|

انتقال آب، راه برون‌رفت از تنش شدید آبی است

یکی از پروژه‌های مهم انتقال آب را اتحاد جماهیر شوروی به‌اجرا درآورد. در این طرح، آب ۲ رودخانه «آمودریا» و «سیردریا» که پیش از این به دریاچه «آرال» می‌ریختند، منحرف و به بیابان «قره قوم» منتقل شد.

انرژی انتقال آب، راه برون‌رفت از تنش شدید آبی است

انتقال آب جزو آن دسته از موضوعاتی است که همواره موجب مناقشات بسیاری میان کارشناسان محیط‌زیست با سیاستمداران بوده است. اغلب کارشناسان بر این باورند که باتوجه به سیاست‌های ناکارآمد در بحث مدیریت آب، انتقال آب نه‌تنها دردی دوا نمی‌کند، بلکه نظیر مسکنی عمل می‌کند و نمی‌توان از آن به‌عنوان یک راه‌حل قطعی و موثر یاد کرد. همچنین به‌گفته اغلب اقتصاددانان، انتقال آب از خلیج‌فارس به فلات مرکزی کشور، هزینه‌های کلانی را روی دوش کشور می‌گذارد و به‌هیچ‌وجه به‌صرفه نیست. در گزارش‌های پیشین صمت هم، کارشناسان نقدهایی درباره انتقال آب بیان کردند. آنها معتقدند که باید چند سیاست مناسب را پیگیری کنیم تا با مشکل کم‌آبی در کشور برخورد کنیم. برای مثال، یکی از مهم‌ترین سیاست‌ها این است که صنایع آب‌بر را از مناطق مرکزی به مناطق ساحلی انتقال دهیم، بنابراین اگر ما فکر کنیم که با انتقال آب به استان‌های خشک که تنش آبی شدیدی دارند، می‌توانیم نیاز آبی آنها را با چنین روش‌های غیرآبی، حل کنیم، کاملا به بیراهه رفته‌ایم. بی‌شک اگر این راه‌حل جوابگو بود، باید انتقال آب از زاینده‌رود که پیش‌تر به یزد و کرمان انجام گرفته بود، آن نیاز را جواب می‌داد؛ اما در این بین، برخی معتقدند که انتقال آب از دریای عمان و خلیج‌فارس به فلات مرکزی، تنها راه‌حل برون‌رفت از تنش آبی کشور به‌ویژه در استان‌های خشک است و راهی را که کشورهای حوزه خلیج‌فارس رفته‌اند، ایران هم باید برود. خسرو رفیعی، کارشناس آب و مدیر سابق روابط‌عمومی آبفای کشور در گفت‌وگو با صمت، بااشاره به اقدامات کشورهای حاشیه خلیج‌فارس در اجرایی کردن پروژه‌های انتقال آب به‌عنوان یکی از موافقان طرح انتقال آب گفت: روش انتقال آب یکی از روش‌های پذیرفته‌شده در اغلب کشورهای جهان است که نمونه‌های موفقی هم داشته و حتی در امریکا انجام شده است و امروزه به‌عنوان یک راهکار جدی از سوی دولت‌ها در نظر گرفته می‌شود.شرح مفصل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

شوروی و نابودی دریاچه آرال

یکی از پروژه‌های مهم انتقال آب را اتحاد جماهیر شوروی به‌اجرا درآورد. در این طرح، آب 2 رودخانه «آمودریا» و «سیردریا» که پیش از این به دریاچه «آرال» می‌ریختند، منحرف و به بیابان «قره قوم» منتقل شد. این طرح در نگاه اول موجب سبز شدن زمین‌های خشک و افزایش میزان تولید شده بود؛ اما به‌تدریج به معضلی برای منطقه تبدیل شد تا جایی که آرال، چهارمین دریاچه بزرگ جهان، بیش از ۸۰ درصد حجم خود را از دست داد؛ اتفاقی که باعث شد تا بندرهای دریاچه خشک و صیادان بیکار شوند. زمین‌های پنبه به‌دلیل تغییرات محیطی خشک شدند.

بستر نمکی به‌وسعت ۳۶ هزار کیلومترمربع باقی ماند؛ نمک آب دریاچه 4برابر و موجب مرگ موجودات زنده اکوسیستم شد؛ املاح، سم‌های کشاورزی و دیگر مواد شیمیایی باقیمانده کشاورزی به‌وسیله باد تا کیلومترها جابه‌جا شد. این مواد موجب بایرشدن زمین‌ها، بیماری‌های تنفسی، قلبی و سیلیکوز، افزایش ۳۰ درصد ناباروری و عقب‌ماندگی‌های ذهنی کودکان، کم‌خونی و... در منطقه شد. به‌گزارش یونسکو، وضعیت محیط‌زیست این منطقه، بالاترین میزان مرگ‌ومیر نوزادان جهان را سبب شد و در نهایت، از آرال فقط شورآبه تلخی به‌جای ماند.

اصلی‌ترین دلیلی که می‌توان از پروژه انتقال آب به‌عنوان یک راهکار استاندارد یاد کرد، چیست؟

باتوجه به اینکه نزدیک به دوسوم اراضی کشور خشک و کویری است، همواره دسترسی به آب کافی با دشواری‌هایی همراه بوده است. در کل، ایران جزو کشورهای خشک و نیمه‌خشکی است که زمان‌های خشکسالی در این کشور بیشتر از ترسالی‌ها بوده است و تنش‌های آبی در ایران تنها برای امروز و دیروز نیست و همواره در کشور با شدت و ضعف‌هایی خود را نشان داده است. حال برای کنترل این تنش‌ها، باید منابع آبی به‌طورهمه‌جانبه مدیریت شوند. پیشینیان در این کشور توانستند راهکارهای سازگارانه‌ای را برای برون‌رفت از بحران آب به‌کار بگیرند. نسل‌های پیشین هم با این چالش‌ها مواجه بودند، اما آنها رفتارهای سازگارانه‌تری را با طبیعت داشتند. برای مثال، وجود قنات‌ها نشانگر دوراندیشی نسل‌هایی بود که در مناطق خشک کشور زندگی می‌کرده‌اند. به‌عبارت‌دیگر، قنات‌ها نمونه‌ای سازگارانه از انتقال آب هستند. در این روش، آب از مناطق پرآب دوردست به مناطق کم‌آب کیلومترها انتقال داده می‌شود، به‌گونه‌ای که با طبیعت و زمین سازگار باشد.

کدام اقدامات دولت‌ها در کشور را می‌توان به‌عنوان اصلی‌ترین دلایل بحران آبی در کشور دانست؟

استقرار صنایع و آمایش سرزمین بزرگ‌ترین اشتباهی بود که در چند دهه اخیر دولت‌ها مرتکب شدند و امروز نتایج زیانبار آن را شاهد هستیم، همچنین سدسازی یکی از اقدامات مضری بوده است که همچنان متاسفانه در کشور ادامه دارد. بهتر است از تجارب کشورهای توسعه‌یافته در بحث تامین آب بهره بگیریم. سدسازی، آفت منابع آبی است که منجر به آسیب جدی در کشور ما شده است. امروز به‌وضوح آثار سوءمدیریت منابع آب در استان‌های اصفهان و خوزستان نمایان است. وقت آن رسیده که همسو با تغییرات اقلیمی شویم و پروژه‌های سازگارانه را پیگیری کنیم تا بتوانیم در روزهای خشکسالی بهترین راهکارها را در پیش بگیریم.

در شرایط فعلی، انتقال آب روی زمین چه تاثیراتی می‌تواند در برداشته باشد؟

متاسفانه هیچ‌گاه در کشور شاهد مدیریت اصولی آب نبودیم و هنوز هم نتوانستیم تصمیمات درستی را برای عبور از تنش‌های آبی بگیریم. عدم‌همبستگی در مدیریت آب موجب شده که بسیاری از منابع آبی هدر برود. به‌اعتقاد من، آب یک موضوع ملی است که باید همه آحاد جامعه نسبت به آن حساسیت داشته باشند و همگی باید خود را در سرنوشت آب سهیم بدانیم. اما مهم‌تر از مردم، دولت است که باید هرچه زودتر تغییر جدی در نگرش مدیریت آب به‌کار بگیرد. تاسیس کارخانه‌هایی که محصولات آب‌بر تولید می‌کنند، در مناطق خشک کشور نمونه واضحی از عملکرد ضعیف وزارتخانه‌ها و عدم‌همکاری آنها با یکدیگر است. وزارتخانه‌هایی نظیر نیرو و جهاد کشاورزی باید در بحث مدیریت منابع آب به‌دنبال راهکارهای سازگارانه باشند. همچنین، وزارت صمت هم باید در کنار این 2 وزارتخانه برای حل بحران آب دست به اقداماتی بزند و برای استقرار صنایع آب‌بر، به فکر پیگیری راهکار سازگارانه باشد. باتوجه به اینکه در اصفهان و یزد از کم‌آبی رنج می‌بریم، متاسفانه کارخانه‌های آب‌بر استقرار دارند و همچنان به فعالیت‌های خود ادامه می‌دهند.

من موافق انتقال آب از دریا به مناطق داخلی و استان‌های کم‌آب کشور هستم. ایران خشک است و نیاز آبی دارد، به‌همین‌دلیل انتقال آب از دریا می‌تواند به‌عنوان یک راهکار موثر در برون‌رفت از تنش آبی کشور به‌شمار بیاید. امروز تهران خالی از منابع آب‌های زیرزمینی شده؛ نه‌تنها تهران، بلکه حتی استان‌های پرآب نظیر مازندران هم امروز در تنش آبی به‌سر می‌برند و روزبه‌روز فرونشست زمین، دامن دشت‌ها و مناطق مسکونی را گرفته است. بنابراین، انتقال اصولی آب از دریا می‌تواند به‌عنوان یک گزینه برای برون‌رفت از تنش آبی مهم باشد. تجربه‌های کشورهای حاشیه خلیج‌فارس که بسیار خشک و کم‌آب بودند، نشان داد که می‌توان از طریق انتقال آب تاحدی تنش‌های آبی را رفع کرد. آنها توانستند با فناوری‌های جدید، آب دریا را به مناطق داخلی کشورشان منتقل کنند و به‌میزانی از رفاه و توسعه‌یافتگی برسند. در واقع، انتقال آب راهگشای برون‌رفت از تنش‌های آبی برای این کشورها بود. انتقال آب منجر به اشتغالزایی و تقویت اقتصاد در منطقه می‌شود، همچنین موجب رونق‌بخشی به کارخانه‌هایی هستند که وابسته به آب هستند. حتی با انتقال آب می‌توان به تقویت منابع آب زیرزمینی هم پرداخت، در نتیجه این راهکار می‌تواند تاثیرات مهمی در کشور بر جای بگذارد، چراکه باعث می‌شود آب‌های زیرزمینی احیا شوند و میزان فرونشست کاهش یابد. بی‌شک وضعیت استان‌های خشک کشور نظیر اصفهان، سیستان و بلوچستان و کرمان با انتقال آب بهتر خواهد شد. خوب می‌دانیم که خاک یکی از تصفیه‌کننده‌های آب است. وقتی آب از لایه‌های مختلف خاک عبور کند، تصفیه  و بخش‌ عمده‌ای از شوری آب گرفته می‌شود.

یکی از مضراتی که انتقال آب در محیط‌زیست دریایی به‌همراه دارد، پساب‌های حاصل از شیرین‌سازی است و تاکنون شاهد این آثار زیانبار، هم در محیط‌زیست خلیج‌فارس بوده‌ایم، آیا باوجود این معایب باز هم باید انتقال آب را به‌عنوان یک روش کارآمد شناخت؟

آبادی بسیاری از کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، شاید به‌بهای آسیب رساندن به محیط‌زیست دریا تمام شود، اما در نهایت، امنیت آب خود را حفظ کردند. ضمن اینکه، با فناوری می‌توان میزان آلایندگی پساب‌ها را تا حد زیادی کاست و حتی از این پساب برای مصارف کارخانه‌ای استفاده کرد تا آثار زیست‌محیطی آن کمتر شود، بنابراین انتقال آب از دریا می‌تواند یکی از اقدامات راهگشا برای ایران در بحث برون‌رفت از تنش‌های آبی به‌شمار بیاید. امروز ایران چاره‌ای جز انتقال آب از دریا ندارد و اگر می‌خواهیم بحران آب بیشتر و بیشتر دامن امنیت غذایی کشور را نگیرد، باید از دریا آب انتقال دهیم. در کل، وضعیت آبی ایران به‌قدری اسفبار است که راهی جز انتقال آب از دریا باقی نمانده است. گفتنی است، یکی از آثار انتقال آب در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، کاشت محصولاتی بوده که تاکنون کشت نمی‌شده است. در کل، روش انتقال آب یکی از روش‌های پذیرفته‌شده در اغلب کشورهای جهان است که حتی در امریکا هم، شاهد پروژه‌های موفقی بوده‌ایم. انتقال آب از دریای عمان که به آب‌های آزاد راه دارد، می‌تواند یکی از راهکارهای اثربخش باشد، همچنین می‌توان با کمک فناوری‌ها آثار سوء زیست‌محیطی آن را هم کاست.

مهم‌ترین رکن مدیریت منابع آب در کشور کدام مولفه است؟

اعتماد، حلقه مفقوده مدیریت منابع‌طبیعی است؛ به‌اعتقاد من، باید حقیقت را به مردم درباره وضعیت آبی کشور گفت. متاسفانه امروزه اعتماد مردم در بحث مدیریت منابع‌طبیعی به‌ویژه آب از دولت کاسته شده است. اما با کمک مردم می‌توان یک مدیریت همه‌جانبه از بحث منابع آبی داشت. وزارتخانه‌ها جزیره‌ای عمل می‌کنند و اصلا عملکرد یکدیگر را قبول ندارند، اما باید جایی کنار یکدیگر باشند تا بتوانند راهکاری عملیاتی در پیش بگیرند.

سخن پایانی

برخی کارشناسان بر این باورند که انتقال حوضه به حوضه و مسئله استفاده از آب دریا یا شیرین‌سازی؛ موضوعی است که برای تامین آب در دستور کار قرار گرفته است، اکنون بخش مهمی از جمعیت دنیا کنار سواحل زندگی می‌کنند و در مناطق غیرساحلی نیز، چنانچه منبع شیرین آب وجود نداشته باشد، استفاده معقول از آب دریا نه برای مسیرهای بالا، بلکه تا شعاع ۲۰ تا ۳۰ کیلومتر غیرمنطقی نیست و استراتژی توصیه‌شده است. به‌نقل از ایلنا، اگر کانون‌های جمعیتی را به‌جای کلانشهرها باتوجه به کم‌آبی و موضوع اشتغال با ایجاد امکانات به‌سمت سواحل سوق دهیم، اقدام بجایی است، برای مثال سواحل مکران در دریای عمان یکی از بکرترین مناطق برای ایجاد کانون جذب جمعیت و توسعه صنایع و همچنین مسائل تجارت دریایی است، در برنامه‌های آمایش سرزمین هم به این مسئله اشاره شده که بهتر است کانون‌های جمعیتی را به‌سمت این مناطق ببریم و با احداث صنایع، اشتغال و گردشگری، تمرکز جمعیت داشته باشیم.

منبع: روزنامه صمت
کدخبر: 318683 مهتاب دمیرچی

ارسال نظر