|

بوستان ولایت بوی خون گرفت | قتل پسر عمه به خاطر نیت های شوم! + جزئیات

مرد جوان به درگیری خونین با پسرعمه اش در پارک ولایت اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت.

حوادث بوستان ولایت بوی خون گرفت | قتل پسر عمه به خاطر نیت های شوم! + جزئیات

مرد جوانی که پسر عمه‌اش را در بوستان ولایت کشته بود، پای میز محاکمه ایستاد و با اشک‌های پشیمانی اعتراف کرد. او به حکم قضایی به قصاص محکوم شد.

رسیدگی به این پرونده از بیست و هفتم فروردین ماه امسال آغاز شد. پیکر خونین و نیمه جان مرد جوانی به نام احسان به بیمارستان هفتم تیر منتقل شد اما وی به خاطر شدت خون ریزی جان سپرد.

بررسی‌ها نشان می‌داد احسان در درگیری با پسر دایی اش به نام حامد کشته شده است.

 ماموران پلیس به ردیابی حامد پرداختند و ساعتی بعد وی را بازداشت کردند.

مرد جوان به درگیری خونین با پسرعمه اش در پارک ولایت اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت.

وی در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.

دادگاه

در دادگاه

در ابتدای جلسه مادر احسان در حالی که اشک می‌ریخت برای قاتل پسرش حکم قصاص خواست.

وقتی حامد روبه روی قضات ایستاد در تشریح جزئیات ماجرا گفت: آن روز ما خانوادگی برای تفریح به پارک ولایت رفته بودیم که  یکباره همسرم هراسان سراغم آمد حرف‌هایی زد که از شنیدن آن عصبانی شدم. او می‌گفت وقتی قصد رفتن به سرویس بهداشتی را داشته پسر عمه ام احسان  که مست بوده دست او را گرفته تا او را به گوشه‌ای خلوت ببرد. اما او سر و صدا کرده و از مردم کمک خواسته بود. همسرم می‌گفت احسان نیت شومی در سر داشته است.

وی ادامه داد: من از شنیدن حرف‌های همسرم شوکه شدم و سراغ احسان رفتم .او مشروب خورده و مست بود و حال طبیعی نداشت که با او درگیر شدم .من از شدت عصبانیت چاقو کشیدم. چاقو را در هوا تکان می دادم که ناخواسته با قلب او برخورد کرد .وقتی پسرعمه ام خونین روی زمین افتاد از ترسم فرار کردم.

در این میان مادر احسان که اشک می‌ریخت برخاست و گفت: من تو را بزرگ کردم و تو را مانند پسرم دوست دارم .منحالا بر سر دوراهی قرار گرفته‌ام .نمی‌توانم از خون پسرم بگذرم و نه می‌توانم از تو دل بکنم  و به مرگت راضی شوم. حقیقت را بگو تا بتوانم به درستی تصمیم گیری کنم. در آن لحظه مست بودی ؟

که متهم پاسخ داد: نه. من کاملاً هوشیار بودم که با احسان درگیر شدم. حتی عمویم هم شاهد ماجرا بود. وقتی چاقو کشیدم کسی جلو نیامد تا مانع من شود. من آنقدر از رفتار پسر عمه ام عصبانی بودم که کنترلم را از دست داده بودم. من پشیمانم و حرفی برای دفاع ندارم .

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده وی را به قصاص محکوم کردند.

منبع: رکنا
کدخبر: 339402

ارسال نظر