ترامپ تهران و تل آویو را به جان هم می اندازد؟
بازگشت ترامپ به کاخ سفید به گمانهزنیها درباره آینده خاورمیانه و رویارویی تهران و تلآویو دامن زده است، گروهی با استناد به روحیه غیرقابل پیشبینی ساکن جدید کاخ سفید بر این باورند که در شرایط کنونی سناریوهای مختلفی قابل بررسی است، از گسترش جنگ در خاورمیانه تا توافقی بزرگ و در عین حال تاریخی با ایران. تحقق هر کدام از این مقولهها منوط است به فعل و انفعالهای احتمالی تهران در منطقه.
تحلیلگران در گفت و گو با نشنال مدعیاند که در باب روابط ایران با آمریکا در دولت دوم دونالد ترامپ، سناریوهای متفاوتی مطرح است؛ از تشدید تنشها گرفته تا توافقی بزرگ. به ادعای گروهی از ناظران، در کوتاه مدت، پیروزی ترامپ ممکن است موجب شود تا تهران نحوه واکنش به حملات هوایی اسراییل در ماه گذشته را مورد بازنگری قرار دهد، به ادعای این گروه یکی از دلایل توسل احتمالی ایران به رویکرد محتاطانه، سیاست خارجی دیوانه وار ساکن جدید کاخ سفید در دولت اولش است؛ ترامپ در دوره نخست نشان داد که چهرهای است خطرناک و در عین حال غیر قابل پیشبینی، بالاخص در شرایطی که چشم اندازی برای توافق وجود ندارد.
ترامپ و سیاست منطقهای ایران
نشنال در ادامه یادداشت ادعاییاش آورد، مایکل مولروی، معاون پیشین دستیار وزیر دفاع در امور خاورمیانه در زمان ریاست ترامپ گفته بود: «دولت جدید ترامپ احتمالاً در ارتباط با ایران خواه همصدا با اسرائیل خواه به شکلی جداگانه از رویکرد سختگیرانهتری پیروی خواهد کرد.» همزمان گروهی از ناظران مدعیاند، غیرقابل پیش بینی بودن ترامپ در سال ۲۰۲۰ به وضوح نمایان شد، زمانی که او فرمان ترور (شهید) قاسم سلیمانی، را در حمله هواپیمای بدون سرنشین پس از کشته شدن یک پیمانکار آمریکایی توسط محور مقاومت صادر کرد. به باور ناظران ایران هنوز مصمم است تا به این کنش ترامپ واکنش نشان دهد. از منظراین گروه، پیروزی دونالد ترامپ با لحاظ کردن متغیرهایی که بدانها اشاره شد شاید موجب شود تا استراتژی منطقهای ایران و محور مقاومت بازتعریف شود، بالاخص در شرایط کنونی که به نظر میرسد ایالات متحده احتمالا به اسرائیل میدان بیشتری برای مانور خواهد داد.
نشنال در ادامه یادداشت ادعاییاش آورد، در لبنان، حزبالله به عنوان مجهزترین عضو مقاومت که طی دههها از حامیان جدی ایران بوده و است و در یمن، حوثیها که به واسطه پرتابههایشان دریای سرخ را ناایمن کردهاند و حدود ۱۲ درصد از تجارت دریایی جهانی را به شکلی منفی تحت تاثیر قرار دادهاند، ممکن است از استراتژیهای متفاوتی پیروی کنند.
در همین راستا گروهی براین باورند که ایران به واسطه اهرمهای قدرتمندی که در اختیار دارد و همچنین تکیه بر حمایت شبکه مقاومت که بارها مواضع اسرائیل و ایالات متحده در خاورمیانه را هدف قرار دادند، از موضع خود عقب نشینی نخواهد کرد.
میدانداری هولناک اسرائیل!
صنم وکیل، کارشناس مسائل خاورمیانه فعال در چت هاوس در گفتوگو با نشنال مدعی شد، «با توجه به لحن توییتهای بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل و ایتامار بنگویر، وزیر امنیت ملی راستگرای کابینه اسرائیل، مطمئناً این گروه تصور میکنند که پیروزی ترامپ به آنها مجوز بیشتری میدهد تا با نظارت غیرقابل کنترل آمریکا مانور دهند.»
به ادعای وکیل، «این شرایط ادعایی میتواند به سان فرصت منحصر به فرد برای تحت فشار قرار دادن ایران و محور مقاومت تلقی شود، بالاخص آن که این روایت ادعایی در واشنگتن در میان مشاوران ترامپ قانع کننده است.» وکیل در ادامه ادعا کرد، «این امر میتواند دو نتیجه داشته باشد، نخست، تهران روابط خود را با چین و روسیه بیش از آنچه هست، عمیقتر خواهد کند و دوم، در حوزه برنامه هستهای، تلاش خواهد کرد تا دستاوردهای بیشتری را به دست بیاورد.»
ریچارد پتر، مدیر اندیشکده بیکام بریتانیا، نیز در گفتوگو با نشنال مدعی شد: «بازگشت ترامپ ممکن است پاسخ احتمالی ایران به اسرائیل را به اشکال مختلف تحت تاثیر قرار دهد.» به ادعای این تحلیلگران، «در صورت تحقق این فرضیه ادعایی، اسرائیل شاید تصور کند که میدان برای مانور بیشتری خواهد داشت.» همزمان یک منبع امنیتی اسرائیل که نخواست نامش فاش شود نیز ادعا کرد که «تل آویو در دولت دوم ترامپ از رویکرد تهاجمیتری پیروی خواهد کرد. امروز، پس از حملات هوایی اسرائیل علیه ایران در ۲۶ اکتبر و دو حمله موشکی بالستیکی ایران به اسرائیل در ۱۳ آوریل و ۱ اکتبر، بحران در خاورمیانه تشدید شده است و ناظران منتظر پاسخ متقابل ایران به اسرائیل هستند.»
دیپلماسی یا تداوم رویارویی
نشنال در ادامه یادداشت ادعاییاش آورد، دوره ریاست جمهوری ۲۰۱۷-۲۰۲۱ ترامپ میتواند راهنمای تقریبی باشد برایاینکه بدانیم آیا ایالات متحده به دلیل حمایت از اسرائیل وارد رویاروییهای خاورمیانه خواهد شد یا خیر. واشنگتن از زمان آغاز جنگ غزه در اکتبر گذشته ۱۷ میلیارد دلار کمک نظامی در اختیار اسرائیل قرار داده است. در شرایط کنونی ونس، معاون ترامپ از حامیان سرسخت اسرائیل است و تاکید دارد که «باید متحدان واشنگتن را قدرتمندتر کرد تا بتوانند بدون مداخله مستقیم ایالات متحده از خود دفاع کنند.» این منبع اسرائیلی مدعی شد، «اما اگر تهران به پاسخ سخت متوسل شود، جتهای آمریکایی (به ادعای او) میتوانند در حمله ادعایی به ایران مشارکت داشته باشند.» با این همه او مدعی است که پیروزی ترامپ زمینه ساز کاهش تنش است. همزمان پاتر نیز مدعی است، «در نهایت، غیرقابل پیش بینی بودن ترامپ و عدم تمایل تهران به تنش دو متغیر تعیین کننده در این زمینه خواهد بود.»
دکتر بورچو اوزچلیک فعال در اندیشکده روسی نیز مدعی است: «ترامپ در هفتههای اخیر نشان داد که آماده است به اسرائیل اختیارات بیشتری بدهد، مشروط براینکه جنگ تا زمان شروع به کارش پایان یابد.» او گفت: «آنچه از هماکنون تا ژانویه [مراسم تحلیف] در خاورمیانه اتفاق میافتد، توسط تیم ترامپ با دقت و نگرانی رصد خواهد شد. همزمان منطقه در باب این که چگونه وعده مبارزات انتخاباتی ترامپ برای «پایان دادن به جنگها» در غزه و لبنان و در جغرافیایی که «در آستانه بیثباتی عمیق قرار دارد» ترجمه خواهد شد، «آماده میشود».»
او در ادامه ادعا کرد: «بازگشت دیپلماسی مبادلاتی قطعی است و کشورهای پیشرو خلیج فارس ممکن است در صدد باشند تا فرصتی برای دریافت «ضمانتهای امنیتیایالات متحده، معاملات تسلیحاتی و موضع سختتر در قبال ایران» به دست بیاورند.»
وکیل نیز با این ادعا موافق است و مدعی است که «در این پس شاهد "بده و بستانهای ترتیبات امنیتی" خواهیم بود.» همزمان به ادعای پتر «ترامپ ممکن است در ۷۵ روز آینده -تا مراسم تحلیف خود- میتواند برای توافق بزرگ زمینه سازی کند».
اما یک مقام امنیتی غربی «واقعاً نگران» دوره ریاستجمهوری بعدی ترامپ است، زیرا «او غیرقابل پیشبینی، غیرقابل اعتماد است و کارهایی را انجام میدهد که نتایج مثبتی ندارند». در این میان برخی استدلال میکنند که دولت ترامپ همچنین میتواند از سرمایه سیاسی و نظامی خود برای دستیابی به یک راه حل پایدار در منطقه استفاده کند و میراثی ماندگار را تضمین کند.
پای آمریکا به رویارویی باز میشود؟
پتر مدعی است: «از نظر ترامپ، همه چیز حول محور روابط تجاری و پتانسیل احیای مجدد یک معامله بزرگ در منطقه تعریف خواهد شد.» معاملهای که میتواند مقولهای چون عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی را در خود جای دهد.
او گفت که «این امر میتواند در دوره چهار ساله ریاست جمهوری انجام شود.» وکیل نیز مدعی است، «ترامپ میخواهد «عادیسازی» را قاب توافقنامه ابراهیم بین اسرائیل و عربستان سعودی به سرانجام برساند، اما پادشاهی همچنین به انگیزههای قوی مانند تشکیل کشور فلسطین و یک پیمان دفاعی «تثبیتشده» آمریکا و عربستان سعودی نیاز دارد. این امر همچنان تنشهای جدی بین ایالات متحده و ایران، -به ویژه در حوزه برنامه هستهای ایران را- به همراه خواهد داشت.»
در بحبوحه پرسشها درباره بحران گسترده منطقه، خطر رویارویی مستقیم ایران و آمریکا نیز وجود دارد. به ادعای ناظران علیرغم وعدههای ترامپ در باب پایان دادن به دخالت نظامی آمریکا در منطقه، در دوره اول شاهد پیامدهای ترور (شهید) فاسم سلیمانی بودیم. ایران در واکنش پایگاه آمریکایی عینالاسد را هدف حملات موشکی و پهپادیاش قرار داد.
دراین میان کارشناسان میگویند دلیل اصلی تنشهای پیشین میان تهران و واشنگتن، تصمیم ترامپ برای کناره گیری از «توافق هستهای» یا برنامه جامع اقدام مشترک بود. ایالات متحده، اتحادیه اروپا، چین و روسیه از طرحی حمایت کردند که به بازرسان سازمان ملل اجازه میداد در ازای لغو تحریمها، برنامه هستهای ایران را محدود کنند. در عوض، ترامپ به رژیم تحریم ها موسوم به برنامه «فشار حداکثری» متوسل شد و محدودیتهای شدیدی را بر صادرات نفت تهران اعمال کرد و آن را از حدود سه میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۱۸ به میانگین ۷۷۵ هزار بشکه در روز در سال ۲۰۲۱ کاهش داد.
حامیان فشار حداکثری مدعی بودند که برجام به ایران اجازه میدهد در آینده برنامه هستهای خود را احیا کند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازمان ملل هشدار داده بود که پنین تصمیمی آسیبهای اقتصادی پایدار ایجاد خواهد کرد، اما ماحصل تصمیم ترامپ خروج از برجام، توسعه برنامه هستهای ایران و قرار گرفتن این کشور در آستانه گریز هستهای بود.
همزمان در همان بازه زمانی حملات حوثی ها به آرامکو و سایر زیرساخت های عربستان رقم خورد؛ حملاتی که معادلات خاورمیانه را تحت تاثیر قرار داد. به ادعای نشنال میانگین صادرات ایران در سال ۲۰۲۴ تاکنون ۱.۷ میلیون بشکه در روز بوده است. منتقدان دولت بایدن از این وضعیت انتقاد کرده و مدعیاند که ایالات متحده ایران را تحت فشار قرار نداده است، اما میزان پاسخ ایران به فشارهای احتمالی مشخص نیست.
در همین راستا گروهی مدعیاند، یکی از حوزههای سیاست خارجی که ممکن است دولت بایدن را متفاوت از دولت دوم ترامپ ترسیم کند، سیاستهای دو رئیس جمهور در قبال ایران است. دولت بایدن بر بازگشت به برجام یا نسخهای از آن تمرکز کرد. مولروی در این باره مدعی شد «بایدن برای تحقق این هدف بخشی از تحریمهای اعمالی ترامپ علیه ایران را برداشت. حال آینده این گزاره در دولت دوم ترامپ در هالهای از ابهام قرار دارد.»
ارسال نظر