عضو هیات مدیره شرکت ملی صنایع مس ایران و شرکت سنگ آهن گهر زمین:
معادن فعال فعلی ایران، دارای سابقه معدنکاری باستانی هستند
عضو هیات مدیره شرکت ملی صنایع مس ایران و شرکت سنگ آهن گهرزمین گفت: با تاکید بر اینکه ایران علاوه بر قرار گرفتن در کمربند منا (منا کشورهای نفتخیز هستند) در کمربند تتیس (کمربند فلززائی) نیز قرار گرفته است و هر دو کمربند کل گستره کشور را پوشش می¬دهند اظهار کرد: تمامی معادن فعال فعلی ایران، دارای سابقه و پیشینه معدنکاری باستانیاند.
خطر وجود افراد غیر علمی و غیر متخصص در مدیریت تخصصی¬ترین و بزرگترین شرکت¬های معدنی؛ یکی از چالش هایی است که این صنعت با آن روبه رو هست . صمت در این خصوص در گفت و گو با دکتر احد علیخانی، عضو هیات مدیره شرکت ملی صنایع مس ایران و شرکت سنگ آهن گهرزمین، در رابطه با چالش های پیش رو حضور افراد غیرعلمی و غیرمتخصص در مدیریت تخصصیترین شرکتهای حوزه معدن و صنایع معدنی پرداخته است که در ادامه می آید.
در ابتدا علیخانی در رابطه با موضوع الزامات توسعه پایدار صنایع معدنی اظهار کرد: به طور کلی توسعه پایدار، بایستی نیازهای حال حاضر را برآورده کند بدون اینکه نسلهای آینده را برای برآوردن نیازهایشان به خطر بیندازد.
وی افزود: بایستی بررسی شود در کشور در چه زمینهای از توسعه می¬توان رشد ۸ درصدی را که در برنامه های ۵ ساله لحاظ شده است محقق کرد و البته به نظر اینجانب این حوزه معدن است که می¬تواند این مهم را انجام دهد و البته با در نظر گرفتن این موضوع که در چرخه معدنکاری برای داشتن توسعه پایدار لازم است موارد مختلفی از اقتصاد تا محیط زیست در نظر گرفته شود.
علیخانی با تاکید بر اینکه ایران علاوه بر قرار گرفتن در کمربند منا (منا کشورهای نفتخیز هستند) در کمربند تتیس (کمربند فلززائی) نیز قرار گرفته است و هر دو کمربند کل گستره کشور را پوشش می¬دهند اظهار کرد: تمامی معادن فعال فعلی ایران، دارای سابقه و پیشینه معدنکاری باستانیاند، ولیکن شوربختانه هنوز در کشور هیچ محدوده معدنی بزرگی که فاقد رخنمون و بدون سابقه شدادی یا باستانی باشد را نتوانستهایم شناسائی و اکتشاف نمائیم و علت چیست؟ مهمترین علت این کاستی و عقبماندگی، فقدان بهرهمندی از نیروهای عالم، دانشآموخته و متخصص در مدیریت تخصصیترین شرکتهای مربوطه است.
دکتر علیخانی با بیان اینکه در جای جای ایران ظرفیتهای معدنی وجود دارد افزود: یک سری پهنههای اکتشافی خارج از ضوابط علمی و بدون تأمل در پتانسیلهای معدنی تعریف شده بود که این پهنهها، خروجی اکتشافی قابلتوجهی ندارند و این در حالی است که خوشبختانه در کشور هیچ کمبودی در خصوص متخصصین دانشگاهی، منابع مالی و تعدد شرکتهای اکتشافی و معدنی وجود ندارد.
او تصریح کرد: اولین بحث این است که توسعه پایدار ایران از طریق معدن محقق میشود. معدن هم اکتشافات میخواهد و البته اکتشافات فقط این نیست که دستگاه حفاری آورده شود بلکه ابتدا باید از فکر و دانش افراد خبره استفاده شود و وقتی از نیروهای خبره استفاده نکنیم، دانشمندان و خبرگان ما به دانشگاه¬ها و موسسات و مراکز تحقیقاتی کشورهای تراز اول دنیا مهاجرت می¬کنند. وی افزود: یکی از مشکلات در این زمینه تصور اشتباه از نحوه ارتباط صنعت و دانشگاه است. برداشت این بوده است که یک صنعتگر بالا بنشیند و به دانشگاهی سفارش دهد که یک قطعه بسازد یا طرح¬های غیر علمی را توسط دانشگاه توجیه کنند. ارتباط صنعت و دانشگاه باید هم تراز و دو طرفه باشد.
عضو هیات مدیره شرکت ملی صنایع مس ایران و شرکت سنگ آهن گهرزمین ادامه داد: وقتی قرار است یک پروژه تعریف شود باید از دانشگاه کمک بگیریم، نه اینکه یک مشکلی در صنعت ایجاد شود و بعد از دانشگاه بخواهیم که این مشکل لاینحل را حل کند. نمی¬توان شرکتی را تأسیس کرد و افراد غیرمتخصص در جای جای شرکت تعریف شوند و بعد توقع داشته باشیم که شرکت کار خود را درست انجام دهد. تعریف پروژهها باید بر مبنای سود و زیان باشد و وقتی مبنای کار، سیاسی یا غیر علمی میشود فرایند و خروجی درست نخواهد بود.
علیخانی در بخش دیگری گفت: در ۱۴ ماه گذشته همکاران ما طرحی را در شرکت ملی صنایع مس ایران پیشنهاد کردند و دنبال میکنند. بسیار عالی و به جا است که اساتید دانشگاهها و اندیشمندان این طرح را نقد کنند. وقتی که در یک مجموعه هستیم باید از نقد استقبال کنیم. هماکنون طرحی که شرکت ملی صنایع مس ایران ارائه کرده است؛ رسیدن به تولید سالانه یک میلیون تن مس کاتد با اجرای یک طرح پنج ساله بوده که یک سال آن نیز گذشته است. شرکتهای دانشبنیان و دانشگاهها بایستی بررسی کنند که اجرای این طرح در مدت ۵ سال چه الزاماتی دارد و اگر این کار در مدت ۵ سال امکانپذیر نیست مجموعه ما را نقد کنند و راهکارهای اجرایی برای توسعه متوازن را ارائه کنند.
وی ادامه داد: ما برای تولید سالانه یک میلیون تن کاتد، نیاز به حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن آند و نیاز به ۵ میلیون تن کنسانتره داریم و در حال حاضر نزدیک به یک میلیون و سیصد هزار تن تولید کنسانتره تولید می شود. برای تولید ۵ میلیون تن کنسانتره نیاز به عملیات خاکی حدود یک میلیارد تن در سال است که در حال حاضر عملیات خاکی شرکت ملی صنایع مس ایران حدود ۲۰۰ میلیون تن در سال است. لذا باید در حوزه معدنی اساتید و دانشگاهیان بررسی و اعلامنظر کنند که در عرض ۴ سال باقی مانده چگونه میشود عملیات
استخراج معدنی را به یک میلیارد تن برسانیم و این حجم عملیات خاکی را چگونه میخواهیم در مجموع سه معدن (سرچشمه، میدوک و سونگون) استخراج و باطله آن را دامپ کنیم؟
عضو هیأت مدیره شرکت ملی صنایع مس ایران با اشاره به اهمیت موضوع آب عنوان کرد: ما برای تولید فعلی کاتد در مجتمع¬های سرچشمه و شهربابک که حدود ۲۸۰ هزار تن است، ۳۳ میلیون متر مکعب آب تازه مصرف می¬کنیم و با توجه به ابلاغیه های وزارت نیرو برای عدم مصرف از چاه آب و رودخانه ها برای صنعت باید راهکارهای جدید را بررسی کنیم. کل سهمیه شرکت ملی صنایع مس ایران ۴۴ میلیون متر مکعب از خط انتقال آب خلیج فارس است در حالی که برای یک میلیون تن مس کاتد نیاز به حدود ۱۵۲ میلیون متر مکعب آب تازه داریم که با احتساب آب موجود نیاز به ۱۲۲ میلیون متر مکعب ظرفیت آب داریم. باید بررسی شود این طرح با چه مقدار سرمایه گذاری و اینکه چند سال طول می¬کشد اجرایی است؟
دکتر علیخانی عضو هیأت مدیره شرکت ملی مس و شرکت سنگ آهن گهرزمین ادامه داد: بحث بعدی فولاد سبز یا کاتد سبز است. اتحادیه اروپا الزام کرده تا سال ۲۰۳۵ نسبت به سال ۱۹۹۰ باید ۵۰ درصد کربن کاهش یابد و تا سال ۲۰۵۰ باید کربن صفر شود. در حال حاضر در طرح های توسعه فولاد و مس چقدر به این موضوع توجه می¬شود؟ ایشان در ادامه افزود برای پروژه یک میلیون تن کاتد نزدیک به ۸۲۰ مگا وات برق نیاز است، درحالیکه هماکنون در پروژههای صنعتی کمبود و قطعی برق داریم. در حال حاضر شرکت ملی صنایع مس ایران حدود ۲۴۰ مگاوات مصرف برق دارد که این کمبود و قطعی برق فعلی باعث عدم النفع تولید میشود و این در حالی است که ما هنوز به ۵۸۰ مگاوات دیگر برق نیاز داریم. آیا در این خصوص برنامه ریزی شده که مقدار مورد نیاز برق به چه نحو بایستی تولید شود؟ آیا به مسائل زیست محیطی و تولید برق از انرژی¬های پاک توجه شده است؟
علیخانی در ئایان افزود: وقتی مقام معظم رهبری تأکید بر مردمیسازی اقتصاد دارند، منظور این نیست که یک طرح عجیب و غریب تعریف شود و بعد از طریق مناقصه یا ترک تشریفات به یک شرکت واگذار شود. مردمیسازی اقتصاد این است که مردم یعنی همین اندیشمندان و متخصصان به اتاق¬های فکر تعریف طرحها دعوت کنیم و ما مدیران باید با نظرات فنی نخبگان طرح ها و پروژه ها را تعریف نماییم نه اینکه در مقام بالا بنشینیم تا دانشگاه برای گرفتن پروژه از ما خواهش کند. دکتر علیخانی در پایان مجدداً تاکید کرد که مردمی سازی اقتصاد از راه ارتباط هم تراز صنعت و دانشگاه می گذرد.
ارسال نظر