گزارش گسترش نیوز از حواشی مربوط به یک تئاتر گران قیمت؛
لاکچری درست مثل «بینوایان»! + قیمتها
خود ویکتور هوگو هم فکر نمیکرد ایرانیها ۱۵۰ سال بعد از مرگش، اقتباسی تئاتری از رمانش ارائه کنند که اینهمه حاشیه به همراه داشته باشد. هتل اسپیناس این روزها شاهد اجرای تئاتری است که همهچیزش از دستمزد بازیگران گرفته تا لشکر خوانندگان و نوازندههایش و صدالبته، بهای بلیطش، خبرساز شده است.
گسترش نیوز: کمتر پیش میآید که نرخ بلیط یک نمایش، داد وزیر را هم دربیاورد. کارگردان، عوامل و همه کسانی که از سولداوت شدن سریع بینوایان، ذوقزده بودند، سرگرم جواب دادن به کامنت تند آقای وزیر بودند که پای سفارت فرانسه هم به میان آمد. با گسترش نیوز در «سیر تا پیاز بینوایان» همراه باشید.
پارسال، الیور توئیست برای حسین پارسایی آنقدر خوب فروخت که امسال هم درصدد تکرار آن موفقیت باشد. موانع یکی پس از دیگری برداشته شد تا نوید محمدزاده، سحر دولتشاهی و پارسا پیروز فر به ژانوالژان، بازرس ژاور و خانم تناردیه، جان بدهند.
۲۱ مهرماه پیشفروش بلیطها شروع شد. وقتی سایت ایران کنسرت، نرخ رزرو را اعلام کرد حملهها شروع شد. اگر میخواهید روی یکی از صندلیهای سالنهال رویال (در هتل اسپیناس) بنشیند و شاهد مظلومیت و مهربانی کوزت باشید و با دیدن خباثت تناردیهها حرص بخورید باید بسته به موقعیت صندلی که رزرو میکنید ۱۳۰ تا ۱۸۰ هزار تومان پرداخت کنید.
در بازار کمرونق تئاتر، استقبال از نمایشهایی که استثنائا خوب میفروشند جای خوشحالی دارد. نرخ نجومی هم نتوانست جلوی سیل استقبال علاقهمندان را بگیرد و بلیطّهای بینوایان بهسرعت فروش رفت. بینوایان، سولداوت شده بود اما انگار قرار نبود خوشی عوامل نمایش، دیری بپاید. هجمهای آغاز شد که حرف اصلیاش، سرراست بود: چرا بلیط یک نمایش؛ آنهم نمایشی که فقر و فلاکت را به تصویر میکشد باید تا به این حد گران باشد؟
قبل از همه خود وزیر و ارشاد، واکنش نشان داد. تویت سید عباس صالحی بر آتش حاشیهها دمید:
«تئاتر لاکچری تیر خلاص به این هنر مردمی است. اداره کل هنرهای نمایشی با هم اندیشی و همیاری خانه تئاتر، حریم صحنه را از آن مصونیت دهد.»
سعید پارسایی، مدیرکل نمایش خانگی وزارت فرهنگ و ارشاد است پس بسیاری، انتظار داشتند که مرئوس، روی رئیسش را زمین نیندازد و نرخ بلیطها کاهش یابد اما اینچنین نشد تا بسیاری از رسانههای اصولگرا بنویسند: حتی مدیران وزارت ارشاد، حرف وزیر را نمیخوانند.
چند روز بعد پارسایی به شبکه چهار رفت تا در استودیوی «شبهای هنر» از بینوایان و نرخ بلیط آن دفاع کند: بینوایان ۳۵۰ نفر عوامل داشته است، یک هزار قطعه لباس و اکسسوار داشته و حدود یک سال، برایش تمرین شده است. چرا باید انتظار داشته باشند که نرخ بلیطش بهاندازه فلان نمایشی باشد که سه بازیگر بیشتر نداشته است؟ ما چیزی به اسم تئاتر لاکچری نداریم. در تئاتر همهچیز هست جز لاکچری بودن. چرا وقتی پول بهسوی سینما سرازیر میشود کسی اعتراض نمیکند ولی وقتی نوبت تئاتر میرسد اعتراض میکنند؟
طبیعی است وقتی محل اجرا، یکی از هتلهای مجلل پایتخت باشد حرفوحدیثهای زیادی شنیده میشود. همین اتفاق هم افتاد و گفتند که پارسایی در هتل اسپیناس، سمت دارد و برای همین، اثر جدیدش را آنجا روی صحنه میبرد. بعضی فراتر رفتند و گفتند که قصد مهاجرت دارد. به کجا؟ لابد فرانسه. بالاخره پارسایی دستبهکار شد و در مصاحبه با باشگاه خبرنگاران جوان، همه این سخنان را شایعه خواند و تکذیب کرد:
نه در این هتل، سمت دارم و نه من یا عوامل دیگر نمایش، در آنجا اتاق رزرو کردهاند! تهیهکننده و اسپانسر هم محمد قدس و محمدصادق رنجکشان هستند و حمایت سفارت فرانسه، کذب محض است.
بازار سیاه بینوایان
به نظر میرسید که توضیحات و دفاعیات کارگردان از سیل حملات کاسته است اما انگار این قصه سر دراز دارد. بلیطهای بینوایان، در بازار سیاه رکورد زد. اگر نگاهی به آگهیهای سایت دیوار بیندازید با ارقام خارقالعادهای مواجه میشوید. باورش سخت است اما همانطور که در تصویر میبینید واقعیت دارد:
حاشیهها اندکی فروکش کرده است. آیا بازار حاشیههای بینوایان از رونق افتاده است؟ فعلا که چنین است اما باید دید در ۲۰ آبان ماه که درهای هالرویال به روی تماشاگران باز میشود چه خواهد شد؟
ارسال نظر