نظر علم درباره عاشقان ماشین های لوکس

من معمولا کلیشه ها را فورا رد می کنم چون انسان، موجودی بسیار پیچیده است بنابراین نمی توان کار خود را ساده کرد و آنها را به چند گروه محدود طبقه بندی کرد و درباره شخصیتشان صحبت کرد. اما انگار یکی از این کلیشه ها صحت داشته است. یافته های این مطالعه جدید در نشریه تخصصی و معتبر روانشناسی بین المللی منتشر شده است. با گسترش نیوز همراه باشید.

ارتباطی که تایید شد

آماده اید؟ به زبان بسیار ساده، یافته اصلی این مطالعه این است: آنها که پشت فرمان ماشین های گران قیمت می نشینند شباهت زیادی به آنچه هیولا می نامیم دارند. این پژوهش توسط دانشمندان دانشگاه هلسینکی انجام شده است. اعضای این گروه پژهشی یافته خود را به صراحت اعلام کرده اند: احتمال اینکه یک آدم کله شق، ناسازگار و اهل جر و بحث (آنهایی که می خواهند همیشه و تحت هر شرایطی, حرف خود را به کرسی بنشانند) شیفته رانندگی با ماشین های شیک باشند بسیار زیاد است.

جان اریک لونگ ویست، استاد روانشناسی اجتماعی می خواست رابطه میان تمایل به رانندگی با خودروهای لوکسی مثل آئودی و مرسدس بنز و خصوصیات شخصیتی را مورد بررسی قرار داد. مطالعات قبلی نشان می داد که بین این دو، ارتباط وجود دارد. در واقع پژوهش های دیگر نشان داده است بیشتر آنهایی که با خودروهای رویایی رانندگی می کنند به قول معروف عشق سرعت هستند، عبور از چراغ قرمز را حق مسلم خود می دانند و قوانین رانندگی را به آسانی زیر پا می گذارند. چرا باید این طور باشد؟

لونگ ویست یک دانشمند است پس تصمیم گرفت دلیل این پدیده را بررسی کند. البته اگر به من زنگ می زد کارش را راحت می کردم. زمانی کارمند آدمی بودم که مدام درباره بیمر خود [موتورسیکلت ساخت شرکت مرسدس بنز] صحبت می کرد. من هیچ مطالعه علمی انجام نداده ام اما به تجربه متوجه شده ام آنهایی که برای اشاره به مرسدس بنز خود از کلمه بیمر استفاده می کنند یک جای کارشان می لنگد.

لونگ ویست ۱۸۹۲ شهروند فنلاندی را مورد مطالعه قرار داد. اعضای گروه از شرکت کنندگان مطالعه درباره نوع خودرو، عادات خرید و میزان ثروت انها سوالاتی کردند. نتیجه پژوهش آنها به اندازه کافی، روشن است. بی شعورها عاشق و شیفته خودروهایی هستند که ثروت و جایگاه آنها را نمایش دهد.

آیا زنان هم به دلیل مشابهی، جذب خودروهای گران قیمت می شوند؟ لونگ ویست به چنین نتیجه ای نرسید. چرا؟ او به این سوال جواب نداده است اما احتمالا کلمه خودرو معنای کاملا متفاوتی برای زنان دارد.

پس حداقل تکلیف یک از باورهای کلیشه ای مشخص شده است. بنابراین اگر مالک و راننده یک مرسدس بنز از شما سبفت غیرمجاز گرفت چندان متعجب نشوید.

معنای مردانگی در فرهنگ مدرن

در فرهنگ مدرن فهرست مواردی که باید دوست داشته باشیم یا از آنها متنفر باشیم تا یک مرد یا زن سالم و طبیعی به حساب آییم تا حد زیادی از قبل مشخص شده است. در این فرهنگ از منی که مرد هستم انتظار می رود عاشق گوشت گوساله باشم و از شمع های معطر متنفر باشم. به عنوان یک مثال دیگر مرد واقعی کسی است که فوتبال دوست باشد. و یک مرد واقعی از تاتر موزیکال خوشش نمی آید!

نمی دانم چه کسی مشخص کرده که چه چیز مردانه و چه چیز غیرمردانه است. وقتی کلمه فرهنگ مردسالاری را می شنوم یاد  مردی باستانی و غارنشین می افتم که ارزش ها و هنجارهای جنسینی را با صدای بلند اعلام می کند: بله مردان دوش می گیرند، حمام رفتن کار زنان است! این مرد ایده آل درست شبیه شوالیه ها فیلم های ایندیانا جونز (به خصوص فیلم آخرین جنگ صلیبی) است. تنها چیزی می دانم این است که عصر این نوع مردان و فیلم ها به سر آمده است.

آیندگان متعجب خواهند شد

همانطور که خاویر کرمنت در کتاب بیشعوری نوشته است هر کسی ممکن است به بیماری بیشعوری مبتلا شود. اشکالی ندارد ولی به شخصه اگر مبتلا شوم به مطب می روم. برای مرد بودن لازم نیست عشق ماشین باشید. لازم نیست شیفته ماشین های گران قیمت باشید. حتی لازم نیست از رانندگی لذت ببرید. واقعیت آن است که به زودی ربات ها به جای ما رانندگی خواهند کرد. نسل های آینده به حال و روز ما نگاه می کنند و مات و مبهوت می مانند که چرا باید از راندن این جعبه های آهنی مرگبار لذت برده باشیم؟ فرهنگ عشق سرعت ما بدون شک باعث وحشت آنها خواهد شد. ماشین های خودران معنای خودرو را کاملا تغییر خواهند داد. آنها دیگر ابزار و نمادی برای نمایش ثروت و جایگاه طبقاتی فرد نخواهند بود. ۵۰ سال بعد احمق ها دیگر نمی توانند ثروت خود را با آهن پاره ها نشان دهند. تفاخر به ابزارهای مادی مثل این است که به علت فلان نقص بدنی یک تراشه گرانقیمت در بدن شما کار گذاشته باشید و شما به گران بودن آن بنازید.

مردان آمریکایی مثل بسیاری از مردان جوامع دیگر عاشق رانندگی هستند. صد سال قبل خودرو یک فناوری پیشرفته به شمار می آمد. ما جغرافیای و فضای شهری را از نو طراحی کردیم تا پذیرای این فناوری شگفت انگیز باشد. در فرهنگ آمریکا هیچ چیز به اندازه مردی که به دل جاده زده و در یک بزرگراه بی پایان پیش می تازد مردانگی را به نمایش نمی گذارد. مردی آزاد و رها! همه تبلیغات باررگانی همین تصویر را در ذهن ما تقویت می کنند: ماشین بخر و به سوی خوشبختی و شادمانی گاز بده!

متاسفانه ماشین دوستی به اولین عنصر درون فهرست مردانگی که از آن صحبت شد تبدیل شده است. از همه بدتر عاشق ماشین های گران قیمت شده ایم. مطالعه فنلاندی ها نشان داد که بعضی مردها برای نمایش مردانگی خود گزینه دیگری در اختیار ندارند. خلاهای دیگر باعث می شود مبلغ زیادی هزینه کنند که در نهایت به دیگران پیام دهند «خفه شوید، من ادم خاصی هستم». تصور کنید خلا و حفره شخصیتی درون یک انسان به حدی بزرگ باشد که بتوان با لامبورگینی در آن رانندگی کرد.

منبع: medium.com