هفت سکانس از اتفاقات بورس
شاخص بورس با چه پشتوانهای فضانوردی کرد و وارد ابرکانالها شد؟ این رشد تا چه حد با طبیعت اقتصاد ایران همخوان بود؟ اگر بورس بر پایه تورم و تورم انتظاری رشد کرده آیا این عوامل از ادامه رشد بورس حمایت میکند؟ گزارش به این پرسشها پاسخ داده است.
معمولا در یک اقتصاد تغییرات در بازارها و بخشهای مختلف یا به دلیل تحول در حوزه بهرهوری و تولید رخ میدهد یا ناشی از رشد قیمت و انتظارات منفی ناشی از آن است.
در اقتصاد ایران امسال از یک جهت منحصر بفرد بود بورس تا مدتها و یک تنه پیشتاز بازدهی و رشد قیمت بود. شاخص کل از کانال ۴۰۰ هزار واحد در یک سال گذشته با همه فراز و فرودها به بالاتر از یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد رسیده است؛ یعنی سه برابر افزایش. در نیمه تابستان شاخص به بالای مرز دو میلیون هم رسیده بود که در مقایسه با رقم پایانی سال عدد قابل ملاحظهای بود. حتی مقایسه عدد ۴۰۰ هزار پایان سال قبل هم با رقم ۱۹۰ هزار ابتدای سال ۹۸ بیانگر تغییرات بزرگی در آن دوره است. در واقع بورس دو سال رویایی را پشت سر گذاشت اما این روزهای رویایی چقدر با واقعیت و طبیعت اقتصاد ایران ساز گار بود؟
نسبت شاخص کل به شاخص قیمت
برخی تحلیل گران برای پاسخ به این سئوال سراغ نسبتی رفتهاند تا حداقل یک فرضیه را به آزمون بگذارد. این نسبت کمک میکند اثر تغییرات تورمی گذشته در رشد شاخص بورس روشن شود.
نسبت شفافکننده نقش تورم در رشد بورس در قالب کسری تعریف شده که صورت آن عدد شاخص کل بورس است و در مخرج آن شاخص قیمت مصرفکننده قرار دارد. از تقسیم این دو شاخص عددی حاصل میشود که خروجی آن تصویری تورم زدایی شده از شاخص کل بورس است.
این نسبت در یک بازه زمانی بلندمدت به خوبی همگرایی و واگرایی شاخص کل بورس از شاخص قیمت مصرفکننده را نشان میدهد.
نسبت شاخص کل و تورم
در بررسی که از سال ۱۳۸۳ تا کنون انجام شده روند تاریخی نشان میدهد نسبت تعریف شده تا خرداد ۹۸ از عدد ۵۰۰ بالاتر نرفته است؛ یعنی در تمامی این سالها عددی که از تقسیم شاخص کل بر شاخص قیمت بهدست آمده زیر ۵۰۰ قرار داشته است.
به زبان ساده تر وقتی از شاخص کل بورس تهران تورم زدایی میشود در یک دهه و نیم گذشته عدد حاصل شده هیچ گاه بالاتر از ۵۰۰ نبوده است.
نکته دیگر درباره روند حرکت شاخص کل با نسبت تعریف شده است. این روند نشان میدهد شاخص کل از سال ۸۳ که نقطه آغاز بررسی است تا حدود سال ۹۰ با نسبت مورد بحث همگرا بوده است و با هم در یک باند مشخص جلو رفتهاند اما از سال ۹۰ به بعد این همگرایی به هم خورده است.
بنابراین در یک بررسی اجمالی دو ویژگی میتوان استخراج کرد: نخست نسبت تورم زدایی شده از شاخص نزدیک به ۱۵ سال از عدد ۵۰۰ بالاتر نرفته و دوم حرکت شاخص و نسبت تا سال ۹۰ همگرا بوده است؛ اما همگرایی از سال ۹۰ به هم خورده و سقف ۵۰۰ نیز در سال قبل شکسته شده است.
نشانههای یک نسبت
یک: اگر ردیابی نسبت شاخص بورس به شاخص تورم در ۱۶ سال گذشته دنبال شود یک ویژگی آشکار است شاخص کل بورس همواره مسیر صعودی داشته و حرکت آن رو به بالا بوده است.
دو: برای آنان که اتفاقات تاریخی را رصد میکنند و در پی شبیهسازی هستند یک نکته داغ وجود دارد. شبیه آنچه در مقطع کنونی رخ داد در ابتدای دهه ۹۰ نیز رخ داده است. در این مقطع دقیقا یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری در خرداد سال ۹۲ شاخص کل بورس صعودی میشود. در آن مقطع اقتصاد ایران گرفتار تحریمهای شدید بود و نرخ تورم نیز شدت گرفته بود درست شبیه مقطع کنونی. شاخص کل بورس از خرداد ۹۱ روند صعودی به خود میگیرد و این حرکت صعودی تا سال بعد ادامه پیدا میکند. پس از این اتفاق نسبت تعریف شده نیز با یک تاخیر افزایشی میشود و در تابستان ۹۲ به سقف ۵۰۰ برخورد کرده است؛ اما با تعدیل شاخص کل بورس این نسبت نیز به سمت اعداد پایین تر سرازیر میشود.
سوم: مشابه اتفاق ابتدای دهه ۹۰ در مقطع کنونی نیز رخ داد اما با یک تفاوت. برای نخستین بار در ۱۶ سال گذشته سقف ۵۰۰ برای نسبت شاخص به تورم شکسته شد. به طوری که در دی ماه سال گذشته عدد حاصل شده به نزدیکی سه هزار میرسد؛ یعنی ۶ برابر بالاترین قله تاریخی ثبت شده در گذشته.
چهارم: اما این همه مقدمه چینی و اشاره و نشانه چه معنی دارد؟ حداقل یک معنی؛ این نسبت به خوبی نشان میدهد که حرکت صعودی بورس بر اساس تورم گذشته نبوده است و این متغیر نمیتواند تاییدکننده چنین صعودی باشد.
پنجم: احتمال دارد برخی بگویند چه کسی از تورم گذشته حرف زد، اتفاقات بورس ناشی از تورم آینده است. حرف درستی است اما وقتی در ۱۶ سال گذشته و اتفاقا ابتدای دهه ۹۰ که شرایط کاملا مشابه مقطع کنونی است هیچ گاه نسبت از ۵۰۰ بالاتر نرفته است؛ بنابراین چرا انتظارات تورمی در آن مقطع این گونه عمل نکرد. با فرض برخی تفاوتها آیا وضعیت انتظارت تورمی به حدی فوق بوده که نسبت ۶ برابر قله تاریخی خود رکورد بزند. در واقع وقتی یک نسبت تعریف شده برای تورم زدایی از شاخص نشان میدهد در اوجهای گذشته به خصوص رونق همزمان با تحریمهای ابتدای دهه ۹۰ هیچ گاه از عدد ۵۰۰ عبور نکرده چگونه میتوان گفت در این دور نسبت ۶ برابر رکوردهای گذشته بالا برود؟ این تغییر نشان میدهد حتی انتظارات تورمی نمیتواند توضیح دهنده رشد بورس در میانه تابستان باشد.
ششم: تنها اتفاقی که میتواند رشد عجیب و غریب بورس را توضیح دهد هجوم پولهای داغ با هدف کسب بازدهی بالا بوده است. به همین دلیل نیز شاخص کل بورس فراتر از میزان تغییرات شاخص قیمت مصرفکننده بالا رفته است. به بیان دیگر به نظر نمیرسد رشد بورس قابل مقایسه با رشدهای طبیعی در اقتصاد ایران باشد.
هفتم: اگر این نسبت مبنا قرار گیرد با وجود افت سنگین از مرداد امسال تا کنون به نظر میرسد برای برگشت به تعادل بلندمدت خود راه درازی پیش رو داشته باشد. با این حساب یا باید شاخص قیمت مصرفکننده که مخرج کسر است بزرگ شود یا شاخص کل بورس که در صورت قرار میگیرد تعدیل شود. بنا بر این شاخص فعلا از رشدهای انفجاری قبلی در بورس خبری نیست و فعلا شاخص در فاز استراحت قرار دارد. تا چه پیش آید.
ارسال نظر