|

اختصاصی گسترش‌نیوز:

بایکوت برای مردان، غوغا برای زنان

شوربختانه زن‌ستیزی به لغلغه کلامی برخی رسانه‌های داخلی و رسانه‌های فارسی‎‌زبان برون مرزی بدل شده است که باعث بروز تنش‌های بی‌مورد در تمامی سطوح اجتماعی شده حال آن که تمامی مشکلات مطروحه در رسانه‌ها دارای ریشه‌های حقوقی قابل حل است و نوک پیکان طراحان این پروپاگاندای رسانه‌ای عامدانه به سمت اشتباهی نشانه رفته است.

سبک زندگی بایکوت برای مردان، غوغا برای زنان

معمولا فمنیست‌ها به علت تسلط بر خروجی‌های رسانه‌ای در دنیا و همچنین در رسانه‌های مجازی داخلی، اخبار اعمال محدودیت علیه بانوان را با آب‌وتاب و بازتاب شدیدی انعکاس می‌دهند. اخبار مربوط به عدم امکان خروج از کشور برای سمیرا زرگری مربی تیم ملی اسکی آلپاین، بازتاب جهانی گسترده‌ای یافته که در دو سطح قابل توجه است: نخست اینکه انعکاس مشکلات خانوادگی یک فرد و تبدیل آن به محل جدال فمینیسم و مردسالاری موهوم در جامعه و دیگری عدم توجه به مباحث حقوقی داخلی و تقلیل دادن سطح بحث به شبح مردسالاری تاریخی که البته ناشی از تنبلی نظری تحلیلگران یاد شده یا دستکم اغماض در زمینه کنش در قبال ریشه‌های حقوقی این مسئله است.

دعوای مجعول

در وهله دوم نیز مشکلات مشابه برای آقایان به بایکوت خبری سپرده می‌شود زیرا جایی در این دعوای از پیش تعریف شده برای جریان رسانه‌ای پرقدرت یاد شده وجود ندارد. درواقع فمینیست‌های رسانه‌ای در حال تعریف یک دعوای فراتاریخی موهوم برای بسط ایدئولوژی مبتذل خود هستند، تا در نهایت بتوانند با عبور از موانع اجتماعی و فرهنگی که به شکل طبیعی و تاریخی در برابر این ایدئولوژی مسموم مقاومت می‌کنند، اهداف خود را پیاده‌سازی کنند.

زرگری

بایکوت برای مردان غوغا برای زنان

این در حالی‌ست که مشکلاتی که برای زنان در قبال ندادن جواز خروج از کشور توسط همسران یا پدرانشان به وجود می‌آید کاملا حقوقی است و البته مابه‌ازای مقابلی هم بر سر ممنوع‌الخروج شدن آقایان توسط همسران سابق یا فعلی‌شان به دلیل مشکلات پرداخت مهریه وجود دارد که دست بر قضا، در میان مردان ورزشکار کم شمار نیست اما چندان مورد توجه رسانه‌های جریان یاد شده قرار نمی‌گیرد از آن جمله امید روحانی سرمربی تیم ملی کاراته که به علت عدم توانایی در پرداخت ۳۰ میلیون تومان پول مهریه، نتوانست تیم ملی کاراته را که شانس اول قهرمانی در جهان بود همراهی کند، علی صادق‌زاده قهرمان پارالمپیکی کشور نیز درست در زمان مشابه با زرگری نتوانست به دلیل مشکل مهریه از کشور خارج شود.

گریز از فهم حقوقی قرارداد!

تبدیل دعوای حقوقی و خانوادگی افراد به یک جدال رسانه‌ای و ایدئولوژیک با نیت فراهم کردن خوراک لازم به جهت حمله به بنیان‌های تاریخ و فرهنگ کشور با اسم رمز موهوم مردسالاری، باعث آسیب دیدن ساختارهای اصیل نهاد خانواده در کشور خواهد شد که در نهایت همانا تحقق یکی از مهمترین اهداف فمینیست‌های رادیکال است.

همه این افرادی که با مشکل مواجه می‌شوند در واقع چوب قراردادهایی را می‌خورند که خودشان زیر آن را امضا کرده‌اند و اگر کسی در آن شرایط عاطفی و احساسی به این افراد تذکرات لازم را می‌داد، احتمالا با پاسخی سخت و کوبنده از جانب امضاکنندگان قرارداد عقد ازدواج مواجه می‌شد. درواقع مهریه مطابق با قوانین نه چندان کارآمد فعلی، در هر حال به عنوان دیون مندرج در شرایط عقد تعیین می‌شود و فرد بالغ و عاقل آن را امضا می‌کند. شرط تمکین از همسر برای حقوق غیرمصرحه در قانون نیز، امری بدیهی در شرایط حقوقی و قانونی فعلی محسوب می‌شود و فرد اگر مطالبه حق خروج از کشور را دارد باید بتواند آن را در شرایط ضمن عقد درج کند.

جنگ زرگری برای زرگری!

این در حالی‌ست که جریان یاد شده بدون داشتن جسارت مطالبه برای تغییر قوانین، اقدام به مردستیزی و تاریخ‌ستیزی می‌کند و برای یافتن شاهد مدعای خود با آثار بزرگان تاریخ ایران نظیر فردوسی و سعدی نیز دست به یقه می‌شوند. در مورد مربوط به همسر سیمرا زرگری، فرد یاد شده در ایالات متحده امریکا متولد شده و شهروند کشور ترکیه محسوب می‌شود و کمتر از هفت سال است که در ایران زندگی می‌کند اما از خلاء قانونی موجود به نفع خود استفاده می‌کند. مرور اطلاعات بالا به خواننده بدون سوگیری یادآوری می‌کند که فرد یاد شده در شرایط تاریخی و فرهنگی ایران تربیت نشده و تسری این ماجرا به دعواهای جنسیتی مورد نظر فمینیست‌ها، باعث می‌شود که ریشه‌های اصلی ماجرا به غفلت سپرده شود و به جای حل مسئله، شکاف اجتماعی جدیدی به شکاف‌های موجود در کشور افزوده شود که تبعات ناگواری را برای نظام اقتصادی و فرهنگی کشور بر جای می‌گذارد.

کدخبر: 155439 مجتبی اسکندری

ارسال نظر

 

پربازدیدترین