صمت جایگاه و اهمیت معماری سنتی در کشور را بررسی کرد
هویت فراموششده
معماری سنتی نوعی از معماری است که در هر ناحیه مختص خود است.
خصوصیات معماری سنتی معمولا براساس فرهنگ و طرحهای سنتی رایج در هر منطقه شکل میگیرد. معماری سنتی که در حال حاضر استفاده و توسط سازندگان و معماران اجرا میشود، مشتمل بر وفاداری به حفظ پیوند بین سبکهای معماری قدیمی و استفاده مجدد از مصالح جدید یا طراحی ساختمانها است؛ بهگونهای که با ساختوساز سنتی سازگار بماند. به این ترتیب، احساس پیوند معماری سنتی قدیمی با سبک معماری مدرن حفظ میشود و نوع معماری سنتی جلوه میکند.
معماری سنتی، در واقع سبک مشخصی از معماری است. زمانی که حرف از معماری سنتی بهمیان میآید، همه به یاد درهای چوبی با درکوبهای قدیمی و جذاب میافتند که با باز کردن این درها و گذشتن از دالانهای دراز و باریک، چشمانداز حیاطی بزرگ با اتاقهای دور تا دور و حوضی فیروزهای در وسط حیاط و گلهای شمعدانی اطراف آن تداعی میشود؛ منظرهای که در این زمانه کمتر میبینیم و متاسفانه معماری نهچندان مدرن و بیروح، جای آن را گرفته است. صمت در این گزارش پیرامون معماری سنتی با کارشناسان به گفتوگو پرداخته است.
معماری سنتی، نشانگر فرهنگ جامعه است
به جرأت میتوان گفت که معماری سنتی ایرانی که در گذشته مرسوم بوده، یکی از بینقصترین و جذابترین معماریهای جهان بوده است، چرا که این سبک معماری، بدون وجود ابزارآلات پیشرفته و مدرن انجام و خانههایی با ظرافت و جذاب ساخته میشد که امروزه الهامبخش طراحان بنام معماری است. معماری سنتی که در تاریخ گذشته ایران وجود دارد، بهنوعی نشانگر فرهنگ جامعه حاکم بر آن زمان است. البته معماری سنتی مربوط به هر منطقه در سراسر دنیا همیشه نمادی از فرهنگ و آداب و رسوم موجود در آن منطقه است که بهراحتی میتوان با بررسی و تفحص در معماری سنتی منطقهای، تمامی خصوصیات و ویژگیهای جامعه، اخلاقی و زندگی آن ناحیه را متوجه شد. طراحان و معماران قدیمی در ایران، در معماری سنتی توجهی به نمای خارجی خانهها نمیکردند و بیشتر تمرکزشان بر طراحی داخلی خانهها بود.اگرچه ممکن است، ساختمانهایی که امروزه ساخته میشوند، از معماری استاندارد و اصولی برخوردار نباشند، اما نمیتوان از بکارگیری یک معماری خوب در ایجاد طرحها و سازهها و تاثیر آن بر فضای درونی ساختمان غافل ماند. باتوجه به اینکه معماران و هنرمندان قدیمی در گذشته از اصول معماری سنتی بهره میجستند و در کلیه آثار هنری آن زمان این مسئله کاملا مشهود بود، اما امروزه معماران مدرن بر این باور هستند که تلفیق دکوراسیون سنتی و مدرن میتواند محبوبیت و جذابیت غیرقابلوصفی را به مخاطب القا کند. هرچند در سالهای گذشته و دهههای اخیر، معماری سنتی بهدست فراموشی سپرده شده و سبکهای جدید و مدرن بر بیشتر ساختمانهای ساختهشده، حاکم است، اما امروزه باتوجه به تمرکز طراحان و معماران مشهور ایرانی به سبکها و معماری سنتی ایرانی، باز استفاده از طرحهای سنتی در معماری ایرانی و تلفیق آن با طرحهای جدید نیز طرفداران بسیاری پیدا کرده است.
نقش کمرنگ معماری سنتی در ساختوسازها
کورش حاجیزاده، کارشناس معماری در رابطه با معماری سنتی ایرانی به صمت توضیح داد: آنچه از بناهای تاریخی در کشور ما بهشکلی پررنگ مشاهده میشود، معماری سنتی ایرانی و شکوه و جلال سازههای متنوع در شهرهای مختلف و از اهمیت ویژهای نهتنها در داخل بلکه در تمام دنیا برخوردار است و هرساله در بزرگترین دانشگاههای دنیا تدریس میشود. معماری سنتی ریشه در فرهنگ ملت ما دارد. متاسفانه در کشور ما اتفاقهای مختلفی باعث شده تا معماری سنتی به دست فراموشی سپرده شود. در گذشته تلفیق معماری ایرانی ـ اسلامی جایگاه ویژهای در کشور ما پیدا کرد، اما اکنون معماری سنتی جایی در معماری مدرن ندارد و کمابیش از یاد رفته است.
وی افزود: معماری سنتی ایرانی چیزی نیست جز رابطه انسان با دیگری؛ به این معنا که توجه ما به موضوع انسان و رابطهاش با ساختمان بسیار مهم است. این تعریف نهفقط برای معماری سنتی ایرانی بلکه برای اصل موضوع معماری به کار میرود؛ بهطبع بنایی که در ایران طراحی میشود، رنگ ایرانی به خود میگیرد.
حاجیزاده بااشاره به معیارهایی مانند مردمواری (تناسب میان ساختمان و انسان) در معماری گفت: مردمواری جزو خصیصههای معماری است که برخی معتقدند معماری ایرانی آنطور که باید از این خصیصه برخوردار نیست. حتی برخی کارشناسان این حوزه پا را فراتر گذاشته و میگویند، بعد از ورود اسلام در معماری ایرانی، شاهد نوعی خودبرتربینی در بناهای معماری هستیم، اما شاخصه دیگری مثل خودبسندگی (استفاده از مواد و مصالح متناسب با هر اقلیم) را میتوان در معماری بناهای تاریخی ایران مشاهده کرد.این کارشناس عنوان کرد: معماری سنتی یک هنر اجتماعی است. معماران گاه بناهایی را با ایدههای شخصی طراحی میکنند و حتی میسازند، اما بیشتر ساختمانها باتوجه به نیازهای اجتماعی طراحی میشوند. معمولا از معماران انتظار میرود که یک ساختمان مشخص را در یک مکان مشخص طراحی کنند. در روند ساخت یک ساختمان افراد زیادی درگیر میشوند و قوانین و آییننامههای ساختمانی، تصمیمگیریهای معمار را محدود میکنند.معماری سنتی ترکیبی از هنر و مسائل فنی است، به این معنی که در این نوع معماری نهتنها مسائل فنی نقش مهمی ایفا میکنند، بلکه جنبه هنر را نیز در برمیگیرد؛ بنابراین میتوان گفت هنر در معماری سنتی، موضوع بسیار مهمی است.
حاجیزاده تصریح کرد: متاسفانه رسانههای کشور در زمینه جا انداختن فرهنگ معماری سنتی در بین خانوارهای ایرانی نقش بسیار کمرنگی ایفا کردهاند. اکنون در کشور شاهد ساخت بناهایی هستیم که بدون توجه به بحث معماری و برپایه نقشههای فاجعهآمیز و بیکیفیت ساخته شدهاند و عجیب است که تمام مجوزهای لازم را هم برای پایان کار اخذ میکنند. این موضوع باعث میشود که ما متاسفانه شاهد ساختمانهایی باشیم که نهتنها استاندارد نیستند، بلکه بههیچعنوان قابلسکونت هم نیستند. باوجود طرح قوانین غیراصولی از سوی شهرداریها و سازمان نظاممهندسی و نبود نظارت و مدیریت مطلوب برای بکارگیری نقشههای معماری در سازهها، جایگاه فعلی صنعت ساختمانسازی بسیار متزلزل است که نیاز به یک بروزرسانی تخصصی دارد.حوزه آپارتماننشینی جامعه ما با کمبود معماری روبهرو و در واقع شهرنشینی برای خیلی از شهروندان درونی نشده است، بهطوریکه انبوهی از مسائل، درگیریها و اختلافات را در آپارتمانها شاهد هستیم که بهعلت فقر فرهنگی و نبود الزامات معماری بهوجود آمده است؛ ازاینرو خیلی از برجهای ساختهشده حتی با بافت اجتماعی منطقه همسازی ندارند و بهعنوان وصلهای ناجور در منطقه خودنمایی میکنند، بنابراین ضرورت دارد در کنار توجه به قوانین ساخت؛ به معماری بهویژه معماری سنتی توجه شود تا دوباره حال و هوای ساختمانها، زندگی مردم را بانشاطتر کند.باوجود اینکه معماری در ایران از سابقه فرهنگی، تاریخی و هنری بینظیری برخوردار است، متاسفانه در سالهای اخیر آنچنان که بایدوشاید برای معماری اهمیت و توجهی درخور آن قائل نشدهایم. معماری علم هنر و طراحی است که با تلفیق فرهنگ و زیباییشناسی، شاهکاری بینظیر از یک بنا را خلق میکند؛ با این وجود معماری هنوز جایگاه واقعی خود را نزد ما پیدا نکرده است.
معماری کنونی از مفاهیم فرهنگی فاصله گرفته است
وی همچنین با تاکید بر اینکه معماری کنونی و شهرسازی از مفاهیم فرهنگی به نسبت گذشته فاصله زیادی گرفته است، گفت: نخستین نشانههای فرهنگی یک شهر نوع معماری آن است و این شاخصه مهمی است که باید نه بهصورت فرمی بلکه بهصورت موضوعی موردتوجه قرار گیرد. در ساخت و طراحی یک ساختمان اگر بکارگیری جدیدترین مصالح مدنظر قرار میگیرد؛ به همان نسبت انطباق با اقلیم، شرایط فرهنگی، انسانی و خلقوخو هم مهم و ضروری است.گذشتگان ما در معماری هوشمندانه عمل میکردند و ما هم باید به آن هوشمندی برگردیم. امروزه ساختمانسازی بیشتر از آنکه به انطباق با شرایط اقلیمی وابسته باشد، به تجهیزات روز وابسته است. در گذشته در هر اقلیمی با هر نوع فرهنگ، آبوهوا، جغرافیا و خلقوخو یک سبک از معماری و ساختوساز پیاده میشد؛ انطباق بافت سنتی یزد با شرایط اقلیمی و درونگرایی مردمی و ساخت ویلاهای خاص و مدرن در شمال و جنوب کشور منطبق با خلقوخوی برونگرایی نمونههایی از این دست هستند.
وی در پایان گفت: باید توجه بیشتری به فرهنگ و آموزش معماری صورت گیرد، زیرا آینده ما در همین شهرها رقم میخورد و اگر قرار است، آینده خوبی داشته باشیم زمینهساز آن، توجه به معماری و حفظ آثار باستانی است که اگر با کمتوجهی و کمکاری به همین منوال امروز حرکت کنیم، سرانجام خوبی از لحاظ زیستمحیطی و فرهنگی نخواهیم داشت. کافی است هیچ بنای جدیدی نسازیم و همین سرمایههای باستانی را حفظ کنیم.
معماری سنتی بخشی از زندگی ما نیست!
حسین فصیحی، کارشناس معماری به صمت گفت: یکی از مسائل مهم در شناخت معماری سنتی ایران، قطع شدن فرهنگ معماری سنتی و پیدایش گونههایی از فضاهای جدید معماری و شهری است که غالبا با فضاهای سنتی متفاوت هستند. متاسفانه در باور و فرهنگ امروزی هر چیزی که به آن لفظ سنتی میدهیم، انگار از موضوعی منجمد و متوقف در گذشته صحبت میکنیم که امروز اگرچه مورداحترام ما است، اما بخشی از زندگی ما نیست. در بهترین حالت، اشیای سنتی برای ما حالت نوستالژی دارد و یادآور خاطرات ترکشده ما در گذشته است که غیرقابلدستیابی مجدد محسوب میشود.
وی افزود: بهدلیل تحولات در سبک زندگی در ادوار مختلف تاریخی موضوعاتی را ترک کردهایم که معماری سنتی نیز یکی از آنها است. شواهد موجود نیز گواه بر این است که ما با گذشت زمان از سبک معماری سنتی فاصله گرفته و آن را ترک کردهایم. با اندکی توجه به رفتار بازدیدکنندگان از بناهای تاریخی میتوان متوجه این امر شد؛ برای مثال، خانه بروجردیهای کاشان بهعنوان نمایندهای از معماری سنتی برای بازدیدکنندگان چشمنواز است، اما هیچکدام حاضر به زندگی دائمی در چنین بنایی نمیشوند، چرا که اقتضای زندگی این دوره با آن زمان تفاوت دارد و ساختمانی با آن سبک معماری با زندگی امروز سازگار نیست.
جای خالی معماری سنتی در شهرها
از آنجایی که فرهنگ و معماری سنتی ما ایرانیان در هر نقطه از جهان مهم و باارزش بوده، اما متاسفانه معماری معاصر ما دچار یک بیهویتی شدید شده است. بهبیان دیگر، ما فرهنگ و معماری سنتی خود را از چندین سال پیش فراموش کردهایم.امروزه شهرسازی و معماری ایران باتوجه به غنای فرهنگی و تاریخی خود از بیهویتی در ساختار فرهنگی رنج میبرد که باید راهکارهایی را در حیطه نوع مداخلات شهرسازی و معماری برای برونرفت از این بیهویتی پیدا کرد. از بزرگترین معضلات اجتماعی که پس از ورود مدرنیسم به زندگی بشر بهوجود آمده، دوری از معنویت و نبود آرامش در زندگی انسانها است.
در گذشته معماری در پی ایجاد فضاهایی برای زندگی و آرامش انسان بوده است، بنابراین انسان نه بهعنوان ماشین بلکه در جایگاه موجودی زنده و بهعنوان عنصر اصلی و طرحشونده در معماری مدنظر قرار میگرفت؛ در حالی که هماکنون فضاهای شهری و ساختمانها هیچ رنگوبویی از معماری سنتی بر چهره ندارند.
سخن پایانی
امروزه با گسترش روزافزون جمعیت،بهویژه در شهرهای بزرگ و فرهنگ مسلط بر ساختمانسازی و ظهور آسمانخراشها، اصول معماری و تاثیر آن بر انسان، از اولویت بالایی برخوردار نیست. طراحی نامناسب میتواند اثرات مخربی بر روح و روان داشته باشد و حتی باعث بیتفاوتی و دلمردگی شود. در نتیجه، فضاها میتوانند بر تفکر و الگوهای رفتاری تاثیر بگذارند؛ یعنی یا باعث افزایش تمرکز و انگیزه و یا عکس آن منجر به ناراحتی، بیحالی و اضطراب شوند. البته بهمنظور ایجاد احساس راحتی در یک محیط، علاوه بر فضای کلی معماری داخلی، عوامل دیگری مانند نور، گیاهان، متریال، روشهای ساختوساز، دما و شرایط هوا نیز نقش مهمی دارند. همچنین، از آنجایی که شهروندان جوامع مدرن بیشتر وقت خود را در خانه میگذرانند، ساختار خانه و معماری از اهمیت بیشتری نسبت به فضاهای دیگر برخوردار است که نیاز دارد بیشتر از گذشته هم موردتوجه قرار بگیرد./روزنامه صمت
ارسال نظر