|

آب/خشکسالی/افغانستان

نقش همسایه ها در خشکسالی های ایران/سرنوشت تلخ هامون

در منطقه ما، سدسازی‌های انجام شده در کشورهای همسایه مانند ترکیه و افغانستان منجر به کاهش جریان آب رودخانه هامون شده است.

اقتصاد نقش همسایه ها در خشکسالی های ایران/سرنوشت تلخ هامون

این موضوع باعث بروز بحران کمبود آب در ایران شده است و مسئولان به طور مستمر هشدارهایی در این زمینه صادر می‌کنند. ارتفاع دما به طور غیرمعمول افزایش یافته است و مناطق سردسیر نیمه شمالی تا مرکزی کشور را تحت تأثیر قرار داده است. به علاوه، پیش‌بینی می‌شود که بارش‌ها در فصل زمستان امسال کمتر از میزان معمولی باشند. این وضعیت منجر به بروز بحران کم‌آبی بی‌سابقه در کشور شده است و نیازمند برنامه‌های جدی برای مدیریت منابع آبی و مقابله با خشکسالی می‌باشیم.

در منطقه ما، سدسازی‌های انجام شده در کشورهای همسایه مانند ترکیه و افغانستان منجر به کاهش جریان آب رودخانه هامون شده است. این موضوع باعث بروز بحران کمبود آب در ایران شده است و مسئولان به طور مستمر هشدارهایی در این زمینه صادر می‌کنند. ارتفاع دما به طور غیرمعمول افزایش یافته است و مناطق سردسیر نیمه شمالی تا مرکزی کشور را تحت تأثیر قرار داده است. به علاوه، پیش‌بینی می‌شود که بارش‌ها در فصل زمستان امسال کمتر از میزان معمولی باشند. این وضعیت منجر به بروز بحران کم‌آبی بی‌سابقه در کشور شده است و نیازمند برنامه‌های جدی برای مدیریت منابع آبی و مقابله با خشکسالی می‌باشیم.

وزیر نیرو نیز در مصاحبه‌اش تأکید کرد: «… وضعیت بارش در کشور همچنان نامطلوب است و وضع استان تهران به مراتب بدتر است. میزان بارش‌ها در شهر تهران از ابتدای سال جاری تاکنون ۶۷درصد در مقایسه با میانگین دوره مشابه بلند‌مدت کمتر شده است. حجم آب موجود در مخازن ۵ سد تأمین کننده آب استان تهران، کمتر از ۳۰۰ میلیون مترمکعب است.»

هشدارها در مورد کم‌آبی بی‌سابقه، به‌ویژه در مرکز و شرق کشور همچنان تکرار می‌شود. در ستون محک، گزارش مستند از کاهش خطرناک ذخیره آبی در بسیاری از سدها در کشور ارائه شد که اکنون زنگ خطر آن به صدا درآمده است.

همه این گزارش دادن‌ها چه از سوی مسئولان چه کارشناسان محیط زیست و آب و هوای کشور، اگرچه در جای خود لازم و مفید است، اما از نگاه مردم کافی نیست؛ زیرا کشورهایی که برنامه‌ریزی و مدیریت راهبردی اجرایی  در مصرف «آب» دارند، همواره پیش‌بینی علمی از آینده در بازه زمانی کوتاه‌مدت و بلندمدت را دستور کاری خود می‌دانند.

مهم‌تر از آن، سال‌هاست که در برنامه‌ریزی‌های دولت‌های آنها، «آب» سرمایه ملی محسوب می‌شود و نه «مصرفی»! و در ساحت «امنیت ملی»، چگونگی مصرف آب را دیده‌اند و با برنامه‌ریزی‌های کوتاه‌مدت و بلند‌مدت علمی و کاربردی، طرح‌هایی را اجرایی کرده و قوانین دقیق و همه جانبه را تنظیم می‌کنند.

در کشور ما، همچنان که اخبار و گزارش‌های خبری فصلی است، موضوع و موضوعیت «آب» که مهم‌ترین منبع انرژی و سرمایه ملی است، همچون مصرف «برق» و «گاز» فصلی شده است.

پاییز و زمستان چشم به میزان باران و برف والبته «ذخایر آبی» در پشت سدهای کوچک و بزرگ کشور داریم و هشدارهای مسئولان خبرساز می‌شود تا بهار و تابستان سال آینده! سال‌های سال است که کارشناسان انرژی کشور به صورت علمی درباره آب و برق و میزان خشکی رودخانه‌ها، دریا و دریاچه‌ها مقالات متعدد نوشته‌اند و هشدارهای علمی بسیاری داده‌اند.

پرسش این است که: توان ذخایر انرژی کشور و به ویژه آب، و مصارف آن در دولت‌های چهاردهه اخیر چگونه دیده شده است؟ آیا در رقابت‌های انتخاباتی آنها برای این مشکلات انرژی (آب و برق و گاز) راه حل ارائه داده شد؟!

هم اکنون نقدهای بسیاری از ساخت غیرعلمی سدهای متعدد آبی در برخی از مناطق کشور که دچار کمبود ذخیره آبی‌اند در مطبوعات به طور روزانه گزارش می‌شود.

چرا «زاینده رود» خشک یا کم آب شد؟ چرا برخی از سدها با کمترین ارزیابی علمی و کارشناسانه آینده‌نگر از ذخایر آبی و مسیر مصرفی آنها ساخته شد؟ چرا دریاچه تاریخی «هامون» به این روزگار تلخ دچار شد؟ چرا اکنون و یکباره بسیاری از عقب نشینی بزرگ‌ترین دریاچه جهان، یعنی دریای خزر هشدار می‌دهند؟آیا مجلس و دولت از ادوار گذشته تاکنون در دوران رقابت‌های انتخاباتی چند جمله‌ای هم از وضعیت سرمایه ‌ملی «آب» گفته‌اند و برنامه‌ای ارائه داده‌اند؟

در ایام انتخابات همه دولتمردان سخنان پرشور انتخاباتی دارند و اگر چه همه شعار می‌دهند که انتخاب مجلس و دولت مهم‌ترین اقدام ملی است، اما نه نمایندگان مردم در مجلس و نه رؤسای جمهوری و دولت‌های برآمده از انتخابات، حتی جمله‌ای درباره  این که «آب سرمایه ملی» است و جمله‌ای که بیانگر آینده‌نگری درباره ذخایر «آب» باشد در ایام انتخابات و انتخاب آنها ندارند.

به نقشه ایران نگاه کنید: یک سر آن بزرگ‌ترین دریاچه جهان (دریای خزر در شمال کشور) و یک سر دیگر آن دریای عمان و خلیج فارس در جنوب دیده می‌شود. اکنون خبرهای مستند از خطر خشکی دریاچه خزر و پس‌رفت آب آن مدام اطلاع‌رسانی می‌شود و در جنوب کشور نیز «بحران آبی» نمایان است.

در همسایگی ما دو کشور ترکیه و افغانستان قرار با ارزیابی ملی خود، سدهای متعدد آبی ساختند و ما اکنون دریافته‌ایم که خشکی رود «هامون»، ناشی از سدسازی در افغانستان است و در نتیجه در سیستان و بلوچستان بی‌آبی بیداد می‌کند! و چندی است که سدسازی‌های ترکیه در مسیر آبی فرات و دجله مشکل‌ساز شده است!

واقعیت این است که هنوز اهمیت این نکته را که آب سرمایه ملی و امنیتی است، درنیافته‌ایم و نشانه‌اش این که این دغدغه همچنان به صورت «فصلی» خبرسازی می‌شود!

در کنار این واقعیت تلخ، نبود فرهنگ سازی ملی و عمومی است؛ صداوسیما از مهم‌ترین سازمان‌های ملی تا چه حد در برنامه‌ریزی‌‌های خود برای آموزش ملی مردم براساس «آب سرمایه ملی و نه مصرفی» حساسیت داشته و دارد و تا کجا از کارشناسان محیط زیست برای آموزش عمومی بهره می‌گیرد؟!

مطبوعات اگرچه به صورت فصلی و خبری در طول سال با درج مصاحبه‌های مسئولان یا گزارش‌های خبری از برخی از استان‌ها، وجود مشکلات آب برای مردم را اطلاع‌رسانی می‌کنند، اما در آموزش و پرورش از همان پایه کودکستان تا دبستان‌ها و سطوح بالاتر، آموزش فرهنگی «آب سرمایه ملی» چه جایگاهی دارد؟! بحران آب مادامی که گزاره آموزشی فوق به صورت راهبرد ملی، اجرایی نشود، همچنان باقی می‌ماند. اگرچه مسئولان دولتی  به صورت «فصلی» آژیر خطر آن به صدا در می‌آورند!

منبع: اطلاعات
کدخبر: 317552

ارسال نظر