نامزد جدید انتخابات ۱۴۰۰ کیست؟
فهرست اعضای دولت روحانی که نامشان برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ شنیده میشود هر روز بلندتر میشود.
چهرههایی که یا هماکنون در دولت رسما مسوولیت دارند یا اینکه روزی در کابینه دولت یازدهم و دوازدهم مسوولیتی داشته و حالا بدشان نمیآید تا چنانچه اگر مورد حمایت قرار گیرند، پا پیش بگذارند و وارد عرصه رقابت انتخاباتی شوند.
از وزرا گرفته تا معاونان هر روز این صف کمی بلندتر میشود. هر چند تاکنون خبری رسمی درباره این افراد منتشر نشده و آنان اغلب سعی کردهاند اعلام کنند که تصمیمی برای حضور در انتخابات سال آینده ندارند اما به نظر میرسد، هستند تعدادی از این جماعت که در حال بررسی شرایط هستند و چنانچه احساس کنند هم حمایت جناح خود را بهدست میآورند و هم میتوانند از سد تایید صلاحیت شورای نگهبان بگذرند، بعید نیست دل به دریا زده و با اعلام کاندیداتوری برای انتخابات ریاستجمهوری وارد کارزار ۱۴۰۰ شوند.
البته ممکن است اعلام رسمی حضور در انتخابات تا روز نامنویسی در انتخابات سال آینده طول بکشد. اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری، سورنا ستاری معاون علمی رئیسجمهوری، محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه و معاون رئیسجمهوری، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه، محمدجواد آذریجهرمی وزیر ارتباطات و عباس آخوندی وزیر سابق راه از جمله این افراد هستند که البته چند تن از آنان نیز رسما اعلام کردهاند که تمایلی به کاندیداتوری ندارند.
با این حال یک نام هم به تازگی به این فهرست اضافه شده است. بیژن نامدار زنگنه که چندی پیش خود احتمال حضور در انتخابات ۱۴۰۰ را رد کرده بود اما حالا یک خبرنگار مطلع شده که دوباره چند روزی است که نامش در برخی محافل شنیده میشود. زنگنه معروف به «شیخالوزرا» یکی از مهرههای کلیدی کابینه حسن روحانی به شمار میرود.
او در روزهایی که فروش نفت ایران در پایینترین حد خود قرار داشت و بسیاری از پروژههای اکتشافی و استخراجی نفت و گاز ایران تعطیل شده بودند، مسوولیت وزارت نفت را برعهده گرفت و با تولد برجام و رفع محدودیت برای سرمایهگذاری خارجیها در ایران، دوباره فعالیتهای تجاری نفت را رونق بخشید و اوضاع به نحوی رقم خورد که فروش نفت هم آرامآرام به ریل سابق خود بازگشت. هر چند ایران با سد بازپسگیری سهم تولید خود در اوپک و مسئله نرخ نفت مواجه بود. زنگنه توانست در مذاکرات پیچیده اوپک نقش مهمی ایفا کند و در عین حال با وجود مخالفتهای فراوان داخلی، شرکتهای مهم سرمایهگذاری حوزه انرژی از جمله توتال را به ایران بازگرداند.
این در حالی بود که در تمام این روزها مخالفان حسن روحانی و برجام، زنگنه را نیز همچون ظریف زیر فشار حداکثری قرار داده بودند. هر چه بود روزهای خوش نفت، چندان ادامه نیافت و فشارها به صنعت نفت ایران و زنگنه با بازگشت تحریمها چند برابر شد. با این حال آنگونه که گفته میشود عملکرد زنگنه مورد رضایت روحانی بوده است. سابقه زنگنه در وزارت نفت به دولت اول سیدمحمد خاتمی برمیگردد. اگر او تا پایان دولت روحانی همچنان وزیر نفت باقی بماند در مجموع رکورد ۱۶ سال وزارت نفت را به نام خودش در جمهوری اسلامی ثبت میکند.
البته او وزارت را از دولت میرحسین موسوی با وزارت جهاد سازندگی آغاز کرد و در دولت هاشمیرفسنجانی هم ۸ سال وزیر نیرو بود. سابقه «شیخالوزرا» کابینه «تدبیر و امید» در عرصه سیاست ایرانی باعث شده تا او به خوبی با مشکلات فعالیت در ایران آشنا باشد و احتمالا این روزها هم بهتر از هر کسی میداند که شرایط پیش روی رئیسجمهوری آینده ایران چگونه است. چراکه زنگنه از جمله افرادی بوده که به شدت مورد انتقاد و فشارهای گروههای مخالف داخلی قرار گرفته است. تا جایی که خودش میگوید او را تا پای زندان بردهاند.
زنگنه در مراسم افتتاح یکی از پروژههای نفتی ایران گفته بود: «برای کار در ایران باید صبر، حوصله و سرسختی داشت؛ شرایط برای کار کردن سخت است. هیچکس به اندازه من در پارس جنوبی سابقه ندارد. پارس جنوبی در سال ۷۶ یک بیابان بود. من میدانم چگونه میتوان ایران را ساخت»؛ گفتههایی که به روشنی نشان از شخصیت سیاسی زنگنه دارد. با اینکه میداند فضای فعالیت در همه عرصهها با فشارهای داخلی و خارجی فراوانی مواجه است ولی از تاکتیکهای خاص خود برای پیشبرد برنامهها استفاده میکند. چنانکه در دولت روحانی با وجود مخالفت نهادهای خاص با قراردادهای خارجی نفتی بالاخره توانست این قراردادها را نهایی و اجرا کند.
بیمعنا بودن بازنشستگی سیاسی
با نزدیک شدن به پایان دولت دوم روحانی بحث درباره آینده سیاست و وزرا نیز بیشتر شده است ولی او مهر ماه یک بار در آینده حرفهای خود اظهارنظر کرد و در مورد احتمال کاندیداتوری برای انتخابات ریاستجمهوری گفته بود: «بازنشستگی سیاسی معنا ندارد اما با اتمام این دوره خود هرگز وارد کار دولتی نخواهم شد.» برخی از فعالان سیاسی میگویند خیلی از این تکذیبها ۱۰۰ درصد نیست و ممکن است که شرایط کشور به گونهای پیش رود که همین نامزدهای احتمالی که با قاطعیت گفتهاند در انتخابات شرکت نمیکنیم، نظرشان را تغییر دهند.
حالا دوباره چند روزی است که نام زنگنه به عنوان یک گزینه احتمالی در محافل سیاسی مطرح میشود و برخی از او به عنوان گزینه مورد نظر طیفی از اصولگرایان در انتخابات ۱۴۰۰ نام میبرند. در این باره جلال میرزایی که به عنوان یکی از اعضای اصلاحطلب کمیسیون انرژی مجلس دهم این سالها از نزدیک در جریان اقدامات زنگنه بوده به «اعتماد» میگوید که «آقای زنگنه از جمله نیروهای خوبی است که عاقلانه فکر میکند و عاقلانه هم عمل میکند و رویکردی عقلانی مبتنی بر تغییرات دارد. بر این اساس میتوان نظر ایشان درباره انتخابات را تحلیل کرد.
واقعیت این است که من چندی پیش مطلبی درباره احتمال کاندیداتوری ایشان شنیدم ولی هنوز خودشان را ندیدهام تا صحت آن را جویا شوم.»
رئیس کمیته سیاسی فراکسیون امید مجلس دهم درباره فشارها بر زنگنه توضیح میدهد: «آنقدر که در وزارت نفت آقای زنگنه را اذیت کردند فکر میکنم ایشان بیشتر در تلاش هستند تا این دوره وزارت تمام شود و بعید میدانم که پس از آن مسوولیت دولتی دیگر را قبول کنند. در جامعه ما کسی نمیداند که کجا باید از افراد با تجربه و کجا باید از نیروی جوان استفاده کنیم. عدهای هم جوانگرایی را عاملی برای رسیدن به منافع شخصی خود قرار دادهاند.»
اشاره میرزایی به منتقدان زنگنه است که میگویند او فردی مسن و بازنشسته است و حضور او در وزارت نفت باعث کندی کار شده است.
اما میرزایی در گفتوگوی خود با «اعتماد» در عین حال تاکید میکند که «آقای زنگنه از جمله مدیرانی بوده که تلاشهای زیادی چه در وزارت نیرو و چه در وزارت نفت کرده و منشأ تحولات بوده است. ایشان جزو نیروهایی نبوده که به محافظهکاری تن بدهند بلکه همواره دنبال تغییر وضع موجود در راستای کمک به کشور بوده است.» با انتشار این خبر احتمالا احزاب مختلف اصلاحطلب نیز درباره آن بیشتر به بحث و گفتوگو مینشینند. چراغ سبز احزاب مختلف میتواند زمینه را برای ترغیب زنگنه برای ورود به انتخابات ۱۴۰۰ فراهم کند.
هر چند این تنها بخشی از ماجراست. بخش دیگر این رقابت سیاسی به نظر شورای نگهبان برمیگردد و چنانچه بسیاری از اصلاحطلبان میگویند باید منتظر ماند و دید که این شورا چه تصمیمی درباره نامزدهای اصلاحطلب میگیرد.
اما ورای این دو، مشارکت سیاسی مردم در انتخابات نیز مد نظر است و چنانچه در ماههای آینده تغییرات جدی در وضع معیشت و زیست مردم رخ ندهد، دور از ذهن به نظر میرسد که تمایلی به حضور حداکثری در این رویداد سیاسی نشان دهند. با این همه اما با نزدیکتر شدن به انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ احتمالا پازل این آوردگاه انتخاباتی بیش از پیش تکمیل شده و شاید با دقتی بیش از این بتوان از حال و اوضاع این رقابت انتخاباتی گفت.
ارسال نظر