چالشهای تهیه کنندگی در گفتوگوی گسترش نیوز با علی طلوعی:
تولید استودیویی، نیاز اصلی صنعتی شدن سینما
یک تهیه کننده سینما و شبکه نمایش خانگی گفت: دنیای امروز به سمت تولیدات استودیویی حرکت میکند و شرکتهای بزرگ استودیو هایی دارند و دکورهای خود را داخل همان استودیوها میزنند و قاعدتا هزینههای مختلفشان از جابهجایی تا مسائل دیگر کنترل شده است.
حوزه ساخت و تولیدات تصویری از سینما گرفته تا سریال سازی چه برای تلویزیون یا شبکه نمایش خانگی همواره با مشکلات فراوانی همراه بوده است، به ویژه در عصر کرونا نیز سختی های متعددی از خطر ابتلای عوامل کار به بیماری کرونا گرفته تا تامین تجهیزات مورد نیاز ساخت فیلم و ... به آن اضافه شده که این حرفه را عملا تبدیل به یک چالش کرده است ، در همین زمینه گسترش نیوز با علی طلوعی تهیه کننده, مجری طرح و سرمایه گذار گفت و گویی ترتیب داده است که از نظر میگذرانید.
از تجربه تهیه کنندگی «ملکه گدایان» در شبکه نمایش خانگی بگویید، با چه چالشها و مشکلاتی روبهرو شدید؟
ملکه گدایان یک پروژه نمایش خانگی بود که در سال ۹۹ و اوج کرونا شروع به کار کرد و میتوان گفت که در دوره کرونا نخستین پروژه نمایش خانگی بود که کلید خورد. در حقیقت اسفند ۹۸ کرونا ظهور و بروز پیدا کرد و ما در اردیبهشت ۹۹ آغاز به کار کردیم و وارد مرحله پیش تولید شدیم و از مرداد ماه همان سال هم فیلمبرداری را شروع کردیم.
تولید فیلم و سریال فی النفسه کاری سخت و طاقت فرسا هست و با چنین شرایطی هم که پیش آمد کار به مراتب سخت تر هم شد، باید این را نیز بگویم که روالی که ما طراحی و برنامهریزی کرده بودیم به شکل تولید کامل و سپس پخش بود اما به دلایل مختلف از جمله صلاحدید فیلیمو ما همزمان با تولید مجبور به پخش شدیم به همین دلیل کار بسیار سخت شد و عملا هم یکی دو مرتبه به دلیل ابتلای هنرپیشههای نقش اصلی ما به کرونا مجبور شدیم ضبط را در مقاطع زمانی مختلف متوقف کنیم ولی شکر خدا کار با سر و شکل آبرومندانه تکمیل شد و در زمان اکران هم در سال ۹۹ جزو پرمخاطب ترینها قرار گرفت، در هر حال رقابت با کارهایی که همه از نظر سوژه در حوزه ملودرام فضایی ملتهب دارند سخت است به ویژه که فوکوس ما روی مقوله کودکان کار بود و این رقابت را با سایر سوژهها دشوار تر میکرد ولی خوشبختانه این اثر با همکاری صمیمانه گروه در سی قسمت به اتمام و پخش رسید.
برنامه بعدی شما چیست آیا فصل دوم «ملکه گدایان» ساخته میشود؟
برنامه خاصی برای ساخت قسمت دوم ملکه گدایان نداریم و تمرکزمان را روی طرحها و پروژههای دیگر قرار دادهایم. یک اثر که فصل اول آن تمام شده به نام «جادوگر» است به کارگردانی مسعود اطیابی و تهیه کنندگی ایرج محمدی که البته بنده هم مجری طرح این کار هستم در حقیقت شرکت «نبراس پیکچرز» به عنوان تولیدکننده نقش دارد و قرار است از پلتفرم های فیلیمو و نماوا پخش شود و البته یکی دو اثر دیگر که هر زمان قطعی شود اعلام میکنم.
سرمایه این آثار از کدام منابع تامین میشوند؟
عموما سرمایه گذاریها در این زمینه کارها از سوی بخش خصوصی صورت میپذیرد و به طور مثال همین ملکه گدایان با سرمایهگذاری فیلیمو کار شد یا جادوگر از ترکیب سرمایهگذاری فیلیمو و نماوا در حال فیلمبرداری است.
چالش عمده در زمینه تهیه کنندگی و تامین تجهیزات مورد نیاز آثار از سینمایی تا سریال از کجا آغاز میشود؟
طبیعتا استارت و شروع هر پروژهای با نگارش متن آغاز میشود در حقیقت سیناپس کلی آماده میشود و در ادامه نویسندگان اقدام به نوشتن قسمت به قسمت سریال میکنند، مثلا در یک سریال ۳۰ قسمتی ما ۱۵ قسمت فیلمنامه آماده داریم و در طرح هم مشخص است که قصه قرار است به چه سمت و سویی برود ولی فیلمنامه قسمت ۱۶ تا ۳۰ آماده نیست و گروه وارد مرحله تولید میشود و همین تبدیل به چالش میشود زیرا اگر همه فیلمنامه را آماده داشته باشید در حوزه برنامهریزی راحت تر میتوانید در بخشهای مختلف از انتخاب بازیگر گرفته تا لوکیشن عمل کنید و همه چیز شفاف میشود ولی چون در مقام عمل چنین شرایط ایده آلی همواره فراهم نیست به همان نسبت هم نمیتوان سطح مشخصی از توزیع منابعی همچون زمان و هزینه و... را داشته باشیم.
فرآیند صنعتیسازی ساخت و تولید آثار سینمایی مستلزم رعایت چه نکاتی است؟
اساسا اگر فیلمنامه به صورت کامل آماده باشد به اصطلاح رج تولیدی میزنیم و مشخص میشود که هر لوکیشن یا هر بازیگر را چند روز یا چند ماه لازم داریم حتی تجهیزات مورد نیاز از دوربین گرفته تا نور و صدا برآورد میشود ولی وقتی فصل دویی قرار است ساخته شود که هنوز فیلمنامه آن در دست نیست برآوردی هم از آن نداریم برای همین اگر بخواهیم به سمت هدفی که حداقل در مجموعه خودمان یعنی نبراس پیکچرز در نظر گرفتهایم یعنی صنعتی کردن تولیدات فیلم و سریال نزدیک شویم لازمه آن این است که بانک فیلمنامهای کامل داشته باشیم تا به همان نسبت بتوانیم تولیدات خود را صنعتی کنیم و در این شرایط برآورد همه چیز از پیش مشخص است، ضمن اینکه دنیای امروز به سمت تولیدات استودیویی حرکت میکند و شرکتهای بزرگ، استودیو هایی دارند و دکورهای خود را داخل همان استودیوها میزنند و قاعدتا هزینههای مختلفشان از جابهجایی تا مسائل دیگر کنترل شده است.
به نظر شما سرمایه هایی که به این حوزه ورود میکنند باید به چه نحو مدیریت شوند تا به تولید حرفهای و صنعتی در سینما و سایر بخشها منجر شود؟
یکی از پر چالشترین زمینههای تهیه کردن یک مجموعه تامین لوکیشن آن است و مشخص است که بسیار پیش میآید که به عنوان مثال یک ویلا را برای برداشتهای داخلی و خارجی یک اثر مدت زمان دوماه اجاره میکنید و کار فراتر از آن محدوده زمانی طول میکشد و صاحب ملک برای ادامه فیلمبرداری ممانعت میکند یا به هر دلیل از ادامه همکاری سر باز میزند و کار را با معضل مواجه میکند.
برای همین مسائل و مشابه این موضوعات است که اگر تولیدات ما چه در نمایش خانگی یا در سینما و همچنین صدا و سیما بخواهد به سمت صنعتی شدن پیش برود باید از توسعه و گسترش شرکتهای سینمایی حمایت شود و استودیوهای مجهز فیلمسازی ساخته شوند و سرمایه هایی که چه از بخش خصوصی و چه از بخش دولتی وارد کار میشوند بجای اینکه هرکدام در گوشهای قرار بگیرد و بعضا با سو مدیرتها پِرت شوند اگر در اختیار شرکت هایی قرار بگیرند که از نظر کیفی امتحان خود را پس دادهاند قرار بگیرند و تهیهکنندگان نیز با این فرم کار کنند طبیعتا به این طریق هزینهها با بالاترین کیفیت و کمترین هدر رفت به نتیجه میرسند.
کشور ما در بخش تامین تجهیزات حرفهای مورد نیاز ساخت فیلم چه نقاط قوت و ضعفی دارد و در کدام بخشها نیاز به رسیدگی بیشتری دارد؟
اگر پیش تولید را مانند بسیاری از کارهای دیگر به سه بخش سخت افزار، نرم افزار و مغزافزار تقسیم کنیم در سخت افزار و به ویژه تهیه دوربین شرکت هایی هستند که به هر میزان که تقاضا باشد وسیله را تامین یا در صورت نیاز افزایش ظرفیت میدهند و اگر تقاضا به شکل غیر نرمال رشد نکند طبیعتا شرکتهایی هم که در تامین تجهیزات فعالیت میکنند قادرند که از پس آن بر بیایند که در شرایط فعلی هم به عقیده من جوابگو هستند.
اما به عنوان مثال به خاطر دارم زمانی که سه پلتفرم نماوا، فیلیمو و فیلمنت که هر کدام استارت چند پروژه را باهم زدند با کمبود تجهیزات مواجه شدیم تا جایی که شرکتهای تامین تجهیزات پس از عقد قرارداد و نهایی شدن آن اقدام به تهیه دوربین و سایر موارد کردند و البته یک دلیل دیگر آن نیز بحث کرونا بود که از زمان شیوع این بیماری تعداد کارهای سینمایی کم و به تعداد سریالها اضافه شد، در کار سینمایی تجهیزات نهایتا ۴۰ یا پنجاه روز تجهیزات در اجاره گروه قرار دارد و با پایان کار گروه دیگری میتواند از آن استفاده کند ولی در ساخت سریال بین ۸ماه تا بعضا یکسال گروه به تجهیزات نیاز دارد و همین موضوع هم سبب ایجاد کمبود در تجهیزات در این دوسال اخیر شده است.
به نظر میرسد در بخش تامین لوکیشن و محل فیلمبرداری هم جای زیادی برای کار کردن وجود دارد، نظر شما چیست؟
مورد دیگری که در زمینه سخت افزاری قابل ذکر است بحث لوکیشن است که پیش تر هم به آن اشاره کردم ولی باید این را نیز اضافه کنم که بجز شهرک سینمایی غزالی که بهدست زنده یاد علی حاتمی ساخته شد ما مجموعه استانداردی که به شکل لوکیشن استودیویی در اختیارمان باشد نداریم ضمن اینکه بنا به هر دلیل ریاست قبلی صدا و سیما نیز صلاح نمیدید که این مکان در اختیار گروه هایی بجز گروههای فیلم و سریال زیر مجموعه صدا و سیما قرار بگیرد و همین نیز باز چالشی بود که کار تولید را به ویژه در ژانر تاریخی سخت میکرد.
وضع پیش تولید در زمینه نرم افزاری چگونه است؟
در حوزه نرم افزاری بحثهای مربوط به برنامهریزی و کنترل پروژه در کشور ما هنوز در زمینه تولید صنعتی بسیار ضعیف است البته دوستان خوب برنامه ریز در این زمینه کار میکنند ولی به عقیده من خلا برنامهریزی پروژه در مقیاس صنعتی به شدت حس میشود و به نظر میرسد که جا دارد در این زمینه بیشتر کار شود.
در حوزه تامین نیروی انسانی مقابل و پشت دوربین در چه وضعی به سر میبریم؟
در مقوله نیروی انسانی هم چه در زمینه افراد جلوی دوربین یا عوامل پشت دوربین همواره سختیها و چالشهای خودش را دارد و در پشت دوربین که متناسب با یک کشور ۸۰ میلیونی به هیچ عنوان نیروی حرفهای و کار آزموده وجود ندارد و مقابل دوربین هم شاید جالب باشد که بدانید در یک رنج سنی خاص یعنی ۲۷ تا ۳۸ سال با خلاء بازیگر مواجه هستیم یعنی به عنوان مثال بازیگر برای مرد جوانی که نقش یک عاشق پیشه را بازی کند کم داریم و اگر دقت کرده باشید در بسیاری از آثار که داستان عاشقانه دارد کسانی ایفای نقش میکنند که سنشان به سن عاشقی نمیخورد یعنی عمدتا بالای ۴۰ سال سن دارند.
البته همه ما آن هنرپیشهها را دوست داریم ولی نزدیک به ۲۰ سال است که درحال بازی در چنین نقش هایی هستند، به نظر میرسد باید یک پشتوانهسازی در زمینه بازیگری صورت بگیرد که در سنین مختلف هنرپیشه و استعدادهای مناسب را شناسایی کنیم و البته در روی دیگر سکه کارگردانان نیز باید جسارت فرصت دادن به جوانان را داشته باشند.
البته وقتی در این زمینه کادرسازی انجام نمیشود یعنی یک بازیگر در این مسیر قرار نمیگیرد که بهتدریج از نقشهای پایین تر شروع کند و به نقشهای مکمل و نهایتا نقشهای اصلی برسد چنین شرایطی هم حاکم میشود، مضاف بر اینکه فضا و ذائقه جمعی هم به این سمت رفته که مردم دوست دارند استار یا سوپر استار ببینند برای همین هم بسیاری از کارگردانان و سفارش دهندگان نقش هم ریسک نمیکنند و بجای میدان دادن به جوانان کم تجربه یا حتی اهالی تئاتر که مدت زمان طولانی را خاک صحنه خوردهاند و آماده درخشیدن هستند باز به سراغ بازیگران مطرح و چهره میروند تا کار در زمینه فروش، گیشه یا جذب مخاطب با مشکل مواجه نشود.
کلام آخر و دغدغه کلی خود را به عنوان یک تهیهکننده بفرمایید.
برای حوزه صنعت تصویر در ایران آنگونه که باید و شاید صنعتیسازی انجام نشده است و ساخت فیلم و سریال همچنان مبتنی بر اشخاص است و اگر بخواهیم به سمت جهانی شدن حرکت کنیم باید از شخص محوری فاصله بگیریم و به سمت شرکتهای تولید کنندهای برویم که میتوانند آثاری را در درجه جهانی تولید کنند البته منظور من از تولید فیلم تنها بخش هنری آن نیست یک شرکت تولید فیلم بخشهای مختلفی را باید داشته باشد که اتفاقا به عقیده من مهمترین بخش آن مذاکرات تجاری آن است، یعنی اینکه آن شرکت بتواند محصول و خروجی خود را که در بخش هنر انجام میشود تجاریسازی کند و به جهان عرضه کند که به عقیده من در ایران این زمینه هنوز کار زیادی برای انجام دادن وجود دارد.
ارسال نظر