یک تغییر مهم در بانک مرکزی
فرمانده میدان بانک مرکزی در بازار ارز تغییر کرد. رئیس کل بانک مرکزی صمد کریمی را پس از سال ها از ریاست اداره صادرات جابه جا کرد.
با حکم عبدالناصر همتی رئیسکل بانک مرکزی حسین چرخ انداز رئیس اداره صادرات معاونت ارزی این بانک شد. چرخ انداز جایگزین صمد کریمیشد که سالها در این اداره مشغول به کار بود؛ اما در مقطع کنونی این جابه جایی چه معنا و مفهومی می تواند داشته باشد؟
تغییر روش در کف بازار ارز
اداره صادرات ارز در زمان التهابات ارزی پیشانی بانک مرکزی در بازار است؛ زیرا یکی از وظائف سه گانه این بانک در دوره های اخیر محاسبه و اعلام نرخ ارز بوده است. این وظیفه در کنار ارتباط با صادرکنندگان موجب شد تا نقش فرماندهی بانک مرکزی در کف بازار ارز به این اداره سپرده شد. از همین رو شاید این اداره و رئیس آن بهصورت رسمی شناخته شده نباشد اما به جهت کارکرد برای معامله گران و بازیگران بزرگ کاملا جا افتاده است.
یکی از مدیران پیشین بانک مرکزی می گوید: «برای واسطه گران ارز و دلار در بازار بانک مرکزی با این اداره تجلی پیدا میکند و شاید رئیس این اداره برای این گروه معاون ارزی در سایه باشد؛ زیرا هرروز باید با او روبرو و بر سر قیمت زور آزمایی کنند. خصوص در دهه کنونی که التهاب در بازار زیاد بود و قیمت در بازار مثل طنابی بود که یک طرف آن در دست معامله گران و طرف دیگر در دست اداره صادرات بود. این دو گروه تلاش میکردند طناب قیمت را به سمت خود بکشند. با این اوصاف نمیتوان از کنار تغییر رئیس اداره صادرات همانند دیگر تغییرها در یک اداره گذشت.»
صمد کریمی کیست؟
برای کسانی که در بازار معامله گر بزرگ نیستند شاید نام صمد کریمی آشنا نباشد اما برای معامله گران بزرگ و بسیاری از صرافان این نام شناخته شده است. صمد کریمی با سخنگویی اتاق مبادلات ارزی چهره ای رسانه ای شد و با ریاست اداره صادرات بانک مرکزی در میان بازیگران بزرگ بازار ارز چهره ای شناخته شده.
نقشآفرینی در برهه نوسانی در بازار ارز در قالب اتاق مبادلات ارزی و سامانه های جدید در بانک مرکزی او را تبدیل به چهره در بین رسانه ها و معامله گران ارزی کرد. کریمی در دهه ۹۰ با چهار معاون ارزی همکاری داشته است اما برخی می گویند در برهه هایی از فعالیت کاری ارتباط او با نفر اول بانک مرکزی مستقیم بوده است فقط به یک دلیل؛ کنترل قیمت دلار در بازار.
با توجه به سابقه و کارکرد این مدیر بانک مرکزی جابجایی او در این مقطع را میتوان تغییر فرمانده عملیات بانک مرکزی در بازار ارز توصیف کرد ولی چرا تغییر فرمانده عملیات؟ کمی باید به عقب بازگشت.
فرمانده میدان در بازار ارز
اداره صادرات بانک مرکزی در سه حوزه مشخص نقشآفرینی میکند: نظارت بر روند بازار، محاسبه و اعلام نرخ ارز و امور مربوط به صادرکنندگان.
اما این وظائف به این بانک موجب نشده اداره صادرات در بخش ارزی بانک مرکزی نقش کلیدی پیدا کند. آنچه موجب شده این اداره به پیشانی بخش ارزی تبدیل شود وظیفه تأمین و مدیریت نرخ ارز در بازار است.
تهاتر نفت در برابر کالا
اداره صادرات که زیر نظر بخش عملیات و تعهدات ارزی بانک مرکزی فعالیت دارد قبل از یکسان ارز در سال ۱۳۸۰ تحت عنوان اداره تهاتر و امور صادراتی فعال بود. در بخش تهاتری مدیریت این نوع قراردادها بر عهده این اداره بود.
دلیل راهاندازی قرارداد تهاتری هم به دلیل همکاری اقتصادی با بلوک شرق بود. در آن دوره گروه روبل مقابل گروه دلار و استرلینگ که نماد دنیای غرب بود ایجادشده بود و تمام قراردادهای شوروی و متحدان از طریق بانک مسکو قابل انجام بود. مهمتر اینکه بلوک شرق با هدایت شوروی و چین برای مصون ماندن از نوسان دلار فقط قراردادهای تهاتری انجام میدادند. ازاینرو کشورهایی مانند ایران که با این بلوک همکاری داشتند نیازمند بخشی بودند که فهرست و سقف کالای های قابل تهاتر را تهیه و تنظیم کند. درواقع یک بخش از مأموریت این اداره تهاتر نفت با کالا بود. در بخش صادراتی نیز مسئولیت پیمانسپاری ارزی بر عهده این اداره گذاشتهشده بود. تا قبل از یکسانسازی صادرکنندگان برای برگشت ارز حاصل از صادرات موظف بودند پیماننامه امضا کنند که ضمانت برگشت ارز حاصل از صادرات کالاها و خدمات باشد؛ اما با حذف قراردادهای تهاتری و یکسانسازی نرخ ارز اداره صادرات از متن به حاشیه رفت. برای همین در سال ۸۱ مسئولیت بازار فرعی به این اداره سپرده شد.
تمرین مداخله ارزی از بازار فرعی
در زمان یکسانسازی تقاضای ارزی در دو بخش بازار اصلی و بازار فرعی انجام میشد. بازار اصلی برای واردات کالاها و خدمات بهصورت رسمی و بر پایه اسناد و مدارک بود. بازار فرعی نیز که در مناطق آزاد ایجادشده بود نقش پاسخگویی به نیازهای عمومی نرخ ارز در بازار را داشت. خرید در این بازار بدون نیاز به ارائه مدرک بود و نرخ آن کمی از نرخ بازار اصلی بالاتر بود. درواقع بازار فرعی نماد مداخله بانک مرکزی در دوره یکسانسازی بود و از طریق این بازار با تأمین ارز موردنیاز بخش غیررسمی اقتصاد در نرخ موردنظر از هماهنگی نرخ بازار و نرخ اعلامشده از سوی خود حمایت میکرد. با توجه به منابع مکفی بانک مرکزی در آن سالها ۹ سال از نرخ ارز بهطور مستمر حمایت شد و بهطوریکه نرخ ارز در بازه سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۹ نزدیک به ۳۰ درصد بالاتر رفت. در پاییز سال ۱۳۸۹ و فاصله گرفتن نرخ بازار از نرخ رسمی بانک مرکزی، این نهاد ناچار به تغییر سیاست و مداخله مستقیم در بازار ارز شد. مداخلهای که به گفته رئیسکل بانک مرکزی وقت به در مقطعی به هفته یک میلیارد دلار نیز رسید. در این مقطع با توجه به تجربه اداره صادرات در بازار فرعی مداخله بر عهده اداره صادرات گذاشته شد. تزریق ارز مداخلهای در حجم انبوه به رئیس این اداره نقش ویژهای میداد زیرا مداخله انجامشده از طریق برخی عوامل در بازار ارز انجام میشد و به همین اعتبار اداره صادرات یک ضلع مهم بازار ارز بهحساب میآمد ضلعی که هرروز با دلالان و معامله گران ارزی مچ اندازی میکرد و با تزریق دلار به دنبال کاهش قیمت بود.
برخی معامله گران در مقطعی که سیاست مداخله در دستور کار بود این اداره را به دلیل نقش کنترلی که در قیمت ارز برای خود قائل بود به پلیس بازار و برخی به مسئول تعزیرات تشبیه میکردند؛ زیرا علاوه بر نرخ از توان اعمال رویه بر صرافیها و نظارت بر عملکرد آنها نیز بازار برخوردار بود. پس از راهاندازی سامانه سنا این توان افزایش نیز پیدا کرد.
ترجمه یک جابجایی
در دوره کنونی بانک مرکزی سیاست مداخله مستقیم بانک مرکزی که برخی آن را به مداخله کور میشناختند کنار گذاشتهشده است.
پس از راهاندازی نیما تقاضای حواله ارزی در این بازار پاسخ داده میشود و تأمین اسکناس نیز در بازار متشکل انجام میشود.
با این سیاست عاملهای ارزی بانک مرکزی که درگذشته در قالب برخی معامله گران بزرگ یا صرافی برخی بانکها بودند کنار گذاشته شد و بانک مرکزی از طریق بازار متشکل در مقدار و قیمت مشخص نیازهای اسکناس را پوشش میدهد.
وظیفه مدیریت نیما و بازار متشکل هم بر عهده اداره صادرات است. به نظر میرسد جابجایی صمد کریمی از اداره صادرات پس از سالها با توجه به نگرش و رویکردهای منحصربهفرد وی در مدیریت بازار میتواند یک معنا داشته باشد بانک مرکزی در کنار تغییر روش در سیاست تنظیم بازار ارز تغییر فرم نیز میدهد. برای معامله گران بزرگ اداره صادرات درگذشته نماد مداخله پرقدرت در بازار بود مداخلهای که متکی بر تزریق ارز با حجم بالا و در قیمتهای پایینتر از نرخ بازار صورت میگرفت؛ اما چند وقتی است این سیاست جای خود را به نزدیکی نرخ فروش ارز رسمی در نزدیکی نرخ بازار داده است؛ بنابراین در مقطع حساس کنونی بازار ارز جابجایی فرمانده میدان خالی از معنا و هدف نیست. احتمال اول در این جابهجایی تثبیت رویکرد و شکل جدید مدیریت قیمت بازار ارز از سوی بانک مرکزی است. بانک مرکزی با ای جابجایی قصد دارد به معامله گران بزرگ نشان دهد در میدان چگونه عمل خواهد کرد؛ زیرا هنوز برخی از معامله گران تصور میکنند سیاستهای مدیریت بازار بانک مرکزی در صورتی میتواند به کنترل نرخ منجر شود که به شکل مداخلههای سابق انجام شود.
حتی در نوسانهای اخیر وقتی بانک مرکزی اعلام به تزریق ارز از طریق بازار متشکل کرد برخی از معامله گران در روز اول اجرای این طرح تصور میکردند این تزریق در قالب گذشته و از طریق واسطه گران انجام میشود. این گروه باوجود اعلامیه رسمی بانک مرکزی بر اجرای این سیاست قائل به تزریق نبودند. دلیل چنین نگرشی در بین معامله گران میتواند ناشی از ذهنیت و نمادهای گذشته باشد. بانک مرکزی با این تغییر نماد خواسته نشان دهد در تغییر سیاست جدی است. البته احتمال دومی که در هر جابجایی اداری مطرح است میتواند دراینباره نیز مطرح باشد. دلیل چنین جابجایی فقط بهواسطه تصمیمهای اداری و سلیقههای درونی سازمانی بوده است.
ارسال نظر