نماینده مجلس دهم در گفتگو با گسترش نیوز مطرح کرد:
پرونده هسته ای سرنوشتی جز توافق نخواهد داشت/ روسیه می داند باید از ایران دفاع کند
نماینده مجلس دهم اظهار کرد: من بعید می دانم مکانیسم ماشه فعال شود چون دیپلماسی همچنان سیاست اصلی است و فروپاشیدن آن قطعا منجر به تنشی گسترده خواهد شد. حتی کشانده شدن موضوع به شورای امنیت در شرایطی که چین و روسیه نیز تحت فشار قرار دارند و شرایط با ۲۰۰۶ متفاوت است، نمی تواند تامین کننده خواسته های غرب باشد.
توافق برجامی به آبان موکول شد؟ پرونده ایران باز هم به شورای حکام رفت یا مکانیزم ماشه فعال شد؟ این ها سوالاتی است که در روزهای اخیر با جست و جوی کلید واژه برجام در فضای مجازی و مرورگرها با آن مواجه خواهیم شد چرا که پس از بیانیه تروئیکای اروپا در مورد ایران و البته پاسخ کشورمان به این بیانیه، نگرانی ها در مورد آینده برجام و روند احیای توافق هسته ای افزایش یافت. با این حال هنوز هم به طور قطع نمی توان گفت که درهای دیپلماسی به روی ایران بسته شد و مذاکرات به پایان رسید چرا که آن چنان که کارشناسان عقیده دارند؛ پایان مذاکرات به نفع هیچ یک از طرفین نیست. در همین رابطه و برای بررسی ابعاد بیشتری از این موضوع حشمت الله فلاحت پیشه نماینده مجلس دهم با گسترش نیوز به گفت و گو پرداخته که در ادامه می خوانید.
مذاکرات به تاخیر افتاده است
فلاحت پیشه در رابطه با احتمال پایان مذاکرات و به خطر افتادن توافق برجامی، اظهار کرد: واقعیت این است که با توجه به تحولات اخیر در حوزه سیاست خارجه باید بگوییم که پایان بیش از ۱۶ ماه دیپلماسی بی نتیجه بود. طبیعتا وضعیتی خوش آیند نیست که پرونده ایران باز در شورای امنیت قرار بگیرد. البته شورای حکام می توانست کارهایی را انجام بدهد، در اینکه می توانست قطعنامه ای را بر علیه ایران صادر کند شکی نیست و این شدیدترین عکس العمل در برابر ایران خواهد بود اما اینکه پرونده ایران را به شورای امنیت ارجاع بدهند یا تذکری جدی تر از قبل به ایران داده شود، اتفاقات بین این دو احتمال خواهد بود که احتمالا طرح دوم اجرا شود، چرا که مذاکرات برجام به شکست منجر نشد و تنها به تاخیر افتاده است.
وی افزود: در تحولات اخیر برجامی طنز تلخ در جریان بود و به شکلی مثلثی بر قیدی دو ماهه تاکید داشتند. مثلث طرفداران چالش با ایران در واشنگتن و محافظه کاران و عمدتا جمهوری خواهان بودند و ضلعی در تل آویو که آن ها هم همچون آمریکا انتخابات را پیش رو دارند. طنز تلخ ماجرا آنجا بود که افرادی در داخل ایران هم بازه زمانی دو ماه را تکرار می کردند و از دولت می خواستند تا دو ماه دیگر توافق نکند. ادعاهای زیادی مطرح می شد از جمله اینکه تا دو ماه دیگر فصل زمستان از راه می رسد، البته این حرف ها قابل نقد است ولی این مثلث موفق شد و مذاکرات به سرانجام نرسید.
عامل اصلی شکست در مذاکرات آمریکا بود
فلاحت پیشه ادامه داد: باید واقعیت را در نظر گرفت و اعلام کرد که عامل اصلی شکست در مذاکرات آمریکایی ها بودند. آمریکا برای اینکه متحدان منطقه ای خود از جمله رژیم صهیونیستی را قانع کند تلاش کردند که بخشی از پرونده باز بماند. ایران از این نظر دغدغه داشت چون باز ماندن بخشی از پرونده به معنی زخمی باز بود. در مذاکراتی که شکل گرفت آژانس همواره توانسته زخم باز را به جریان بیاندازد چون آژانس اعلام می کند ایران به تعهد خود عمل نکرده و مکانیسم ماشه فعال می شود و ایران این بخش را تهدید آمیز می دانست، در نهایت هم مذاکرات به سر انجام نرسید. ایران فرصت های بسیاری پیش رو دارد اگرچه در ۱۶ ماه گذشته چندین مرحله را از دست داده است. در ادامه قطعا در شورای حکام قطعنامه ای بر علیه ایران صادر خواهد شد مگر اینکه اروپایی ها سعی کنند پرونده ایران را به شورای امنیت ارجاع ندهند اما اگر چنین نباشد به عقیده من پایان دیپلماسی است و از این رو بعید می دانم اروپا و آمریکا کار را به این مرحله بکشانند.
پرونده هسته ای سرنوشتی جز توافق نخواهد داشت
وی خاطرنشان کرد: آنطور که پیداست قطعنامه صادر شده چندان تند نخواهد بود. ایران می تواند به ابهامات آژانس در مورد چهار سایت هسته ای پاسخ بدهد . شرایط از این منظر خطرناک است که اگر قطعنامه قبلی ایران موضعی معتدل اتخاذ کرد به این دلیل بود که مذاکرات در جریان بود اما امروز مذاکرات به آینده ای موکول شده که قطعا شرایط آن بهتر از امروز نخواهد بود و همین می تواند منجر به تنش هایی فزاینده شود. به عقیده من آنچه که کل مذاکرات را تهدید می کند تنها موضوع هسته ای نیست و مسائلی است که معمولا بر موضوع هسته ای بار می شوند و تاثیری منفی بر آن می گذارند که مهمترین آن ها چالش های منطقه ای است. آنچه تهدید کننده است موضوع هسته ای نیست. چالش هسته ای مساله ای مدیریت شده است. ولی آن چه که می تواند تهدید آمیز باشد بار شدن دیگر چالش ها بر مساله هسته ای است برخی گروه ها نیز به اسم ایران اقداماتی نافرجام انجام می دهند و به مشکلات دامن می زنند. از ابتدای انقلاب نیز منافع ملی ایران بازیچه گروه هایی خاص بود که به اسم ایران اقداماتی افراطی و نافرجام را انجام می دادند ولی تاوان آن توسط ایران پرداخته شده است. به طور مثال در چند ماه گذشته به رغم اینکه دولت بایدن سعی می کرد حداقل در رقابت های منطقه ای سیاست تنش زدایی با ایران را در نظر بگیرد اما می بینیم که هر چند وقت یکبار گروه هایی چند خمپاره را به چند کیلومتری نمایندگی های آمریکا شلیک می کردند و سه بار موفق شدند آمریکا را به سمت اقدام و مقابله به مثل بکشانند. این عوامل منطقه ای می تواند آسیب زا باشد وگرنه دیپلماسی هسته ای پرونده ای باز است. اگر چه تداوم وقت کشی در این حوزه قطعا به ضرر ایران است. و کسی به اندازه ایران ضرر نمی کند، اما در نهایت موضوع هسته ای سرنوشتی جز توافق نخواهد داشت.
فلاحت پیشه در ادامه با اشاره به احتمال اینکه مکانیسم ماشه فعال چقدر است، خاطرنشان کرد: من بعید می دانم مکانیسم ماشه فعال شود چون دیپلماسی همچنان سیاست اصلی است و فروپاشیدن آن قطعا منجر به تنشی گسترده خواهد شد. حتی کشانده شدن موضوع به شورای امنیت در شرایطی که چین و روسیه نیز تحت فشار قرار دارند و شرایط با ۲۰۰۶ متفاوت است، نمی تواند تامین کننده خواسته های غرب باشد. روسیه می داند که اگر در شورای امنیت پشتیبانی همه جانبه ای از ایران نداشته باشد ابزار های خود را در چالش با اوکراین از دست می دهد. از این رو غربی ها این ریسک را متحمل نمی شوند.
وی تاکید کرد: بیانیه اخیر کشور های اروپایی می خواهد لحنی کمی شدیدتر از بیانیه قبلی را داشته باشد آنها می خواهند از ایران فرجه یا زمانی بگیرند تا ایران به همکاری با آژانس مجبور شود.
نماینده مجلس دهم با بیان اینکه سیاست زمین سوخته برجام منتفی است، گفت: سیاست زمین سوخته سیاستی مربوط به دهه ۱۹۹۰ میلادی است و حداکثر تا سال ۲۰۰۳ میلادی با جنگ عراق ادامه پیدا کرد و بعد از آن آمریکا به شکست این سیاست پی بردند و حتی در قبال کشور هایی چون لیبی هم آن را دنبال نکردند و حاضر به مداخله نشدند و ناتو را درگیر کردند. از این رو من عقیده دارم این سیاست ها مربوط به دهه ه۹۰ میلادی و نیمه اول سال ۲۰۰۰ میلادی است. حتی ترامپ که افراطی ترین رییس جمهور آمریکا و خشن ترین رییس جمهور در قبال ایران بود هم سعی کرد چنین گزینه ای را امتحان کند اما در دو چالش نظامی شکست خورد. سقوط دو پهباد و اقدام ایران علیه عین الاسعد و شلیک موشک هایی که بدون پاسخ ماند همه نشان داد که آمریکایی ها گزینه نظامی را دنبال نمی کنند و سیاست زمین سوخته دیگر برای آمریکا معنی ندارد و آمریکا امروز درگیر شکست سیاست های مداخله ای اش در افغانستان و عراق است. بنابراین بحثی که وجود دارد و پلان بی آمریکایی ها تنها بازگشت به سیاست فشار حداکثری است. همانطور که بیش از ۴۰۰ نفر مامور از طرف وزارت خزانه داری آمریکا به نقاط مختلف دنیا رفتند تا شرایط سختگیرانه ای برای اعمال تحریم ها داشته باشند و فرو شنفت ایران به کمتر از یکصد هزار بشته در روز رسیده بود، چنین سیاستی را تکرار کنند. خشن ترین پلان آمریکا بازگشت به چنین سیاستی است که در همین مورد هم دست به عصا حرکت می کنند. چون می دانند که ایران ابزار هایی دارد و می تواند واکنش های غیر محافظه کارانه تری را نشان بدهد و فضای بین الملل هم به گونه ای است که آمریکا فعال ما یشا است.
ارسال نظر