|

بریدن شاهرگ مرد ۴۵ ساله‌ بر سر خریدن مرغ نسیه!

عاملان جنایت بامدادی در شهرک شهید رجایی مشهد در اولین جلسه بازپرسی، به قتل مرد جوان به خاطر مرغ و خروس‌های نسیه! اعتراف کردند و بدین ترتیب دو برادر روانه زندان شدند.

دو برادر که پس از ۳۸ روز فرار و سرگردانی در شهر‌های مختلف کشور، بالاخره در یک مهمانسرا دستگیر شدند، صبح روز گذشته پای میز عدالت ایستادند و به سوالات تخصصی قاضی «محمود عارفی راد» (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) پاسخ دادند.

این دو برادر که به اتهام جنایت خیابانی در شهرک شهید رجایی در مخمصه سوالات فنی قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد گرفتار شده بودند، وقتی دیدند داستان سرایی و قصه پردازی‌های آنان فقط لبخند معنی داری را بر چهره قاضی می‌نشاند به ناچار لب به اعتراف گشودند و راز این جنایت هولناک را فاش کردند.

محمدرضا متهم ۲۸ ساله این پرونده جنایی درباره نزاع وحشتناک شب حادثه گفت: آن شب من به اتفاق چند نفر دیگر از دوستانم برای تفریح و خوش‌گذرانی به منطقه تفریحی طرقبه رفته بودیم. در همین حال بساط مشروب خوری هم داشتیم و من هم مقداری مشروبات الکلی نوشیدم. هنوز شب به نیمه نرسیده بود که در همان حالت مستی پاسخ تلفن برادرم را دادم. او از آن سوی خط گفت: «دعوا داریم!» و از من خواست برای دعوا بروم! در این لحظه بود که چاقوی یکی از دوستانم را به امانت گرفتم و از آنان خواستم مرا به سرقرار با برادرم برسانند. بلافاصله سوار خودرو شدم و به اتفاق دوستانم به سمت مشهد به راه افتادم. هنوز به خاطر مصرف مشروبات الکلی حال طبیعی نداشتم که در قلعه ساختمان برادرم را دیدم و از خودروی دوستانم پیاده شدم.

متهم جوان این پرونده جنایی که شاهرگ مرد ۴۵ ساله‌ای را با ضربه چاقو بریده است، در ادامه اعترافاتش افزود: من فردی را که قرار بود با او دعوا کنیم نمی‌شناختم به همین دلیل سوار خودروی برادرم شدم و به طرف خیابان پورسینا حرکت کردیم.

آن جا برادرم خودرو را متوقف کرد و تلفنی با طرف مقابل به گفتگو پرداخت. طولی نکشید که محمد بیرون آمد و برادرم به سوی او رفت. وقتی دیدم آن‌ها در حال جر و بحث و مشاجره هستند، ناگهان کنترل خودم را از دست دادم و در همان حالت عصبانیت در حالی از خودرو بیرون پریدم که در دست چپم چماق و در دست راستم چاقو را می‌فشردم. زمانی که مرد ۴۵ ساله مرا در حال هجوم دید ابتدا با چوبی که در دست داشت به من حمله کرد و چوب را بالا برد تا به سرم بکوبد، اما من جاخالی دادم و چوب او به من نخورد.

در همین حال من با چماقی که در دست چپم بود ضربه‌ای به سرش کوبیدم و سپس قصد داشتم چاقو را بر شانه اش بزنم که تیغه آن به گردنش فرو رفت و تلوتلو خوران روی زمین افتاد. من و برادرم با دیدن این صحنه، سوار بر خودرو شدیم و به شهر‌های شمالی کشور گریختیم، ولی چون احساس می‌کردیم که پلیس رد ما را بزند به ناچار به شهر‌های دیگری مانند اصفهان رفتیم و عاقبت به مشهد بازگشتیم که دستگیر شدیم.

 در ادامه جلسه بازپرسی، برادر متهم که خود را «بصیر- خ» معرفی می‌کرد، در پاسخ به سوال قاضی «عارفی راد» درباره چگونگی وقوع این جنایت تکان دهنده گفت: من برادر بزرگ‌تر محمدرضا هستم که در زمینه خرید و فروش مرغ و خروس فعالیت دارم.

به همین دلیل معاملاتی با مقتول انجام می‌دادم او تعدادی مرغ و خروس نسیه از من خریده بود و من حدود ۳۰۰-۴۰۰ هزار تومان از وی طلب داشتم. به دلیل معاملات و طلبکاری، بین ما اختلافات مالی به وجود آمد، اما او پاسخگوی بدهکاری اش نبود و به من سربالا جواب می‌داد تا این که تلفنی با یکدیگر به مشاجره پرداختیم، ولی این گفتگو به توهین و فحاشی کشید تا جایی که«محمد با همان لحن توهین آمیز گفت: «اگر پولی می‌خواهی بیا در خانه!» من هم که می‌دانستم باید دعوا کنیم، آن شب با برادر کوچک ترم تماس گرفتم و از او خواستم برای کمک به من بیاید، ولی نمی‌دانستم او مسلح است و چاقو به همراه دارد!

وقتی برادرم را سوار کردم، نشانی دقیق منزل  را نمی‌دانستم و فقط محدوده پورسینا را به خاطر داشتم. به همین دلیل زمانی که به نزدیکی محله آن‌ها رسیدیم من به او زنگ زدم که از خانه بیرون بیاید!

متهم این پرونده جنایی ادامه داد: هنگامی که من و او مشغول مشاجره با یکدیگر بودیم، ناگهان برادرم از خودرو پیاده شد و ضربه‌ای با چاقو به گردن او زد. اول فکر نمی‌کردم که او مرده است، اما وقتی سوار بر خودرو دنده عقب رفتم در یک لحظه  دیدم که تلوتلو خوران وسط کوچه افتاد که بعد هم به شمال کشور گریختیم.

با اعترافات صریح متهمان و کشف راز این جنایت، دو برادر با صدور قرار بازداشت موقت از سوی قاضی ویژه قتل عمد مشهد روانه زندان شدند تا این پرونده جنایی، دیگر مراحل دادرسی را طی کند.

منبع: روزنامه خراسان
کدخبر: 245531

ارسال نظر

 

آخرین اخبار