دانش بنیان/تجهیزات پزشکی/صنعت پزشکی
روی خوش دولت به واردات است، نه تولید
ارتباط با صنعت در اولویت و دغدغه بسیاری از اعضای هیاتعلمی نیست، در حالی که هیاتعلمی دانشگاهها نباید فقط تدریس کنند و باید در مسیر کارآفرینی هم گام بردارند. بهاعتقاد من، اگر اعضای هیاتعلمی دانشگاهها را بهعنوان یک مولد و نقش پایهای در تولیدات صنعتی در نظر بگیریم، در این صورت تاثیر مثبت دانشگاه در تحول اقتصاد و درمان احساس میشود.
در پژوهشی با عنوان «موانع ورود محصولات دانشبنیان حوزه سلامت به بازارهای بینالمللی» که در سال ۱۴۰۰ انجام شد، پژوهشگران با روشهای آماری و علمی دریافتند بازارهای داخلی برای اغلب شرکتهای دانشبنیان فعال در عرصه سلامت کشور، کوچک است و این شرکتها برای رشد و توسعه باید وارد بازارهای بینالمللی شوند. گفتنی است، اصلیترین موانع داخلی شامل سرمایهگذاری نکردن در فعالیتهای تحقیق و توسعه، نبود همکاری تحقیقاتی بین صنعت و دانشگاه و حضور نیافتن در نمایشگاههای بینالمللی و موانع اصلی خارجی مربوط به عدمدسترسی به شبکه توزیع، حضور رقبای خارجی با برندهای مشهور و آگاهی نداشتن از قوانین و مقررات کشورهای خارجی بود. چندی پیش، یونس پناهی، معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت در بیست و نهمین جشنواره تحقیقات و فناوری علوم پزشکی رازی در محل دانشگاه علوم پزشکی ایران خبر از فعالیت هزار و 400 شرکت دانشبنیان در عرصه سلامت داد و گفت: تلاش شده است فاصله دانشگاههای علومپزشکی با صنعت را بهحداقل برسانیم. پناهی مسئله محوری را یکی از سیاستهای مهم وزارت بهداشت در حوزه تحقیقات و فناوری برشمرد و گفت: همچنین عدالتمحوری در توزیع بودجهها و امکانات تحقیقاتی در همه دانشگاهها اعمال شده است.صمت در این گزارش به نظرات فعالان دانشبنیان در حوزه سلامت در بررسی سیاستهای وزارت بهداشت در توسعه این شرکتها پرداخته است.
آفت سیاستگذاریهای جزیرهای
علیرضا احمدیان، فعال دانشبنیان در حوزه تجهیزاتپزشکی: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تنها متولی ارتباط دانشگاههای علومپزشکی با صنعت نیست. بیشک برای افزایش ارتباط میان دانشگاه با صنعت بهویژه در حوزه تجهیزاتپزشکی نیازمند همکاری سایر سازمانهای مرتبط هم هستیم. بخشی از چالشهای دانشبنیانهای حوزه تجهیزاتپزشکی مربوط به سازکارهای اداره کل تجهیزاتپزشکی است و ناشی از سیاستگذاریهای غلط سازمانی است. یکی از چالشهایی که وزارت بهداشت در مسیر توسعه شرکتهای دانشبنیان دارد، این است که صنعت پزشکی را در اختیار دارد، اما نمیتواند از آن به خوبی استفاده کند، بنابراین برای تعامل بیشتر این وزارتخانه با دانشبنیانها حوزه سلامت، باید ارتباط میان دانشگاه و صنعت بیشتر نهادینه شود، اما متاسفانه در عمل این اتفاق نمیافتد،در واقع به مسائل مختلف فرهنگی و ساختاری و سیاستگذاریها برمیگردد.
لزوم توجه به کارآفرینی از سوی اعضای هیاتعلمی
ارتباط با صنعت در اولویت و دغدغه بسیاری از اعضای هیاتعلمی نیست، در حالی که هیاتعلمی دانشگاهها نباید فقط تدریس کنند و باید در مسیر کارآفرینی هم گام بردارند. بهاعتقاد من، اگر اعضای هیاتعلمی دانشگاهها را بهعنوان یک مولد و نقش پایهای در تولیدات صنعتی در نظر بگیریم، در این صورت تاثیر مثبت دانشگاه در تحول اقتصاد و درمان احساس میشود.بسیاری از این چالشهای دانشبنیانها در حوزه تجهیزاتپزشکی، ناشی از اختلاف نظر در میان نهادهای مختلف تصمیم گیر با دانشبنیانهای حوزه سلامت و فناوریهای این حوزه است. نهادهای مرتبط بهصورت جزیرهای عمل میکنند و سیاستگذاریهای متنوع از سوی نهادهای مختلف ضربههای زیادی را به دانشبنیانها زدهاند، متاسفانه بخش توسعه فناوری در وزارت بهداشت بسیار کوچک است و از اختیارات محدودی برخوردار است. از یکسو هم، در اداره کل تجهیزاتپزشکی نگاه به تولید یک نگاه تشریفاتی است و حمایت کننده نیست. بهاعتقاد من، تا زمانی که وزارت بهداشت و انجمن های مربوطه متولی یک تشکل واحد نشود، بهگونهای که قدرت تصمیمگیری داشته باشد، این آشفتگی در صنعت تجهیزاتپزشکی ادامه خواهد داشت. هرگاه سیاستگذاریها متمرکز شد و اداره کل موظف به حمایت و تشویق شرکتهای دانشبنیان شود، آن زمان میتوان نسبت به نقشآفرینی دانشبنیانها در حوزه سلامت کشور امیدوار بود.
جای خالی حمایت معاونت درمان
یکی دیگر از چالش دانشبنیانها در حوزه تجهیزاتپزشکی، بازار و مارکتی است که متاسفانه در اختیار ندارند. معاونت درمان در وزارت بهداشت باید وظیفه اصلی تضمین بازار را برای شرکت های دانش بنیان برعهده داشته باشد، اما تاکنون اتفاق مهمی در مسیر توسعه بازار دانشبنیانها در حوزه سلامت نیفتاده است. ناگفته نماند که در برخی مواقع کیفیت محصولات تولیدی و دانشبنیان نسبت به محصولات وارداتی پایینتر است، اما چالشهای مربوط به ورود و رقابت در بازار برای اغلب دانشبنیانها بهویژه تجهیزاتپزشکی بیشتر از حد انتظار است. شرکتهای دانشبنیان باید بازار تضمینی داشته باشند و این بازار تضمینشده در ذیل وظایف وزارت بهداشت و هیاتامنای ارزی و نهادهای مربوطه است.
تخصیص ناعادلانه ارز دولتی
از دیگر معضلات پیشپای دانشبنیانها، تخصیص ارز دولتی به شرکتهای وارداتی در ابتدای زنجیره واردات است. در شرایط فعلی، وقتی یک شرکت دانشبنیان میخواهد محصول تولیدی خود را قیمتگذاری کند، باید با یک شرکت وارداتی رقابت کند. چنین فرآیندی مصداق بارز بیعدالتی است؛ چراکه دانشبنیانها با ارز آزاد مواد اولیه خریده و بعد تولید کرده است، اما شرکتهای وارداتی با ارز دولتی محصول وارد میکنند. بهاعتقاد من، تخصیص ارز نباید در ابتدای زنجیره واردات باشد. این روند در عمل موجب زمین خوردن شرکتهای تولیدی و دانشبنیان میشود و روز به روز واردات و شرکتهای وارداتی قوت میگیرند. متاسفانه شالوده اداره تجهیزاتپزشکی توجه بیشتری به واردات دارد و تولید یک بخش فعال و حمایتی نیست.
در این شرایط، دانشبنیانهای واقعی که از دل دانشگاهها و فضای استارتآپی بیرون آمدهاند، زیر چرخ دندههای معیوب تامین کالای تجهیزاتپزشکی له میشوند.
شوآفهای همیشگی
حسن زندوکیلی، فعال دانشبنیان در حوزه تجهیزاتپزشکی: نزدیک به ۴ سال میشود که در اکوسیستم دانشبنیان فعالیت داریم و یک سال نخست را به آرندی اختصاص دادیم، همچنین با مرکز تحقیقات جراحی فک و صورت دانشگاه تهران و با استادان این دانشگاه فعالیت خود را آغاز و هزینههای زیادی هم برای فعالیت در اکوسیستم دانشبنیان کردیم. باتوجه به تجارب این چند سال معتقدم، اگر وزارت بهداشت دستاندازهای متعددی را که پیشپای دانشبنیانها میاندازد، مرتفع کند، بیشتر کمکحال اکوسیستم فناوری در کشور در حوزه سلامت شده و در چنین شرایطی، انتظار هیچ کمکی از سوی این وزارتخانه نداریم، چراکه معمولا اقداماتی که تاکنون وزارت بهداشت برای توسعه فناوری در حوزه سلامت انجام داده، در حد نمایشهای ظاهری بوده و بویی از عمل بهمشام نرسیده است. مسئولان این وزارتخانه با ارائه آمارها و گزارشهایی که در عمل بیفایده بوده، جز بیثمری دستاورد دیگری در حوزه دانشبنیان نداشتهاند. ایراد اصلی در بدنه وزارت بهداشت، فقدان قانون مشخص برای حمایت دانشبنیانها در حوزه سلامت و اغلب حمایتها قائل به فرد است. بهعبارتروشنتر، اگر مدیر و مسئول دلسوزی وجود داشته باشد، میتوانیم انتظار کمک را داشته باشیم، اما اگر جایگاه مدیران و مسئولان تغییر کند، روندهای حمایتی هم تغییر میکنند.
دپوی میلیاردی دستگاهها
متاسفانه روزبهروز ارتباط صنعت با دانشگاههای علوم پزشکی بهویژه در حوزه تجهیزات و فناوریهای پزشکی کمتر و کمتر میشود و فاصله میان ایندو رو به افزایش است. نمونه این عدمهمکاری را امروز میتوان در دپوی دستگاهها و تجهیزاتی دید که بیاستفاده در اتاقهای مراکز تحقیقات و دانشگاههای وابسته به این وزارتخانه ماندهاند و برای استفاده درمان و بیمارستانها قرار نمیدهند. گفتنی است، نرخ کلی این تجهیزات که معمولا در یک اتاق بلااستفاده هستند، به چند میلیارد تومان هم میرسد. برای مثال، نزدیک به ۲ میلیارد تومان سرمایه و تجهیزات تنها در مرکز تحقیقات جراحی فک و صورت دانشگاه تهران بیاستفاده دپو شده است. این دستگاهها اگر مورد استفاده قرار نگیرند، بهمرور زمان کارآیی خود را از دست میدهند. نکتهای که وجود دارد، این است که بخشی از این پرینترها که ساخت داخل بوده است، اجازه استفاده نمیدهند، حتی درخواست دادیم که بهصورت ساعتی از این دستگاهها استفاده کنیم و اجارهبهای آن را هم بپردازیم؛ با اینکه این بهضرر دانشبنیانها و شرکتهای فناوری است، اما باز هم مخالفت کردند.بهاعتقاد من، مفهوم دانشبنیان در حوزه سلامت بهخوبی جا نیفتاده است. متاسفانه شرکتهایی عنوان دانشبنیان را یدک میکشند که نمایشی هستند و در باطن فرو پاشیدهاند و معمولا این شرکتها ادعای فراتر از توانشان را دارند. حتی مدعی میشوند که میتوانند دستگاههای فوقپیشرفته تجهیزات پزشکی بسازند، در حالی که بهواقع توان فنی و علمی آن در ایران وجود ندارد. مانند این است که بخواهیم پیشرفتهترین هواپیمای جهان را در ایران بسازیم.
معضل همیشگی تامین مواد اولیه
یکی از مهمترین چالشهای دانشبنیانهای حوزه سلامت، تامین مواد اولیه است. متاسفانه بهدلیل این تحریمها مواد اولیه به ایران فروخته نمیشود، همچنین قطع بودن ارتباط مالی با دنیا، چالش مهم دیگری است که مجبورمان میکند با واسطهها مواد اولیه وارد کنیم که معمولا ۱۰۰ افزایش نرخ مواد اولیه را بههمراه دارد. در این مسیر، متاسفانه کلاهبرداران زیادی فرصت جولان پیدا میکنند که در نقش واسطهها ظاهر میشوند. بیشک اگر همچنان تامین مواد اولیه با مشکلات اینچنینی مواجه باشد، حتی نمیتوانیم نیاز بازار داخل را هم پاسخگو باشیم. چالشهای صادراتی دیگر موضعی است که در صدر لیست معضلات دانشبنیانهای حوزه سلامت باید به آن پرداخت.
یکی از عوامل بازدارنده توسعه صادرات در حوزه دانشبنیان بهویژه تجهیزاتپزشکی مربوط به سیاست کلی کشور و تحریمهایی است که چندین سال است، بهطورکلی دامن صادرات کشور را گرفته و در واقع، نخستین چالش در مسیر صادرات، مسائل مربوط به تحریمها است. موضوع بعدی، دریافت گواهینامه از کشورهای خارجی است که بهدلیل تحریمها هیچ ممیزی وارد کشور نمیشود و در نهایت، محدود به بازارهای اطراف میشویم، نظیر هند، پاکستان، کشورهای حوزه خلیجفارس و ... که باز هم چالشهای خاص خود را دارد و نمیتوانیم بهراحتی پول خود را دریافت کنیم.
سخن پایانی
ادبیات و نگاه متفاوت فناوران و شرکتهای صنعتی، به موضوع همکاری مشترک، در بسیاری از موارد، باعث عدمشکلگیری این همکاری میشود. تسهیلگران و مراکز تبادل فناوری همچون ایده بازار امیرکبیر، باوجود آشنایی با رویکردهای متفاوت دوطرف، به ایجاد یک همکاری مشترک و موثر، با حفظ منافع طرفین، کمک خواهند کرد، بنابراین مراجعه به این مراکز و استفاده از خدمات آنها، میتواند شانس همکاریهای فناورانه را افزایش دهد. در برخی موارد، زمانی که به شرکت دانشبنیانی با محصول و بازار خوب، پیشنهاد همکاری مشترک از طرف صنعت داده میشود، ارزشگذاری نادرست روی فناوری، موجب عقبنشینی صنعت میشود، بنابراین لازم است که به مسئله تعیین ارزش و قیمتگذاری صحیح فناوری به روشهای علمی توجه شود.
ارسال نظر