پادشاه عربستان استوارنامه خود را به ترامپ ارائه کرد!
یک تحلیلگر فلسطینی نوشت: سخنان ضد ایرانی پادشاه عربستان بهمثابه اعطای استوارنامه وی به رئیسجمهور آمریکا بود تا اثبات کند همپای آمریکا در هرگونه تنش علیه ایران است.
«محمد بکر» در گزارشی نوشت: برای عربستان بسیار سخت است بخواهد مستقیم سوار بر مرکب عادیسازی روابط شود، همانگونه که امارات و بحرین این اقدام را انجام دادند. سعودیها خود را خادم حرمین شریفین و در موقعیتی دینی میبینند و لذا به اعلام رسمی عادیسازی روابط با اسرائیل تمایلی ندارند. ریاض و تلآویو بهطور غیررسمی و پنهانی عضو دهها اتلاف با یکدیگر علیه ایران هستند و سفرهای گذشته و ملاقاتهای میان شخصیتهای سعودی و صهیونیستی گواه این مطلب است.
وی افزود: خطمشی سعودیها اینگونه است و آن را میتوان در سخنان اخیر ضد ایرانی «سلمان بن عبدالعزیز»، پادشاه عربستان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد دریافت که بهمثابه اعطای استوارنامه عربستان به دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا بود تا ریاض اثبات کند همپای آمریکا در راستای هرگونه جنگ علیه ایران است. ایالات متحده میخواهد عربستان را به دامان خود بکشاند تا فشارهای بینالمللی علیه ایران را با ادعای اینکه تهران سلاح کشتار جمعی در اختیار دارد، حامی تروریسم است و واشنگتن و متحدانش خواهان مقابله با آن هستند، افزایش دهد.
این تحلیلگر فلسطینی در گزارش خود آورده است: از لحن و بیان پادشاه عربستان مشخص است آمریکا و عربستان حزبالله لبنان را نشانه رفتهاند تا به این وسیله مقاومت اسلامی را تهدیدی برای سیاستهای جهانی به رهبری آمریکا نشان دهند و این به معنای وارد شدن به مرحله جدیدی از تقابل و درگیری در منطقه است. علاوه بر این، افشای ابعاد مختلف پرونده عادیسازی روابط نشان داد ادعاهای امارات و بحرین در زمینه توافقشان با دشمن صهیونیستی در زمینه توقف اقدام برای الحاق بخشهایی از کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی ناکام مانده است. درواقع، اکنون همه امکانات و ائتلافهای آمریکا و اسرائیل با کشورهای عربی نه برای حل موضوع فلسطین، بلکه برای مقابله با ایران بسیج شدهاند.
بکر تأکید کرد: بهدنبال سخنرانی پادشاه عربستان سطح واکنش ایران تغییر کرد و مقامهای ایرانی این اظهارات را هذیان گویی خواندند که عربستان را به کشوری دستنشانده و حقیر تبدیل کرده است. این نوع واکنش نشاندهنده میزان اعتماد تهران به توان خود از سویی و شناخت دقیق وضعیت ژئوپلیتیکی و سیاسی منطقه از سوی دیگر است.
در وضعیت کنونی منطقه دیگر سخنان نغز و زبان دیپلماسی کارایی ندارد، بلکه باید با قاطعیت در برابر هرگونه زیادهخواهی ایستاد و پاسخ کوبنده به هرگونه لفاظی داد.
به نوشته این تحلیلگر فلسطینی، از لحن واکنش ایران نه مذاکره و گفتگو از باب دوستی بلکه جنگ و تقابل و به رخ کشیدن توان نظامی استنباط میشود، چه اینکه ایران هر جایی در پای میز مذاکره حاضر شد و گفتگو کرد، طرف مقابل و متخاصم زیر میز مذاکره زد، توافقات را انجام نداد و بدعهدی کرد. از سوی دیگر حضور فعالانه نظامی ایران در منطقه بهویژه در حاشیه جنوبی خلیج(فارس) توانسته است بهخوبی توان نظامی داخلی تهران را به رخ آمریکا و متحدان عربش بکشاند و اثبات کند اگر زمانی زبان دیپلماسی کند شود، زبان نظامی قدرت بالایی دارد.
وی عنوان کرد: نگرانی سعودیها و اعراب از قدرت نظامی ایران باعث شده است تا به اشتباه به جای همپیمانی با ایران و حفظ ثبات منطقه به سمت همپیمانی با دشمن ایران بروند و خود را در معرض حملات و تهاجم احتمالی ایران قرار دهند.
بکر در پایان گزارش خود مینویسد: اگر وضعیت امروز منطقه را با وضعیت سالهای آغازین بحران یمن قیاس کنیم متوجه خواهیم شد سعودیها با عملیات «طوفان قاطع» کار را آغاز کردند، ولی قدرت مقاومت یمنیها باعث شد نشستن پای میز مذاکره برای ریاض به قطعیت تبدیل شود و در روزهای اخیر شاهد بودیم که هیچ تمایلی به حمایت از دولت (مستعفی) یمن از خود نشان ندادهاند. سعودیها و متحدان عربی آمریکا هم بهزودی متوجه خواهند شد راهبرد اشتباهشان در عادیسازی روابط با اسرائیل و همپیمانی با این رژیم هیچ سودی برای آنها نخواهد داشت، اگر ضرری نداشته باشد.
ارسال نظر