اختصاصی گسترش نیوز:
روحانی چگونه دارایی مردم در بورس را متلاشی کرد؟
دراین گزارش با توجه به اتمام دوره ریاست جمهوری حسن روحانی، به تاریخی ترین سقوط بورس در دولت وی نگاه انداخته ایم.
در سال ۱۳۱۵ یک کارشناس هلندی و یک کارشناس بلژیکی به منظور بررسی و اقدام در مورد تهیه و تنظیم مقررات قانونی ناظر بر فعالیت بورس اوراق بهادار، به ایران آمدند و اولین جرقه تشکیل بازار سرمایه یا همان بورس زده شد، اما به علت آغاز جنگ دوم جهانی و ایجاد مشکلات داخلی در ایران مطالعات راهاندازی بورس برای مدت طولانی یعنی تا سال ۱۳۳۳ متوقف شد، پس از وقایع ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ماموریت تشکیل بورس اوراق بهادار به اتاق بازرگانی و صنایع و معادن، بانک مرکزی و وزارت بازرگانی وقت محول شد. این گروه پس از ۱۲سال، در سال ۱۳۴۵، قانون و مقررات تشکیل بورس اوراق بهادار تهران را تهیه و لایحه مربوطه را به مجلس شورای ملی ارسال کردند که این لایحه در اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۵ تصویب شد. بورس اوراق بهادار تهران از پانزدهم بهمن ۱۳۴۶، فعالیت خود را رسما با انجام چند معامله روی سهام بانک توسعه صنعتی و معدنی آغاز کرد.
پس از آن سهام شرکت نفت پارس، چند نوع اوراق قرضه دولتی، اوراق قرضه سازمان گسترش مالکیت صنعتی و اوراق قرضه عباس آباد در بورس تهران پذیرفته شدند. در آن زمان اعطای معافیتهای مالیاتی برای شرکتها و موسسات پذیرفته شده در بورس، عامل مهمی در تشویق شرکتها به عرضه سهام خود در بورس اوراق بهادار تهران بود. در طی مدت زمانی پس از تشکیل، بورس در مسیر توسعه و پیشرفت قرار گرفت. بورس در ایران برای مدتی به دلیل تحولات بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی رونق چندانی نداشت و عملا تعطیل بود. با آغاز برنامه اول پنج ساله توسعه مجددا بورس در ایران احیا شد. در سال ۸۴ نیز با تصویب قانون اوراق بهادار تحولات مهمی در عرصه بازار سرمایه در ایران شکل گرفت و بخش نظارتی و اجرایی تفکیک شد و تا سال ها سیر طبیعی بازارسرمایه ادامه داشت اما بازار سرمایه در طی این سالها با ریزش های عظیمی روبرو بوده است، برخی ریزشها از عوامل بنیادی و واقعی نشات گرفته و برخی دیگر ناشی از عوامل غیرواقعی و هیجانی بوده است. البته در مجموع بیشتر ریزشهای تحتتاثیر هیجان بوده و دوام چندانی نداشته است.بهطوریکه بعد از دوره کوتاهمدتی شاهد بازگشت بازار به مدار مثبت بودهایم.
بزرگترین ریزش های بورس
به عبارت دقیقتر عوامل واقعی بازار تاثیر عمیقتر و طولانیمدتتری به دنبال دارد و این قبیل ریزشها ، ناشی از هیجان بوده و گذراست. بهطوریکه پس از مدتی بازار مسیر واقعی خود را در پیش گرفته و به اصلاح میپردازد. در سال ۹۲ چهار ریزش شدید را در بورس تهران تجربه کردیم؛ افت ۲۳۸۸ واحدی معادل ۷۲/ ۲ درصدی شاخص پس از حباب قیمتها در دی ماه سال ۹۲ را شاهد بودیم. دامنه تاثیر این موضوع آنچنان زیاد بود که ریزش بازار در فروردین سال بعد یعنی سال ۹۳ را نیز رقم زد. بهطوریکه شاخص در فروردین ماه سال ۹۳ با کاهش ۰۷/ ۲ درصدی مواجه شد. ضمن اینکه درشهریور ماه سال ۹۲ نیز شاخص کل با ۱۲/ ۲ درصد ریزش مواجه شد. این افت تحت تاثیر نگرانیهاى سیاسى از تنشهاى منطقهای بود (مسائل مربوط به خاورمیانه). همچنین در سال ۹۲ دو ریزش دیگر را نیز شاهد بودیم.
سقوط ۸۵/ ۱ درصدی در اردیبهشت ماه ۹۲ تحت تاثیر خبر اخذ عوارض ۲۶ درصدی از صادرات پالایشگاهها و همچنین نگرانی از مساله نرخ خوراک پتروشیمی ها نیز به افت ۸۳/ ۱ درصدی نماگر بازار سهام در سال ۹۲ منجر شد. روند حرکتی بورس در سال ۹۴ نسبتا متعادل بود و در این سال تنها یک ریزش را شاهد بودیم. بر این اساس نگرانی از آینده مذاکرات هستهای پس از یک دوره رشد در فروردین ماه سال ۹۴ موجب ریزش شدید ۱۲۳۹ واحدی معادل ۷۷/ ۱ درصدی شاخص کل بورس شد. در سال ۹۵ نیز دو ریزش شدید را در بورس تجربه کردیم؛ نخستین ریزش مربوط به فروردین ماه آن سال و افت ۰۲/ ۲ درصدی شاخص کل بود. این ریزش تحت تاثیر واکنشها نسبت به برخی اظهارات در مورد برجام تشکیل شد. در سال ۹۵ ریزش شدید دیگری را نیز در آبان ماه تجربه کردیم. این سقوط با کاهش ۸۳/ ۱ درصدی شاخص کل همراه شد که بیشتر از هر عاملی تحت تاثیر اعلام نتیجه انتخابات آمریکا و رئیسجمهور شدن ترامپ رییس جمهور سابق امریکا بود. سقوط شاخص در روز ۱۰ دی ماه ۹۶ با افت ۷/ ۱ درصدی روبرو شدکه از دیگر ریزشهای بزرگ بورس در سال های اخیر بود که تحت تاثیر اتفاقات سیاسی رقم خورد.
اما بازار سهام در انتهای سال ۹۸ و ابتدای سال ۹۹ در دورهای که دوره طلایی بورس نامیده میشد، دوره ای که اکثر کارشناسان بر این باور بودند که بعد از تحریم خرید نفت ایران توسط آمریکا دولت با کمبود شدید بودجه مواجه بوده است و دولت با سرازیر کردن مردم به بورس قصد داشت این کسری را جبران کرد در نتیجه بورس پس از یک دوره رشد تقریبا شش ماهه که با هجوم مردم به این بازار همراه بود، از کانال دو میلیون عبور کرد. اما یکباره از نیمه مرداد ۹۹ روند نزولی بورس آغاز شد و بعد از مدتها نزول در زمستان ۹۹، یک حرکات نوسانی را پشتسر گذاشت و بعد از یک دوره نزولی، به کانال یک میلیون و ۲۰۰ هزار سقوط کرد و بزرگترین سقوط تاریخ بورس ایران رقم خورد. اما این سقوط بزرگ چگونه شکل گرفت و چگونه سرمایه مردم بر باد رفت؟
بورس ۹۹ چرا ریخت؟
در مرداد سال ۹۹ حسن روحانی رییس جمهوری سابق ایران در سخنرانی ای در آیین بهرهبرداری از طرحهای ملی وزارت نفت گفت: با شرایطی که بورس دارد صندوقهای ما میتواند فعالتر بشود. بخش دولتی به تدریج بعد از سرمایهگذاری و به ثمر رساندن باید کم کم کنار بروند و صاحب سهام باشند و این برای آینده فعالیت آنها ثمربخشتر است و با شرایطی که بورس نشان میدهد اوضاع بهتر خواهد شد؛ «مردم باید همه چیز را به بورس بسپارند».در آن زمان شاخص کل تنها یک روز بود که به ابرکانال دو میلیون واحدی وارد شده و بر روی سطح دو میلیون و ۳۴ هزار و ۱۹۲ واحد قرار گرفته بود. بعد از آن و تا ۱۹ مرداد ماه هم شاخص کل صعود کرد و به سقف دو میلیون و ۷۸ هزار واحد هم رسید، اما به یک باره از این تاریخ به بعد اصلاح سنگین بورس آغاز شد و از دو میلیون یکصد هزار به یک میلیون ۶۰۰ هزار سقوط کرد. در حالی که شاخص کل افت حدود ۳۰ درصدی را تجربه کرد، سهامداران در بسیاری از نمادها تا ۵۰ درصد سقوط را تجربه کردند. در ۲۶ مرداد بورس تهران با ریزش ۸۹ هزار واحدی رکورد سقوط بازار را در ۵۳ سال گذشته را شکست. در دوم شهریور ماه رکورد تاریخی خروج نقدینگی حقیقی از بازار شکسته شد در این روز ۳۰۰۰ هزار میلیارد تومان پول از بازار بورس خارج شد. از دست رفتن سرمایههای مردم در حالی صورت گرفت که پول خیلی از سهامداران در نمادهای معروف قفل شده بود و قادر به فروش نبودند.
اکنون و در نخستین سالروز آغاز ریزش تاریخی بورس باید اظهار کرد که پیش زمینه این سقوط تاریخی از سالهای قبل یعنی در حدود ۱۵ سال پیش ایجاد شد در دولت احمدینژاد طرح سهام عدالت در سال ۱۳۸۴ به تصویب هیئت وزیران رسید و بنا شد که این طرح از بخشی از سهام شرکتهای دولتی معین، به قشرهای کمدرآمدتر فروخته شود اما این طرح سالها مسکوت ماند و در دولت حسن روحانی سهام عدالت در بورس عرضه شد که در این طرح ۵۰ میلیون ایران میتوانستند سهام خود را بفروشند. فروش بیاندازه این طرح توسط کارگزاریها یکی از مهمترین دلایل سقوط بورس در مرداد قلمداد شد. بطوری که براساس نظرات کارشناسان آزادسازی ۶۰ درصدی سهام عدالت توسط دولت تدبیر و امید از مهمترین و در عین حال ناکارآمدترین ایده های دولت وقت در کنترل بازار سرمایه بود.
البته ناگفته نماند که موارد دیگری هم بود که موجب به سقوط تاریخی بورس در سال ۹۹ شد که از مهمترین آنها می توان به این موارد اشاره کرد:
تاییدها و تکذیبهای پیاپی برای عرضه صندوقهای ETF دولتی منجمله صندوق گروه پالایشی که باعث دعوای دو وزیر نفت و اقتصاد دولت دوازدهم شدو سبب از بین رفتن اعتماد در بین فعالین بازار شد.
تغییرات پی در پی در ساختار مدیریت بورس که در طی یک سال ۳ مدیر (محمدی، قالیباف اصل و دهقان دهنوی) سکان دار این سازمان شدند
مجاز و متوقف نمودن معاملههای سهمهای مختلف بازار در طول ساعات بازار با بهانه کنترل ترافیک ورودی سفارشها و کنترل هسته معاملات که سبب سردرگمی و بیاعتمادی شد.
عرضههای اولیه بیش از حد و بیسابقه در بازار بورس و فرابورس ایران
فروشهای هیجانی حقوقیهای بازار در نمادهای مختلف حتی در صف فروش سهمها انهم بعد از حتی ۳۰ درصد ریزش قیمتها
بسته نشدن نمادهایی که بیش از ۵۰ درصد در بورس و ۲۰ درصد در فرابورس ارزش خود را از دست داده بودند.
اکنون که عمردولت تدبیر و امید به سر آمده و امید اندک اندک به سوی بازار سرمایه روانه شده است، ضمن اینکه اکنون روحانی به شغل پژوهش و مطالعات روی آورده است و دیگر رییس جمهوری نیست و جای دارد که در آخر به آخرین جمله او در آخرین روز های ریاست بر پاستور اشاره کنیم جایی که وی بیان کرد ما برای کسری بودجه از بانک مرکزی و پایه پولی استفاده نکردیم و از مردم قرض گرفتیم و سودش را به موقع پس می دهیم!
البته در پایان ناگفته نماند که رییس جمهور فعلی ایران قول داده که به وعده های انتخاباتی اش در مورد بازار سرمایه جامه عل بپوشاند و مجدد این بازار را به روزهای خوبش برگردانند.
سلام گویا توصیه حضرت آقا (رهبر )هم رو نا دیده گرفتین واقعیت رو گتمان نکنیم شرایط اینطور بود