|

خطر بزرگ بیخ گوش صنعت خودرو

امیرحسن کاکایی - عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت

صنعت خودرو، صنعتی است پیچیده و گسترده که بعضا در آن از پرسهای چند هزار تن تا پرسهای کوچک دستی، از دستگاهای جوش غول پیکیر رباتیک تا دستگاههای جوشکاری دستی کوچک و موارد متعدد دیگر به کار می‌رود. سال‌هاست که در این صنعت به موضوع پیشگیری به‌عنوان اولویت بالاتر نسبت به درمان پرداخته شده است و نظامهای کیفی مناسبی در آن پیاده می‌شود. جالب است بدانید یک مدیریت به نام امور پدر در این صنعت سال‌هاست وجود دارد: پیشگیری، درمان، رفاه. چنین دیدگاهی باعث شده است که نه تنها در مورد استفاده از تجهیزات، کارهای زیادی از جمله آموزش، تجهیز ابزارها به امکانات ایمنی و مراقبتهای دائمی صورت پذیرد، بلکه فرآیندها به‌گونه‌ای به طور مستمر مورد بازبینی قرار می‌گیرد که رفتار کارگران و کارکنان، در بلندمدت باعث آسیب بدنی مزمن هم نشود. همچنین موضوع ایمنی محیطی، مانند جلوگیری از آتش‌سوزی و یا تصادفات و موارد مشابه، به‌طور دائمی مورد بررسی قرار گرفته و برای بهبود آن کارهای مهمی به مورد اجرا گذاشته می‌شود.

کاکایی

اما متاسفانه همچنان جامعه صنعتی در این زمینه آسیب‌پذیر است و به‌نظر می‌رسد که باید کارهای بیشتری انجام شود. همین دو سه سال پیش بود که در یکی از کارخانجات بزرگ تولیدکننده قطعات خودرو، یک آتش‌سوزی بزرگ رخ داد که خسارت بزرگی به بار اورد. همچنین همین چند روز پیش در یکی از کارخانجات خودروسازی یکی از دوستان من با پای خودش به امور پدر مراجعه کرد، ولی نهایتا با سکته این دنیا را ترک کرد، در حالی که ظاهر می‌شد کارهایی برای زنده نگهداشتنش انجام داد. خدا رحمتش کند. همچنین الان حدود یکسال است که کرونا به جان مردم افتاده است. در این زمینه هم علی‌رغم بی‌نظیر بودن این پدیده در تاریخ صنعت خودروی کشور، و البته کم نظیر بودن آن در تاریخ دنیا، کارهای خیلی خوبی در صنعت انجام شد و عملا این صنعت جز در همان اوایل که مجبور به تعطیلی‌های یکی دو هفته‌ای گسترده شد، در مجموع با تمهیدات خیلی خوبی که انجام دادند، به‌طور دائمی به کار خود ادامه می‌دهند. البته هنوز هم این پدید شوم در حال گرفتن عزیزان ما است.

مفهوم پیشگیری مفهومی پیچیده است که نیازمند عقل کاملا توسعه‌یافته و از آن مهم‌تر فرهنگ توسعه‌یافته است. به‌عنوان مثال وقتی ما دستگاه اعلان و اطفاء حریق طراحی و نصب می‌کنیم، به نوعی داریم جلوی اتفاقی را که احتمال دارد هیچ وقت در عمرمان شاهدش نباشیم، می‌گیریم. چرا؟ چون می‌دانیم که اگر اتفاق بیفتد خسارتش خیلی بیشتر از آن چیزی است که الان هزینه می‌کنیم.

متاسفانه علی‌رغم توسعه سریع صنعت ما طی این سی سال اخیر، و علی‌رغم توجه تئوریک به موضوع پیشگیری و ایمنی، صنعتگران ما مانند بقیه جامعه نسبت به کارهای اساسی برای پیشگیری و افزایش ایمنی، به اندازه کافی حساس نیستند. همانطور که پلاسکو بعد از دهه‌ها ناگهان به آن صورت که جلوی چشم ما آتش می‌گیرد و عزیزانمان جان می‌دهند و هزاران میلیارد تومان سرمایه مردم به باد می‌رود، صنعت خودرو هم که امروز در بیشتر استانهای کشور حضور دارد، نیازمند توجه جدی‌تر نسبت به گذشته است. صنعت خودروی ما که حدود ۲۵ سال پیش دستخوش تحولات بسیار مهم و به خصوص گسترش فیزیکی شده است، امروز مستهلک شده و نیازمند بازسازی دستگاهها است. اما طبیعی است که به‌خاطر رفتارهای سیاستگذاران در چند سال اخیر و زیاندهی غیرقابل جبران این سه ساله، عملا مسئولان صنعتی ما نسبت به موضوعاتی مانند آتش‌سوزی و اتفاقات ناگوار کمی بی‌تفاوت شده‌اند. حتی جایی هم که می‌خواهند واکنشی نشان دهند، آن‌قدر هزینه‌ها بالا است و آن‌قدر بی‌پول شده‌اند و آن‌قدر اولویتهای مهم‌تری دارند که عملا به این موضوع نمی‌رسند. نکته جالبتر این است که منابع انسانی این صنعت هم از دیدگاه صنعتی در دوران پیری به‌سر می‌برد و خطرات بزرگی در کمین آنها است.

همین دیدگاه باید در رابطه با محصول صنعت خودرو، در سطح نظام و مردم پیاده شود. امروز ما با خیل عظیم خودروهای فرسوده روبه‌رو هستیم. البته معمولا در رسانه فقط به موضوع آلایندگی توجه می‌شود. در حالیکه خطر بزرگ ایمنی این خودروها است؛ به‌خصوص کامیونها و تریلیها، که شبانه‌روزی در حال حرکت هستند. از ان بدتر وانتهایی هستند که بارهای غیراستاندارد جابه‌جا می‌کنند. همین امروز صبح دوباره مانند خیلی از روزها، نیسانی را دیدم که میله‌های سنگین و بلند داربست را جابه‌جا می‌کرد. واقعا تعجب می‌کنم از ان راننده که چگونه با جان و مال دیگران بازی می‌کند. از آن بیشتر تعجب می‌کنم از سیستم راهنمایی و رانندگی. اما مقصر اصلی کل جامعه است که از نظر فرهنگی اهمیتی به این موضوع نمی‌دهد و بی‌تفاوت از کناز موتورسیکلتی که بار غیراصولی را حمل می‌کند و در مسیر خلاف خیابان حرکت می‌کنند، می‌گذرند. مردم و مسئولان در عمل باور ندارند که پیشگیری از درمان بهتر است. به‌خاطر همین است که در اهواز باید سیل بیاید تا مسئولان به فکر بیفتند. خوب به‌جای اینکه بیاییم بعد از وقوع سیل، میلیاردها تومان کمک بلاعوض و وام و... اختصاص دهیم، تنها بخشی از آن را به عملیات پیشگیری اختصاص دهیم. در میان هزینه‌های پیشگیری هم خوب است بخش کوچکی از آن را به مطالعه و تحقیق بدهیم. بسیاری از اتفاقاتی که امروزه در جامعه ما در زمینه ایمنی و بهداشت رخ می‌دهد، با مطالعه و برنامه‌ریزی و صرف هزینه‌های منطقی، کاملا قابل پیشگیری هستند. اما متاسفانه وقتی داریم شهر می‌سازیم، وقتی داریم راه می‌سازیم و وقتی داریم کارخانه‌ها را توسعه می‌دهیم، تمام توجهمان متوجه عملکرد لحظه‌ای است و مسئول ما می‌خواهد روبان پاره کند. حاضر نیستیم برای بررسی‌های ایمنی و مطالعه مسائل بلندمدت هزینه کنیم. واقعیت این است که باید همه ما حواسمان باشد که با غرق شدن در روزمره‌ها، از ساختن فردا ایمن و راحت غافل نشویم.

نویسنده: امیرحسن کاکایی
کدخبر: 143786

ارسال نظر