پیش بینی عجیب از بنزین ۵۰ هزار تومانی!
محمدرضا باهنر، نماینده پیشین مجلس، در سخنانی بر ضرورت تشکیل یک اتاق فکر برای بررسی مسائل اقتصادی تأکید کرد و گفت که ممکن است قیمت بنزین به ۵۰ هزار تومان افزایش یابد.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام صراحتاً از جراحی بنزین نام میبرد اما در ادامه اعلام میکند باید به معیشت مصرفکنندگان توجه کرد تا بحران امنیتی رخ ندهد.
اما سوال اساسی اینجاست که چطور میتوان همزمان از جراحی و توجه به معیشت مصرفکنندگان سخن به میان آورد؟
توجه به مشکلاتی که قیمت بنزین در کشور به وجود آورده ضروری است. برای مثال صحبت در مورد قاچاق بنزین به دلیل تفاوت قیمت این حامل انرژی، میتواند مسئولان را به سمت راهکارهای جلوگیری از قاچاق سوق دهد. اما نکته حائز اهمیت آن است که تجربه افزایش ناگهانی بنزین نیز نتوانست جلوی این قاچاق را بگیرد.
اساساً این قاچاق تنها در سطوح خرد رخ نمیدهد. بدون توجه به قاچاق بنزین در سطوح کلان، راهکارهای مطرحشده درباره جلوگیری از قاچاق، راهگشا نخواهد بود.
استفاده از ابزار مدیریتی و قیمتی در رابطه با بحران بنزین اتفاقاً ضروری است. اما صحبت مکرر از جراحی به معنای توجه به امور مدیریتی و کلان نخواهد بود.
گویا برخی مسئولان گمان میکنند با صحبت از جراحی میتوانند بحران بنزین را حل کنند، حال آنکه این بحران یکشبه به وجود نیامده است که بخواهد با یک جراحی حل شود.
همانطور که باهنر اشاره میکند، مشکلات کشور آنقدر زیاد است که بیم آن میرود پزشکیان نتواند دست به اصلاحات زیرساختی بزند. بدون داشتن برنامه مدیریتی درست برای بحرانها، نمیتوان به سراغ حل آنها رفت و مشکلات روزمره کشور ممکن است باعث شود مسئولان، این بحرانها را دائم به تعویق بیندازند.
داشتن برنامه دقیق و مدون مدیریتی با نظر کارشناسان و با توجه به تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی و... ضروری است. اما شایان ذکر است اتاق فکر جراحی که باهنر از آن نام میبرد، نیازی به برنامه مدیریتی و کلان ندارد! همانطور که در دولت دوازدهم نیز مشاهده شد، اساساً در چنین مواردی که به مشکلات کلان طرحها توجهی نمیشود، نیازی به وجود تیم مدیریتی و کارشناسی حس نمیشود.
در نگاه اول شاید به نظر برسد باهنر از افزایش قیمت به میزان ۵۰ هزار تومان صحبت نمیکند. آنچه باهنر از آن صحبت میکند، داشتن تیم قوی متشکل از کارشناسان است که ضمن توجه به ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پروژهها، اقدام به اجرای آن کنند. این صحبتها اتفاقاً راهکار مدیریتی صحیحی را پیش روی دولت میگذارد و راهکار آن است که پروژهها از سمت تیم کارشناسی با توجه به شرایط موجود بررسی شوند.
نکته حائز اهمیت آن است که جراحی در اقتصاد مفهوم مشخصی دارد. اگر از داشتن اتاق فکری متشکل از کارشناسان به منظور جراحی صحبت شود، از اساس پروژهها مشخص خواهد بود. بهتر است اگر افراد قصد راهنمایی و گذاشتن راهکار پیش پای دولت جدید را دارند، به پیشینه واژهها و مفهوم آنها بیشتر دقت کنند. چراکه بیتوجهی به شرایط ایران امروز در بحثهای کارشناسانه، نمیتواند کاری از پیش برد و میتواند بر بحران بیفزاید.
نیاز است که مسئولان در کنار داشتن برنامه مناسب برای مشکلات قیمتی بنزین، به فکر زیرساختهای صنعت نفت نیز باشند؛ از مشکلات کیفیت پایین بنزین تولیدی گرفته تا روند مصرف سوخت خودروها که هر یک تاکنون منجر به افزایش مصرف بنزین و متعاقباً افزایش ناترازی بنزین شده است.
افزایش ناترازی بنزین روزبهروز به این بحرانها دامن میزند و صرفاً یک راهکار قیمتی نمیتواند این بحران را بهکلی برطرف کند. توجه به این امور زیرساختی در کنار توجه به راهکارهای قیمتی متناسب با تورم و سبد مصرفی شهروندان، میتواند تا حدی از بحران بنزین بکاهد.
محمود خاقانی، کارشناس انرژی، پیشتر به اعتماد اعلام کرده بود اگر قرار است بنزین و گازوئیل گران شود، دولت با مردم صادق باشد و اعلام کند که نرخ سوخت افزایش مییابد؛ اما در مقابل نرخ مالیاتها کاهش پیدا میکند یا هزینه حملونقل را کاهش دهند یا اینکه از تاکسیداران و کامیونداران مالیات دریافت نشود و از محل افزایش بهای بنزین و سایر فراوردههای نفتی به بهداشت و درمان کمک و هزینهها در این بخشها کاهش داده شود.
حل مشکل آلودگی، خشکسالی و تورم و ناترازی سوخت و انرژی و پایین بودن حقوقها
متاسفانه شرایط اقتصادی برای مردم دشوار شده و این موضوع امنیت مردم و حاکمیت را تهدید می¬کند.
از طرفی اگر قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی بالا رود ، مردم متحمل فشار اقتصادی میشوند، اما از سوی دیگر، اگر قیمت گذاری به همین روش کنونی بماند، آسیب و زیان آن برای مردم و کشور بسیار بیشتر است (به دلایل زیر). راه حل:
این منابع متعلق به همه مردم است، پیشنهاد میکنم برای اینکه مردم در صرفه جویی منابع مشارکت بیشتری کنند: 1- دولت صرفه جویی را از بودجه خود و نهادهای حاکمیتی شروع کند. 2- بخشی از درآمد صادراتی آنها با مشارکت بخش خصوصی با قیمت جهانی، مستقیما به مردم برسد و بخشی دیگر بصورت شفاف در بودجه دولتی، صرف رفاه و پیشرفت کشور گردد.
به همین خاطر با سهمیه بندی (ارائه سهمیه به هر کد ملی ) و اصلاح تدریجی و پلکانی شدن قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی در بازار بهینهسازی و خرید و فروش سهمیه توسط مردم موافقم. اگر درست و حساب شده اجرا شود، این نتایج را در پی دارد: 1- حل مشکل مصرف بالا و غیر بهینه و ناترازی سوخت 2- کاهش کسری بودجه دولت که منشا اصلی تورم است 3- به کاهش ترافیک خیابانها و آلودگی شدید هوا و در نتیجه، بحران عظیم خشکسالی (افزایش بارندگی پس از هر دوره کاهش رفت و آمد و مصرف سوخت ، مثلا سال 98 و 99 و عید نوروز سالهای گذشته استان تهران یکی از نشانه های این موضوع است) و مرگ و میر فراوان ناشی از آن منجر میشود 4-اصلاح قیمت باعث بهینه سازی مصرف انرژی و جایگزینی خودروهای فرسوده و سرمایه گزاری و اشتغال بیشتر و افزایش سطح دستمزدها می گردد 5- به عدالت اجتماعی بیشتر می¬انجامد
در صورتی که فقط سهمیه دریافت شده از دولت قابل فروش باشد، میتوان از دلالی هم جلوگیری کرد.
همچنین بازه تغییر قیمت ها روزانه یا هفتگی درصد مشخصی میباشد و میتواند به آرامی به تعادل برسند، بنابراین جهش قیمتی نخواهیم داشت و حساسیت چندانی ایجاد نمی کند.
در زمینه دیگر حاملهای انرژی و کالاها هم سهمیه قابل مبادله به مردم داده شود . اینکار همچنین باعث اصلاح الگوی مصرف میگردد و مردم نتیجه برنامه ریزی و صرفه جویی را بطور مستقیم دریافت کنند.
باید همه به دولت کمک کنیم شرایط و علت این کار را برای مردم توضیح دهد، و این اصلاحات را با کمک کارشناسان با تجربه و یک برنامه جامع به سرانجام برساند، پیش از آنکه دیرتر شود و از روی انفعال و اجبار بخواهد کاری انجام دهد. اگر در این اصلاحات تاخیر کنیم، در اثر به هدر روی منابع و قاچاق، شرکتها، تامین کنندگان و منابع کشور ورشکسته شده و دچار قحطی خواهیم شد.
البته در کنار اصلاح و بروز بودن قیمت انرژی و سوخت، بهتر است سیاستهای تکمیلی دیگری مانند کوپن یا کارت مواد غذایی و سهمیه حمل و نقل عمومی و حذف قیمت گذاری دستوری انجام گیرد.
کیفیت خودروها چقدر تاثیر دارد
کیفیت خودروهای داخلی در کشور ما پایینتر است و بیشتر افراد آنرا علت اصلی مصرف بالای بنزین میدانند.
- اما این پرسشها مطرح است که علت ناترازی گاز و برق چیست؟ آن هم مقصر خودروسازان است؟
- آیا خودروهای خارجی موجود در ایران ( مثلا مزدا ، هیوندا و خودروهای چینی) هم مصرف پایینی دارند؟
بهترین ماشیهای دنیا هم توی خیابونهای پر ترافیک و حرج و مرج ایران ( با این فرهنگ رانندگی) مصرفشون بالا هست و حدود ۲ برابر میزان اعلامی کارخونه هست
درسته که ماشیای داخلی بی کیفیت هستن ولی علت اصلی مصرف بالای سوخت و آلودگی شدید هوا و در نتیجه خشکسالی و مرگ و میر ناشی از آلودگی همین ترافیک شدیده و مصرف غیر بهینه سوخت و انرژیه ( بنزین، گاز و برق و...)
اما مصرف بنزین خودرو پراید و تیبا در ترافیک سنگین حدود 10 لیتر است
مصرف خودرو هیوندای I20 و رنو کپچر بعنوان خودروهای کم مصرف خارجی در همین شرایط ترافیک شدید خیابانها ( و نه خیابانهای پاریس و کیفیت بنزین آنجا) نیزحدود 10 میباشد، اگر چه خودروهای سمند و پژو بیشتر است. پس علت چیز دیگری است
علت اصلی مصرف بالا ، ترافیک سنگین خیابانها و علت ترافیک.....
حتی اگر همه خودروهای مملکت هم برقی بودن باز هم این مشکلات حل نمیشدن، چونکه برخلاف تصور خیلیا برق لازم برای شارژ خودرو خیلی خیلی بالاتر از تصور عامه هست و این میزان برق برای این همه استفاده غیر بهینه از خودرو اونقدر زیاد هست که خیلی بیشتر از الان کمبود برق و همینطور آلودگی ناشی از سوخت نیروگاهها خواهیم داشت.
همه این مشکلات بخاطر اینه که با سیاست گذاری غلط اقتصادی و انرژی و و قیمت دستوری انرژی ، مردم انگیزه ای برای مصرف بهینه ندارن ، یعنی نفع اقتصادی براشون نداره، برعکس،صاحبان خودرو انگیزه بالا برای مصرف بیشتر دارند
علت اصلی ترافیک، مصرف بالای انرژی و سوخت و در نتیجه آلودگی هوا و خشکسالی، قیمت دستوری آن است که باعث شده هیچکس انگیزه ای اقتصادی برای صرفه جویی و مصرف بهینه نداشته باشد، راه حل آن: پرداخت سهمیه قابل مبادله انرژی و سوخت بر اساس کد ملی بسیار به سود همه مردم و دولت است و بسیاری از معضلات اقتصادی و زیست محیطی کشور را حل میکند