بهترین استراتژی در بازار بورس چیست؟
آیا باید در بازار بورس سرمایهگذاری کنیم؟ آیا باید قبل از سرمایهگذاری در بازار سهام با کارشناسان مشورتی داشته باشیم؟ دانشمندان پاسخ میدهند.
چه در بورس فعال باشیم و سهام خرید و فروش کنیم و چه دورادور حواسمان به افزایش و کاهش شاخص بورس باشد و اخبار را دنبال کنیم، احتمالا سالهای قبل خواب این را دیده بودیم که بورس سقفشکنی میکند و شاخص بورس هر روز افزایش پیدا میکند.
اشخاص دیدگاهها و نظرات مختلفی درباره خرید و فروش سهام دارند، بعضیها بورس را اصلا قبول ندارند، بعضی دیگر بورس را بهعنوان کار اصلیشان قرار دادهاند و بعضی از افراد هم نیمنگاهی به فعالیتهای بازار سهام دارند.
و امروزه، دانشمندان مطالعاتی را انجام دادهاند که واکنش مغز انسان به خرید و فروش سهام در بورس را بررسی میکند و بهترین راهکار برای انجام معامله در بازار سهام را نشان میدهد.
مغز انسان در مورد بورس چه فکری میکند؟
پژوهشگران دانشگاه بُن همراه با همکارانشان از امریکا و سوئیس الگویی را طراحی کردهاند که به درک رفتار خرید سهم در شرایط واقعی کمک میکند.
اقدامات آنها ترکیبی از دادههای اقتصاد اجتماعی، روانشناسی و علم اعصاب با روشی خلاقانه است و یافتههای آنها نشریه ساینتیفیک ریپورتز در ژوئیه ۲۰۱۸ منتشر شده است.
این تحقیق بر روی ۱۵۷ مرد در سنین ۲۹ تا ۵۷ سال انجام شد و آنها باید به سوالاتی جواب میدادند که بر اساس وضعیت مالی، رفتار سرمایهگذاری و تمایل به پذیرش ریسک مطرح شده بود.
در مرحله بعد این افراد، در حالی که باید از بین خرید اوراق قرضه و یا احتمال سود دو برابری سهام، یک مورد را انتخاب میکردند، توسط fMRI اسکن شدند. این آزمایش نشان داد که یک بخش از مغز بهنام اینسولار قدامی نقش مهمی در فرآیند تصمیمگیری ایفا میکند.
وقتی که آزمایش ریسکپذیری فشار دادن دکمه خرید سهام توسط سوژه انجام میشد، هر دو بخش چپ و راست اینسولار قدامی بهشدت فعال بودند.
الکساندر نیکلاس هائوسلر، نویسنده ارشد این تحقیق در یک کنفرانس خبری توضیح داد: «لوب اینسولار قدامی در هنگام تصمیمگیریهای ریسکپذیر نقش علامت ایست و هشدار خطر را ایفا میکند.»
با این وجود، این بخش از مغز در افرادی که سابقه خرید سهام را داشتهاند نسبت به افرادی که از ریسکهای مالی دوری میکردهاند، فعالیت کمتری داشت.
این تحقیق نشان میدهد که علاوه بر عوامل اقتصادی شناختهشده مانند درآمد و تحصیلات، خوشبینی ریسک و تحمل ریسک نیز تاثیر زیادی در تصمیمات خرید سهام دارند، همچنین این پژوهش مشخص میکند که مغز در هنگام خرید سهام برای نخستین بار با احتیاط عمل میکند اما در ادامه یاد میگیرد که با این تصمیمات کنار بیاید.
بهترین استراتژی در بورس چیست؟
هنگامی که تصمیم گرفتید تا وارد بورس شوید و در بازار سهام سرمایهگذاری کنید، نخستین کاری که باید انجام دهید این است که یک مجله در زمینه امور مالی و بورس بخرید و یا در یک برنامه درباره امور مالی و بورس شرکت کنید تا ببینید که کارشناسان چه نظری دارند، موافقید؟
شاید کارشناسان مالی نخستین راهنمایان شما در بورس باشند، اما تحقیقات اخیر نشان میدهد که بهتر است این کار را بهتنهایی انجام دهید.
بر اساس تحقیقات انجامشده در دانشگاه بوکونی ایتالیا، سرمایهگذاری در یک سهام با کمترین حمایت از طرف کارشناسان و صاحبنظران، پنج برابر بیشتر از سهمی که کارشناسان پیشنهاد دادهاند، سودده است.
پژوهشگر ارشد، نیکولا جنایولی و گروهش به بررسی قیمت سهام و دادههای بورس در طی ۳۵ سال گذشته پرداختند و این اطلاعات را با توصیهها و پیشنهادهای کارشناسان بازار سهام مقایسه کردند و یافتههایشان را در سپتامبر ۲۰۱۷ در فضای مجازی منتشر کردند.
آنها به این نتیجه رسیدند که سرمایهگذاری در ۱۰ درصد از نخستین سهام پیشنهادی کارشناسان بهطور متوسط ۳ درصد بازده در سال را به همراه داشت. در سوی دیگر، سرمایهگذاری در ۱۰ درصد از آخرین سهام پیشنهادی کارشناسان، بهطور متوسط دارای بازده سالانه ۱۵ درصدی بود.
این نتایج باعث تعجب شما شده است؟ پژوهشگران اعتقاد دارند این اتفاق به این دلیل میافتد که وقتی یک شرکت رشد خوبی نشان میدهد، کارشناسان خوشبینی زیادی درباره قیمت سهم آن شرکت پیدا میکنند.
شرکتهای زیادی با رشد فوقالعاده وارد بورس میشوند، اما سهمهایی که با گذشت زمان ارزش آنها افزایش پیدا میکنند، خیلی کم هستند.
پیشبینیها درباره قیمت سهم این شرکتها بیشازحد بالا میرود، و نتایج حاصله برای سرمایهگذارانی که به حرف صاحبنظران گوش کردهاند، بسیار ناامیدکننده است.
جنایولی، تحقیقات گروهش را با یک استفاده از یک مثال ساده در کنفرانس خبری توضیح داد و گفت: «یک مثال کلاسیک وجود دارد، ما فکر کنیم ایرلندیها موقرمز هستند، به دلیل اینکه تعداد افراد موقرمز در ایرلند بیشتر از سایر نقاط جهان است. با این حال فقط ۱۰ درصد از ایرلندیها موقرمز هستند. در کار ما، مدلهایی از شکلگیری باور و اعتقاد را تهیه میکنیم که این استدلال را نشان میدهد و مفهوم این نیروی روانشناختی مهم را در حوزههای مختلف بررسی میکند.»
وضعیت بورس تهران
بورس تهران در چه وضعی است و تا کجا پیش میرود؟ پاسخ بخش نخست پرسش را میتوانیم با تحلیل بهدست آوریم اما بخش دومش، جزو چیزهایی است که نمیدانیم، تنها میتوانیم برایش تخمین و هدفگذاری داشته باشیم.
شاید کسانی که تازه اسم بورس را شنیدهاند یا تازهواردند، ندانند که روند صعودی کنونی بازار مالی ایران، ادامه روندی دو ساله است که از فروردین ۹۶ آغاز شد، تنها دو سال پیش، شاخص بورس، ۷۰ هزار واحد بود! سه جهش پیشین بورس ما در تاریخ جدید ۲۹ سالهاش؛ یکی سالهای ۷۳ تا ۷۵ است، دیگری رشد پنج ساله از ۷۸ تا اواخر ۸۳ و سومی، یک رشد چهارساله از ۸۸ تا اواخر ۹۲.
دو رشد بلندمدتتر دوم و سوم همچنین شاهد سیکلهای ریزشی و رکود هم در میانهی راه بوده اما هر بار بازار با استفاده از این فرصت تنفس، مسیر رشد دوباره را از سر گرفته تا سیکلش را کامل کند.
بنابراین اتفاقی که اکنون دارد در بورس رخ میدهد، چندان هم بیسابقه نیست و اگر به این سابقه نگاه کنیم میتوانیم نتیجه بگیریم سیکلهای جهشی بورس تهران بلندمدتتر است و ما هنوز به قله رشد کنونی نرسیدهایم. این دوره هم مانند سیکلهای پیشین، دارای چند عامل است و تا زمانی این عاملها پابرجایند، میتوان به ادامه روند امید بست.
بورس رشد کنونی خود را با عقبماندگی سه ساله از تورم آغاز کرد، سپس جهش بلند بازارهای ارز و طلا، پیشران آن شد و اکنون عامل تازهای به نام «سیل نقدینگی» وارد شده که آن را به جلو هل میدهد. این سیل که به ویژه از ابتدای امسال به سمت بورس آمده، تمام پیشبینیهای مبتنی بر تحلیلهای تکنیکال و بنیادی را با خود شسته و اکنون موتور محرک بورس است.
بنابراین برای آنکه بدانیم بورس تا کجا پیش خواهد رفت، از این پس باید جریان نقدینگی را رهگیری کرد و به نظر میرسد این جریان «دستکم برای کوتاهمدت، احتمالا میانمدت و شاید هم بلندمدت» ادامه خواهد داشت. چند دلیل مهم در اینجا وجود دارد؛
۱- دلیل سیاسی؛ مشکل بودجه
کسری بودجه دولت و جبران آن با بورس، یک دلیل مهم است. این کسری با عرضه پشت عرضه جبران میشود و عموما هم برای سهامداران پربازده بوده. دولت از این رهگذر بسیار آسان بازارهای طلا و دلار را هم کنترل میکند و جلوی سرریز نقدینگی سرگردان به این بازارها میگیرد. شاید این بتواند بهترین پایان برای دولتی باشد که غرق در فاجعه بود؛ جهش بورس و شاخص بیسابقه همراه با بازار آرام طلا و دلار.
۲- دلیل اقتصادی؛ آمار و ارقام بودجه
دولت امسال ۳.۵ میلیارد دلار (هزار درصد بیشتر از سال ۹۸! ) از فروش اموال منقول و غیرمنقول، ۶ میلیارد دلار از فروش اوراق مالی و حدود ۱ میلیارد دیگر هم از فروش شرکتهای دولتی درآمد در نظر گرفته است. این سیل عرضه اولیه، به وجود آمدن صندوقهای ETF و… نتیجه همین بودجه است. امسال دولت بزرگترین فروشنده کشور خواهد بود و برای این که بیشترین سود و بهره را بگیرد، نیاز دارد شاخص مثبت باشد تا نقدینگی به بورس بیاید و قیمتها بالا و بالاتر برود تا هرچه گرانتر بتواند آنچه عرضه میکند را به مردم بفروشد.
۳- دلیل اجتماعی؛ جو مثبت عمومی و سهام عدالت
یکی از پیشرانها در تمامی بازارها، جلب توجه عمومی است. اینکه مردم یک روز طلا میخرند، یک روز دلار و یک روز به بورس میآیند، بدون آنکه بدانند چیست، یک رفتار اقتصادی شناختهشده در همه جای دنیا است. سیل تقاضا و انباشت پول در هر بازاری خودش عامل صعود قیمتها میشود که نامش را «رشد» گذاشتهاند و همیشه بخشی از آن واقعی و بخشی از آن حبابیست. از سوی دیگر، فعالان بورسی برای سالها تعداد خیلی کمی داشتند. رشد تعداد معاملهگرها و سرمایهگذاران تقریبا از شش ماه گذشته شتاب فزایندهای گرفته و اکنون با ورود درصدی از ۴۵ میلیون دارنده سهام عدالت هم به بورس، در چند ماه آینده، تعداد بورسیها چند برابر میشود. حضور این تعداد بیسابقه از سرمایهگذاران در بورس، با هر رقمی که وارد شوند، نمیتواند بدون تاثیر مثبت در روند بورس باشد.
تمامی این نشانهها و عاملها به ما یک چیز را میگوید؛ جریان نقدینگی واردشده به بورس فعلا ادامهدار است و تا این جریان قطع نشود، بورس میتواند به رشدش ادامه دهد. این دوره میتواند چند هفته ادامه پیدا کند یا چند ماه دیگر یا چند سال دیگر. پیشبینی چنین چیزی دیگر یک معادله تکمجهولی نیست، بهخصوص که ماجراجوییهای سیاسی و بینالمللی داخلی و بیرونی، همیشه یک سایه تهدید دائمی برای حیات و ممات بورس تهران بوده و پیشبینی آن روندها هم دشوار است، چه به نظر میرسد به شکل کاملا پرریسکی، وارد مدار «تصادفی» شدهاند.
کاری که میتوان انجام داد تعیین «تارگتهای چند ماهه» است؛ به این معنا که با رهگیری و دنبال کردن پدیدههای اثرگذار، بتوان برای چند ماه یک هدفگذاری کلی داشت و تخمین زد بورس چه وضعیتی دارد، هرچند چنین روشی میتواند از حاشیه سود با ورود دیرهنگام یا خروج زودهنگام بکاهد.
دست آخر البته دو نکته خوشبینانه را هم میتوان فراموش نکرد؛ دو جهش پیشین بورس، یکی ۴ ساله و دیگری ۵ ساله اما با شیبی به مراتب کمتر بود و به یک معنا این تاریخچه میتواند بگوید که جهش کنونی هنوز برای پر کردن سیکل صعودی خود زمان میخواهد. نکته دوم اینکه روندهای نزولی پس از یک جهش بزرگ در بورس تهران همواره کوچک بودهاند، در حقیقت آنها که در ابتدای رشد یا در میانهاش وارد بازار شدهاند حتا اگر به هنگام خارج نشدهاند، با زیان کمی به نسبت سودشان، بازار را ترک کردهاند. این، شاید به ما بگوید، روزی که این سیکل صعودی به آخرش میرسد، ساعت صفر شدن همه چیز و روز آخر دنیا نیست!
ارسال نظر