جیغ بزن اما حتما بترس! / در اتاقهای فرار چه میگذرد؟
چشم، چشم را نمیبیند و تاریکی مطلق بیداد میکند. باید بی حرکت منتظر روشنشدن نقطه نوری باشید که متوجه حضور یک فرد غیرخودی میشوید که به سمت شما میآید. وحشت با صدای جیغ و ترس شما تمام میشود و اتاق، رنگ نور میگیرد و دیگر خبری از فرد غریبه نیست!
چند سالی است که جایش را بین مخاطبان باز کرده و حتی کودکان هم دوست دارند آن را امتحان کنند؛ اتاقی که هم با ترس همراه است هم با معما و به «اتاق فرار» معروف شده است. شما وارد اتاقی میشوید و اتفاقهایی برایتان میافتد تا از آنجا فرار کنید.
گفته میشود طراح بازی «اتاق فرار» یک دانشجوی ژاپنی بوده و اولین اتاق در شهر سیلیکونولی و در سال ۲۰۰۷ طراحی شد. این اتاقهای فرار بصورت موقتی در مکانهای تفریحی پدیدار میشدند و نوع بازی طوری بود که طراحان، اشیا و راهنماییهای لازم را در گوشه و کنار پنهان میکردند و بازیکنان با پیداکردن آنها باید از محیط خارج میشدند. این بازی مخاطبان زیادی هم داشت و بلیتهای آن بسرعت فروخته میشد.
حالا روزبهروز به تعداد این اتاقهای فرار اضافه میشود و هر کدام بازیهای خودشان را طراحی میکنند. اتاقهای فرار معمولا تابلویی ندارند و اطلاعاتشان را باید در شبکههای اجتماعی پیدا کرد. البته برخی از آنان هم سایت دارند. گرایش افراد به این بازی هم روزبهروز بیشتر میشود بویژه نوجوانان و جوانان. به نظر میرسد هر چه اتاق فرار ترسناکتر باشد، جذابیتش هم بیشتر است که هم بصورت محیطی اجرا میشود و هم بصورت آنلاین و ویژه. برخی بازیها زیادی ترسناک هستند و برخی دیگر معمای بیشتری دارند و انتخاب هر ژانری به تیمی که وارد بازی میشود بستگی دارد.
سری به یکی از همین اتاقهای فرار میزنم. نور کمرنگ قرمزی فضای ترسناک اتاق را بیشتر کرده است. صدایی از پشت بیسیم، بازیکنان را راهنمایی میکند تا رمز را پیدا کنند و با پیداکردن اولین کلید، بازی شروع شود و وارد یکی از اتاقها شوند.
مشارکت برای حل معماها و پیداکردن رمزها کار مهمی در این بازی است. در این بین وقتی سرگرم پیداکردن رمز هستید، ممکن است بازیگری با گریم وارد شود و باعث وحشت تیم شود.
«حسین» مدیر یکی از اتاقهای فرار در تهران است. معماری خوانده و حدود سه سال پیش بعد از بازی در یکی از اتاقهای فرار، تصمیم میگیرد خودش یکی از همین اتاقها را راهاندازی کند: «هر کشوری قوانین خاص خودش را در ژانر ترسناک این بازی دارد. مثلا در برخی از کشورها نباید اتاقها خاموش مطلق باشند و همین موضوع از ترس آن کم میکند اما در ایران چنین قوانینی وجود ندارد و این بازی در تاریکی مطلق انجام میشود. ۵۰۰ بازی در تهران وجود دارد و زمان بیشتر آنها بین ۶۰ تا ۹۰ دقیقه و برخی دیگر ۱۲۰ دقیقه است. با این حال زمان بازی به ژانر آن بستگی دارد و ممکن است از ۳۰ دقیقه شروع شود و تا ۵ ساعت ادامه داشته باشد. طراحی بازیهای اتاق فرار بصورت گروهی انجام میشود و به هیچوجه یک نفر به تنهایی نمیتواند بازی طراحی کند. هر تیمی ایده و تفکر خودش را دارد. معمولا بازیها هم ضعیف و قوی دارند اما وای به روزی که یک بازی به اسم بدی معروف شود چرا که برای آن اتاق فرار جنبه منفی دارد و بنوعی ضعف محسوب میشود.»
معمولا بلیت سانسهای آخر شب این بازی گرانتر از سانسهای دیگر است. حسین دلیل آن را اینطور توضیح میدهد: «شما اگر دیروقت هم سوار تاکسی شوید باید پول بیشتری پرداخت کنید چرا که آخر شب زمان کاری تمام شده اما بازیگران همچنان مشغول کارند، بنابراین هزینه آن هم بیشتر محاسبه میشود. ساعت کاری هم بستگی به انتخاب بازیکنان و فضای اتاقها دارد، برخی از بازیها صبح تا ظهر است و برخی دیگر هم تا دیروقت. اما معمولا اتاق فرارها از ساعت ۲ ظهر تا آخر شب هستند. برخی بازیها هم ممکن است تا ۵ صبح ادامه داشته باشد.»
با اینکه ساعت کاری این حرفه زیاد است اما او از کارش احساس رضایت دارد: «اتاق فرار یک شغل خدماتی است و تا زمانی که خدمات دهید، درآمد دارید. راهاندازی اتاق فرار به زمان نیاز دارد و کسی که تصمیم میگیرد چنین کاری ایجاد کند باید زمان زیادی بگذارد. یکی از سختیهای کار این است که تا دیر وقت درگیر کار هستم و زمان کمتری را در کنار خانواده میگذرانم. از طرفی روزهای تعطیل هم درگیر کار هستم. کار هم به شکلی نیست که کارمندی را جایگزین خودم کنم بلکه باید بالاسر کار بمانم، البته هر کسی هم چنین کاری را نمی پذیرد. ما زمان شیوع ویروس کرونا مجبور بودیم کار را تعطیل کنیم و گاهی اوقات هم با رعایت صدرصد پروتکلهای بهداشتی بازی را انجام میدادیم و بعد از هر سانس کل فضا و قفلها را ضدعفونی میکردیم اما در حال حاضر وضعیت بهتر شده است.»
او درباره چگونگی انتخاب بازیگران «اتاق فرار» هم توضیح میدهد: «از بازیگران تست گرفته میشود و بعد با آنان شروع به کارمیکنیم. ما در اتاق فرار خودمان سه بازیگر داریم که دو نفرشان اصلا تجربهای در این زمینه نداشتند و مجبور شدیم به آنان آموزش بدهیم به همین دلیل هم عادت کردهاند چطور اتاق را ترک کنند که با بازیکنان برخورد نکنند.»
یکی از بازیگران این اتاق فرارها که ۱۵ سال دارد، از بچگی به این حرفه علاقمند شده و تجربه بازی در اتاق فرارهای بسیاری دارد بطوری که ترسیدن برایش تبدیل به عادت شده و حالا هم از ترساندن دیگران لذت میبرد.
معمولا قبل از شروع بازی به بازیکنان توصیههای لازم میشود: «شئونات اسلامی رعایت شود، پروتکلهای بهداشتی در نظر گرفته شود، ورود افراد زیر ۱۵ سال ممنوع است، ورود افراد دارای مشکلات قلبی و تنفسی به بازی ممنوع است، بیاحترامی و لمس بازیگر باعث توقف بازی در همان لحظه میشود، تمامی خسارتهای بازی به عهده بازیکنان است و ...»
با وجود توصیههای لازم قبل از شروع بازی اما باز هم بازیکنانی پیدا میشوند که مشکلاتی به وجود بیاورند: «به بازیکنان میگوییم شما حتی حق لمسکردن بازیگران را هم ندارید، در تاریکی تکان نخورید، بازیگری که نمایش اجرا میکند مسخره نکنید. با این حال پیش آمده که در برخی از اتاق فرارهای همکارانمان، بازیگران مورد ضرب و شتم قرار بگیرند. البته وضعیت نسبت به سالهای گذشته بهتر شده چرا که با زیادشدن اتاق فرارها، بازیکنان بازیهای مختلف را امتحان میکنند و به مرور با قوانین آشنا میشوند. از طرفی بازیها هم قویتر شدهاند. با این حال بسیاری که برای اولین بار اتاق فرار را تجربه میکنند و با قوانین آشنا نیستند بازیگر را با لگد یا مشت میزنند. حتی افرادی که قبل از بازی به دروغ میگویند مشکل خاصی ندارند، زمانی که بازی شروع شود از طریق دوربینهای دید در شب متوجه میشویم که فرد نباید بازی را ادامه دهد اما تا کنون با مشکل خاصی روبرو نشدهایم. گاهی هم پیش آمده که بازیکنان از گریه و ترس زیاد ضعف کنند و ما هم بازی را متوقف میکنیم و به آنان آب میدهیم.»
به گفته او همزمان با جشن هالوین در آمریکا، اتاقهای فرار در ایران هم روی بورس میآیند و در بعضی اتاق فرارها از ابزارهایی برای ترسناکتر شدن بازی استفاده میکنند.
معمولا بازی در اتاق فرارها با یک عکس یادگاری در همان نور قرمز ترسناک تمام میشود. باهوشترین افراد یک تیم که مشارکت بالاتری نسبت به بقیه برای پیدا کردن جواب معماها داشتهاند هم مشخص میشوند و اعضای یک تیم بعد از خالیکردن هیجانات خود از اتاق بیرون میآیند. گرچه این اتاقها فعلا بدون دردسر کارشان را پیش میبرند اما هیچ نهادی روی فعالیت آنان نظارت ندارد!
ارسال نظر