اختصاصی گسترش نیوز؛
اگر نباشند شهر را زباله بر می دارد / شغلی سخت با درآمد کم
پاکبانان عزیز کشورمان، دغدغه های بسیاری دارند اما گوش شنوایی برای مشکلاتشان وجود ندارد.
فعالیت پاکبانها افراد در ساعات پایانی شب آغاز میشود، دقیقا زمانی که همه ما در منزل مشغول استراحت هستیم. پشت یک ماشین حمل زباله به خیابانها میآیند و با جاروی بزرگشان شروع میکنند از ابتدا تا انتهای کوچه و خیابان را تمیز کردن. بیشتر این افراد شریف، سن و سال بالایی دارند و قامتشان برای برداشتن زبالههای ما خم میشود.
صدای جارو زدنشان در سکوت شب به گوش میرسد و ما متوجه میشویم که شخصی در تاریکی شب درحال تمیز کردن محیط زندگی ما هستند. بسیاری از ما به دلیل بیاحتیاطی، زبالههای خودمان را درون خیابان و جوی آب میاندازیم که همین امر سبب میشود تا فعالیت این افراد چند برابر شود.
در قدیم نامشان سپور بود و با لباسهای نارنجی مشغول کار بودند اما امروزه نامشان به پاکبان تغییر کرده است. تعداد کمی از این افراد، اتباع خارجی هستند اما بیشترشان ایرانی. پاکبانان عزیز کشورمان بدون آنکه بخواهند ذرهای منت بر سر ما بگذارند، شهرمان را تمیز میکنند. این افراد باوجود آنکه همیشه در صحنه هستند اما کم تر مقام مسئولی پای درد و دل پاکبانها مینشیند.
سرما و گرما برایشان معنی ندارد و در تمام فصلهای سال بی وقفه مشغول فعالیت هستند. تمام ما روزهای بارانی را مشاهده کردهایم که جویهای آب طغیان میکند و سبب گرفتگی و بیرون زدگی آب به محیط خیابان میشود. هیچکدام از ما آمادگی این را نداریم که دست خود را داخل جوی کرده و مسیر آب را باز کنیم اما این افراد، داخل آب میروند و با زحمات بسیار مسیر آب را باز میکنند. بیاحتیاطی ما شهروندان و رها کردن زباله در جوی آب دلیل اصلی گرفتگی جوی در روزهای بارانی است.
یک مشاهده میدانی قدیمی
زمستان و سرمای آن کمی پاکبانان را اذیت میکند. پیرمردی با لباس سبز پاکبانی، درحال تمیز کردن محیط مقابل یک رستوران است. باوجود آنکه دستکش ضخیمی در دستان دارد اما باز هم گاهی دست خود را میان پاهایش قرار میدهد. نزدیک رستوران که میرود، دستکشهای خود را در میآود و مقابل فر پخت مرغ بریان میگیرد. دیدن این صحنهها دل هرکسی را به درد میآورد. کمی که دستانش گرم شد، مجدد دستکشهای خود را پوشید و جاروی بلندش را برداشت و مسیر را جارو زد.
مشاهدات میدانی بسیاری از این افراد وجود دارد. برای مثال، بسیاری از زبالهها را نمیتوانند با جارو جمعآوری کنند و برای همین قامتشان خم میشود تا زباله را با دستانشان از زمین بلند کنند. در ماه هایی که مساجد غذای نذری میدهند، این افراد فعالیتشان چند برابر میشود و ظروف غذایی که ما در کنار خیابان رها کردهایم و به خودمان زحمت ندادهایم آن را در مخزن زباله بیاندازیم را از کنار خیابان جمع آوری میکنند. خیلی از مسائل دیگر وجود دارد که ما با چشمانمان مشاهده میکنیم و از نزدیک شاهد فعالیت پاکبانان عزیز هستیم.
چه کسی باید دغدغه هایشان را گوش کند؟
این سوال مهم پیش میآید که چرا تاکنون تعداد مسئولانی که در ارتباط با این افراد صحبت کرده باشد به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد؟ چرا تاکنون هیچ مستندی در ارتباط با سختی کار و فعالیت پاکبانان ساخته نشده است؟ چه کسی باید پای درد و دلشان نشسته و صحبتهای پر از دردشان را بشنود؟
این افراد به پاکدستی مشهور هستند و بارها در اخبار به گوشمان رسیده است که کیف پول و طلا و چیزهای با ارزش دیگری که ما در طول روز آنها را گم کردهایم، بهدست صاحبش میرسانند. بیشک میتوان گفت پاکبانان عزیز کشورمان پر زحمتترین و شریفترین افراد جامعه هستند که با کمترین حقوق، بزرگترین کارها را انجام میدهند. البته که گلایههایی نسبت به شهروندان دارند اما گوش شنوایی وجود ندارد و مسئولی به دغدغههای این افراد توجهی ندارد چه برسد به آنکه بخواهد از مشکلاتشان حرفی بزند.
اگر نباشند چه می شود؟
تاکنون به این مورد فکر کردهاید که اگر روزی پاکبانان در شهر وجود نداشته باشند چه بلایی بر سر محیط زندگیمان میآید؟ آیا کسی آمادگی دارد که خودش جارو بهدست بگیرد و کوچه خود را نظافت کند؟ پس کمی رعایت کنیم تا دل این عزیزان از بیتوجه ما به درد نیاید. پیشنهاد میشود یک روز مسئولان این افراد را در راستای نظافت کوچه و خیابان همراهی کنند تا متوجه سختی کارشان بشوند. به درستی که همه آدمهای موفق، آن کارهایی را میکنند که هیچ فرد دیگری حاضر به انجام آن نبوده است! نمیگویم آسان است ولی ارزش دارد، انسان بودن به میزان سواد نیست بلکه به میزان درک و شعور است.
یکی از دغدغههای مهمی که در شهرها وجود دارد، زیبایی سیمای شهری است. امروزه با گسترش شهرنشینی و تولید بیشتر زبالهها به مشکلی جدی برای محیط زیست، سلامت مردم و سیمای شهری تبدیل شده است. پاکبانها، قشر زحمتکشی در جامعه یا بهتر بگوییم در کشور هستند که سالها کوچههای عمرشان را با جارو سپری کرده و با عشق زمین را تمیز میکنند و بیش از پیش معنای ثروت و فقر را فهمیدهاند. ولی چه کنیم از دست انسانها که عادت به وزن کردن انسانیت با مدرک دارند در حالیکه بیشمارند افرادی که بدون هیچ مدرک و سندی سرشار از انسانیت هستند. خانههای میلیاردی یا میلیونی برایشان تفاوت ندارد و همانگونه که محیط خیابان محلههای بالا شهر را تمیز میکنند، پایین شهر را نیز تمیز میکنند. درواقع باید گفت از نظر پاکبانان، تمام افراد یکی هستند و هیچ تفاوتی باهم ندارند.
کلام آخر
امید است مسئولان، کمی انتظارات این قشر زحمتکش جامعه را براورده کنند. هر جامعهای برای پیشبرد امور خود، نیازمند اقشار مختلف مردمی برای فعالیت در صنفهای گوناگون است که رفتگران یکی از این اقشار تأثیرگذار و پرتلاش جامعه هستند که البته توجه چندانی نیز به آنان نمیشود.
ارسال نظر