بالاخره اقتصاد از غده سرطانی بدخیم رها می شود؟
کارشناس تجارت خارجی گفت: اتفاق ناگوار این است که همه نهادها، خودشان را مالک دادههای اطلاعاتی میدانند و حاضر نیستند اطلاعات یکدیگر را در کنار هم قرار دهند و ارتباطات سازمانی بسیار کند است.
قاچاق کالا را میتوان به منزله یک غده سرطانی بدخیم برای هر کشوری در نظر گرفت. غدهای که میتواند اقتصاد یک سرزمین را تضعیف کند و در نهایت به فروپاشی برساند. این در حالی است که بسیاری از کشورهای توسعه یافته برای مقابله با این پدیده مخرب، به ایجاد سامانههایی در جهت شفاف سازی تجارت خارجی خود کرده اند و تا حدود بسیار زیادی موفق ظاهر شدند.
رهبر معظم انقلاب هم در سخنان خود در جمع فعالان اقتصادی کشور به مبارزه بی رحمانه با قاچاق تاکید کردند و خواستار برخورد قاطع با این پدیده شدند. بر همین اساس قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز نیز در ایران در سال ۱۳۹۲ به تصویب رسید، اما به عقیده بسیاری از کارشناسان اقتصادی، دارای نواقصی است. نواقصی که اگر توسط مجلس، اصلاحاتی در آن صورت نگیرد، میتواند به کند شدن هرچه بیشتر چرخ اقتصاد منجر شود. علاوه بر آن نیز براساس این قانون قرار بود ۲۱ سامانه در جهت افزایش شفافیت تجارت خارجی به بهره برداری برسد، اما تا به امروز فقط ۱۷ سامانه شکل گرفته است و البته همه آنها نیز پیشرفت ۱۰۰ درصدی نداشته اند!
با توجه به مسائل مطرح شده، علی امامی؛ کارشناس حوزه اقتصادی با موضوع بررسی راههای پیشگیری از قاچاق کالا در کشور با ما به گفتگو پرداخته است که در ادامه تقدیم میشود.
با توجه به سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب در جمع فعالان اقتصادی مبنی بر لزوم مبارزه جدی با قاچاق کالا، به عقیده بسیاری از کارشناسان ارز ۴۲۰۰ تومانی باعث افزایش قاچاق شده است. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟ و ارز ترجیحی تا چه میزان به افزایش قاچاق کالا دامن زده است؟
باید ببینیم که آثار این ارز ۴۲۰۰ تومانی در تجارت چه چیزی است. به خاطر اینکه ارز ۴۲۰۰ تومانی را به یک کالا اختصاص میدهیم و آن کالا ارزانتر از قیمت واقعی خود در دنیا تمام میشود، معمولا قاچاقش به عنوان قاچاق وارداتی اتفاق نمیافتد، بلکه به صورت صادراتی رخ میدهد. یعنی شما جو را با قیمت ارزان وارد میکنید و به دامها میدهید. آن دامی که از این جو مصرف میکند، قیمتش گوشتش ارزانتر میشود؛ بنابراین اگر قرار باشد قاچاقی اتفاق بیفتد، قاچاق صادراتی رخ میدهد. متاسفانه به جهت اینکه میخواستیم از مصرف کننده و تولیدکننده خودمان حمایت کنیم، اما کالا در داخل ارزانتر تمام شد و به کشورهای همسایه مثل عراق، افغانستان و... منتقل شده است. گزارشات مفصلی هم در ستاد مبارزه با قاچاق کالا در این بخش وجود دارد.
یکی از سامانههایی که قرار بود به مبارزه جدی با قاچاق بپردازد و افزایش نظارت بر روند تجارت داشته باشد، سامانه جامع تجارت بود، اما آنطور که باید و شاید موفق عمل نکرد. به نظر شما علت این مسئله چه چیزی است؟
این سامانه، انتظارات مدنظر را تامین نکرد، اما باید یک سری پیش فرضهایی را در نظر بگیریم. اولین پیش فرض این است که ما تا قبل از اینکه سامانه جامع تجارت بیاید، سالهای سال نوع تجارتمان، تجارت غیرشفاف بود. یعنی از زمان صفویه که تجارت به صورت رسمی و مدرن کنونی که شاهدش هستیم، تجارت غیرشفافی داشتیم و معلوم نبود که چه مقدار کالا میرود و به کشور میآید. یک سابقه ۴۰۰ ساله در تجارت با روشهای سنتی داشتیم. در این ۴ سالی که سامانه جامع تجارت آمده، میخواهد این فرایندها را تغییر دهد و مقاومت بسیار زیادی از لحاظ فرهنگی، اقتصادی و کسب و کاری که واحدهای صنفی ما در آنجا فعالیت میکنند، در این زمینه ایجاد شده است و از هر جهتی موافق این کار نیستند. به عنوان مثال به هیچ وجه تا قبل از شروع به کار این سامانه، از یک انباردار نمیپرسیدند که چه کالایی را به انبار میبری و خارج میکنی و حتی خود انباردار هم به طور کامل اطلاعات انبار خودش را نمیدانست. وقتی سامانه انبار و سامانه جامع تجارت آمد، این مطالبه گری را از آنها ایجاد کرد که این کالایی که میآوری، با آن چه کاری انجام میدهی و چه مدت زمانی آن را نگه داشتی و یا چه زمانی آن را خارج میکنی؟ براین اساس آن فعال تجاری، انباردار و واحد صنفی با این ادبیات آشنا نبودند و مقاومت میکردند. نکته دوم این است که در بحث خدمات، معمولا انتظارات جلوتر از امکانات بود. در زمانی رئیس پلیس کشور در جلسهای میگفت، ما یک موقعی ۳ ماهه پاسپورت صادر میکردیم، زمان آن را به ۴۵ روز، یک هفتهای و در نهایت به ۳ روز کاهش یافت. یک موقعی اتفاقی افتاد و سامانه ما با مشکلی مواجه شد و این ۳ روز به یک هفته افزایش یافت و همه رسانهها و مردم ناراضی شدند، درحالی که در گذشته ۳ ماه طول میکشید تا پاسپورتی صادر شود. درواقع مصال ایشان به این موضوع بر میگشت که خدمات، انتظارات را بالا میبرد و این انتظارات بیشتر از ظرفیت است. سامانه جامع تجارت ۵ سال پیش، وجود نداشت و، اما الان با یک سری هستههای سخت برخورد کرده که آن هستههای سخت و مسائل فرهنگی، ۴۰۰ سال تجار ما غیرشفاف فعالیت کردند و الان که آز آنها میخواهیم شفاف کار کنند، مقاومت میکنند.
۸ سال از تصویب قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز گذشته و براساس این قانون قرار بود که ۲۱ سامانه برای افزایش نظارت تجارت خارجی ایجاد شود، اما از این تعداد، فقط ۱۷ سامانه راه اندازی شده و بسیاری از همین ۱۷ سامانه هم، پیشرفت ۱۰۰ درصدی نداشته اند. به نظر شما علت این تعلل ۸ ساله چیست و چه کاری باید انجام داد تا این سامانهها بالاخره راه اندازی شود؟
درواقع ۴ سال طول کشید که ما بسترهای حقوقی این کار را طراحی کنیم. یک قانونی بهمن ماه سال ۱۳۹۲ تصویب شد، اما انبوهی از تکالیف تعریف شده بود که احتیاج به آیین نامههای مختلف داشت. مثال آیین نامه ماده ۵۶، آیین نامه ماده ۱۳ و ۱۸ که تهیه آنها زمان میبرد. البته الان که ما این کار را اجرا میکنیم، متوجه میشویم که یک سری از آنها اشکالات فنی دارد و حتی قانون مبارزه با قاچاق کالا که الان درحال اجرای آن هستیم، احساس میکنیم که یک سری اشکالاتی دارد که باید آنها را به مجلس ببریم تا اصلاحاتی در آنها صورت بگیرد. البته به مجلس رفته، اما هنوز مصوب نشده است. قبول دارم زمان بسیاری از دست رفته است، ولی دولت آقای روحانی بر سر انجام این قانون مقاومت میکرد، اما وقتی مجاب شد، تقریبا تا تیر ماه سال ۱۳۹۵، ما درگیر تدوین آیین نامهها بودیم که با ابلاغ آیین نامه ماده ۵۶، تقریبا کار اجرایی آن شروع شد. در این ۴ سال کار بزرگی انجام شد، چراکه شما تمام فرایندها را اصلاح میکنید و باید یک زیرساختهایی مثل شناسه کالا درست کنید و یا در بعضی مکانها باید کد پستی تعریف شود. شهری وجود داشت که فقط دارای یک کد پستی بود و در ارسال کالا به آن استان مشکل داشتیم که باید تمام این فرایندها اصلاح میشد. شناسه کالا واقعا کار بزرگ و سختی است. اینکه برای هر کالایی توصیفی کنید و آن توصیف را کمی کنید و به یک عدد برسید. این کار آسانی نیست. همتی که پشت این سامانهها است و حاکمیت و مقام معظم رهبری پیگیر آنها هستند، احساس میکنم تا به اینجا، کار قابل قبولی اتفاق افتاده است و به زودی برکاتش دیده میشود و ما میتوانیم تحلیلهای اقتصادی را در این سامانهها انجام دهیم و دیگر سیاست گذاریها به صورت چشم بسته نباشد.
به عنوان جمع بندی، اگر پیشنهادی هم برای کاهش قاچاق کالا در کشور دارید بفرمایید؟
باید هرچه سریعتر قانون مبارزه با قاچاق کالا اصلاح شود، زیرا در جاهایی کارمان به بن بست رسیده است. فرهنگ سازی بسیار مهم است. باید فرهنگ سازی سازمانی کنیم، یعنی سازمان یا وزارت صمت با گمرک به این فهم برسند که اگر باهم همکاری کنند و بسترهای ارتباطیشان را با هم به اشتراک بگذارند، به نفع هردوی آن هاست. الان اتفاق ناگواری که وجود دارد این است که همه ارگان ها، خودشان را مالک دیتاهایشان میدانند و حاضر نیستند اطلاعات یکدیگر را در کنار هم قرار دهند و ارتباطات سازمانی بسیار کند به یکدیگر نزدیک میشود. باید فرهنگ سازمانی تعاملی ایجاد شود و در کنار هم قرار بگیرند. آخرین نکته هم که باید به طور جدی به آن عمل شود این است که باید انتظارات را مدیریت کنیم. تا به امروز اتفاقات خوبی افتاده است، اما دمیدن بر انتظارات بیشتر از حدی که سامانه میتواند انجام دهد، شاید باعث یاس و نامیدی شود، زیرا ممکن است سامانهها نتوانند بیشتر از آن مقدار توضیح دهند.
ارسال نظر