تولید انرژی در ایران به بن بست رسید | از انرژی های تجدید پذیر خبری نیست
قطع برق در تابستانهای گرم اخیر و همچنین قطع گاز در زمستانهای نسبتاً سرد، نگرانیهایی را در مورد آینده تولید انرژی در کشوری که یکی از بزرگترین ذخایر انرژیهای فسیلی جهان را دارد، به وجود آورده است. ناترازی انرژی به دلیل تحریمها، سیاستگذاریهای نادرست، سوءمدیریت و مصرف بیرویه منابع، سرنوشت ایرانیان را به کجا خواهد کشاند؟ از سوی دیگر، روند سریع استقرار سامانههای انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه انرژی خورشیدی، در کشورهای همسایه و کشورهای پیشرفته با اقتصادهای بزرگ، به وضوح قابل مشاهده است.
ایران یکی از بهترین نقاط برای بهرهبرداری از انرژیهای تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی و بادی است. اقتصاددانان معتقدند که ما در حال حاضر با بحران انرژی مواجه هستیم. دولت تنها کافی است به صندوقهای سرمایهگذاری اجازه دهد که «یونیت پنل انرژی خورشیدی» نصب کنند. سیستمهای خورشیدی نور خورشید را جذب کرده و آن را به انرژی الکتریکی تبدیل میکنند. دلیل استفاده از این سیستمها در خانهها و مکانهای هوشمند، صرفهجویی در مصرف انرژی و کاهش هزینههاست. انرژی خورشیدی پس از تبدیل به انرژی الکتریکی، در باتریهای مخصوص ذخیره میشود. اگر دولت به سرمایهگذاران اجازه دهد که این پنلها را وارد کنند یا مردم بتوانند ارز حاصل از فروش برق انرژی پاک را بهطور منصفانه در بازار ارز استفاده کنند، میتوان به بهبود وضعیت انرژی امیدوار بود. همچنین، دولت میتواند ارز حاصل از فروش منابع ملی را به دارندگان یونیت انرژی تحویل دهد و این ارز در بازار متشکل ارزی معامله شود. این پیشنهاد اخیراً مطرح شده و واکنشهایی را به دنبال داشته است، اما اقتصاددانان هشدار میدهند که مداخلات قیمتی و سازوکارهای رانتی مانع از چنین سرمایهگذاریهایی میشوند.
اکنون این پرسش به صراحت مطرح میشود، آیا امکان تغییر پارادایم تولید انرژی از منابع فسیلی به سمت انرژیهای تجدیدپذیر و منابع پایدار در ایران فراهم است؟ آیا منطقی است، کشوری که حجم انبوهی از انرژی فسیلی در اختیار دارد، به سمت تولید انرژی تجدیدپذیر برود؟ پیش از پاسخ روشن به این پرسش بد نیست ذهنیت برخی از سیاستگذاران ایران را بدانیم چرا که آنها بر این باور هستند که ایران با دارا بودن منابع عظیم نفت و گاز نیازی به هزینه در زمینه تولید انرژی تجدیدپذیر در سالهای اخیر ندارد. اگرچه چشمانداز آن همیشه در دستور سیاستگذاری سندهای چشمانداز بوده است. اما برخلاف چنین نگرش کوتهبینانهای بررسیهای جهانی نشان میدهد؛ بین مصرف انرژی تجدیدپذیر و رشد اقتصادی رابطهای مستقیم وجود دارد. تحلیلهای متخصصان این ایده را تقویت میکند که استفاده بهینه از انرژی پیششرط توسعه اقتصادی است. اما استفاده بیش از حد از سوختهای فسیلی به محیط زیست آسیب میرساند. از آنجا که انرژیهای تجدیدپذیر گازهای گلخانهای منتشر نمیکنند یا گازهای گلخانهای کمی دارند، کشورهای بیشتری در تلاش هستند تا استفاده از انرژیهای حاصل از منابع تجدیدپذیر را افزایش دهند. در عین حال، کشورهای توسعهیافته یا در حال توسعه، باید رشد اقتصاد خود را حفظ کنند. بررسی دادههای یک مقاله جامع بینالمللی که در مجموع ۴۶ مقاله کوچکتر را از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۱ بررسی کرده نشان میدهد؛ انرژیهای تجدیدپذیر مانع رشد اقتصادی برای کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته نمیشود.
محمد درویش، کنشگر برجسته محیط زیست با انتشار پستی در صفحه تلگرام خود با تیتر «یک خبر خوب برای ایران» نوشت: «تعداد نیروگاههای خورشیدی که در طول شش ماه اخیر در ایران وارد مدار شدهاند، بیش از کل نیروگاههایی است که در طول یک دهه اخیر ساخته شدهاند. این یک خبر امیدبخش است و باید خواهان تقویت آن باشیم. یادمان باشد فقط در نیمه نخست سال گذشته میلادی به گزارش بلومبرگ حجم سرمایهگذاری جهانی در انرژی خورشیدی از مرز ۲۳۹ میلیارد دلار هم گذشت و این روند همچنان ادامه دارد. کشورهای چین، آمریکا، هند، آلمان، عربستان سعودی، لهستان، امارات متحده عربی و هلند بالاترین نرخ سرمایهگذاری را در این حوزه دارند. همانطور که مشاهده میشود، ترکیبی از کشورهای نفتخیز، اروپایی، آمریکا، چین و هند... با درجات مختلف تابش خورشید که البته هیچکدامشان بیشتر از ایران نیست، در این حوزه در حال رقابت هستند.»
او در ادامه آورده است: «خوشحالم که سرانجام دولتمردان ایرانی توانستند سخن مروجان مصرف سوختهای فسیلی را که همچنان میگویند سرمایهگذاری در حوزه استحصال انرژی خورشیدی در ایران اقتصادی نیست، به کناری نهاده و دریابند که خردمندی واقعی در کجاست. دولت وظیفه دارد در پایان برنامه هفتم، دستکم ۱۵ هزار مگاوات برق از محل استحصال انرژیهای نو تامین کند که سه برابر بیشتر از تکلیف دولت در برنامه ششم است. همه باید بخواهیم تا بشود. رویکرد استحصال انرژیهای نو، یعنی پایان دادن به مصرف مازوت، کاهش ناترازی آبخوانها، کاهش چشمههای تولید گردوخاک، کاهش انتشار گازهای گلخانهای و افزایش امکان صادرات انرژی و تولید ثروت پایدار. البته این صنعت هم مانند هر صنعت دیگری ممکن است خسارتهایی به محیط زیست وارد کند، اما میزانش قابل مقایسه با تولید انرژی از طریق نیروگاههای حرارتی یا برقآبی نیست. پس بخواهیم تا بشود. وقتی امارات متحده عربی میتواند بزرگترین نیروگاه خورشیدی جهان به ظرفیت دو گیگاوات را به کمک چینیها راهاندازی کند، چرا ما که قرارداد ۲۵ساله همکاری با چین داریم، نتوانیم؟»
البته سازمان ساتپا در ایران با نگرش درست و سیاستگذاری اصولی که دارد، برخلاف برخی از مدیران کشور، تحلیل درستی از جایگاه اقتصادی و اهمیت پایداری توسعه انرژیهای تجدیدپذیر دارد. طبق تحلیلی که بر اساس گزارش سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی برق (ساتپا) نوشته شده؛ بررسی ظرفیت و میزان تولید برق نیروگاههای تجدیدپذیر ایران از ابتدای سال ۱۴۰۳ تا تیرماه سال جاری نشان میدهد تولید و سرمایهگذاری روند روبه رشدی دارد و این مطالعه نشان میدهد؛ استان قزوین در تولید انرژیهای تجدیدپذیر پیشرو است. پس از آن استان کرمان و یزد قرار دارند. نیروگاههای خورشیدی با ۶۰ درصد ظرفیت، بیشترین سهم را در تولید برق پاک دارند. بررسی نگاه کارشناسان انرژی و البته کنشگران محیط زیست و تاکید بر مشاهده انکارناپذیر ناترازی برق کشور و برنامه خاموشی تابستانه، نشان میدهد؛ نیاز به سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر ضروری است. در پایان خرداد ۱۴۰۳، استان قزوین با ظرفیت ۱۷۰/۴ مگاوات به عنوان پیشرو در زمینه نصب نیروگاههای تجدیدپذیر شناخته میشود. این استان با توجه به منابع طبیعی خود، به ویژه در زمینه انرژی خورشیدی و بادی، توانسته است به این موفقیت دست یابد. استان کرمان با ظرفیت ۱۴۵/۰۴ مگاوات، در رتبه دوم قرار دارد و نقش مهمی در تامین انرژیهای تجدیدپذیر ایفا میکند.
این استان نیز با بهرهگیری از شرایط جغرافیایی مناسب و سرمایهگذاریهای انجامشده، موفق به ایجاد زیرساختهای لازم برای تولید انرژی پاک شده است. استان یزد نیز با ظرفیت ۱۱۰/۱۲ مگاوات، در جایگاه سوم قرار دارد. این استان با بهرهگیری از فناوریهای نوین و سرمایهگذاری در پروژههای تجدیدپذیر، به یکی از مراکز مهم تولید انرژی پاک در کشور تبدیل شده است. استان فارس با ۹۹/۲۹ مگاوات و استان خراسان رضوی با ۸۶/۷۵ مگاوات به ترتیب در رتبههای چهارم و پنجم قرار دارند. این استانها نیز با توجه به زیرساختهای موجود و پتانسیلهای طبیعی، به توسعه انرژیهای تجدیدپذیر کمک شایانی کردهاند. با توجه به آمارهای ارائهشده، مشاهده میشود که نیروگاههای خورشیدی اعم از نیروگاههای بزرگمقیاس و انشعابی با ۶۰ درصد ظرفیت کل نیروگاههای تجدیدپذیر نصبشده یعنی معادل ۷۳۶/۵ مگاوات، بیشترین سهم را در تولید برق پاک دارند. این نیروگاهها از ابتدای سال جاری ۴۴۳۷ میلیون کیلوواتساعت تولید برق داشتهاند.
این موضوع نشاندهنده پتانسیل بالای ایران در استفاده از انرژی خورشیدی است. با توجه به شرایط جغرافیایی و اقلیمی کشور، میتوان انتظار داشت که در آینده نزدیک، سهم نیروگاههای خورشیدی افزایش یابد. چرا که ایران بیش از 300 روز آفتابی دارد. نیروگاههای انشعابی با ۱۵ درصد از ظرفیت کل نیروگاههای تجدیدپذیر ایران، به عنوان یکی از گزینههای مناسب برای تامین انرژی در مناطق دورافتاده و غیرمتمرکز، نقش ویژهای داشتهاند. سهم تولید نیروگاههای تجدیدپذیر انشعابی در چهار ماه ابتدایی سال در حدود ۱۰۶۰ میلیون کیلوواتساعت بوده است. این نوع از نیروگاهها میتوانند به تامین انرژی در مناطق کمبرخوردار و به کاهش وابستگی به شبکههای برق سراسری کمک کنند. نیروگاههای بادی نیز با سهم ۳۰درصدی از ظرفیت نیروگاههای تجدیدپذیر، در جایگاه دوم میزان برق تولیدی از ابتدای سال ۱۴۰۳ قرار دارند. ظرفیت نیروگاههای بادی نصبشده تاکنون معادل ۳۶۶/۳ مگاوات و میزان برق تولیدی آنها در چهار ماه نخست سال برابر با ۴۱۱۱ میلیون کیلوواتساعت بوده است. این نوع از نیروگاهها در مناطق بادخیز، به عنوان یکی از گزینههای مناسب برای تولید انرژی پاک شناخته میشوند. نیروگاههای برقآبی با هشت درصد از کل ظرفیت تجدیدپذیرهای ایران، سهم کمتری در تولید برق پاک دارند، اما همچنان به عنوان یک منبع پایدار و قابل اعتماد در تامین انرژی مورد توجه قرار میگیرند. این نیروگاهها از ابتدای سال ۱۴۰۳ تا تیرماه سال جاری، ۹۲۷ میلیون کیلوواتساعت انرژی تولید کردهاند. نیروگاههای زیستتوده و توربینهای انبساطی هر یک با یک درصد از ظرفیت نصبشده، سهم ناچیزی در تولید برق پاک دارند. این موضوع نشاندهنده نیاز به سرمایهگذاری و توسعه بیشتر در این بخشهاست.
کشورهای پیشرفته و البته مهمترین اقتصادهای دنیا، تولید انرژیهای تجدیدپذیر را بیش از سایر کشورها جدی گرفتهاند. ممکن است این ذهنیت وجود داشته باشد که صرفاً رسیدن به کربن صفر و کمک به کاهش گازهای گلخانهای دلیل این فداکاری قدرتهای بزرگ جهان است. اما خیر، ارزشهای اقتصادی این کار چنان است که کشورهایی که خود بزرگترین آلایندههای جو زمین هستند، اکنون پیشتاز تولید و البته سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر هستند. آمریکا، چین، هند و برخی دیگر از کشورها در صدر این فهرست قرار دارند. اما آلمان نمونه بسیار جالب و قابل تاملی در تولید انرژیهای خورشیدی است. کشوری که اساساً آفتاب چندانی ندارد و در مقایسه با ظرفیتهای ایران موقعیت بسیار ضعیفی دارد. با توجه به تغییرات آبوهوایی و وضعیت گرمایش جهانی، انرژیهای تجدیدپذیر میتواند جذابترین جایگزین برای سوختهای فسیلی باشد و روند انتشار CO2 را کاهش دهد.
اگرچه اقتصاد ایران بر اساس تحلیل گلدمن ساکس به عنوان یکی از 11 کشور دارای پتانسیل بالا برای تبدیل شدن به بزرگترین اقتصادهای جهان در قرن بیست و یکم شناسایی شده بود، اما نحوه چیدمان توسعه در ایران و سیاستگذاری اقتصادی در کشور به دلایل سیاسی و عمدتاً تحریمها و تنشهای بینالمللی و... نهتنها این تحلیل را با شکست مواجه کرده که نگرانی از کاهش کارایی اقتصاد کشور را بیش از پیش نشان داده است و اکنون بهرغم استفاده از انرژیهای فسیلی رشد اقتصاد مطلوبی را تجربه نمیکند. بنابراین این نگرانی وجود دارد که درک ناصحیح از ظرفیتهای تولید انرژیهای تجدیدپذیر این فرصت را از اقتصاد ایران بگیرد. انرژی عنصر اساسی یک اقتصاد یا توسعه اقتصادی است. روشن است که رشد اقتصادی عمدتاً به مصرف انرژی بستگی دارد که به شدت مسئول انتشار گازهای گلخانهای (GHG) به ویژه کربن است. کربن یا دیاکسید کربن محصولی جانبی است که با مصرف اولیه انرژیهای تجدیدناپذیر مانند سوختهای فسیلی تولید میشود. با تحمیل سیاستهای کنوانسیونهای مقابله با تغییر اقلیم و کاهش اثر گازهای گلخانهای، باید از حجم سوختهای فسیلی کاست.
ایران به عنوان یکی از 10 کشور اول آلاینده جو، متعهد به چنین وظیفهای است. چرا که کشورهای حاضر در اجلاس کاپ ۲۸ در دوبی قول دادند انرژیهای نوین را سه برابر کنند و از طرفی جهان متعهد شده است که سوختهای فسیلی حداکثر تا سال ۲۰۵۰ از سیستم انرژی جهان حذف شود. اگر سیاستهای سختگیرانه سازمان ملل در دو دهه پیشرو، مصرف منابع فسیلی را در ایران و دیگر کشورهای جهان محدودتر از آنچه ممکن است، بکند، آنوقت سیاستگذار ایرانی چه چشماندازی پیشروی خود دارد؟ با شروع سیاستهای سختگیرانه مقابله با تغییرات آبوهوایی ناشی از سوختهای فسیلی، چندین اقتصاد ملی پس از تجربههای بد، سعی در ایجاد تغییر ساختاری در روشهای تولید و مصرف انرژی داشتهاند. برخی از کشورها عمدتاً به منابع تجدیدپذیر روی آوردهاند و سوختهای فسیلی را کمتر مصرف میکنند. بر اساس شاخص جذابیت کشوری انرژیهای تجدیدپذیر (RECAI) کشورهایی که بیشترین فرصتها را برای سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر دارند، ایالاتمتحده، چین و هند هستند. سه اقتصاد بزرگی که در این زمینه نیز رقابت میکنند. البته برخی از کشورهای اروپایی هنوز وارد این کارزار نشدهاند و با چالشهایی مواجه هستند. در نهایت جهان به این نتیجه رسیده که انرژی پاک عنصر اساسی توسعه پایدار است و باید به این سمت حرکت کند.
اما اقتصاد ایران بهرغم وابستگی جدی به نفت و گاز و اساساً تولید و مصرف انرژیهای فسیلی، درگیر تحریم و تبعات پیرامون آن است. کشور در سالهای اخیر بهرغم همه منابع، در تولید نیازمندیهای خود دچار مشکل است و اساساً اکنون در یک ناترازی نگرانکننده قرار داریم. جمیع نظر کارشناسان و متخصصان و سیاستگذاران دلسوز این است که با فروش منابع فسیلی در دو دهه آینده میتوان به سمت سرمایهگذاری کلان برای انرژیهای تجدیدپذیر رفت، چرا که ایران خوشبختانه در کانون اصلی تولید انرژیهای تجدیدپذیر بهخصوص تابش آفتاب است. با ارزانتر شدن تجهیزات و استقرار مزارعی از پنلهای خورشیدی در سراسر کشور، یا لااقل در مناطق گرم و بیابانی ایران میتوان میزان وابستگی تولید انرژی و به طور کلی وابستگی اقتصاد را به منابع آبی کم کرده و ایران را برای دهههای آینده از نظر تامین انرژی و پایداری منابع بهخصوص آب بیمه کرد.
ارسال نظر