ادعای عجیب درباره رابطه معدن و یوزپلنگها
سالهاست که عوامل متعددی، جان یکی از نادرترین گونههای حیاتوحش دنیا را تهدید میکند.
سالهاست که عوامل متعددی، جان یکی از نادرترین گونههای حیاتوحش دنیا را تهدید میکند.
هرازچندگاهی خبرهای تلخی درباره مرگ «یوزپلنگ ایرانی» که در معرض خطر انقراض شدید قرار دارد، از گوشه و کنار کشورمان به گوش میرسد و محدوده جاده مرگ عباسآباد در شرق استان سمنان کانون این خبرهای ناگوار است.
اما در کمتر از یک سال اخیر، مرگ یوزها در حوادث جادهای شدت بیشتری گرفته است و در سال جاری بهتنهایی گونههای ارزشمندی از این جانور تیزپا را در محدوده حومه پارک ملی توران در شهرستان میامی بهواسطه سوانح جادهای از دست دادهایم؛ اما این، همه ماجرا نیست...
خطر حوادث رانندگی در جادههایی که در دل طبیعت بینظیر خارتوران کشیده شده است، تنها نگرانی یوزهای ایرانی نیست؛ گرچه این روزها مطالبه اهالی بومی و دوستداران حیاتوحش و طبیعت ایرانی برای فنسکشی و ایمنسازی این مسیر شدت گرفته است.
در کنار جادهکشیهای نصفه و نیمه و خطرآفرین، چندین عامل دیگر نیز حیات گونه ارزشمند یوز ایرانی را تهدید میکند؛ از معدنکاویها گرفته تا گلههای پرشمار دام و سگهای گله!
سازمان حفاظت محیطزیست که نقش اساسی در حفاظت از این گونههای کمیاب را بر عهده دارد، در سالهای اخیر نهتنها در صیانت از این گونه ارزشمند با موفقیت خاصی همراه نشده، بلکه در نقش تنظیمگری خود میان سایر دستگاههای اجرایی نیز ناکارآمد نشان داده است و همچنان یوزها در سایه این کمتوانیهای مدیریتی و بیتوجهیها جان میدهند.
اخیراً اما خبرهای ضدونقیضی درباره معدنکاویهای جدید در محدوده مناطق حفاظتشده یا پارک ملی توران در شهرستان شاهرود به گوش میرسد؛ خبرهایی که مسؤولان و منابع رسمی تاکنون نه در تأیید آنها موضعی گرفته و نه در رد آنها تلاشی کردهاند.
«سرنگتی ایران»؛ روی مدار بیتوجهی!
از «محمدعلی عباسنژاد»، طبیعتگرد و فعال اجتماعی در شاهرود پرسشهای زیادی داشتیم تا زوایای این خبرها را بررسی کنیم. از او پرسیدیم: شهرستان شاهرود یکی از محیطزیستیترین شهرستانهای کشور محسوب میشود. به نظر شما، تا امروز آنچنان که شایسته این شهرستان است، به حوزه محیطزیست و حیاتوحش آن توجه شده است؟
عباسنژاد: اساساً در این زمینه پرسشهای جدی مطرح بوده و آن هم اینکه وجود این همه ظرفیت زیستمحیطی در شهرستان شاهرود و استقرار «سرنگتی ایران» در منطقه توران که توجه جهانیان را در پی دارد، چرا باید اینگونه مورد بیتوجهی و بیمهری واقع شود؟
اینکه طبیعت خدادادی این خطه در شرق استان سمنان دارای جایگاه ویژهای است، را چرا باید فدای نگاههای بخشی کرد؟
تعداد کم محیطبان در این منطقه چشمگیر است و جای سؤال اساسی داد. حتی اختصاص بنزین برای خودرو و موتورسیکلتهای محیطبانان با مشقات خاصی صورت میگیرد و این هم جای سؤال دارد.
پرسشهای بیپاسخ از محیطزیست!
سازمان حفاظت محیطزیست همواره تأکید دارد طرحها و برنامههای مختلفی را در پارک ملی توران اجرا میکند. این طرحها چقدر اثربخش بوده است؟
عباسنژاد: قبل از بررسی طرحهایی که ادعا میشود، باید بدانیم اینکه هر مصوبهای علیرغم تأکیدات مقامات بالادستی در منطقه معطل میماند، جای سؤال اساسی دارد.
دو توله یوزپلنگ ایرانی زندهگیریشده در منطقه ماجرای خاصی داشت؛ اما شاهد عدم پاسخگویی و پیگیری محیطزیست در زمینه پرسشهای مطرح در این بخش هستیم.
هر بار محیطزیست از خارج شدن کامل دام از منطقه در جلسات خبری خبر میدهد و هنوز گلههای دام در توران جولان میدهند.
اینکه همگان بر وجود سگهای گله بهعنوان قاتلان بالفطره یوزها صحه میگذارند و هنوز سگهای رهاشده در منطقه بهوفور پس از خروج دامها یافت میشود، جای سؤال ندارد؟
مجوزهای زیادی در منطقه چغندر سر و میاندشت در محل زندگی یوزها داده میشود که دلیل آن را باید از مسؤولان پرسید.
خطر مرگ در کمین؛ مصوبهها روی زمین!
یوزهای ایرانی همواره در حومه پارک ملی توران در معرض خطر مرگ قرار دارند. مصوبات حفاظت از این گونه ارزشمند چقدر عملی شده است؟
عباسنژاد: تقریباً هیچ مصوبه مهمی در این زمینه عملی نشده است. عدم نصب دوربین کنترل سرعت در منطقه محل تردد یوزپلنگهای ایرانی جای سؤال اساسی دارد.
اینکه با وجود این همه کشتهشدن یوزها قادر به نصب چند چراغ روشنایی در محور نیستیم، امری است که نمیتوان بهراحتی از کنار آن گذشت.
در این راستا، بهعنوان یک فرد مطلع در این حوزه به یاد سخنان سرپرست وقت معاونت محیط طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست پیرامون امکان انقراض یوزپلنگ ایرانی در طبیعت و تعداد دقیق یوزپلنگهای موجود در ایران در گذشته میافتم.
این مسؤول گفته بود: از نظر علمی وقتی تعداد موجود از یک گونه خاص گوشتخوار به زیر ۵۰ عدد میرسد، آن گونه محکوم به انقراض است؛ زیرا در چنین شرایطی تنوع ژنتیکی آن گونه خاص تا حدی پایین میآید که دیگر نمیتواند خود را در طبیعت حفظ کند.
حسن اکبری گفته بود: ما از چند سال قبل مطمئن شدیم که تعداد یوزپلنگهای موجود در ایران به زیر ۳۰ قلاده رسیده است و در چنین شرایطی تفاوت چندانی ندارد که تعداد یوزهای ایرانی ۱۲ قلاده یا مثلاً ۲۰ قلاده باشد؛ چون در هر دو صورت شرایط برای نجات یوزپلنگ ایرانی بسیار دشوار خواهد بود.
به همین سادگی: تلاشها بیفایده است!
یعنی عملاً مسؤولان سازمان حفاظت محیطزیست منتظر نشستهاند که پایان تلخ یوزهای ایرانی فرابرسد؟
عباسنژاد: سؤال دوستداران محیطزیست شاهرود امروز این است که چرا معاون وقت سازمان عریضوطویل حفاظت محیطزیست بهراحتی سخن از بیفایدهبودن تلاشها برای حفظ این گونه نادر جانوری میراند و خیلی راحت و صریح از بیفایدهبودن تلاشها با توجه به تعداد کم یوزها حرف میزند؟
بهراحتی میگویند وقتی تعداد یوزها زیر ۵۰ قلاده است، نباید تلاشی برای حفظ و افزایش این تعداد محدود اما ارزشمند کرد!
این مقام ارشد سازمان حفاظت محیطزیست با تأکید بر اینکه یوزپلنگ ایرانی اکنون در وضعیت کاملاً نگرانکنندهای قرار دارد، گفته بود: اگر ما نتوانیم در آیندهای نزدیک شرایط را برای حفظ یوزپلنگ آسیایی به شکلی محسوس تغییر دهیم، بهزودی این گونه ارزشمند را حداقل در طبیعت از دست خواهیم داد.
اکبری با بیان اینکه سازمان حفاظت محیطزیست تلاش زیادی برای جلوگیری از انقراض یوزپلنگ ایرانی انجام میدهد، باز گفته بود: طبیعی است که با وضعیت کنونی امکانات، اعتبارات و نیروهای سازمان حفاظت محیطزیست، شرایط برای حفاظت از یوزپلنگ آسیایی بسیار دشوار است و ما به سازمان برنامه و بودجه کشور اعلام کردهایم که لازم است برای جلوگیری از یوز ایرانی هزینههای زیادی انجام دهیم.
این حرفها که مستند و از روی خبرها خوانده شد، خودش نکات متعددی دارد که باید بررسی شود.
بودجههای دولتی و کمکهای مردمی کجاست؟
یکی از مشکلات سازمان حفاظت محیطزیست، کمبود بودجه است. این امر چقدر روی حفاظت از گونههای ارزشمند منطقه توران اثر گذاشته؟
عباسنژاد: چرا وقتی بودجههای کافی از سوی دستگاهها و نهادهای داخلی و کمکهای بشردوستانه برای حفظ این گونه ارسال میشود، در جهت حفظ باقیمانده این گونه ارزشمند هزینه نشده و اقدامات اساسی صورت نگرفته است؟
با بودجههای میلیاردی اختصاصیافته به پروژه یوز ایرانی، چه اقدامات ارزشمندی در جهت حفظ این گونه در منطقه خارتوران صورت پذیرفته است؟
تنها کاری که کردهاند، نصب چند عدد تابلو است که به عکس یوز ایرانی مزین و در محورهای مواصلاتی شهرستان شاهرود در محدوده میاندشت تا عباسآباد برپا شده است.
این تابلوها حتی در روز روشن هم قابل رؤیت نیست و باید پرسید که چقدر توانسته به حفظ این گونه ارزشمند کمک کند؟
گذاشتن چند عدد چراغ چشمکزن در این مسیر که محل عبور یوزها بوده و بیش از ۱۰ قلاده بر اثر تصادف در همین محور تلف شدهاند، چقدر به جلوگیری از مرگ آنها کمک کرده است؟
شاید اگر این تعداد بالا یوز ایرانی امروز زنده بودند و با زادآوری آنها، شرایط بهبود هم مییافت، دیگر معاون این سازمان از بیفایده بودن تلاشها برای حفظ یوز سخن نمیگفت.
سگهای گله؛ تهدیدی جدی برای یوزها
سازمان حفاظت محیطزیست برای دفع خطر مرگ یوزها همیشه ادعاهایی دارد. گلههای دام از منطقه خارج شده است؟
عباسنژاد: سرپرست معاونت محیط طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست زمانی گفته بود: اکنون میتوان گفت تنها قلمرو باقیمانده برای یوزپلنگ آسیایی، منطقه حفاظت شده توران و زیستگاههای اطراف آن است و متأسفانه در این منطقه تعداد زیادی دام، سگ گله، جاده ترانزیتی و بسیاری از دیگر عوامل مزاحم برای یوز ایرانی وجود دارد.
بنا بر این گفتهها، باید پرسید که برای خالی کردن مراتع از گلههای گوسفند و سگهای گله که قاتلان بالفطره یوزها هستند، چه اقدام اساسی علیرغم داشتن بودجههای کلان صورت گرفته است؟
هنوز که هنوز است سگهای گله به همراه گوسفندان در جایجای این منطقه جولان میدهند.
این مقام ارشد گفته بود: با توجه به اینکه این گونه بسیار پرتحرک و قلمروطلب است و حرکت آن هیچگاه محدود به مرزهای منطقه حفاظت شده نمیشود و احتمال بقای یوزپلنگ آسیایی در منطقه توران بهعنوان تنها زیستگاه باقیمانده برای یوزپلنگ آسیایی اندک است.
امروز با این حرفها، به نظر میرسد دیگر نمیتوان از مقام زیر دست مدیران سازمان حفاظت محیطزیست در استان سمنان به علت قصورهایش خرده گرفت.
خطر تصادف و معدنکاوی؛ در کمین یوزها
بیتوجهی به فنسکشی و معدنکاوی همچنان یوزها را تهدید میکند. بالأخره چه باید کرد؟
عباسنژاد: زمانی، بودجه لازم برای اجرایی کردن فنسکشی کل مسیر تردد یوزها که بالغ بر ۳۰ کیلومتر است، اختصاص یافت و مسؤولان وقت سازمان حفاظت محیطزیست با بوقوکرنا از اجرایی شدن این پروژه خبر دادند.
این در حالی است که تنها و تنها کمتر از پنج کیلومتر از ۳۰ کیلومتر طول مسیر فنسکشی شد.
اینکه چه دستانی در کار است که کمر به نابودی یوزها بستهاند، جای سؤال اساسی دارد. با توضیحات ارائهشده، در اذهان مردم چیزی جز کمکاری و عدم تلاش برای حفظ این گونه ارزشمند دیده نمیشود.
اخیراً راهاندازی معدن مس چغندر سر در دل پارک ملی توران رخ داده که میتواند تهدید جدیتر بر کاهش همین تعداد اندک یوزها باشد.
معدن مس چغندر سر پس از ۴۴ سال تعطیلی بار دیگر در آستانه بازگشایی قرار گرفته است و این تهدیدی جدی است.
هنوز مدت زیادی از خبرهای امیدبخش از رؤیت چندین قلاده یوزپلنگ در محدوده همین معدن نگذشته که این روزها شاهد حضور مهندسان این معدن در پارک ملی توران هستیم.
چرا باید با این همه هزینه و مهمتر دغدغه دوستداران محیطزیست، معاون سازمان محیطزیست سخن از انقراض و بیفایده بودن تلاشها برای نجات یوزها به میان آورد؟
فعالان زیستمحیطی چه خواستهای از مدیران سازمان حفاظت محیطزیست دارند؟
عباسنژاد: برخی مدیران سازمان محیطزیست بهراحتی همه هزینهها را نادیده گرفته و هرگونه تلاش را برای حفظ یوزهای ایرانی بیفایده میدانند.
دوستداران محیطزیست با ثبت ملی قله شاهوار که با تلاشهای بسیار صورتگرفته، امروز توقع دارند تا توجه مسؤولان به محیطزیست منطقه بیشتر شود.
امروز در گوشه شمال شرق پارک ملی توران و در جوار فنسکشیها علیرغم همه تلاشهای صورتگرفته، خبر از واگذاری معدن مس شنیده میشود و از طرفی پروژه یوز را نامطلوب و بیاثر عنوان میکنند و حتی از ارائه آمار واقعی یوزها هم خودداری کرده و تنها دغدغه دوستداران محیطزیست را دوچندان میسازند.
محیطزیست و پاسخهایی که شاید وقتی دیگر!
این روزها پرسشهای بیشماری از سازمان حفاظت محیطزیست کشور درباره تصمیم نهایی این سازمان برای تشریح چگونگی صیانت از گونه ارزشمند یوزپلنگ ایرانی پرسیده میشود و البته که پاسخی دریافت نمیکند.
نگرانیهای فعالان زیستمحیطی از صدور مجوزهای جدید معدنکاوی در محدوده زیست گونههای نادر جانوری دغدغهای است که باید زوایای آن بیش از همیشه واکاوی و تشریح شود.
ارسال نظر