جانمایی شهرکهای صنعتی بر مبنای رانت؟
یک کارشناس اقتصادی معتقد است از جمله مشکلات ساختاری صنایع کوچک و متوسط در شهرکهای صنعتی، جانمایی اشتباه شهرکها بر مبنای رانت است؛ به طوری که هر جا یک شهرک درست شده که عموما دچار مشکلات مختلف، به ویژه مشکلات زیرساختی از جمله آب، فاضلاب برق و راه هستند.
بر اساس جدیدترین آمار منتشر شده از سوی سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی، تا پایان خرداد امسال ۵۰۹ شهرک صنعتی و ۳۳۸ ناحیه صنعتی در کشور به بهرهبرداری رسیده که ۴۹ هزار و ۵۲۹ واحد صنعتی در آنها مستقر شده و زمینه اشتغال بیش از ۹۸۷ هزار نفر را در کشور فراهم کرده است.
البته نتیجه طرح پایش واحدهای صنعتی غیرفعال نشان میدهد که ۱۲ هزار و ۶۷ واحد راکد، شامل ۶۸۱۴ واحد در داخل شهرکها و نواحی صنعتی و ۵۲۵۳ واحد در خارج از آنها وجود دارد که ۶۲ درصد آنها از طریق شیوههای فنی بازفعال سازی، امکان راهاندازی مجدد دارند و در صورت تحقق آن، بیش از ۱۶۷ هزار فرصت شغلی جدید ایجاد خواهد شد و سازمان صنایع کوچک نیز سالانه برای احیای تعدادی از این واحدها برنامهریزی میکند.
همچنین بر اساس اعلام مدیران بنگاههای اقتصادی راکد، ۴۴ درصد از واحدهای غیرفعال مشکل کمبود نقدینگی، ۱۶ درصد مشکل نبود تقاضا و بازار، ۱۱ درصد مشکل کمبود مواد اولیه، ۱۰ درصد مشکل فرسودگی ماشین آلات، ۹ درصد مشکلات حقوقی با سازمانها و دستگاهها، ۸ درصد مشکلات زیرساختی و ۲ درصد مشکلات مالکیتی و سهامداری دارند.
علی رسولیان، رئیس سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی، در روز حمایت از صنایع کوچک سال گذشته، گفته بود که سهم صنایع کوچک و متوسط از صنایع کشور حدود ۸۰ درصد و از اشتغالزایی ۴۵ درصد است.
اما صنایع کوچک هم به نوبه خود با چالشهایی مواجه هستند. از جمله اینکه صنایع بزرگ به دلیل قدرتی که دارند، منابع بیشتری جذب میکنند و در نتیجه سهم بسیار بیشتری در ارزش افزوده کشور دارند. در طرف مقابل صدای صنایع کوچک و مشکلات آنها کمتر شنیده میشود که مشکلاتی زیرساختی از جمله آنها است. همچنین نبود شرایط لازم برای رشد این بنگاهها و احتمال شکست و ریزش واحدهای کوچک و متوسط از جمله دیگر مشکلات جدی این حوزه است.
سهم بالای بنگاههای کوچک و متوسط در ساختار صنعتی ایران
در این رابطه حسین حقگو با اشاره به فعالیت حدود ۸۹ هزار بنگاه صنعتی در کشور، اظهار کرد: از این تعداد حدود ۸۴ هزار واحد، بنگاه کوچک و متوسط هستند. بنابراین بخش عمده ساختار صنعتی ایران مبتنی بر بنگاه های کوچک و متوسط است، اما به لحاظ ارزش افزوده این بنگاههای بزرگ هستند که بخش عمده ارزش افزوده صنعتی و کل کشور و همچنین صادرات را تشکیل میدهند.
صدای بنگاههای کوچک کمتر شنیده میشود؛ چون پراکنده هستند، چارچوب مشترکی برای هماهنگی ندارند و سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی هم که متولی صنایع کوچک است سهم زیادی در قدرت سیاسی و حاکمیت ندارد.
وی با بیان اینکه صدای بنگاههای بزرگ بیشتر شنیده میشود و با توجه به قدرتی که دارند بهتر میتوانند مشکلاتشان را بیان و حل کنند، تصریح کرد: اما در مقابل صدای بنگاههای کوچک کمتر شنیده میشود؛ چون پراکنده هستند، چارچوب مشترکی برای هماهنگی ندارند و سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی هم که متولی صنایع کوچک است سهم زیادی در قدرت سیاسی و حاکمیت ندارد. در اصل رئیس این سازمان از معاونان غیرستادی وزارت صمت است. به دلیل همین شرایط صنایع کوچک نتوانستند منابع زیادی جذب کنند.
اما به گفته این کارشناس اقتصادی سرمایه بری کم، اشتغالزایی بالا، مدیریت سهل و امکان ورود افراد مختلف، انعطاف پذیری و تاثیر صنایع کوچک بر محرومیت زدایی مناطق و توزیع درآمد از جمله مزیتهای صنایع کوچک و متوسط است.
کره با ۱۶۰۰ میلیارد دلار جیدیپی، ۵۰ شهرک صنعتی دارد؛ ایران بیش از ۸۰۰ تا!
حقگو در ادامه با اشاره به فعالیت حدود ۸۴۷ شهرک و ناحیه صنعتی با ۴۸ هزار واحد کوچک و متوسط، تصریح کرد: در حالی که کره با حدود ۱۶۰۰ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی و صادرات عظیم، کمتر از ۵۰ شهرک صنعتی دارد. در واقع ساختاری که صنایع کوچک را در برگرفته دچار مشکل است. از دیگر مشکلات ساختاری شهرکها جانمایی اشتباه بر مبنای فشار سیاسی و رانت است؛ به طوری که هر جا یک شرکت درست شده که عموما دچار مشکلات مختلف، به ویژه مشکلات زیرساختی از جمله آب، فاضلاب برق و راه هستند.
همچنین به گفته وی عدهای زمین میخرند و آن را راکد نگه میدارند تا قیمت افزایش پیدا کند. بنابراین به طور کلی واحدهای کوچک و متوسط هم به لحاظ فردی و هم به لحاظ ساختاری و سیاستگذاری مشکلاتی دارند.
در اقتصاد ایران بنگاههای بزرگ، بزرگ به دنیا میآید و اکثرا هم مثل پتروشیمی، فولاد و خودرو خصولتی و رانتی هستند، اما بنگاههای کوچک، بزرگ نمیشود.
حقگو با بیان اینکه یکی دیگر از نقصهای صنایع کوچک و متوسط این است که بنگاه های کوچک بزرگ نمیشوند، تصریح کرد: در اقتصاد ایران بنگاههای بزرگ، بزرگ به دنیا میآیند و اکثرا هم مثل پتروشیمی، فولاد و خودرو خصولتی و رانتی هستند، اما بنگاههای کوچک، بزرگ نمیشوند. بلکه حتی ریزش میکنند که این برخلاف رویه حاکم در دنیاست. اما در ایران، دولت به جای حل مشکلات کلان اقتصادی و فراهم کردن شرایط رشد واحدهای کوچک، با دادن تسهیلات به واحدهایی که ادامه فعالیت آنها توجیه ندارد، در قالب احیای واحدهای راکد، آنها را سرپا نگه میدارد. بنابراین ممکن است بعد از کم شدن این حمایتها، دوباره این واحدها غیرفعال شوند.
این کارشناس اقتصادی بیان اینکه اگر واحدهای کوچک نمیتوانند بزرگ شوند، یعنی شرایط اقتصادی به نفع تولید نیست، اظهار کرد: طی سالهای گذشته رویکرد مدیران سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی همواره احیای واحدهای راکد بوده، اما آماری از تعداد واحدهایی که کلا تعطیل شدند منتشر نمیشود. اما رشد واحدها باید روند طبیعی خود را طی کند و اگر واحدی به هر دلیل توان رقابت نداشت، تعطیل شود.
اولویت صنایع کوچک است یا بزرگ؟
وی در پایان تاکید کرد که دوگانگی بین توسعه بنگاههای کوچک و متوسط یا بزرگ وجود ندارد و گفت: بنگاههای کوچک و بزرگ باید در یک زنجیره فعالیت کنند. در این زنجیره واحدهای کوچک و بزرگ متناسب با ظرفیتها پیوند می خورند و یک برند را خلق میکنند که توانایی صادرات و در تحقیق و توسعه را داشته باشد.
گفتنی است ۲۱ مرداد ماه به عنوان روز حمایت از صنایع کوچک نامگذاری شده است.
ارسال نظر