|

خودروسازی / صنعت خودرو / بازار خودرو

خودروهای شخصی؛ از دارایی تا کارآیی

در کشورهای پیشرفته، مالکیت خودرو به‌عنوان یک سرمایه‌گذاری تلقی نمی‌شود، برعکس، بیشتر یک خرید مصرفی است که هر روز ارزش خود را از دست می‌دهد. در این کشورها،‌ یک خودرو پارک شده نمادی از یک جنس مصرفی کم‌استفاده است که قادر به اثر‌گذاری مفید برای افزایش بهره‌وری در کلان حمل‌ونقل یک شهر نیست.

اقتصاد خودروهای شخصی؛ از دارایی تا کارآیی

در کشورهای پیشرفته، مالکیت خودرو به‌عنوان یک سرمایه‌گذاری تلقی نمی‌شود، برعکس، بیشتر یک خرید مصرفی است که هر روز ارزش خود را از دست می‌دهد. در این کشورها،‌ یک خودرو پارک شده نمادی از یک جنس مصرفی کم‌استفاده است که قادر به اثر‌گذاری مفید برای افزایش بهره‌وری در کلان حمل‌ونقل یک شهر نیست. با تحمل هزینه‌های سنگین مرتبط با مالکیت-خرید، سوخت، بیمه، تعمیر و نگهداری و پارکینگ- خودرو شخصی کم‌استفاده، توجیه اقتصادی خود را از دست می‌دهد. براساس داده‌های موجود، در شهرهای بزرگ جهان، خودروها در ۹۵.۸ درصد مواقع پارک می‌شوند که نشان‌دهنده ناکارآمدی گسترده در استفاده از وسایل نقلیه شخصی است. این ناکارآمدی نه‌تنها هزینه‌های شخصی و عمومی (ترافیک، افزایش پارکینگ و طراحی شهری) را افزایش می‌دهد، بلکه بر مسائل زیست‌محیطی اثر منفی می‌گذارد. برای حل این معضل و استفاده بهینه از خودروها، بازاندیشی در مالکیت خودروهای شخصی در کلانشهرها پیشنهاد شده است.

 «مالکیت شخصی» می‌تواند جای خود را به «اشتراک‌گذاری خودرو» بدهد، تا بتوان هم ناکارآمدی خودروها را کاهش داد که به‌طور مستقیم با اهداف پایداری هماهنگ شود و هم کارآیی منابع مالی اختصاص شده به حمل‌ونقل را به حداکثر برساند.

با توجه به گسترش خودروهای خودران و متصل تغییر «مالکیت به کاربری» در خودروهای شخصی را راحت‌تر می‌توان در آینده تصور کرد.‌گذار اجتماعی-اقتصادی «از مالکیت» به «کاربری» مانند پیشرفت‌های فناوری برقی‌سازی خودروها می‌تواند اثر مثبت زیست‌محیطی داشته باشد، اما کاهش مالکیت شخصی نباید به کاهش دسترسی مردم به تردد و مسافرت تعبیر شود. صمت در این زمینه گفت‌وگویی با علی میرزایی سیسان، پژوهشگر حوزه خودرو و فناوری‌های برقی‌سازی داشته که در ادامه می‌خوانید.

درباره‌گذار از مالکیت خودرو به کاربری خودرو در جهان و چگونگی آن برای ما بگویید؟

در حال حاضر پارادایم مالکیت خودرو در حال تغییر به سمت کاربری است که به‌نوعی منعکس‌کننده تمایل استراتژیست‌ها در کشورهای پیشرفته به راه‌حل‌های حمل‌ونقل انعطاف‌پذیرتر، به‌صرفه‌تر و سازگار با محیط‌زیست است. ‌گذار از «مالکیت» به «کاربری» را به‌معنای «پرداخت به سرویس» به جای «پرداخت برای مالکیت» می‌توان تعبیر کرد. در واقع خدمات اشتراک خودرو، یک جایگزین بی‌دردسر ارائه می‌دهد و دسترسی به ناوگان متنوع را بدون بار (اقتصادی) مالکیت برای مصرف‌کننده را فراهم می‌کند. این تحول مستلزم تغییر نگرش مصرف‌کننده و تقویت آن، به‌ویژه در میان جمعیت جوان‌تر که برای دسترسی بیشتر به مالکیت ارزش قائل هستند، است.

در حالی‌که این‌گذار چالش‌هایی مانند تنوع خودرو و استراتژی‌های قیمت‌گذاری و تسریع در بهبود وسایل نقلیه را به همراه دارد، همچنین راه‌هایی کسب‌وکار جدیدی برای خودروسازان و ارائه‌دهندگان خدمات برای خودروهای سواری باز می‌کند تا به بازارهای جدید و ترجیحات رو به تغییر مصرف‌کننده، توانایی پاسخگویی لازم را داشته باشند. امروزه تولیدکنندگان بزرگ بین‌المللی خودرو، ازجمله بی‌ام‌و، پورشه، آئودی، جگوار، لکسوس، ولوو، مرسدس بنز، با درک تقاضای فزاینده نسل جوان برای راه‌حل‌های حمل‌ونقل به‌صرفه و انعطاف‌پذیر، گزینه‌های بیشتری برای « سرویس به جای پرداخت برای مالکیت» را ارائه می‌کنند.

برداشت‌های فرهنگی از مالکیت خودرو در سطح جهان چگونه است، این موضوع در کشورمان در چه قالبی شناخته می‌شود؟

برداشت‌های فرهنگی از مالکیت خودرو در سطح جهان بسیار متفاوت است، به‌طوری‌که بازارهای نوظهور اغلب مالکیت خودرو را با ارتقای موقعیت اجتماعی یکی می‌دانند یا امریکایی‌ها به خودرو خود وابسته‌تر هستند، در حالی‌که اروپایی‌ها ارزش معنوی به مالکیت خودرو نمی‌دهند. در بازارهای نوظهور مانند هند، خاورمیانه و چین، مالکیت خودرو اغلب به‌عنوان نماد پیشرفت و موقعیت اجتماعی در نظر گرفته می‌شود. این تصور به‌ویژه در میان طبقات متوسط رو به رشد در این مناطق قوی‌تر است، جایی که خودرو نه‌تنها وسیله حمل‌ونقل، بلکه بازتابی از دستاوردها و آرزوهای فردی است.

برای بسیاری از جوانان در کشورهای در حال توسعه، یک خودرو نشان‌دهنده «فضای سوم» آنها پس از خود و خانواده است، که نشان‌دهنده اهمیت عمیق عاطفی و اجتماعی است که به مالکیت خودروشان متصل است. به‌عنوان مثال در هند مالکیت خودرو به‌عنوان یک نماد پیشرفت اجتماعی، به‌ویژه در میان مصرف‌کنندگان جوان در نظر گرفته می‌شود.

خریدار خودرو اغلب داشتن خودرو را راهی برای انعکاس ارتقای سبک زندگی خود و بازتابی از موفقیت شخصی خود در جامعه می‌بیند. در چین افزایش مالکیت خودروهای خصوصی در دو دهه گذشته چشمگیر بوده، به‌طوری‌که طبقه متوسط مالکیت خودرو را برای هدایت زندگی خانوادگی و اجتماعی خود حیاتی می‌داند. به تازگی هم خودروها در چین به‌عنوان وسیله‌ای برای شوآف مصرف‌گرایی و رشد اقتصادی در نظر گرفته می‌شوند. طبقه متوسط چینی مدل‌های گوناگون خودروها را نمادهایی می‌دانند که هویت و جایگاه اجتماعی آنها را منعکس می‌کند.

در خاورمیانه، نرخ مالکیت وسیله نقلیه براساس قدرت اقتصادی کشورهای این منطقه متفاوت است و داشتن نوع خودرو، نه براساس نیاز، بلکه با ثروت و اعتبار مرتبط می‌شود. در کشورهایی مانند ایران و کشورهای خلیج‌فارس که از بزرگ‌ترین بازارهای خودرو در منطقه غرب آسیا هستند، داشتن خودرو یکی از جنبه‌های مهم موقعیت اجتماعی است. همچنین نداشتن زیرساختارهای قوی برای حمل‌ونقل عمومی در این کشورها مصرف‌کننده را به سمت تامین حمل‌ونقل امن برای خود با هزینه شخصی -حتی غیرقابل‌توجیه از نظر اقتصادی- سوق می‌دهد. این نگرش‌های فرهنگی نسبت به مالکیت خودرو به‌عنوان یک نماد برتری اجتماعی یا یک وسیله زندگی غیرقابل‌اجتناب، در تضاد با آرمان‌های جهانی محیط‌زیست خواهد بود که در کشورهای ثروتمند اروپایی بسیار کمرنگ است.

بازارهای نوظهور و کشورهای توسعه‌یافته نیاز شدیدی به گسترش اقتصاد خودرو محور احساس می‌کنند که خودرو شخصی سهم بسزایی در رشد آن اقتصاد دارد، اما ممکن است ترجیحات مصرف‌کننده با تغییرات اجتماعی و نسلی تغییر کند و به‌طور بالقوه منجر به بلوغ بیشتر جامعه برای جایگزینی مالکیت شخصی خودروها در آینده ابداع شود. ابتکاراتی مانند سیاست‌های سختگیرانه سنگاپور برای محدودیت مالکیت خودرو شخصی در کنار ترویج جایگزین‌های حمل‌ونقل پایدار، نمونه‌ای موفق از این تحول است.

درباره نگرش‌های گوناگون درباره حمل‌ونقل و خودرو و تاثیر آنها برای ما بگویید؟

براساس مطالعات انجام ‌شده، تفاوت‌های نسلی، نگرش‌ها متضادی را نسبت به حمل‌ونقل و خودرو شکل می‌دهد. به‌عنوان مثال، نسل Z از خدمات مشترک و گزینه‌های دوستدار محیط‌زیست نسبت به مالکیت سنتی خودرو حمایت می‌کند و در مقابل، نسل‌های قدیمی‌تر مانند Gen X و Baby Boomers اغلب خودروها را نماد استقلال و غرور می‌دانند. این تغییر هنجارها بر رفتار مصرف‌کننده و نقشه راه تحولات صنعت خودرو بی‌شک تأثیر می‌گذارد.

این روندی طبیعی است چراکه نسل زد در عصر دیجیتالی شدن و مدل کسب‌وکار اینترنتی بزرگ شده‌اند و ترجیح آنها برای خدمات مشترک به جای مالکیت آسان‌تر است. در این میان، هزینه‌های زندگی و شهرنشینی نیز باعث می‌شود مالکیت خودرو برای آنها کمتر ضروری به نظر برسد. در کشورهای غربی این نسل نیاز به‌وسیله نقلیه شخصی را اصلا مهم و قابل توجه نمی‌دانند ودر مقابل توجه آنها به در دسترس بودن دوچرخه و اسکوترهای برقی و حمل‌ونقل عمومی به‌عنوان سرویس‌های خدماتی، انعطاف‌پذیری این نسل را در جابه‌جایی نشان می‌دهد.

این نسل حتی حاضر است پول خود را صرف استفاده از پلتفرم‌های دیجیتال کند تا اینکه خودرو شخصی بخرد. این در حالی است که نسل زد از نسل‌های قبل خود از نگرانی‌های زیست‌محیطی بسیار آگاه‌تر است. استراتژیست‌ها که امروز برای تحول حمل‌ونقل و صنعت خودرو برای ۲۰ سال آینده برنامه‌ریزی می‌کنند باید آگاه باشند که مخاطب اصلی آنها از نظر اجتماعی و دیدگاه اقتصادی نسل زد و بعد ازآن خواهد بود.

در جمع‌بندی نهایی بفرمایید این رویکرد چه تاثیراتی بر کلان صنعت خودرو خواهد داشت؟

با شتاب گرفتن روند «خدمات سرویسی»، پویایی فروش جهانی خودرو نیز برحسب جغرافیا متحول خواهد شد. درحالی‌که فروش وسایل نقلیه خصوصی در کشورهای پیشرو ممکن است کاهش یابد، انتظار می‌رود تقاضا برای خدمات حمل‌ونقل مشترک به‌ویژه در بازارهای نوظهور مانند چین و هند این کاهش تقاضا را جبران کند.

مسیر رشد بازار خودرو در یک جغرافیا به سمت تحول «پرداخت به سرویس به جای پرداخت برای مالکیت» به عوامل اقتصادی، تغییرات فرهنگی و تمایل به پذیرش سبک زندگی پایدار بستگی فراوانی دارد و تاثیر آن بر صنعت خودرو محلی تابعی از پارامترهای گوناگون فناوری و اجتماعی و اقتصادی خواهد بود.

در نهایت این موضوع چگونه می‌تواند به بازار و صنعت خودرو و از نگاه دیگر به مصرف‌کننده تسری یابد؟

واقعیت این است که مالکیت و نگهداری خودروهای شخصی از جمله نرخ خرید اولیه، هزینه سوخت، بیمه، نگهداری و پارکینگ در بیشتر کشورها در سال‌های پیش‌رو، اگر بالاتر نرود، پایین هم نمی‌آید. این در حالی است که هنگامی‌که خودرو شخصی در شهرها که اکثرا پارک شده و استفاده نمی‌شود مساوی سرمایه‌گذاری تلف‌شده است که در نهایت منجر به افزایش هزینه‌ها و کاهش بهره‌وری در کل جامعه می‌شود.‌  گذار از مالکیت خودرو به کاربری نشان‌دهنده تغییر گسترده‌تر به‌سوی حداکثری حمل‌ونقل عمومی و حداقلی سرمایه‌گذاری در خودرو شخصی با ارائه راه‌حل‌های نوین و دوستدار ‌محیط زیست است.

لازم به ذکر است که الزامات جغرافیا در روستاها یا شهرهای دورافتاده شاید داشتن خودرو شخصی را جزو الزامات زندگی کند که قابل‌درک است، اما در شهرهای بزرگ بدون داشتن حمل‌ونقل عمومی کارآمد نمی‌توان از مصرف‌کننده انتظار داشت دست از خودرو شخصی خود بردارد. به معنای دیگر برای رسیدن به یک اکوسیستم حمل‌ونقل کارآمد در کلانشهرها، پویایی در یک حوزه کافی نیست و نهایتا حمل‌ونقل پویا در ایجاد تعادل فرهنگی و اقتصادی بین راحتی، پایداری و دیدگاه‌های یک جامعه درباره مالکیت خودرو نهفته است و نه‌فقط در تغییر پیشرانه خودروهای بنزینی به برقی و...

در حالی‌که چالش‌های حمل‌ونقل در همه کشورها همچنان ادامه دارد، فرصت‌های ایجاد کسب‌وکار فراوانی برای ذی‌نفعان صنعت وجود می‌آید تا با تغییر ترجیحات مصرف‌کننده و پویایی بازار و فناوری سازگار شوند. در یک جامعه بلوغ‌یافته دوستدار محیط‌زیست تعداد خودرو شخصی، چه بنزینی و چه برقی باید کاهش یابد و خودروهای پارک‌شده بی‌استفاده در شهرها جای خود را به فضای سبز بیشتر دهند بدون اینکه مصرف‌کننده دغدغه‌ای برای نقل‌وانتقال پایدار و گسترده داشته باشد. سخن آخر اینکه در حال حاضر آنچه به‌عنوان افزایش بی‌رویه نرخ خودرو در کشور ما مشاهده می‌شود به معنای رشد اقتصادی خودروسازی یا کلان صنعت و اقتصادکشور نیست. نابسامانی بازار خودروهای امروزی کشورمان نباید به منفعل شدن ذی‌نفعان در دگراندیشی راهبردی برای شکل‌دهی به حمل‌ونقل آینده منجر شود. در این زمینه باید نگاهی همه‌جانبه‌‌نگر داشته باشیم و تلاش کنیم موضوعات را از زوایای گوناگون تجزیه و تحلیل کنیم و براساس آنها چارچوب‌ها را تعیین و برنامه‌ریزی کرده و پیش برویم.

منبع: روزنامه صمت
کدخبر: 320855

ارسال نظر

 

آخرین اخبار