اعتراف تلخ زن به قتل شوهرش / او طلاقم نمی داد!

 رسیدگی به این پرونده چند روز قبل و زمانی آغاز شد که زنی نزد کارآگاهان پلیس استان فارس رفت و خبر داد شوهرش به نام میثم گم شده است. او گفت: میثم امروز –روز حادثه‌– طبق معمول هر روز از خانه بیرون رفت، اما بعد از آن دیگر خبری از او نشد و به تلفنش هم جواب نداد. بعد از چند ساعت بی‌خبری در‌حالی‌که نگران شده بودم تصمیم گرفتم به پلیس مراجعه کنم و از مأموران کمک بخواهم.

پلیس بعد از تشکیل این پرونده، تحقیقات خود را آغاز کرد. نکته مسلم این بود که نام میثم در میان بازداشتی‌ها و همچنین مصدومان بیمارستان‌ها ثبت نشده بود؛ بنابراین احتمال داشت حادثه‌ای شوم برایش رخ داده باشد. یک روز بعد جسد مردی ناشناس در منطقه‌ای بیابانی و خارج از شهر پیدا شد.

وقتی کارآگاهان در محل جرم حضور یافتند، متوجه شدند جسد متعلق به میثم است و او به مرگ طبیعی فوت نشده، بلکه با جسمی سخت به سرش ضربه زده و او را کشته‌اند.

شواهد موجود حکایت از آن داشت که قتل در مکانی دیگر رخ داده و سپس قاتل یا قاتلان جنازه را به آنجا منتقل کرده‌اند تا ردپای خود را از بین ببرند.

نخستین فردی که در مظان اتهام قرار گرفت، همسر میثم به نام نوشین بود. این زن با شوهرش اختلافاتی داشت و بعید نبود به همین سبب دست به جنایت زده باشد. این‌گونه بود که نوشین پشت میز بازجویی نشانده شد. او که ابتدا ادعا می‌کرد از ماجرای قتل شوهرش بی‌اطلاع است، در نهایت چاره‌ای پیش‌روی خود ندید جز اینکه واقعیت را برملا کند.

او ضمن اعتراف به کشتن شوهرش گفت: من و میثم با هم اختلاف داشتیم و دیگر نمی‌خواستم با او زندگی کنم. این موضوع را به شوهرم گفته بودم، اما او حاضر نبود مرا طلاق بدهد تا این کشمکش‌ها تمام شود. در این میان با مردی آشنا شده بودم و وقتی تمام راه‌ها را بسته دیدم، تصمیم گرفتم همسرم را بکشم.

موضوع را به آن مرد گفتم و او قبول کرد به من کمک کند. در نهایت در جریان یک درگیری با میثم ضربه‌ای به سرش کوبیدم و او را به قتل رساندم. سپس با کمک همدستم جسد را از خانه بیرون بردم و به کلانتری رفتم تا با طرح شکایتی صوری درباره مفقودشدن میثم، سوء‌ظن نسبت به خودم را برطرف کنم.

مأموران بعد از شنیدن اظهارات این زن، همدست او را هم بازداشت کردند و دو متهم اکنون در زندان به سر می‌برند و تحقیقات درباره این پرونده ادامه دارد.