نگاه زشت جهان به پدیده مهاجرت حذفشدنی نیست
مهاجران، مجبوران تاریخ
براساس آمار جهانی، از سده ۱۹۰۰ به بعد، رشد مهاجرت افراد نهتنها از شهری به شهری دیگر، بلکه از قارهای به قاره دیگر بهطور چشمگیری افزایش یافته و شیب سیر صعودی آن سال به سال تندتر شده است.
در بررسی پدیده مهاجرت، نظرات متفاوتی وجود دارد و برخی مهاجران را آسیبرسان به جوامع و بعضی دیگر آنها را نیروی محرکه و مولد اقتصاد کشورها میدانند.
فراموش نکنیم که ایالاتمتحدهامریکا که امروزه از آن بهعنوان یکی از بزرگترین ابراقتصادهای جهانی یاد میشود، خود برپایه مهاجرت افراد انگلیسی و پرتغالی بنا شده و پیش از کشف مهم کریستف کلمب در سال ۱۴۹۲ میلادی، وجود خارجی در نقشه نداشت، بنابراین اقتصادی که برپایه مهاجران شکل گرفته و تبعات پدیده مهم اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مهاجرت، از ابعاد مختلفی حائزاهمیت است و باید آن را بررسی کرد. صمت در این گزارش، به بهانه روز جهانی مهاجران، به بررسی انواع مهاجرتها و تبعات اقتصاد پدیده مهاجرت برای کشورهای مختلف پرداخته است که در ادامه میخوانید.
کشورهای مدیون به مهاجران
اگر به آمار ارائهشده از کشورهای مختلف جهان در سال ۲۰۲۲ نگاهی بیندازیم، خواهیم دید جمعیتی بالغ بر ۵۰ میلیون نفر مهاجر در امریکا زندگی میکنند. بهعبارتی، حدود یکششم از کل جمعیت کشور امریکا را مهاجران از کشورهای مختلف تشکیل داده و مردم مکزیک، چین، فیلیپین و هند بیشترین حضور را در این کشور به هم رساندهاند، اما نگاهی دیگر به اطلاعات موجود نشان میدهد کشورهای عربی حوزه خلیجفارس مانند اماراتمتحدهعربی، قطر، کویت و بحرین، شکلگیری و استحکام پایههای خود را به وجود مهاجران مدیون هستند. براساس آمار سایت visualcapitalist.com، ۸۸ درصد جمعیت اماراتمتحدهعربی، ۷۷ درصد جمعیت قطر و ۷۳ درصد جمعیت کشور کویت را مهاجران نقاط مختلف جهان بهویژه مردم خاورمیانه تشکیل میدهند. شاید از نظر ارقام، کشورهای عربی حوزه خلیجفارس نسبت به کشورهایی مانند امریکا و آلمان پذیرنده تعداد زیادی از مهاجران نباشند اما زمانیکه افراد بومی کمتر از ۵۰ درصد جمعیت یک کشور را تشکیل میدهند، مهاجران را میتوان سکاندار اصلی آن کشور معرفی کرد، بنابراین بسیاری از کشورهای جهان برپایه مهاجران و اقتصاد آنها اداره میشود و توجه به بخشهای مختلف وابسته به آن حائزاهمیت است.
تاریک و روشن پذیرش مهاجران
۳ کشور ایالاتمتحدهامریکا، کانادا و استرالیا بهعنوان کشورهای سنتی مهاجرت محسوب میشوند. این 3 کشور برپایه حضور مهاجران از سدههای گذشته بنا شدهاند و سیل اشتیاق افراد به زندگی در این مناطق، تنها به دهههای اخیر محدود نمیشود. بهگزارش سایت migrationpolicy.org ، بهطورتقریبی از هر ۴ مهاجر در استرالیا، یک نفر از بریتانیا است، همچنین از هر ۱۱ مهاجر، یک نفر از نیوزلند است. در مجموع، این 2 گروه بهتنهایی یکسوم کل مهاجران در استرالیا را تشکیل میدهند. باوجود آمار چشمگیر تعداد مهاجران در سراسر جهان، دیدگاههای متفاوتی درباره مهاجران و تاثیر آنها بر اقتصاد کشورها وجود دارد. از نظر اقتصادی، طرفداران مهاجرت استدلال میکنند که مهاجران با افزایش عرضه نیروی کار و ترویج نوآوری، اقتصاد را تقویت میکنند. در مقابل، مخالفان استدلال میکنند که مهاجران با استخدام در مشاغل مختلف ضمن کاهش فرصت شغلی برای افراد بومی، دستمزد کارگران را کاهش میدهند، بنابراین آسیبهای مهم اقتصادی و اجتماعی را ورود زیاد مهاجران بههمراه دارد.
تئوری اقتصادی نشان میدهد که مهاجران بیشتر درآمد ملی را که به جمعیت بومی در کشور میزبان تعلق میگیرد، افزایش میدهند. مهاجران، نیروی انسانی ارزشمندی هستند که کشوری دیگر هزینه رشد آنها را پرداخت کرده و حال بنا به هر شرایطی، خواهان تغییر زندگی خود هستند. مهاجران در هر رسته شغلی که قرار گیرند، چه کارگر و چه فرد متخصص، برای کشور مقصد، ارزشآفرین هستند و دولتها با شناسایی ظرفیتهای موجود میتوانند از مزیت حضور مهاجران برای بهبود وضعیت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی خود استفاده کنند. برخی نظریهپردازان غربی نیز عقیده دارند مهاجران بهدلیل داشتن ارتباط با کشورهای مختلف، فرصت تجارت بینالمللی را برای کشورها فراهم میکنند و این یکی از مزیتهای بکارگیری مهاجران متخصص و نیمهمتخصص در فعالیتهای اقتصادی است.
نگاه سیاه مردم به پناهندگان
مهاجرت روشهای متعددی دارد و افراد میتوانند از طریق پذیرفته شدن در فرصتهای شغلی، دریافت پذیرشهای تحصیلی، سرمایهگذاری و سایر موارد اینچنینی، درخواست خود را برای مهاجرت به کشور موردنظر ارائه دهند. در این میان، برخی افراد بنا به هر دلیلی پذیرفته نشده یا شرایط لازم را برای ارائه درخواستهای قانونی ندارند. افراد دارای سوابق سیاسی که شرایط بیثبات جانی در کشور خود دارند، آوارگان جنگهای مختلف و سایر مردمی که به هر دلیل، چارهای جز انتخاب پناهندگی ندارند، بخش زیادی از مهاجران جهان امروزی را تشکیل میدهند. بهگزارش اکونومیست، کشورهای اروپایی مانند آلمان و انگلستان که کمپهای مشخصی برای پناهندگان دارند، سالانه مقدار زیادی برای این بخش هزینه کرده و از اینرو بخشی از مردم بومی این کشورها از سیاست دولتهای خود ناراضی هستند. بهنظر بخشی از مردم اروپا، پناهندگان و مهاجران بهویژه اهالی خاورمیانه، ضمن ایجاد ناامنیهای اجتماعی، از مالیاتی که مردم بومی میپردازند، استفاده میکنند، هرچند این رویکرد اغراقآمیز، از نگاه تبعیض نژادی موجود در میان مردم غرب سرچشمه میگیرد، اما نمیتوان بهطورکلی نظر آنها را رد کرد.
درمقابل، برخی جامعهشناسان و کارشناسان اقتصادی معتقدند پناهندگان با یافتن جایگاه خود در جوامع، درآمدهای مالیاتی قابلتوجهی را برای دولت رقم میزنند و اقتصاد را برای بهبود تحریک میکنند. بهنظر آنها، پناهندگان میتوانند بهرهوری را افزایش داده و دستمزد کارگران محلی را بهبود بخشند. نوآوری و خلاقیت پناهندگان و مهاجران بیشتر بوده و از آنها میتوان در بخشهای مختلفی از جامعه استفاده کرد؛ همانطور که مهمترین و مدیریتیترین جایگاههای کشورهای حوزه اسکاندیناوی مانند سوئد، در دست مهاجران و پناهندگان است.
رویکرد تمامی کشورها نسبت به پناهندگان یکسان نیست و تمامی پناهندگان نیز در کشورهای مدنظر خود پذیرفته نمیشوند. بداقبالترین آنها، مجبور به ترک کشور مقصد شده یا باید کشور دیگری را برای پناهندگی انتخاب کنند یا به کشور خود بازگردند.
رغبت دانشجویان شرق به تحصیل در غرب
همانطور که پیشتر عنوان شد، پذیرش تحصیلی یکی از روشهای رایج برای مهاجرت افراد است. در بین ۱۵ کشور محبوب جهان برای دانشجویان، نامهای آشنایی بهچشم میخورند. طبق تحقیقات پروژه اطلس در سال ۲۰۲۰، امریکا با دارا بودن بیش از یک میلیون دانشجوی بینالمللی در سراسر دانشگاههای خود، رتبه نخست را در این جدول دارد.
ایالاتمتحدهامریکا با بیش از یک میلیون و ۷۵ هزار دانشجوی بینالمللی ثابت کرده، مقصد اصلی و محبوب افراد در جهان برای تحصیل است، اما باوجود ارقام بالای اعلامشده، دانشجویان بینالمللی در امریکا تنها ۵.۵ درصد از تمام جمعیت دانشجویان این کشور را تشکیل میدهند. علاقه دانشجویان به تحصیل در دانشگاههای امریکا، تنها برای دیروز و امروز نیست و دههها است ایالاتمتحده بهعنوان محبوبترین مقصد تحصیلی در جهان سلطنت میکند.
در دانشگاههای امریکا، از تمامی ملیتها میتوانید مهاجر و دانشجو ببینید، اما دانشجویان کشورهای کرهجنوبی، هند و چین بیشترین افراد متقاضی تحصیل در این کشور هستند. در رتبه دوم فهرست کشورهایی که بیشترین دانشجوی بینالمللی را دارند، بریتانیا با بیش از ۵۵۰ هزار دانشجو ایستاده است. دانشجویان بینالمللی ۲۲.۳ درصد جمعیت دانشجویان بریتانیا را تشکیل میدهند و چین، امریکا و هند بهترتیب ۳ کشور نخست متقاضی برای تحصیل در این کشور هستند. کانادا و چین بهترتیب با دارا بودن بیش از ۵۰۳ هزار و ۴۹۰ هزار دانشجوی بینالمللی، در جایگاههای سوم و چهارم جهان ایستادهاند. آمار و ارقام ارائهشده، از تحقیقات و پژوهشها در سال ۲۰۲۰ بهدست آمده است. از آنجاییکه موج درخواست برای اپلای و تحصیل در کشورهای خارجی در چند سال اخیر، باوجود شیوع ویروس کرونا رشد صعودی داشته، بهنظر میرسد این اعداد در حال حاضر بیشتر باشند. آلمان یکی دیگر از کشورهایی است که موج مهاجرت و اشتیاق به تحصیل در این کشور، طی سالهای اخیر افزایش داشته است. آلمان در جایگاه هشتم پذیرش دانشجوی بینالمللی ایستاده و نزدیک ۱۲ درصد از جمعیت دانشجویان دانشگاههای این کشور، از ملیتهای دیگر هستند. چین، هند، سوریه، ایران و بهطورکلی کشورهای خاورمیانه بیشترین رغبت را برای ورود به دانشگاههای کشور آلمان دارند.
طی دهههای گذشته، هرچه تقاضا برای مهاجرت افراد به کشورهای توسعهیافته اروپایی و امریکایی بیشتر شد، دولتمردان این کشورها شرایط را برای ورود متقاضیان سختتر کردند. ماراتن سنگینی میان دانشجویان برای دریافت پذیرش از دانشگاههای معتبر دولتی کشورهای اروپایی و امریکایی شکل گرفت و بههمینمنظور، شاهد تغییرات زیادی طی چند سال اخیر در روند پذیرشها و همچنین قوانین مهاجرت افراد به کشورها بودیم. یکی از مهمترین این تغییرات، کاهش سهمیههای دانشگاههای دولتی کشورهای اروپایی و سوق دادن دانشجویان به ثبتنام در دانشگاههای خصوصی با هزینههای بسیار بالا بود. این اتفاق را بهطورواضح در دانشگاههای کشور ایتالیا شاهد بودیم. ایتالیا همواره بهعنوان یکی از کشورهای مهاجرپذیر، با فرهنگی خونگرم شناخته میشود. این کشور بهنسبت سایر کشورهای اروپایی، هزینه زندگی کمتری را طلبیده و دانشگاههای آن، بهسهولت بیشتری دانشجویان بینالمللی را میپذیرند، بنابراین همواره درخواست زیادی بهسمت دانشگاههای دولتی ایتالیا برای تحصیل ارسال میشوند. در سالهای اخیر، تغییراتی جدی در روند پذیرش دانشگاههای این کشور شکل گرفت و آن محدود شدن برنامههای درسی دانشگاههای دولتی برای دانشجویان بینالمللی بود. بیشتر ترمهای درسی ارائهشده برای دانشجویانی که متقاضی تحصیل در این کشور بودند، برای دانشگاههای خصوصی و آزاد بود و هر ترم تحصیل در این نوع دانشگاهها، هزینهای میان ۱۰ الی ۲۰ هزار یورو (این رقم براساس نوع رشته تحصیلی متفاوت است) را میطلبد. این شرایط در حالی است که برای تحصیل در دانشگاههای دولتی کشور ایتالیا، باید هزینهای حدود یکدهم دانشگاههای خصوصی را بپردازید.
سخن پایانی
تصویر نقشبسته در ذهن جامعه جهانی به فرد مهاجر، تصویری زشت و نامعقول است؛ یک فرد اهل خاورمیانه که یا اسیر جنگ شده یا برای زندگی در شرایطی بهتر، دست به هر کاری میزند؛ نگاهی است که در جامعه امروز بهعنوان مهاجر از آن یاد شده است. در حالی که سرمایهگذاران، تجار، محرکان اقتصادی، دانشمندان، فناوران و افراد متخصصی که به هر دلیلی زندگی و کار در کشوری دیگر را انتخاب میکنند، از دید مردم جهان مغفول ماندهاند . علاوه بر آن، نگاه تبعیضآمیز ملتها به نژاد افراد مهاجر، یکی دیگر از نامناسبترین رفتارهای انسانی است که در جوامع اروپایی بهشدت دیده میشود؛ خونگرمی مردم خاورمیانه، با سالها مهاجرت این افراد به اروپا و امریکا و ساختن اقتصادهای بزرگ جهانی، در رگ و ریشه مردم غرب وارد نشده و همچنان چشمرنگیها از مردم بهظاهر جهان سوم ارجحیت دارند. تاریکترین و علنیترین تبعیض را جهان زمانی دید که پس از آغاز جنگ روسیه با اوکراین، یک کارشناس در رسانههای اروپایی اعلام کرد: افرادی که در اوکراین کشته میشوند، مردم سوری نیستند و باید به کمک مردم اوکراین برآییم. کشورهای اروپایی و امریکایی، جنگهای مهمی را به خاورمیانه تحمیل کردهاند و در نهایت نگاهی تحقیرآمیز به مردمان این کشورها دارند؛ پستترین نگاه انسانی به مهاجرت، براساس نژاد و ملیت است که امروز بهطورگسترده در جهان شاهد آن هستیم.
ارسال نظر