنها دست بگذارد و یا در قیمتهایشان دخالت کند. علی تیموری، کارشناس حوزه بورس هم درباره ریسکهای هرکدام از سهمهای دلاری یا ریالی به «دنیایاقتصاد» میگوید که صنایع صادراتمحور که درآمدشان ارزی است، تحتتاثیر دو متغیر اصلی هستند؛ یکی بحث قیمتهای جهانی و ریسکهای تغییرات سیاستهای پولی در کشورهای مختلف که اخیرا هم شاهد آن در حوزه کامودیتیها بودیم و دومین متغیر قیمت دلار است که روی سودآوری این شرکتها تاثیر دارد. این کارشناس حوزه بورس به ریسکهای سهمهای دلاری هم اشاره میکند و میگوید که در سهمهای ریالی هم وقتی که نرخ ارز افزایش پیدا میکند، شرکتهایی که ریالی هستند، برای خرید یا ورود کالا به کشور با محدودیت مواجه میشوند و همچنین گاهی اوقات متاسفانه سیاستهای دولتها با این شرکتها نامهربانانه بوده است که عمدتا درباره این مساله میتوان به قیمتگذاری دستوری و سرکوب نرخ ارز اشاره کرد.
او در ادامه توضیح میدهد که صنایع داخلی کشورمان با این چالشها روبهرو بودهاند و در روزهایی که تقاضا زیاد بوده سرکوب قیمتی شدهاند و در مواقعی که باید به آنها کمک میشده است به لحاظ تامینمالی دولت یا منابع، آن زمان هم باز سرکوب شدهاند در قالب اینکه دلار سرکوب شده و هزینهها رشد کرده و نرخهای فروش و فضای رقابتی به رقبای خارجی داده شده است. علی تیموری هم به سهامداران میگوید که هر کدام از این سهمها ریسک خاص خود را دارند اما سرمایهگذاران باید متوجه این مساله باشند که تکسهم شدن و صرفا روی صنایع خاصی سرمایهگذاری کردن، باعث نمیشود که از ریسکها در امان بمانند، پس بهتر است که به تمام عوامل اثرگذار در دو سهام دلاری و ریالی توجه کنند و با حوصله، استراتژی و دقت روی هرکدام از این سهمها سرمایهگذاری کنند.
استراتژی سهامداران چه باشد؟
برجام، جنگ روسیه و اوکراین، تورم جهانی، سیاستگذاریها در اقتصاد کشور و... از جمله موضوعاتی هستند که ذهن سهامداران را به خود مشغول کردهاند و باعث میشود که دنبال نظرات کارشناسان بازار باشند تا با استراتژیهای جدید و مختلف آشنا شوند، اما در همین اوضاع هم برخی از کارشناسان از فضای فعلی بازار و شرایط اقتصاد کشور دلخوشی ندارند و با گلایه و انتقاد درباره وضعیت بازار اظهارنظر میکنند. برای مثال احمد مهجوری، کارشناس بازار میگوید که در شرایط فعلی معامله نمیکند، چراکه بازار به اعتقاد او کنترل نمیشود و هیچ نظارتی روی آن وجود ندارد، یا کارشناس دیگری میگوید که بازار خیلی خراب شده است و اصلا در موردش صحبت و فکر میکنم، حالم بد میشود. با این اوصاف اما گروهی دیگر از کارشناسان هستند که چشم امید به آینده دارند و استراتژیهای مختلفی را برای سهامداران با «دنیایاقتصاد» مطرح میکنند.
حامد ستاک، کارشناس حوزه بورس در صحبتهایش به وضعیت بازار و اینکه بازار نسبت به سایر بازارها رشدی نداشته است و بعد از آن رشد هیجانی دچار افت شده است، اشاره میکند اما با تمام این توضیحات میگوید که «وضعیت بازار سرمایه به لحاظ ارزندگی در شرایط ارزندهای قرار دارد.» او یک اما برای این توضیح در نظر میگیرد و میگوید که «اما تا تقاضایی ایجاد نشود، رشدی هم در بازار ایجاد نخواهد شد.» ستاک در ادامه توضیحات خود بیان میکند که در شرایط فعلی این تقاضا برای حضور در بازار وجود ندارد. این کارشناس در بیان استراتژی خود برای سهامداران خرد و حقیقی بیان میکند که «بهترین استراتژی خرید و نگهداری است. سهمهایی که بنیادی هستند و نگهداری شوند، تا آن شرایطی که سهامداران و سرمایهگذاران سرمایههایشان را به این سمت بیاورند اتفاق بیفتد و شاهد ورود منابع مالی به بورس باشیم.»
اما وقتی صحبت از استراتژی میشود همچنان بخش زیادی از کارشناسان متفقالقول به روشهای غیرمستقیم برای سرمایهگذاری در بورس اشاره میکنند. علی تیموری در بیان استراتژی برای سهامداران به این مساله میپردازد و میگوید که «واقعیت این است که چرخشهای بازار و در واقع افول و صعود صنایع مختلف خیلی متاثر از متغیرهای پیچیده و مقداری غیرقابل پیشبینی شده است.» او با بیان اینکه کلیت بازار اوضاع بدی ندارد به سهامداران خرد توصیه میکند که از ابزارهای غیرمستقیم استفاده کنند و به صندوقهایی که با تضمین اصل سرمایه راهاندازی شدهاند اشاره میکند که روش مطمئن و خوبی برای سرمایهگذاری و حضور در بورس است.
در کنار این توصیهها مساله دیگر اعتماد سهامداران حقیقی به بورس است. امین ناطقیراد با اشاره به از سرگیری مذاکرات احیای برجام، به سهامداران اینطور توصیه میکند که «نباید نسبت به بازار نگران باشند بلکه امیدوار باشند.» او به گذشته نگاه میکند و توضیح میدهد که ریسکهایی در بازار داشتیم که باعث میشد افقها برای سرمایهگذاران روشن نباشد اما حالا که بحث احیای دوباره برجام مطرحشده است، میتوان به افقهای روشن و آیندهای که برای صنایع مختلف در پیش است، امیدوار بود. ناطقیراد به سهامداران توصیه میکند که به فروش شرکتها نگاه و دقت کنند و البته به صنایع پالایشی، فولاد، سیمان و شرکتهای چندرشتهای اشاره میکند که به اعتقاد او پتانسیلهای بالایی برای رشد دارند. در نهایت او این توصیه را به سهامداران میکند که «اگر به نمودار شرکتها و تحلیل تکنیکال شرکتها عنایتی داشته باشند استراتژیای بهدست خواهند آورد.»
بهترین ترکیب چیست؟
با توجه به صحبتها و توصیههای کارشناسان بهترین ترکیب چیدن سهام از گروههای دلاری و ریالی است که ریسک سرمایهگذاری را کمتر کند. نکته دیگر این است که کارشناسان روی این موضوع اکثرا توافق دارند که بعید است نرخ ارز کاهش قابلتوجهی داشته باشد. از طرف دیگر هرچند مساله احیای برجام بار دیگر در دستور کار قرار گرفته است، اما هنوز نمیتوان صددرصد به آن مطمئن بود.
نکته دیگری که از صحبتهای کارشناسان درباره سهمهای دلاری و ریالی میتوان متوجه شد این است که هر کدام از این بخشها یعنی چه سهمهای دلاری و چه سهمهای ریالی منافع و مزایایی دارند. اینکه کدامیکی ارجح بر آن دیگری هستند و یا باید در اولویت قرار بگیرند، توصیه مناسبی نیست، چراکه به اعتقاد آنها در پرتفوچینی ترکیبی از صنایع مختلف را باید مدنظر قرار داد و عموما صفر و یک نیست، اما خب ممکن است در مقاطعی وزن هر کدام زیاد و کم شود. در نهایت میرسیم به همان ضربالمثل معروف که میگوید «همه تخممرغهایت را در یک سبد نگذار.»
ارسال نظر