|

اقتصاد کودکان کار

امیرمحمد درویش-خبرنگار

اقتصاد اقتصاد کودکان کار

کودک کار را همه ما دیده‌ایم که در سرمای سخت و گرمای سوزان، نگاه معصومانه‌شان دل هرکسی را آب می‌کند. برایشان سخت است که به سمت ماشین‌هایی بروند که درون آن کودکی مشغول بازی با مدل بالاترین گوشی است و هیچ توجهی هم به او ندارد. دستانشان از شدت کار زیاد پینه‌بسته و سرمای هوا در زمستان، دستان کوچکشان را پر از ترک‌های بزرگی کرده است که روی دست مرد ۵۰ساله هم نیست. آری این بچه‌ها محکوم‌اند به کار اجباری و شادى و بازی هاى بچگی را به باد فراموشی سپره اند.

دلشان می‌خواهد مثل سایر هم سن و سال هایشان، بازی کنند و درس بخوانند؛ اما دست سرنوشت با آن‌ها بازی کرده است و گویا در این جدال نابرابر، محکوم به باخت هستند. یاد گرفتند چیزی به جز پول نبینند و در مقابل تمام شادی‌های کودکانه، چشم‌های خود را ببندند. این طفل‌های معصوم چطور کارشان به اینجا رسیده است؟ آیا از همان اول دلشان می‌خواست در خیابان‌های پرخطر، شیشۀ ماشین را تمیز کنند؟ چه چیزی سبب شد که کودک کار امروزی به وجود آید، مشکلات اقتصادی یا وجود مافیا؟

باید گفت مشکلات اقتصادی و مافیای کودکان کار، هر دو جزو مواردی است که کودک کار امروز را پدید آورده است. عده‌ای از این کودکان، به‌دلیل مشکلات مالی که در خانواده وجود دارد یا از کارافتادگی پدر خانواده، محکوم می‌شوند چهارراه را برای امرارمعاش انتخاب کنند. در واقع باید گفت انتخاب دیگری هم نداشته‌اند. درصد بالایی از این کودکان، اتباع خارجی هستند که مشکلات اقتصادی باعث تکدی گری و چهارراه گردی شان شده است.

امیر-محمد-درویش

اما روی دیگر، پدیدآمدن کودک کار امروزی، مافیای قدرتمندی است که زور کسی به آن‌ها نمی‌رسد. مانند علف هرز از هرجا و مکانی رشد کرده‌اند و هدایت تیم چند نفره کودکان کار را بر عهده دارند. عده‌ای از این کودکان، توسط خانواده‌ای که توان دخل و خرج خود را ندارند، به این باندهای مافیایی مخوف فروخته می‌شوند و آیندۀ کودک مسیر دیگری را طی می‌کند. بسیاری از خانواده‌ها به دلیل وضعیت اقتصادی، مجبور می‌شوند تا کودک خود را به باندهای مافیایی بفروشند. این باندهای مافیایی با تعلیم و آموزش شیوه‌های تکدی گری، کودک را برای آینده‌ای پرخطر آماده می‌کنند. آینده‌ای که راه به سیاهی دارد و تباهی در این مسیر قطعی خواهد بود.

این کودکان با آموزش‌هایی که دیده‌اند، درآمد بسیار خوبی را کسب می‌کنند که شاید در ماه از یک دکتر و مهندس هم بیشتر باشد. شواهد نشان می‌دهد که درآمد کودکان کار سر چهارراه به ماهی ۲۰میلیون تومان هم رسیده است. این درآمد فقط با یک شیشه‌پاک‌کن و دستمال به‌دست می‌آید و هیچ سرمایه‌ای هم نمی‌خواهد. طبق این شواهد، اگر هر باند مافیا، سرپرستی ۱۰ کودک کار را بر عهده داشته باشد، ماهیانه مبلغ ۲۰۰میلیون تومان درآمد خواهد داشت. این درآمد خالص است و به کودکان تنها جای خواب و وعده غذایی داده می شود.

اقتصاد کودک کار در ایران چیز عجیب؛ اما واقعی است. باند‌های مافیایی کله‌گنده ای‌ که مدتی است قدرت زیادی گرفته‌اند و کسی هم‌توان مقابله را ندارد. اقتصاد کودک کار در ایران سبب شده باندهای قارچ گونه مافیا، روز به روز افزایش پیدا کنند و همان طور که مشاهده می‌شود، تعداد کودکان بی‌سرپرستی که در چنگال این افراد و به‌صورت ناخواسته اسیر شده اند، افزایش چشمگیری پیدا کرده است.

حجم اقتصاد در گردش توسط کودکان کار آن‌قدر وسیع است که رقم آن را نمی‌توان شمرد. طبق اعلام رسمی، حدود ۲میلیون کودک کار در ایران وجود دارند که اگر میانگین هرکدام در ماه ۲۰میلیون درآمد داشته باشند، چیزی حدود ۴۰میلیارد تومان ماهانه درگردش است.

نتیجه گیری

مقامات مسئول باید در راستای ساماندهی کودکان کار و همچنین پیدا کردن سر شبکه باندهای مافیای کودکان کار، تمام تلاش خود را انجام دهند و به این موضوع به عنوان مسئله‌ای پیش پا افتاده نگاه نکنند. اگر بخواهند، کاری ندارد کسانی را که این کودکان را هدایت و رهبری می‌کنند پیدا کنند. کافی ست یک‌شب چند نفر از این کودکان، تعقیب شوند تا مشخص شود به کدام خانه برمی‌گردد. ولی انگار یا نمی خواهند یا اینکه زورشان نمی‌رسد. خدا می داند... .

نویسنده: امیرمحمد درویش
کدخبر: 315688

ارسال نظر

 

آخرین اخبار