قرارداد ایران-چین؛ دعوا بر سر چیست؟
انعقاد قرارداد بلند مدت و استراتژیک بین ایران و چین طی دو هفته گذشته با جنجالهای بسیاری روبرو بوده و اظهارات متفاوتی در این زمینه بیان شده، حال باید دید سرنوشت این قرارداد به کجا ختم خواهد شد.
حسن بهشتیپور کارشناس مسائل بینالملل در گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه اگر بخواهیم به صورت منطقی به قراردادی که بین ایران و چین بسته خواهد شد نگاه بیاندازیم، گفت: اظهاراتی که در این رابطه بیان شد، بسیار با افراط و تفریط بیان شد و تندروهای هر دو طرف هر کدام از ظن خود بدبینانهترین سناریوهایی که در این رابطه مطرح است را به زبان آوردند، این در حالی است که این قرارداد هنوز پیشنویس است و تا نهایی شدن فاصله بسیار زیادی دارد.
وی افزود: اگربه صورت عملگرایانه و پراگماتیک بخواهیم این قرارداد را بررسی کنیم، باید گفت، این مسئله باید بدون هیچگونه حب و بغض مورد بررسی قرار گیرد، بنابراین تا زمانی که این چیزی مکتوب نشود، نمیتوان در مورد آن به اظهار نظر پرداخت، برخی میگویند، به چین نمیتوان اعتماد کرد، این حرف به اعتقاد بنده به هیچ عنوان موضوعیت ندارد، زمانی که کشوری بخواهد با کشور دیگری قراردادی امضا کند، دو طرف تعهداتی را باید انجام دهند، بنابراین این کار با مذاکره و رایزنی صورت میگیرد و اگر منافع دو طرف تامین شود، قرارداد امضا میشود.
بهشتیپور تاکید کرد: اینکه گفته میشود اگر با چین قرارداد استراتژیک امضا کنیم، در صورتی که دوباره با کشورهای اروپایی و آمریکا مذاکرهای صورت گیرد و توافقی حاصل شود، دیگر این کشورها با ایران روابط تجاری نخواهند داشت، در این رابطه باید اذعان داشت تجارت با یک کشور منافاتی با این موضوع ندارد که ما با سایرین روابط نداشته باشیم، بر این اساس کشوری مانند ترکیه با ایران، چین، روسیه، آمریکا و اتحادیه اروپا روابط تجاری دارد، بنابراین نمیتوان گفت که چنین مسئلهای قابل طرح باشد.
این کارشناس روابط بینالملل با اشاره به اینکه همه مسائل در کشور ما سیاستزده و جناحی است، اظهارداشت: در این دو هفته از دو جناج کشور موضعگیریهای مختلفی در مورد این موضوع انجام شد که همه آنها بر اساس منافعی بود که جناحهای مختلف در این قرارداد از ظن خود میبینند، بدون اینکه به این نکته توجه کنند که چه تصمیمی منافع کشور را تامین خواهد کرد.
مقایسه این قرارداد با برجام اشتباه است
وی با بیان اینکه هنوز مشخص نیست این قرارداد به چه سمت و سویی برود، اضافه کرد: این مسئلهای که با چین مطرح است، اگر به نتیجه برسد، در قالب قرارداد منعقد میشود، اما اینکه برخیها این موضوع را با امضای برجام مقایسه میکنند، اشتباه محض است، زیرا که برجام قرارداد نبود، بلکه توافقنامه محسوب میشد، اگر این توافق با چین صورت گیرد، برای تمامی موضوعاتی که در برای همکاری در نظر گرفته شده، میبایست یک قرارداد جداگانه منعقد شود، از سویی تمامی آنها باید به تصویب هیئت دولت و مجلس برسد، بنابراین این مسئله چیز پنهانی نیست که بخواهند سر آن این همه سروصدا راه بیاندازند.
بهشتیپور با اشاره به اینکه در دهه ۸۰ بعد از اینکه مذاکرات هستهای در دولت اصلاحات به نتیجه نرسید و ایران وارد تنش با غرب شد، رئیس جمهوری چین به ایران نیامد، ادامه داد: در صورتی که باید در دوران احمدینژاد رئیس جمهور چین به تهران سفر میکرد، اما این اتفاق بعد از ۱۴ سال و درست شش ماه بعد از توافق برجام رخ داد، بنابراین میتوان نتیجه گرفت، در دنیای بینالملل باید بر اساس واقعیتهای عینی و مستدل حرف زد، بنابراین صحبت در مورد امضای قرارداد استراتژیک بین کشورها، به مانند بحث بر سر نرخ دلار نیست، که شما بخواهید در تاکسی در مورد آنها حرف بزنید.
وی افرود: ایران اگر بخواهیم واقعبینانه به این مسئله نگاه کنیم، ایران نیاز دارد که از لحاظ اقتصادی مناسبات خود با دیگر کشورها از جمله قدرتهای جهانی که چین جزء آنها است را ادامه دهد، در این راستا باید منطقی بود، این در حالی است که کسری بودجه دولت هر سال بیشتر میشود و با توجه به تحریمهای نفتی، هر سال درآمدهای حاصل از فروش نفت نیز کاهش مییابد، بنابراین نمیتوان خرده گرفت، که چرا مسئولان دولتی و کلیت حاکمیت به سمت امضای چنین قراردادی میروند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل گفت: در حال حاضر چین با عربستان، ترکیه و اماراتذکه رقبای منطقهای ما محسوب میشوند قرارداد همکاری امضا کرده و هیچگونه جارو جنجالی در این زمینه نه در کشورهای آنها و نه در سطح بینالملل به وجود نیامد، حال اینکه چرا در مورد اینکه قرارداد ایران و چین این همه بحثهای حاشیهای به راه افتاده است، واقعا جای سوال دارد.
ارسال نظر