|

عاقبت تلخ زلزله زده های سرپل ذهاب پس از ۳۶ ماه

خانواده صیادی با گذشت سه سال از زلزله سرپل ذهاب هنوز هم از امکانات خوبی برای زندگی برخوردار نیستند.

جامعه عاقبت تلخ زلزله زده های سرپل ذهاب پس از ۳۶ ماه

خانواده صیادی که از زلزله زدگان سرپل ذهاب هستند، با گذشت سه سال از زلزله مشکلات خود را مطرح می کنند. زلزله تنها چند ثانیه طول می کشد.اما تبعات آن سال ها دست به گریبان زلزله زده هاست.خاطراتی که مدفون می شوند، عزیزانی که داغشان بر جگر می ماند و تلی از خاک که روزی نامش کاشانه بود؛ سهم زلزله زدگان است.

خانواده صیادی هم بعد از زلزله سرپل ذهاب نامشان در لیست زلزله زدگان قرار گرفت و از همان زمان تا به حال در یک کانکس قرضی زندگی می کنند.

شوهرم کلیه اش را فروخت تا دیه دهد

سر درددل خانم صیادی که باز می شود، روایت زندگی اش را از روزهای قبل از زلزله آغاز می کند: «من ۳۷ سال دارم و همسرم ۴۰ ساله است. یک پسر داریم که امسال سال آخر دبیرستان است. اهل و ساکن سرپل ذهاب هستیم.قبل از زلزله هم وضع مالی خوبی نداشتیم. و همسرم با تاکسی یک فرد کار می کرد و به او درصد می داد.

تا اینکه یک روز با یک خانم پیر تصادف کرد و آن خانم آسیب شدیدی دید. بعد از همسرم شکایت کرد و همسرم مشغول به پرداخت دیه شد.برای پرداخت دیه از بستگان مبلغی پول قرض گرفتیم. مدتی گذشت و باید بدهی خود را می پرداختیم اما همسرم هیچ پولی نداشت و مجبور شد کلیه اش را بفروشد.اوضاع زندگی مان خیلی بد شده بود.یکی از اقوام اتاقی دوازده متری بدون اجاره به ما داد و آنجا ساکن شدیم.»

زلزله سرپل ذهاب برایمان یک فاجعه بود

خانم صیادی در ادامه گفت: «کم کم داشت زندگی مان جان دوباره می گرفت که زلزله آمد و تمام اسباب و اثاثیه مان زیر آوار مدفون شد.شب حادثه خانه خواهرشوهرم بودیم.زلزله مثل یک فاجعه همه چیز را ویران کرد.نزدیک پسرم از طبقه دوم پرتاب شود که همسرم دستش را گرفت.سقف خانه نوساز سبک بود.همین باعث شد جان سالم به در ببریم.وقتی به خانه برگشتیم دیدیم که خانه مان کاملا ویران شده است.»

او در ادامه گفت: «ساکن یک کانکس قرضی شدیم و تا الان هم همان جا ساکن هستیم.اما صاحب کانکس از ما خواسته کانکس را به او تحویل دهیم.که ما توانایی اجاره کردن مسکن نداریم.یک بار به بهزیستی رفتیم و تقاضای کمک کردیم.گفتند اگر یک زمین خالی داشته باشیم و خانه ای در آن بسازیم و تا سقف بالا ببریم؛برای ادامه کار بین ۸ تا ۱۰ میلیون تومان به ما وام می دهد.من زمینی که به مادرم ارث رسیده بود معرفی کردم اما می گفتند سند و مجوز ساخت ندارد.بعد دیدم که احتمال دارد در خانواده مان اختلاف ملکی به وجود بیاید و برای همین به مادرم گفتم حالا که نمی توانم از بهزیستی کمک بگیرم زمین را به تو پس می دهم.»

پسرم رتبه یک کشوری تیزهوشان است

مدتی است خانواده صیادی برای درمان پدر خانواده به تهران آمده اند.خانم صیادی در مورد بیماری همسرش می گوید: «قبل از سانحه تصادف همسرم بیماری عصبی خفیف داشت اما بعد از آن اتفاق بدتر شد.بعد از زلزله بیماری اش به حدی شدید شد که برایش کارت معلولیت مغزی صادر کردند.اصلا دیگر نمی شود با او حرف زد.حتی می ترسم پسر نوجوانم را نزد او بگذارم.گاهی عده ای با دیدن گوشی هوشمند در دستم می گویند اگر واقعا نیازمندی چرا گوشی داری! من کارت سهام عدالتم را گرو گذاشتم و به خاطر پسرم گوشی گرفتم تا بتواند در کلاس آنلاین درس مدرسه شرکت کند.

او یک نابغه است و چند سال قبل در مسابقات کشوری تیزهوشان مقام اول را کسب کرد.هر مادری جای من باشد خودش را به آب و آتش می زند که فرزندش با این استعداد از درس دور نماند.هر چند کرونا مزید بر علت اوضاع زندگی مان شد و پسرم افت تحصیلی شدیدکرده است و حتی تجدید هم آورد.اما باز هم دلم می خواهد هر کاری برایش انجام دهم.می گوید انگیزه اش را از دست داده است.»

خانواده صیادی از مردم و مسئولین تقاضای کمک دارند.تنها منبع در آمد آنها بافندگی مار خانه است.با میل بافتنی لیف و اسکاچ می بافد و با فروش آن امرار معاش می کند.صدای خانواده صیادی را به دست هر مسئولی که فکرش را می کنید کاری از دستش برمی آید برسانید.

منبع: رکنا

کدخبر: 165183

ارسال نظر

 

آخرین اخبار