نجات جان یک پیرزن با پیاز / موضوع چه بود؟

این زن ۸۰ ساله که از اهالی قائمشهر است روز سه‌شنبه هفته گذشته همراه با نوه‌اش برای گردش و تفریح به ارتفاعات جاده خطیرکوه، روستای کرمان رفته بود. چند لحظه غفلت کافی بود تا مادربزرگ که به بیماری آلزایمر و فراموشی مبتلا است راه دیگری در پیش بگیرد و نوه او را گم کند. به همین دلیل پس از آنکه نوه این زن و پسرش نتوانستند او را در آن حوالی پیدا کنند از هلال احمر درخواست کمک کردند.

آنطور که آنها می‌گفتند این زن قصد داشت برای چیدن پیاز کوهی به کوهستان برود اما ناخواسته از نوه‌اش جدا شد و معلوم نبود به چه سرنوشتی دچار شده است. او سن زیادی داشت، به فراموشی مبتلا بود. منطقه حفاظت شده و پر از حیوانات وحشی و پرتگاه بود و از سویی چیزی تا تاریک شدن هوا باقی نمانده بود. همه این عوامل حساسیت امدادگران و نگرانی خانواده‌اش را بیشتر می‌کرد. در این شرایط بود که امدادگران پایگاه ارفعده عملیات جست‌وجو برای یافتن زن سالخورده را آغاز کردند. هوا مه‌آلود و شعاع دید کم بود و این شرایط کار را دشوار می‌کرد. به همین دلیل درخواست تیم پشتیبانی شد و ۲تیم نیز از سوادکوه به تیم جست‌وجو پیوستند تا عملیات به شکل گسترده‌تری ادامه پیدا کند.

یک شب در میان حیوانات وحشی

محمدرضا شهمیر شورمستی، یکی از اعضای پایگاه ارفعده که در این عملیات حضور داشت می‌گوید: منطقه‌ای که این خانم در آنجا مفقود شده بود منطقه‌ای جنگلی و کوهستانی است. در آنجا انواع حیوانات وحشی مثل خرس، پلنگ، گرگ، گراز وجود دارد و پر از پرتگاه است. کافی است کسی در آنجا یک قدم اشتباه بردارد تا جانش به خطر بیفتد و در این شرایط زنی سالخورده و تنها جانش در خطر بود و ما همه تلاش‌مان برای پیدا کردن او را انجام دادیم و جست‌وجو تا پاسی از شب ادامه داشت اما نتوانستیم او را پیدا کنیم و ناامید به پایگاه برگشتیم.

او ادامه می‌دهد: بعد از تجدید قوا در پایگاه و بررسی دقیق نقشه منطقه این بار از تمام پایگاه‌ها و نیروهای بسیج و افراد بومی منطقه درخواست کمک کردیم و بعد از اذان صبح روز بعد جست‌وجو به‌صورت دشتبان و گسترده ادامه پیدا کرد. این بار چون با روشن شدن هوا و افزایش تعداد نیروها احتمال موفقیت بیشتر بود یک آمبولانس نیز در عملیات حضور داشت.

ردی از پیاز کوهی

شهمیر در ادامه می‌گوید: جست‌وجو تا ساعت ۱۱ظهر روز چهارشنبه بی‌نتیجه مانده بود. با این حال امیدوار بودیم که این زن به یک آبادی یا جان‌پناه رسیده و نجات پیدا کرده باشد. درحالی‌که تلاش‌ها ادامه داشت در منطقه‌ای مقداری پیاز کوهی چیده شده دیدیم که روی زمین ریخته بود. می‌دانستیم که این زن برای چیدن همین پیازها به کوهستان رفته و پیدا کردن پیازهای چیده شده می‌توانست سرنخ خوبی باشد. کمی جلوتر باز هم مقداری پیاز کوهی روی زمین ریخته بود و با فرض اینکه پیازها برای زن گمشده است رد را دنبال کردیم و در کمال شگفتی او را کمی جلوتر، درحالی‌که در فاصله ۲متری یک پرتگاه خطرناک روی زمین نشسته بود پیدا کردیم.

بازگشت به خانه

این امدادگر هلال‌احمر درباره وضعیت این زن پس از نجات یافتن می‌گوید: او به لحاظ جسمی سالم بود و آسیبی ندیده بود اما اگر ۲متر جلوتر رفته بود حتما از پرتگاه سقوط می‌کرد.  آنطور که خودش می‌گفت از شب قبل همانجا نشسته بود و رد پیازهای کوهی که چیده بود ما را به طرز معجزه‌آسایی به او رساند و باعث نجاتش شد.

شهمیر ادامه می‌دهد: مادربزرگ که از اختلال حواس رنج می‌برد، گفت: مادر و خواهرم را که سال‌ها قبل فوت شده‌اند را دیدم که برایم زیرانداز انداختند و گفتند فقط همین‌جا بنشین و تکان نخور تا بیایند دنبالت. من هم شب تا صبح خوابم نبرد و مقداری از همان پیازهای کوهی را خوردم تا اینکه شما آمدید سراغم.

در چنین شرایطی بود که ۱۸ساعت جست‌وجوی تیم‌های مختلفی از هلال‌احمر مازندران و نیروهای مردمی به‌ثمر نشست و مادربزرگ ۸۰ ساله به‌طرز معجزه‌آسایی نجات پیدا کرد.