|

مهاجرت روستاییان به شهرها افزایش یافت؛

سراب آسایش

امروزه شهرها در معضلات بزرگی از کمبود شغل تا شلوغی خیابان‌ها دست‌وپا می‌زنند، با این حال این شهرهای بزرگ دوست‌نداشتنی برای بسیاری از جوانان روستایی جذاب هستند و آنها را در سودای درآمد و رفاه بیشتر به سمت خود می‌کشانند و به «مهاجرت» وا‌می‌دارند.

جامعه سراب آسایش

مهاجرت واژه‌ای آشنا در جامعه است که براساس موقعیت‌های مختلف بروز می‌کند اما اصل همه آنها یک‌ چیز است، رفتن! تغییرات اقلیمی و به‌تبع آن تنش‌های آبی، ضعف اشتغال و محرومیت از جمله دلایل مهاجرت افراد از روستا به شهر است. این روزها بسیاری از جوانان، زیبایی‌های روستا را رها کرده و با رؤیایی شیرین به شهری می‌آیند که مدت‌هاست کام شهروندان آن از گرانی خانه تا حقوق‌هایی که کفاف هیچ خرجی را نمی‌دهد، تلخ است. با نگاهی به گوشه و کنار شهر، افراد بسیاری را می‌بینیم که با هدف دستیابی به زندگی رؤیایی از روستا به شهر مهاجرت کردند. آمارها نیز به این موضوع گواهی می‌دهند و نشان از خالی شدن حدود ۳۰ هزار روستا از سکنه و تغییر ترکیب جمعیتی کشور در دهه‌های اخیر دارند. متاسفانه جمعیتی که روزی اقتصاد تولید‌محور داشت، در سایه محرومیت‌ها رخت مهاجرت بر تن می‌کند و راهی شهرها می‌شود، در حالی که همین مهاجرت تبعات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زیادی دارد. صمت در این گزارش به بررسی دلایل مهاجرت از روستا به شهر و راه‌های تقویت مهاجرت معکوس پرداخت.

روستاها خالی از جمعیت شدند

حدود نیمی از ۶۲ هزار روستای کشور یعنی ۳۰ هزار روستا در ایران خالی از سکنه هستند، این در حالی است که اوضاع سکونت در روستاهای دارای سکنه هم چندان مساعد نیست. ۸۵ درصد اراضی کشاورزی در بخش روستایی قرار دارد و ۲۷ درصد تولید ناخالص ملی و ۱۸ درصد اشتغال ازسوی این جوامع محقق می‌شود، اما فقط ۲۶ درصد جمعیت کشور در مناطق روستایی زندگی می‌کنند. روزگاری نبض زندگی در روستاها باوجود کمبود شدید امکانات اولیه زندگی می‌زد. پیش از این مردم روستا با عزمی راسخ به‌دنبال تولید و رفع نیازهای اولیه خود بودند، اما به‌مرور زمان بنا به دلایل مختلف دل از روستا کنده و جذب زیبایی‌های فریبنده در شهرها روانه آن شدند تا زندگی جدیدی را تجربه کنند، اما این مسئله خالی از آسیب نبود. دیگر با پیشرفت تکنولوژی، زندگی به شیوه سنتی برای کمتر کسی جذابیت دارد. این روزها باتوجه به خشکسالی و افزایش هزینه‌های زندگی، کسب درآمد از طریق دامداری و کشاورزی به شیوه قدیمی جوابگوی نیاز خانوارها نیست؛ بنابراین شاهد افزایش تعداد روستاییان جویای کار و مهاجرت آنها به شهرها هستیم. از سوی دیگر پس از گذشت مدتی با افزایش جمعیت شهری و گرانی مسکن بسیاری از روستاییان از شهرنشینی خسته شده و از سر اجبار به روستاها بازمی‌گردند. در همین زمینه چندی پیش محمد حسینی، معاون رئیس‌جمهوری از برنامه دولت برای جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها خبر داد، اما متاسفانه تا امروز خبر بسیار است و عمل کم!

دولت دست از دخالت بردارد

ناصر محمدیان، کارشناس اقتصاد شهری درباره مهاجرت روستاییان به شهرها به صمت گفت: درحال‌حاضر نسبت جمعیت روستانشین به شهرنشین در کشور ما ۳۰ به ۷۰ شده و اصلی‌ترین ملاک روستاییان برای مهاجرت به شهر اشتغال و کسب درآمد و رفاه بیشتر است. سن مهاجرت معمولا بین ۱۵ تا ۳۰ سال است و در صورت ادامه این روند، تعداد افراد کهنسال در روستاها افزایش می‌یابد.

وی با اشاره به عوامل مهاجرت و اثرات آن، اظهار کرد: یکی از عوامل مهاجرت، دستمزد پایین کار در روستاها و افزایش آن در شهرها است و تا زمانی که این روند ادامه دارد نمی‌توان از مهاجرت جلوگیری کرد، این در حالی است که پس از مهاجرت، روستاییان با وجه دیگری از زندگی شهری از جمله کمبود شغل و درآمد روبه‌رو می‌شوند. این مهاجران در مبدأ و مقصد، مسائل و مشکلاتی از جمله نابسامانی‌های متعدد ناشی از فشار بر منابع و امکانات محدود جوامع شهری، بیکاری و کم‌کاری، کمبود فضای زیستی و آموزشی، آلودگی هوا و محیط زیست، سالخوردگی و زنانه شدن نیروی کار کشاورزی، تخلیه روستاها و... را به‌وجود می‌آورند.

راهکار چیست؟

این کارشناس در بیان راهکارهایی برای جلوگیری از مهاجرت از روستا به شهر گفت: تامین نیازهای اساسی و خدمات زیربنایی در نواحی روستایی، تامین سرمایه‌های لازم از طریق ارائه وام‌های بلندمدت و کم‌بهره، ارائه کمک‌های بلاعوض و بیمه اراضی کشاورزی و عملیاتی کردن طرح اعزام مهندسان کشاورزی و دامپزشکان به روستاها برای رونق بخشیدن به اقتصاد مبتنی بر کشاورزی و دامداری روستایی برای توسعه علمی و صنعتی متوازن و پایدار از جمله این راهکارها است. بر این اساس تولید شغل و ایجاد اشتغال پایدار در روستا و ایجاد صنایع تبدیلی باتوجه به نیاز منطقه می‌تواند از روند روبه‌رشد مهاجرت جلوگیری کند.

مهاجرت از شهر به روستا بد نیست

محمدیان ضمن تاکید بر نقش مهم روستاها در اقتصاد کشور اظهار کرد: درحال‌حاضر ۷۰ درصد جمعیت ایران در شهرها زندگی می‌کنند که این آمار، مناسب نیست، چون مسیر آبادانی شهرها از روستاها می‌گذرد و اگر روستاها آباد نشوند، شهرها نیز نمی‌توانند به‌خوبی مسیر توسعه و آبادانی را طی کنند. تولیدات کشاورزی، اساس و پایه پیشرفت کشور هستند که این تولیدات نیز نتیجه تلاش روستاییان به‌شمار می‌روند؛ بر همین اساس راه آبادانی شهرها این است که روستاها آباد شوند و نباید از روستاها غافل شد.

این کارشناس با بیان اینکه مهاجرت از روستا به شهر لزوما بد نیست، افزود: گاهی مهاجرت یک فرد از روستا به شهر موجب افزایش بهره‌وری نیروی کار و کارآیی می‌شود. آن چیزی که مشکل ایجاد می‌کند، مهاجرت‌هایی است که موجب اثرات خارجی منفی می‌شود.

وی درباره مهاجرت معکوس بیان کرد: افراد هنگامی اقدام به مهاجرت معکوس می‌کنند که شرایط کسب درآمد در روستا برای آنها فراهم شود. در این زمینه بازارسازی نیز دارای نقش بسیار مهمی است، زیرا اگر فرد نسبت به وجود بازار برای محصولات خود اطمینان داشته باشد، قطعا برای کسب‌وکار به روستا باز خواهد گشت.

آزادی فعالیت اقتصادی

این کارشناس با اشاره به دخالت دولت در بازار کشاورزی گفت: معمولا روستاهایی که تحت دخالت یا قیمت‌گذاری‌های دولتی هستند با پدیده مهاجرت ساکنان روبه‌رو می‌شوند. آزادی فعالیت اقتصادی در جلوگیری از مهاجرت افراد به شهرها نقش مهمی دارد. اینکه روستایی بتواند محصولات خود را بدون واسطه به‌دست مصرف‌کنندگان برساند تا به‌واسطه آن درآمد بهتری داشته باشد، موجب اطمینان به کسب‌وکار روستایی خواهد شد: از همین رو دخالت نکردن دولت در بازار کشاورزی می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد.

نبود برنامه‌ای برای مهاجرت معکوس

علی‌پژهان، کارشناس جمعیت‌شناسی به صمت گفت: اقتصاد، تعیین‌کننده شکل و نوع مهاجرت است. اینکه نرخ مهاجرت در تهران منفی شده کمی تامل‌برانگیز است، زیرا باتوجه به اینکه روستاها خالی از سکنه شده‌اند، اشتغال و اشتغالزایی در عمل در برخی مناطق کشور به‌حالت تعطیل درآمده و کارخانه‌ها نیمه‌تعطیل و گاه تعطیل‌ شده‌اند، همچنین جوانان این مناطق سرمایه‌ای ندارند که امیدوار باشند در آینده می‌توانند به روستای خود بازگشته و سرمایه‌گذاری کنند.دولت نیز در عمل برنامه‌ای برای جوانان ندارد که منجر به مهاجرت معکوس مثبت شود. بسیاری از وعده‌هایی که برای ترغیب مردم به مهاجرت معکوس در دولت‌های قبل داده ‌شده بود، عملیاتی نشدند و مردمی که به امید این وعده‌ها به مناطق خود بازگشته بودند، ناچار شدند دوباره به تهران بازگردند.

وی ادامه داد: شرایط اقتصادی در تهران سخت و سبد خانوار بسیار کوچک‌ شده است. مردمی که قدرت خرید ندارند، از منطقه تحت سکونت خود به مناطق پایین‌تر عقب‌نشینی کرده‌اند تا جایی که مردم مناطق کم‌برخوردارتر شهر به حاشیه‌های این شهر مهاجرت کرده‌اند؛ بنابراین رفتار مهاجرتی در ایران بیشتر از آنکه اجتماعی باشد، پشتوانه اقتصادی دارد.

 تهران دیگر ظرفیت پذیرش مهاجر را ندارد

این کارشناس با بیان اینکه، منفی شدن روند مهاجرت به تهران از یک منظر می‌تواند درست باشد، توضیح داد: برای به‌دست آوردن نرخ خالص مهاجرت، نرخ ورودی‌ها و خروجی‌ها را بررسی می‌کنند. درحال‌حاضر در شهر تهران تعدادی از شهروندان برای کار و افزایش کیفیت زندگی به خارج از کشور مهاجرت کرده‌اند و ورودی‌های این شهر از خروجی‌های آن کمتر است، بنابراین این شهر دیگر مهاجرپذیر تلقی نمی‌شود. وجود بحران اقتصادی و اجتماعی در کلانشهری مانند تهران باعث می‌شود که میزان مهاجرزدایی شهر بیش از مهاجرپذیری آن باشد که این‌ یک اتفاق شوم است و از آن می‌توان به‌عنوان نوعی فلاکت اقتصادی هم یاد کرد. مقصد مهاجرت معکوس از تهران مناطقی مانند اسلامشهر، پرند و پردیس است. این در حالی است که این مناطق به‌لحاظ امکانات شهری و رفاهی در شرایط مناسبی قرار ندارند و به‌نوعی در محرومیت به‌سر می‌برند. چنان‌که در ابتدای ساخت مسکن مهر، نبود زیرساخت‌های لازم رفاهی، اجتماعی و حتی فرهنگی برای جای دادن جمعیتی ناهمگون در آنها تاکید می‌شد و ساکنان این مناطق نیز از فقدان امکانات مناسب زندگی شکایت می‌کردند؛ شرایطی که بعید است امروز نیز تفاوت چندانی با گذشته کرده باشد.

چرخه معیوب نابرابری

پژهان گفت: به‌لحاظ استانداردها، شهر جایی است که امکانات و زیرساخت‌های لازم بهداشتی، آموزشی، جاده‌ای، آب و فاضلاب، فضای سبز و امکانات تفریحی را داشته باشد؛ در حالی‌ که این شهرها از استانداردهای لازم برخوردار نیستند و در عمل بیابان‌هایی دارای ساختمان هستند. از طرف دیگر دولت باید به این سوال پاسخ دهد که آیا در این مناطق، کار و اشتغال ایجاد کرده است؟ آیا کارخانه‌ای برای ایجاد اشتغال افتتاح‌ شده است؟ پاسخ به این سوال منفی است؛ بنابراین این مهاجرت معکوس از تهران به‌سوی حاشیه‌نشینی بوده، بلکه جمعیت راه خودش را این‌گونه پیدا کرده است که به‌دلیل نداشتن توانایی مالی برای زندگی در تهران، به حاشیه‌های اطراف آن مهاجرت کنند. وی تاکید کرد: افرادی که از تهران به حاشیه مهاجرت کرده‌اند، عموما به دلایل مختلفی مانند ورشکستگی و... چند پله عقبگرد اقتصادی داشته‌اند و این افراد سازگاری کمتری با حاشیه‌ دارند. افرادی که از شهرهای کوچک به پردیس و پرند می‌روند، سازگاری بهتری با این مناطق دارند تا زمانی که فرزندان آنها بزرگ‌تر شده و به مدرسه می‌روند، سپس فرزندان خود را با جوانان و نوجوانان خانواده‌های برخوردار مقایسه می‌کنند و از احساس نابرابری رنج می‌کشند. هر دو حالت نیز باعث ایجاد تعارض اجتماعی و ناامیدی می‌شود؛ زیرا نابرابری باعث فقر و فقر باعث نابرابری می‌شود و این چرخه معیوب ادامه می‌یابد.

سخن پایانی

ظاهرا زرق‌وبرق شهرهای بزرگ حسابی به چشم روستاییان آمده است؛ به‌طوری که آسودگی زندگی روستایی را رها کرده و به شهرهای شلوغ و کدر از آلودگی مهاجرت می‌کنند. این مهاجرت به حدی زیاد است که بسیاری از روستاهای ما خالی از جمعیت ساکن شدند. با این وجود مسئولان با خوش‌خیالی خبر از مهاجرت معکوس می‌دهند، در حالی که شواهد حاکی از آن است که تا زمانی که به افراد مهاجر فشار زیادی نیاید حاضر به برگشت به روستا نیستند. البته در این مسئله کمترین قصور متوجه جوانان روستایی است و شاید مقصر اصلی این داستان دولت‌ها باشند که هیچ‌گاه فکری برای اشتغال پایدار روستاییان نداشتند؛ در حقیقت آنقدر وعده دادند که از عمل جاماندند./ روزنامه صمت

منبع: روزنامه صمت
کدخبر: 308906

ارسال نظر

 

آخرین اخبار