گزارشی از دومین هم اندیشی آپان
ضعف بازیگران صنعت ساختمان، دلیل اصلی در عدم توجه به برندسازی است
بی شک برندسازی در صنعت ساختمان، قادر است ارزش افزوده پایداری را برای این صنعت ایجاد کند و ضمن ارتقاء کیفی پروژه های ساختمانی، در افزایش اعتماد عمومی و تسهیل در فرآیند واگذاری نقش مؤثری را ایفا نماید.
مهمانان دومین نشست هم اندیشی آپان که با موضوع «برند و ارزش افزوده در ساختمان» برگزار شد، با تصریح بر این نکته که برندسازی در صنعت ساختمان، می تواند ارزش افزوده پایداری برای آن ایجاد کنند، به بیان دیدگاه های خود پرداختند.
برند در ساختمان فقط شامل ارزش های معمارانه نیست
محسن عبدالهی ثابت، مدیر پروژه های شرکت توسعه عمران نسیم، معتقد است: «فعالان این صنعت، اساساً با مبانی علمی و عملی برندسازی آشنایی ندارند و عملاً تمامی توجه ایشان در حوزه ساخت معطوف است. از این رو در حال حاضر نمی توان ردپای روشنی از برند و برند سازی را در این صنعت ملاحظه کرد.»
وی با اشاره به مبانی 4 شاخص اصلی در دانش بازاریابی و تطبیق آن با کارکرد پروژه های ساختمانی افزود: «از مجموع 4 شاخص اصلی در نظام بازاریابی، صنعت ساختمان فقط به مؤلفه قیمت توجه دارد. در سناریوهای ساخت و ساز و حتی در مطالعات امکان سنجی، به سایر شاخص ها توجهی نمی شود. این عدم توجه باعث می شود که پروژه های ساختمانی در شرایط بحرانی قرار گیرند.»
عبدالهی تصریح کرد: «تفکر سنتی قالب در صنعت ساختمان بر این باور است که برندسازی به عواملی چون شهرت سازنده، طرح معمارانه منحصر به فرد و یا احیاناً کارکرد خاص مربوط است. در عین حال نیز ماهیت آن را سرمایه ای تلقی کرده و بدین ترتیب جنبه های انسانی ساختمان به فراموشی سپرده می شود.»
ضعف اصلی را در بازیگران جویا شوید
هادی خادم موسوی، فعال حوزه بازاریابی و کارآفرینی در صنعت ساختمان نیز بر این باور است: «حوزه ساختمان همواره با نیاز و تقاضای انباشته روبرو بوده است. این بدان معنا است که با توجه با روند فروش و واگذاری به مشتریان، هیچ گاه نیازی به مقوله برندسازی احساس نشده است. اما از دیدگاه اقتصاد ساختمان، این مسئله به گونه دیگری مطرح شده و توجه با آن را به عنوان یک ضرورت تلقی می کند.»
خادم موسوی با اشاره به گروه بندی بازیگران این صنعت افزود: «گروه های مؤثر در اقتصاد ساختمان اساساً به سه دسته تقسیم می شوند. گروه اول سازندگان هستند که به واسطه دیدگاه ها سنتی از یک طرف و از سوی دیگر وجود تقاضا بالفعل در بازار، ضرورتی برای ورود به مقوله بازاریابی و برندسازی قائل نیستند. آن تعداد که هم اندکی وارد می شوند، برندسازی را حد یک پوسته تبلیغاتی تصور می کنند. گروه دوم هم شامل مصرف کنندگان هستند. ازآنجایی که آگاهی مکفی و عمومی از نقش برند در انتخاب صحیح و هوشمندانه وجود نداشته و اصولاً تمرکز توجه ایشان به تناسب های مالی است، لذا اینان نیز برند را با گران بودن هم معنا دانسته و آن را مطالبه ندارند. گروه سوم فعالان بازار ساختمان هستند که کاملاً بر تداوم رویه های سنتی خود پای بند بوده و تلاشی برای تغییر و به روز رسانی مکانیزم کارکرد خود ندارند. از این جهت است که برندسازی در ساختمان، مهجور مانده است.»
انتظار کوتاه مدت، مانع رشد برندسازی در صنعت ساختمان است
مهدی کرمعلی مدیر توسعه و بازاریابی شرکت سرشاران با اشاره به وجود تقاضای دائمی در صنعت ساختمان، گفت: «از آنجایی که در طی سالیان گذشته همواره تقاضای مناسبی وجود داشته و سازندگان آنچه ساخته اند را توانسته اند به فروش برسانند و از سوی دیگر با توجه به اینکه نتایج مطلوب برندسازی در بلند مدت خود را نشان می دهد و اساساً رویکردهای اقتصادی صرفاً بر محور نتایج کوتاه مدت تأکید دارد، لذا درکی از ضرورت ورود به مقوله برندسازی نداشته اند.»
این فعال بازار صنعت ساختمان تصریح کرد: «در این صنعت برداشت کلی از برندسازی منوط به زیبایی ظاهری و هزینه های تبلیغاتی است و عملاً به مسئله هویت و ارزش افزوده در پروژه های ساختمانی توجهی نمی شود. این وضعیت را می توان به روشنی در مطالعات مکانی و امکان سنجی پروژه ها مشاهده کرد. شرکت ها و فعالان بزرگ در صنعت ساختمان از حضور و بهره گیری از متخصصان بازاریابی محرومند و به درستی ایشان را به خدمت نمی گیرند.»
کرمعلی افزود: «به کارگیری برندسازی برای پروژه های ساختمانی فوائد و مزایای زیادی را فراهم می کند، از آن جمله می توان به تعیین قیمت مناسب تر، سرعت در واگذاری، ارتقائ کیفیت و افزایش اعتماد به سازنده، اشاره کرد.»
ارسال نظر