کارگران افغان سد راه کارگران ایرانی / دولت وارد عمل شود
اکبر شوکت گفت: هر چه سنگ است مال پای لنگ است! اتباع بیگانه معمولاً پس از ورود به کشور اولین نقطهای که برای کار کردن پیدا میکنند، یا صنعت ساختمان است یا مثلاً دامداری و کشاورزی است که این خودش فشار مضاعفی به بازار کارگر ایرانی وارد میکند، این شایعه که کارگران افغانی با حقوق کمتر از کارگر ایرانی کار میکند هم صحت ندارد، قدیمترها شاید، اما الان با همان حقوق کارگر ایرانی کار میکنند. کارگران اتباع به دلیل عدم مهارت، عدم تبحر و موقت بودن کار آنها زیانهای قابل توجهی به صنعت ساختمان وارد میکنند. همه طرحها و تصمیمگیریها در حوزه ساختمان بلاخره در نهایت باید توسط کارگر اجرایی شود، وقتی کارگر یک مهاجر اتباع مطلقاً ناوارد است طبیعی است که نتیجه کار زیان میبیند.
کارگران ساختمانی، یکی از گروههای زحمتکش و مظلوم در جامعه ایران به شمار میآیند. این افراد به دلیل رکود صنعت ساخت و ساز، به ویژه در زمینه ساخت مسکن، با مشکلات و بحرانهایی روبهرو هستند. متأسفانه، توجه کافی به این قشر از جامعه نشده و نیازهای آنها نادیده گرفته میشود.
اکبر شوکت رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی در اینباره گفت: تعداد کارگران ساختمانی بیمه شده ایران تا سال ۱۳۹۹ _۱۴۰۰ تقریباً نزدیک به ۹۵۰ هزار نفر بود، از این تاریخ به این سو، سازمان تامین اجتماعی کمکم شروع کرد به قطع کردن بیمه. متاسفانه در روندی جدید این سازمان با بخشنامههای مختلفی که صادر کرده است، بیمهنامهها را قطع کردند. حداقل نیمی از افرادی که بیمه آنها قطع شده کارگران واقعی بودهاند. قطع بیمه به بهانههای مختلف صورت میگیرد، مثلاً طرف ۳ ماه حق بیمه را نداده و بیمهاش کلاً قطع شده، یا اگر کارگر فصلی بوده و بازرس مراجعه کرده و دیده که شخص در کارگاه نیست بیمه را قطع کردهاند. بهانه سازمان تامین اجتماعی نیز نبود منابع به دلیل عدم پرداخت سهم کارفرمایی است و بیمه نزدیک ۳۰۰ هزار خانواده در این بین قطع شده است. البته طبق آمارهای ما این تعداد بیشتر است و بیمه ۳۴۰ تا ۳۵۰ هزار نفر قطع شده است.
وی افزود: ما به عنوان تشکل صنفی مدعی هستیم در حال حاضر تعداد بیمهشدگانمان کمتر از ۶۰۰ هزار نفر است، یعنی از ۹۵۰ هزار نفر در دولت قبل رسیده به کمتر از ۶۰۰ هزار نفر. اما آقایان معتقدند که تعداد بیمه شدگان ۷۰۰ هزار نفر است، هرچه هم درخواست میکنیم که آمار بدهند. ببینیم واقعاً این تعداد بیمه شده داریم یا خیر قبول نمیکنند. بلاخره آمار بدهند که یا ادعای ما خلافش ثابت شود یا ادعای سازمان تامین اجتماعی. ما به عنوان شرکای اجتماعی یک دفاع خشک و خالی هم میکنیم، بلافاصله سازمان یک بیانیه تند میدهد و خودش را مبرا میکند، در حالی که خودشان هم میدانند که خیلی از آنهای که بیمهشان قطع شده واقعاً کارگر ساختمانی بودهاند. (بازرسان) نه تخصصی در این زمینه دارند نه هیچی، اینها کارگاههای ثابت را ۲_۳ سال یک بار هم نمیروند بازرسی کنند. اما کارگر ساختمانی، چون ضعیفترین قشر است فقط زورشان به اینها میرسد. به ویژه که بحث امنیت شغلی کارگران ساختمانی هم خیلی برای کارفرماهای این حوزه اهمیت ندارد و کارفرما متعدد و متغییر است، تشکلهای صنفی هم که اجازه ندارند درست و حسابی از حقوق اینها دفاع کنند، تمام این عوامل باعث شده که متاسفانه این قشر واقعاً مظلوم باشد و سرش بیکلاه بماند.
به ۵۰۰ هزار کارگر فقط ۱۰ هزار سهمیه بیمه اختصاص دادند!
شوکت گفت: ۵۰۰ هزار خانواده پشت خط و متقاضی بیمه کارگری ساختمان هستند و به این تعداد فقط ۱۰ هزار سهمیه بیمه اختصاص دادند. نمیدانم عقلشان به این نمیرسد که اگر بخواهند سالی فقط ۱۰ هزار سهمیه بدهند، ۵۰ سال طول میکشد تا همه کارگران ساختمانی باقیمانده بیمه شوند. این مضحک و مسخره کردن جامعه کارگری است. اینها همچنین ادعا کردند که اگر بیمه ۲ نفر را قطع کنند، حداقل بیمه یک نفر را برقرار میکنند، الان که بیمه بیش از ۳۰۰ هزار نفر را قطع کردهاند، حداقل باید بیمه ۱۵۰ هزار نفر را وصل نمایند که البته به این حرف عمل نکردند.
وی افزود: متاسفانه تامین اجتماعی هیچ وقت اینگونه مسائل را اطلاعرسانی نمیکند، اما طبق یک قانون بازمانده از سال ۱۳۵۲ اگر کارگر ساختمانی در کارگاه دچار حادثه شود، اگر آن ساختمان پروانه داشته باشد، حتی اگر کارگر بیمه هم نداشته باشد، تامین اجتماع مکلف است به او مبلغ خسارت را پرداخت نمایید، چون تامین اجتماعی از قدیم دارد یک مبلغی را بابت ریسک حوادث میگیرد. البته این در حالی است که کارگر مقصر باشد، اما اگر کارفرما مقصر باشد، باید معادل ۱۰ سال حداقل حقوق که حدود ۸۰۰ میلیون تومان است را پرداخت کند. البته اگر ساختمان پروانه نداشته باشد کارگر در صورت حادثه پولی نمیگیرد. چون خیلی از ساختمانها قاچاقی ساخته میشود.
رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی در ادامه اظهارکرد: ماده ۱۸ قانون بهبود مستمر فضای کسب و کار یک سری وظایفی برای انجمنها مشخص کرده است که از جمله آن میتوان به پیگیری امور صنفی و مسائل حقوقی اشاره کرد. کارگران در یک دهه اخیر توانسته اند ۵۰۰ صنف تشکیل دهند. اما در دوره آقای صولت مرتضوی وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی فعلی که خیلی اعتقادی به تشکلهای اجتماعی ندارد شرایط کاملاً تغییر کرده، الان نزدیک ۲ سال است که انتخابات کانون سراسری کارگران ساختمانی بلاتکلیف نگه داشته شده و ما نمیتوانیم پیگیری، اموراتمان را انجام دهیم، همچنین یک سری مزایای را که در دولتهای قبل چه دولت احمدی نژاد و چه دولت روحانی گرفته بودیم، آنها را هم یکی یکی دارند حذف میکنند و تشکلهای صنفی را به سمت انزوا میبرند تا هر بلای که بخواهند بر سر کارگر ساختمانی بیاورند و کسی نباشد تا از حقوق آنها دفاع کند. آقای مرتضوی نه خودش و نه معاون روابط کارش چندان اعتقادی به نظر ما ندارند، اگر اعتقاد داشتند ۲ سال یکی از بزرگترین تشکلهای کارگری را بلاتکلیف نگاه نمیداشتند. این در حالی است که شاهد افاضاتی از ایشان هستیم مانند لزوم قناعت از سوی کارگران، زمانی که این را گفت حقوق کارگر ۵ میلیون بود و حقوق ایشان ۵۰ میلیون. چرا خودش قناعت نمیکند.
کارگران افغان سنگ پیش پای لنگ کارگران ایرانی
وی در رابطه با حضور کارگران اتباع در بخش ساختمان ایران بیان کرد: هر چه سنگ است مال پای لنگ است! اتباع بیگانه معمولاً پس از ورود به کشور اولین نقطهای که برای کار کردن پیدا میکنند، یا صنعت ساختمان است یا مثلاً دامداری و کشاورزی است که این خودش فشار مضاعفی به بازار کارگر ایرانی وارد میکند، این شایعه که کارگران افغانی با حقوق کمتر از کارگر ایرانی کار میکند هم صحت ندارد، قدیمترها شاید، اما الان با همان حقوق کارگر ایرانی کار میکنند. کارگران اتباع به دلیل عدم مهارت، عدم تبحر و موقت بودن کار آنها زیانهای قابل توجهی به صنعت ساختمان وارد میکنند. همه طرحها و تصمیمگیریها در حوزه ساختمان بلاخره در نهایت باید توسط کارگر اجرایی شود، وقتی کارگر یک مهاجر اتباع مطلقاً ناوارد است طبیعی است که نتیجه کار زیان میبیند.
شوکت همچنین گفت: میانگین حوادث کارگران ساختمانی در دنیا ۱۷ درصد این رقم در کشور ما ۵۰ درصد است، نیمی از حوادث کار ایران مربوط به کارگران ساختمانی است، یعنی ۵۰ درصد حوادث متعلق به ۱۵ میلیون بقیه و ۵۰ درصد مربوط به ۱.۵ میلیون کارگر ساختمانی است. این خودش عمق فاجعه را نشان میدهد. امنیت شغلی که بسیار ناچیز. در ۲ سال گذشته رئیسجمهور محترم دو بار تاکید کردند که مشکل بیمه کارگران ساختمانی را حل کنید، آقای مرتضوی وزیر کار باید پاسخگو باشد که چرا به این خواست رئیسجمهور عمل نکرد. ما ۲_۳ است داریم فریاد میزنیم، آقای وزیر کار شما وزیر رئیسی هستی یا دشمن او. چرا برخلاف دستور رئیسجمهور عمل میکنی، رئیسجمهور میگوید بیاید مشکلات اینها را حل کنید بعد ایشان میآید فقط ۱۰ هزار سهمیه به ۵۰۰ هزار نفر اختصاص میدهید، این استهزاء حرف رئیسجمهور است و همچنین توهین به کارگر است.
ارسال نظر