درسی که ابتهاج از حافظ گرفت
کامیار عابدی میگوید: ابتهاج جزو شاعرانی بود که علاوه بر کمگویی و گزیدهگویی، در انتخاب کلمهها بسیار دقیق بود و این احتمالا درسی بوده که از حافظ گرفته است.
این پژوهشگر و منتقد ادبی در پی درگذشت هوشنگ ابتهاج اظهار کرد: ابتهاج در تمام ادوار شاعریاش، شاعری بود که از حدود اعتدال خارج نمیشد و تلاش میکرد مسئله سنت و تجدد را باهم پیش ببرد. او در میانه سنت و تجدد ایستاده بود و این نکته همراه با توانایی وسیعی که در حوزه شعرگویی مخصوصا در حوزه زبان و مضمون داشت، باعث میشد، مخاطبانش نسبت به بسیاری از شاعران وسیعتر شوند. این موضوع به اعتبار شاعری ابتهاج کمک میکرد.
او افزود: ویژگی دیگر ابتهاج این بود که انرژی و توان شاعری خود را به جای آنکه در تعداد شعرهای زیادی صرف کند، در شعرهایی محدود، ثبت و ضبط میکرد؛ یعنی همان نکتهای که قدمای ما میگفتند، شاعر باید کم گوی و گزیده گوی باشد. ما شاعران توانمند بسیاری داریم که اگر توان و انرژی شاعرانه خود را به جای آنکه در ۱۰ شعر صرف کنند، فقط در یک یا دو شعر صرف میکردند، احتمالا آن شعرها برجسته میشدند.
به گفته عابدی هوشنگ ابتهاج هم به صورت طبیعی، یعنی قبل از اینکه شعر بگویید و هم در مسئله انتشار روی این موضوع تأکید زیاد داشت، بنابراین به لحاظ کمّی هوشنگ ابتهاج شعرهای زیادی نگفته است اما به لحظ کیفی شعرهایش مخصوصا در حوزه غزل یکدست هستند.
عابدی با تأکید بر اینکه ابتهاج علاوه بر کمگویی و گزیدهگویی، در انتخاب کلمهها هم بسیار دقیق بود، بیان کرد: احتمالا این درسی بوده که از حافظ گرفته؛ زیرا حافظ هم کمگوی و گزیدهگوی بوده و در انتخاب کلمهها دقت و وسواس داشته است. البته نه به شکلی که حالت بیمارگونه داشته باشد، بلکه به شکلی متعادل و طبیعی. این نکتهای است که تاحدود زیادی در شعر ابتهاج دیده میشود و به نظرم حاصل دقت و ممارست هوشنگ ابتهاج در شعرهای حافظ است که دهه ۶۰ و اوایل هفتاد توانست تصحیح خوبی از حافظ به دست دهد.
او با بیان اینکه از دو منظر به شعرهای هوشنگ ابتهاج انتقاد میکنند، ادامه داد: یک گروه از منظر فکر سیاسی و تمایل او به افکار چپ گرایانه و نزدیکیهایش با حزب توده از دوره جوانی تا همین اواخر و گروه دوم از لحاظ نوآوری و توجه به مدرنیسم ادبی از او انتقاد میکنند.
این منتقد ادبی توضیح داد: ابتهاج در ۶۰ - ۷۰ سال دوره شاعریاش، از شاعران متمایل به طیف چپ و حزب توده بوده است و شکی در این وجود ندارد اما کسانی که از منظر مخالفت با طیف چپ و حزب توده شعر سایه را انتفاد میکنند، یک نکته را از یاد میبردند؛ اینکه هوشنگ ابتهاج آرمانهای زبانی و ادبی خود را هیچگاه در حوزه ادبیات فراموش نکرد، به عبارت دیگر زیباییشناسی شعر خود را فدای محتوای سیاسی نکرد.
او سپس گفت: میان نگاه سیاسی و نگاه ادبی هوشنگ ابتهاج همیشه فاصلهای وجود دارد، یعنی هوشنگ ابتهاج را نباید بر مبنای همگامی سیاسیاش داوری کرد، بلکه باید بر مبنای شعرهایی که سروده و در این شعرها از نظر تصویر و زبان و حدت مضمون توانسته به اوج برسد، داوری کرد.
عابدی تسلط کمنظیر ابتهاج در موسیقی و شناختی که از موسیقی داشت و ارتباطش با شماری از موسیقیدانان عصر را یکی از رمزهای موفقت او میخواند.
کامیار عابدی درباره گروه دیگر منتقدان شعرهای سایه، هم اظهار کرد: برخی از منتقدان میگویند شعرهای ابتهاج مدرن نیست و با به حد کافی مدرن نیست و از نوآوریهای کافی تهی است؛ این نکته تاحدی درست است، یعنی نوآوریهای هوشنگ ابتهاج چه در قالبهای آزاد و نیمایی و چه در غزل، حالت حداکثری ندارد، بلکه حالت حداقلی دارد. اما یک نکته را باید توجه کنیم که این نوآوریهای حداقلی با نهایت استادی و ظرافت فرم گرفته است و در ارتباطات با مخاطبان وسیعتر بسیار موفق عمل کرده است.
ارسال نظر