بازیگری که چاقو خورد ولی دم نزد!
حسین سلیمانی بازیگر سینما و تلویزیون از شایعهها و حرف هایی گفت که سالها او را اذیت کرده است.
حسین سلیمانی، بازیگر مجموعههای تلویزیونی «پژمان» (سروش صحت)، «زعفرانی»، «آقا و خانم سنگی» و «همسایه ها» (مهران غفوریان)، «سرزمین مادری» (کمال تبریزی) و «۸۷ متر» کیانوش عیاری به نکاتی اشاره کرد که برای نخستین بار مطرح میشود.
بازیگر «هزارپا» درباره شایعه هایی مبنی بر اینکه زمانی در مرکز نگهداری کودکان بیسرپرست زندگی میکرده است، توضیح داد: زمانی که فیلم «مهر مادری» را بازی کردم، میگفتند زندان بودم، آن موقع خیلی اذیت شدم، حتی یک مجله هم به این موضوع اشاره کرده بود که من در بچگی شماره مجله را پیدا کردم و تماس گرفتم و گفتم بر چه اساسی این حرف را میزنید و بسیار پشت تلفن گریه کردم. راستش دیگر نمیخواستم کار کنم که آقای تبریزی با من صحبت کرد و از من خواست این حرفها را نشنیده بگیرم. ایشان میگفت در آینده این صحبتها برایت شوخی میشوند.
بازیگر «شاهگوش» سپس اظهار کرد: بعد از فیلم «مهر مادری» یک آشنا در بیرون سینما یک چاقو به کمر من زد و باعث شد شرایط خیلی سختی برای من به وجود بیاید که تصمیم آقای تبریزی، خانم معتمد آریا و آقای مهدی کریمی این بود که من از محیطی که زندگی میکردم فاصله بگیرم. برای همین با یک پانسیون حوالی میدان شهدا که برای دادگستری بود، صحبت کردند و من شش ماه آنجا بودم و بعد از آن، سر سریال «چشم به راه» آقای اصغر فرهادی (۱۳۷۷) رفتم. من شش ماه در پانسیون دادگستری بودم و هیچ مشکلی با این قضیه ندارم و برای همان موقع هم بود، ولی یادم است آن موقع شایعه زندان تاثیر روحی بدی بر من گذاشت.
وی ادامه داد: حتی یادم هست که گریمور، سر فیلم مدام مراقب میزش بود و آن راچک میکرد. سر یک سریالی هم، شهرام قائدی به من گفت، حسین به من گفتند تو قتل عمد کردی و در زندان افتادی! آقای تبریزی دلش سوخته و تو را بیرون آورده است. اصلا مگر میشود همچین چیزی؟ اما به هر حال با همه این حرفها کنار آمدم.
حسین سلیمانی همچنین درباره نقش فاطمه معتمدآریا در زندگیاش توضیح داد: من اگر سالم زندگی کردم، یک دلیلش ایشان (فاطمه معتمدآریا) بود. با بقیه کاری ندارم که چطور زندگی میکنند اما خودم سلامتم و خدا را شاکرم.
این بازیگر جوان در پایان صحبت هایش یادآور شد: با اینکه سر یک کار، دستمزد میلیونی میگرفتم اما موردی هم بود که فیلمی را کار کردم و دستیار بودم، عکاسی میکردم، بازی هم داشتم و آخر کار به من ۱۵۰ هزار تومان دادند، هنوز هم تهیهکننده را نمیبخشم. من خیلی کار کردم و الان که اینجا نشستم نتیجه این همه سالی است که دویدم.
ارسال نظر