زمان برای دانشبنیانها مهم است
صاحبان صنایع وقتکشی میکنند
کارشناسان معتقدند خواب فناوری در ایران مدت زمان ۴ تا ۵ ساله را طی میکند، به این معنا که بیشتر شرکتهای مادر در صنعت و معدن با فاصله زمانی گفتهشده از فناوریهای نو بهره میگیرند.
بهگفته آنان فاصله زمانی و کند بودن بهرهگیری از فناوری از دلایل اصلی این خواب فناورانه است. بهعبارت روشنتر، غالب بودن روشهای سنتی در شرکتهای مادر و در مقابل سریع بودن ماهیت فناوری در شرکتهای دانشبنیان موجب ناهماهنگی در بهرهگیری از فناوری از سوی شرکتهای صنعتی و معدنی میشود. به مناسبت روز ملی صنعت و معدن به بررسی چالشهای بکارگیری توانمندی این شرکتها در صنایع بالادستی پرداخته است.
کمک به ذخایر ارزی کشور با دانشبنیانها
بیشک امروز اکوسیستم صنعت و معدن کشور برای ایستایی در برابر تحریمها و گرداندن چرخ خود نیازمند تولیدات دانشبنیانها هستند.
بسیاری از دولتمردان در مناصب وزارتی و اجرایی معتقدند صاحبان صنایع و معادن در کشور ما نیازمند دانشبنیانها و فناوریهای نوینی هستند که حاصل فعالیت آنان است، بنابراین ما بیش از گذشته باید نسبت به شرکتهای دانشبنیانی که در راستای رفع تحریمها گام بر میدارند، اعتبار قائل شویم و محصولات آنان را در صدر انتخابهایمان قرار دهیم.
این روند کمک شایانی به ذخایر ارزی کشور برای جلوگیری از ارزبری میکند و حتی با مدیریت صحیح میتواند منجر به ارزآوری هم شود، همچنین کارشناسان معتعقدند حرکت روی خط استاندارد و بهروز بودن جزو مولفههای اصلی اعتمادسازی صاحبان صنایع از سوی صاحبان دانشبنیانها است، همچنین تا زمانی که به شرکتهای دانشبنیان فرصت عمل داده نشود، خوداتکایی به تولیدات برآمده از این شرکتها حاصل نمیشود.
دانشبنیان که نباشد ضربه میخوریم
سورنا ستاری، معاون علمیوفناوری رئیسجمهوری در دومین کنگره و نمایشگاه بینالمللی محصولات بیوتکنولوژی پزشکی و صنایع وابسته بااشاره به اینکه هرجایی که تعداد شرکتهای دانشبنیان کمتری دارد، بیشترین ضربه و هدررفت سرمایههای ارزی به کشور تحمیل میشود، معتقد است: دولت بهدلیل ساختاری که دارد، نمیتواند در حوزه پژوهش محصولمحور وارد شود و اگر میخواهیم زیستبومی پویا، شرکتهای دانشبنیان و نوآور با قابلیت صادراتی داشته باشیم، این اتفاق نمیافتد مگر اینکه بخش خصوصی در این حوزه سرمایهگذاری کند و سرمایهگذار بخش خصوصی نیز برای این کار نیاز به یک زیستبوم مساعد دارد تا او را بهسوی این کار هدایت کند. نسبت سرمایهگذاری بخش خصوصی به دولتی باید چندینبرابر باشد و این نسبت در ناحیه نوآوری پردیس یک به ۲۵ است یعنی در ازای یک میلیارد تومان سرمایهگذاری دولت، بخش خصوصی ۲۵ میلیارد تومان سرمایهگذاری میکند.
ناهید انتظاریان در مقالهای با عنوان تاثیر کسبوکارهای دانشبنیان بر رشد اقتصادی کشور آورده است: در دنیای پرتحول امروز دانش و نوآوری اساسیترین عامل پیشرفته در عرصههای صنعتی و اقتصادی محسوب میشود. اقتصاد یک کشور وقتی شکوفا میشود که بستر لازم برای نوآوری و حضور در بازارهای رقابتی جهانی فراهم شود، همچنین دانش بهعنوان یک کالای عمومی محسوب میشود، زیرا میتوان آن را بدون کاهش و استهلاک با دیگران بهمشارکت گذاشت. در عین حال این یک مشخصه منحصربه فرد برای این کالای عمومی محسوب میشود که برخلاف سایر کالاهای فیزیکی نظیر سرمایه، داراییهای مادی و منابع طبیعی استفاده از آن از کمیت آن نمیکاهد و میتوان از آن بارها استفاده کرد، به این ترتیب دانش بهعنوان یک منبع دائمی همواره در اختیار بنگاههای اقتصادی قرار گرفته و با مشارکت مکرر در فرآیندهای گوناگون تولیدی و خدماتی سبب افزایش مزیت رقابتی و ایجاد ارزشافزوده و توسعه پایدار میشود.
راههای ورود به صنایع بزرگ
در ادامه با یکی دیگر از فعالان در عرصه دانشبنیان به گفتوگو پرداختیم.
پرویز ترابی، مدیرعامل یک شرکتهای دانشبنیان در زمینه برق و الکترونیک، فوتونیک، مخابرات و سیستمهای خودکار به مهمترین مولفهها در اقناع صنایع بزرگ برای بهرهگیری بیشتر از تولیدات دانشبنیان به گفت: امروزه صنایع کشور بیش از هر چیز نیازمند بروزرسانی است.
بهعبارت دیگر، عموم محصولات فناورانه تاریخ مصرف دوسالانه یا شاید هم کمتر دارند و اگر محصولی که دو سال پیش تولید شده است، متناسب با نیازهای روز تغییر نکرده باشد، عمر زیاد و امروز خواهان قبلی را نخواهد داشت.
عبرتگیری از برندهای بزرگ
وی گفت: دانشبنیانها باید روز به روز خود را با آنچه نیاز صنایع است، بهروز کنند. بهعبارت دیگر، اگر هر سازمانی توانست خود را بهروز کند، در جامعه هدف، ماندگار خواهند شد. در غیر این صورت رو به اضمحلال میرود. برای مثال یک زمانی کفش ملی به روسیه صادر میشد، اما امروز کمتر بازاری مخاطب کفش ملی است یا در مثالی دیگر روزگاری شرکت علاءالدین بزرگترین تولیدکننده چراغ والور بود، اما از آنجا که نتوانست پابهپای فناوری روز پیش رود، در نهایت نتوانست جایگاه خود را در بازار حفظ کند. در واقع یکی از فرآیندهای اعتمادسازی صاحبان صنایع بزرگ بهروز بودن دانشبنیانها است.
خوشقول باشید
وی خدماتدهی تناسب با بازار هدف از سوی دانشبنیانها را از دیگر فرآیندهای مهم دانشبنیانها در راستای باز شدن راهشان به صنایع داخلی کشور دانست و گفت: دانشبنیانها باید بتوانند خدماتدهی مطلوبی داشته باشند و مطابق با استانداردهای روز دنیا مشتریمداری کنند، همچنین پایبند بودن به زمانبندیهای از قبل تعیینشده از دیگر فرآیندهایی است که یک دانشبنیان را در مسیر اقناع صاحبان صنایع، پیروز میدان میکند.بسیاری از صاحبان شرکتهای دانشبنیان که سابقه طولانی در تولید محصول دارند، معتقدند باید بهآرامی در بازار گام گذاشت و ذره ذره محصولات تولیدی را عرضه کرد.
ترابی این ویژگی را بهعنوان یک پله دیگر برای جلب رضایت صنایع داخلی در بهرهگیری از تولیدات شرکتهای دانشبنیان دانست و گفت: شناخت نیاز بازار، برگ برنده هر تولیدکننده است. ذائقه اصلی بازار در حرکتهای آهسته و گام به گام شناخته
میشود. بهتر است پیش از آنکه میلیونها تومان هزینه صرف تولیدات با تیراژ بالا شود؛ چند نمونه اولیه برای شناسایی مخاطب تولید شود. متاسفانه راه برای جا افتادن در چرخه صنعتی کشور هنوز زیاد است و بیشتر شرکتهای دانشبنیان نتوانستند تعاملات تجاری جدی با کارخانهدارهای بزرگ و صاحبان صنایع در کشور برقرار کنند و بیشتر تعاملات ما جسته گریخته بوده است. گفتنی است، بیشتر این افراد هم هزینه جدی برای بهروزآوری نمیکنند.
وی افزود: یکی دیگر از فرآیندهایی که جنبه دوسویه دارد، استانداردسازی صنایع است. این مولفه مهم را دوطرف یعنی هم دانشبنیان و هم صنایع باید مدنظر داشته باشند.
از یکسو دانشبنیانها باید استانداردسازی کنند تا بتوانند جایگاه خود را در میان مصرفکننده و صنعت باز کنند؛ از سوی دیگر صنایع باید استانداردسازی کنند تا در نهایت مانع از خروج ارز کشور شوند.
واقعیتافزوده به کمک معدنکاران میآید
وقوع انفجار، ریزش تونل، نشت مواد شیمیایی، خستگی مفرط، سقوط، برقگرفتگی، وجود گازهای سمی و سر و کار داشتن با بارهای سنگین، بخشی از مخاطراتی است که هر روز کارگران معادن با آنها سر و کار دارند، بنابراین عجیب نیست که اشتغال در معادن در فهرست ۱۰ شغل پرمخاطره دنیا قرار گرفته است. باتوجه به همین سختی کار و مخاطرهآمیز بودن اشتغال در معادن، همواره کارشناسان و فعالان این حوزه در تلاش هستند تا با شیوههای نوین بخشی از معضلات معدنکاران را مرتفع سازند. در این راستا برخی استارتآپها با استفاده از واقعیت افزوده و مجازی میتوانند حجم زیادی از معضلات این شغل سخت را مرتفع کنند. کاوش و شناخت معدن در محیط سهبعدی برای کارشناسان و مدیران در محیطهای اداری میتواند کمک شایانی به کاهش سختی کار معدنکاران کند. نوید نیکنیا از فعالان عرصه دانشبنیان در زمینه سیستم اطلاعات جغرافیایی در گفتوگو با گفت: عمر توجه شرکتهای صنعتی و معدنی به نرمافزارهای نوین و شرکتهای دانشبنیان در این حوزه به ۲ سال هم نمیرسد. سیستم اطلاعات جغرافیایی با تلفیق واقعیتافزوده چه در اکتشاف و چه در بهرهبرداری، امکانات بسیار مفیدی به معدنکاران و صنایع معدنی میدهد. در واقع برای اینکه مطالعاتشان جامه عمل بپوشد از gis استفاده میکنند که براساس تصاویر ماهوارهای و نقشههای موجود است، همچنین در بخش اجرا در بخش دادههای عملی هم از gis استفاده میشود. بهگفته نیکنیا، چند سالی میشود که شرکتهای معدنی بسیاری به استفاده از واقعیتافزوده روآوردهاند تا نقشههای سهبعدی معدنی برای کارشناسان و مدیرانی که در دفاتر نشستهاند، قابللمس باشد.
در اولویتشان نیستیم
وی افزود: همکاری با شرکتهای نرمافزاری در بخش صنعت و معدن میتواند به صرفهجویی قابلملاحظهای در زمان بینجامد، چرا که بسیاری از امور با استفاده از فناوریهای جدید انجام میشود و امروزه راهی جز روآوردن به این نرمافزارها نیست و از طرفی هم چون منابع و معادن و تجهیزات هم ارزشمند میشوند و نرخ بالایی پیدا میکنند، بنابراین باید تا حداکثر بازدهی را داشته باشند.
نیکنیا گفت: همانگونه که گفته شد، مدت زمان طولانی نیست که شرکتهای تولیدی صنعتی و معدنی در تلاش هستند تا از شرکتهای دانشبنیان برای رفع نیازهای خود بهره بگیرند، اما این بهرهگیری در بخش نرمافزارها چندان در اولویتشان نیست. در واقع اگر مدیری علاقهمند باشد که با این شرکت همکاری کند، در تلاش برای همکاری با این شرکتها برمیآید.
طول میکشد تا یک فناوری جا بیفتد
وی بااشاره به اهمیت زمان در بهرهگیری از تولیدات شرکتهای تولیدی در حوزههای نرمافزاری گفت: باتوجه به شرایط مدیریتی و اقتصادی شرکتهای دانشبنیان و نوآور بودن آن که فارغ از روشهای سنتی است، بزرگترین چالشی که در این زمینه با آن مواجه میشوند، زمان طولانی راهاندازی یک فناوری جدید در صنایع بالادستی است. از آنجایی که شرکتهای بزرگ صنعتی با روشهای سنتی اداره میشوند، زمان زیادی را از دست میدهند و از طرفی هم، چون تولیدات نرمافزاری را باید در یک بازه زمانی مشخص مورداستفاده و بهرهبرداری قرار داد، این طرحها در مدت زمان طولانی کارآیی و جذابیت خود را از دست میدهند.
ترجیح دانشبنیانها به همکاری نکردن
وی افزود: همچنین الزامات مالی زیادی وجود دارد، بنابراین شرکتهای دانشبنیان ترجیح میدهند همکاری مستقیم با بخش صنعت و معدن نداشته باشند، اما این روال در شرکتهایی که در بخشهای سختافزاری نظیر تولید و تجهیزات فعالیت میکنند، وجود ندارد و این امر به تحریمها و رفع نیاز موجود در شرایط داخلی برمیگردد. بههمیندلیل وابستگی خارج از کشور تا حد زیادی کم شده است.
نیکنیا بااشاره به اینکه نوآوری در شرکتهای مادر بهسختی جا باز میکند، گفت: شرکتهای بزرگ صنعتی و معدنی در بسیاری از کشورهای پیشرفته با آغوش باز از دستاوردها و نوآوریهای جدید در بحث نرمافزارها استقبال میکنند، اما روالی که در ایران وجود دارد، این است که اگر روش سنتی در شرکتهای مادر جواب بدهد و نیازشان را برطرف کند، تلاشی برای جایگزینی آن با روشهای نو نمیکنند، چرا که هنوز نیاز به نوآوری و فناوری در صنعت و معدن کشور احساس نشده است. باید گفت بیشتر شرکتهای صنعتی و معدنی در بخش بهرهگیری از نوآوری هنوز در مراحل اولیه قرار دارند و ۴ تا ۵ سال از آن چیزی که در دنیا میگذرد، عقب هستند. وی افزود: دستاوردها و نوآوریهای نرمافزاری شرکتهای دانشبنیان بیشتر در نمایشگاهها و رویدادهای نمایشگاهی معرفی میشوند و هنوز چندان مورداستقبال شرکتهای صنعتی و معدنی قرار نگرفتهاند. همچنین باید گفت زیرساختهای حوزه معدن توجه چندانی به فناوریهای نوین ندارند، اما در حوزه برق چنین روالی نیست، چرا که ناچار بودهاند به فناوریهای جدید روی بیاورند، بههمیندلیل بیشتر کنتورها دیجیتالی است، اما هنوز در بخش آب و گاز مصرفی از کنتورهای قدیمی استفاده میشود.
سخن پایانی
باتوجه به موارد یادشده بهرهگیری از توان دانشبنیانها میتواند تا حد زیادی از سختی و فشار کار معدنکاران بکاهد، بهعبارت روشنتر، فناوری راهکارهای مناسبی برای توسعه صنعت و معدن را در اختیار شرکتهای مادر میدهد، اما شکاف زمانی در این شرکتها و دانشبنیانها مانع اصلی بکارگیری آن است، بههمیندلیل توصیه میشود مسئولان دولتی در راستای بروزرسانی شرکتهای مادر اقدامات مساعدی را بهعمل بیاورند.
ارسال نظر